محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846308488
گفتگو »آزيتا حاجيان: مهد عليا يكي از بهترين نقشهايم بود
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: مادر مهراوه و مليكا شريفي‌نيا در 21 دي ماه سال 1336 به دنيا آمده است، كه با يكي از عجيب و غريب‌ترين گريم‌ها وارد عرصه بازيگري سينما شد، درباره اولين تجربه حرفه‌اي سينمايي خود اين‌گونه مي‌گويد: زماني كه گريم جادوگر دزد عروسك‌ها كه خيلي بدجنس و خطرناك هم بودبر روي صورتم پياده شد وقتي خودم را توي آيينه گفتگو »آزيتا حاجيان: مهد عليا يكي از بهترين نقشهايم بود مادر مهراوه و مليكا شريفي‌نيا در 21 دي ماه سال 1336 به دنيا آمده است، كه با يكي از عجيب و غريب‌ترين گريم‌ها وارد عرصه بازيگري سينما شد، درباره اولين تجربه حرفه‌اي سينمايي خود اين‌گونه مي‌گويد: زماني كه گريم جادوگر دزد عروسك‌ها كه خيلي بدجنس و خطرناك هم بود بر روي صورتم پياده شد وقتي خودم را توي آيينه نگاه ميكردم از خودم مي‌ترسيدم و باورم نمي‌شد اين تصوير من است. گفتني است او فعاليت‌هاي هنري خود را در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آغاز كرد اگر بخواهيم فيلم‌ها، سريال‌ها يا تئاترهايي كه وي ايفاي نقش كرده را نام ببريم، شايد يك صفحه كامل جا بگيرد با اين هنرمند به گفتگو نشستيم. خانواده‌سبز: شنيده‌ايم كه در كنار برادر و خواهرانتان زندگي ميكنيد. حاجيان: خوب من با خانواده‌ام در يك ساختمان زندگي مي‌كنم، منزل پدرم در طبقه زيرين آپارتمان من، منزل برادرم هم يك طبقه پايين‌تر از منزل پدرم و خواهرم هم روبه‌روي من است، معمولا هر روز يكديگر را مي‌بينيم، به طور كلي در اين ساختمان كنار هم هستيم و اين برايم خيلي خوب است، اما مهراوه و مليكا از من كمي دورتر زندگي مي‌كنند كه البته بعضي از هفته‌ها حتي آنها را بيشتر از پدر، برادر و خواهرم مي‌بينم. خانواده‌سبز: دخترهايتان بيشتر با شما مشورت مي‌كنند يا با پدرشان؟ حاجيان: مليكا ازدواج كرده و قطعا فرد اول مورد مشورتش، شوهرش خواهد بود بعد پدر يا مادرش، اما مهراوه چون با پدرش زندگي مي‌كند بعضي اوقات پدرش زودتر از ديگران در جريان مسائل حرفه‌اي مهراوه قرار مي‌گيرد و گفتگوهايي در اين زمينه انجام ميشود كه شايد تعيين‌كننده باشد، به هر حال در مورد امور زندگي عاطفي و اجتماعي بچه‌ها، بيشتر من مورد مشورت هستم. خانواده‌سبز: تا چه اندازه به بازيگر شدن و ادامه دادن مهراوه و مليكا در اين حرفه اهميت مي‌دهيد؟ حاجيان: البته همه فعاليت‌هاي آنها براي من حائز اهميت است، زماني كه مليكا كار گرافيك، تصويرسازي كتاب كودك، ماسك‌سازي و طراحي مي‌كند همان قدر برايم مهم است كه وقتي جلوي دوربين مي‌رود و زماني كه مهراوه پيانو مي‌زند، دستياري يا برنامه‌ريزي و مديريت تئاتر مي‌كند هم براي من به اندازه بازي‌هايش اهميت دارد. من لازم مي‌دانم كه پدر و مادرها مشاوران آزاد‌انديشي باشند، من به چيزي اهميت ميدهم كه فرزندانم علاقه‌مند به آن هستند. خانواده‌سبز: و ازدواج مليكا؟ حاجيان: مثل هر مادري تجربيات خودم را در اختيار مليكا و همسرش گذاشتم، ساعت‌ها با هم صحبت كرديم و به آنها توصيه كردم كه تمام تلاششان اين باشد كه يكديگر را بهتر بشناسند و به آنچه كه به عنوان شناخت كشف مي‌كنند احترام بگذارند و سعي كنند براي درك بيشتر يكديگر انعطاف به خرج دهند و به مهري كه دارند متكي باشند. خانواده‌سبز: آيا برنامه جديدي براي زندگي‌تان داريد؟ حاجيان: بله، تصميم دارم در زمينه تئاتر كودك و نوجوان دست به فعاليت‌هايي بزنم كه هميشه دغدغه ذهني‌ام بود. خانواده‌سبز: آيا در ازدواج مليكا از داماد آينده‌تان شناخت كافي داشتيد؟ حاجيان: انسان موجود متغيري است و هرگز در يك حالت كاملا ثابت قرار نخواهد گرفت. پس هميشه شناخت از يكديگر نسبي خواهد بود، البته من از دامادم يك شناخت نسبي خوبي داشتم و اميدوارم زندگي خوبي را به همراه دخترم سپري كنند. خانواده‌سبز: شما نسبت به سنتان جوان‌تر به نظر مي‌رسيد، چرا؟ حاجيان: نمي‌دانم، شايد اين طور باشد كه شما مي‌گوييد، فكر مي‌كنم به اين دليل كه حسود نيستم و زياد در مورد داشتن و نداشتن‌هاي زندگي اعصابم خراب نمي‌شود، به اضافه اين‌كه من حرفه‌ام و مردم را دوست دارم و هميشه نگاهم به آبي آسمان است. خانواده‌سبز: كدام يك از كارهايتان را بيشتر از همه مي‌پسنديد؟ حاجيان: من بارها در مصاحبه‌هاي گوناگون گفتم: نقش‌هايي كه بازي مي‌كنم مثل فرزندان يك مادر، برايم حائز اهميت هستند، آيا يك مادر مي‌تواند بين فرزندانش فرق بگذارد و بگويد كدام يك را بيشتر دوست دارد، هر نقشي ويژگي منحصر به فرد خود را دارد، همه آنها را دوست دارم. خانواده‌سبز: اهل مسافرت، ورزش و تفريح هستيد؟ حاجيان: بله، اگر فرصتي پيش بيايد، متاسفانه شرايط ورزش و امكانات آن براي خانم‌ها بسيار كم و سخت فراهم ميشود و شرايط نيز اين موضوع را براي خانم‌ها محدودتر كرده، در مورد مسافرت هم كه عاشق مسافرت هستم و خوشبختانه همين اواخر بازديد خيلي لذت‌بخشي از استان گيلان و شهر اردبيل و سرعين داشتم، جاي شما خيلي خالي بود. خانواده‌سبز: بيشتر شخصيت‌هايي كه بازي ميكنيد خيلي جدي به نظر مي‌رسند، آيا خودتان هم آنقدر جدي هستيد؟ حاجيان: نه، چندان هم جدي نيستم، بعضي از نقش‌ها اين جديت را مي‌طلبد، فيلم‌هاي فانتزي هم كار كرده‌ام مثل دزد عروسك‌ها، سفر جادويي و... اما چون بسياري از افراد جامعه با مسائل سخت و دردناك در حال دست و پنجه نرم كردن هستند، ترجيح ميدهم نقش‌هايي را بازي كنم كه به شرايط زندگي آنها اشاره كند، اما در زندگي خودم خيلي جدي نيستم(مي‌خندد) البته مثل خيلي از آدم‌هاي ديگر هم نمي‌توانم زندگي را خيلي ساده و سرسري بگيرم و راحت زندگي كنم، ولي اي كاش مي‌توانستم!! خانواده‌سبز: از برخورد مردم با خودتان بگوييد؟ حاجيان: همه مردم لطف دارند، ما كاملا اين موضوع را درك مي‌كنيم، اما چيزي كه بعضي اوقات مردم و طرفداران نازنين به آن كم‌توجهي مي‌كنند، اين است كه هر هنرپيشه محبوب آنها هميشه از نظر روحي و رواني و حتي بعضي اوقات از نظر جسمي، واقعا آمادگي جوابگويي به لطف آنها را ندارند، مثلا سر ميز غذا، در رستوران، داخل بيمارستان يا در تشييع جنازه همكاران، در مراسم مختلف و... هر جا... بدون در نظر گرفتن شرايط، جلو ميآيند و انتظار برخورد گرم را دارند. در صورتي كه واقعا مقدور نيست، چون هنرپيشه‌ها هم آدم هستند و ممكن است شرايط جوابگويي را نداشته باشند. من فكر مي‌كنم اگر كسي مورد محبت ما قرار مي‌گيرد، حتما مورد بي‌احترامي قرار نخواهد گرفت، اين‌كه مثلا مي‌گويند: مي‌دونم سر ميز غذاييد، ولي يك لحظه بلند شو با بچه‌ام عكس بگير يا شوهر را از پشت فرمان ماشين بكشانند بيرون تا عزيزان بخواهند عكس بگيرند در حالي كه زمان چنداني هم براي تمام كردن غذايم ندارم... به هر حال من تشكر مي‌كنم از لطف و ابراز علاقه‌شان اما كمي هم ما را درك كنند. خانواده‌سبز: اهل صرفه‌جويي هستيد؟ حاجيان: بله، به هيچ وجه اهل اسراف كردن نيستم، خرج زندگي‌ام را هميشه با وضعيت درآمدم هماهنگ مي‌كنم. البته اين به معني خسيس بودن نيست، بلكه خيلي هم دست و دلباز هستم، در واقع ياد گرفته‌ام براي هر چيزي به اندازه ارزش واقعي آن هزينه كنم، نه بيشتر و نه كمتر. خانواده‌سبز: از دوران كودكي و در رابطه با پدرتان برايمان بگو؟ حاجيان: من از همان بچگي خيلي مستقل بودم و براي زندگي خودم انتخاب داشتم، به نظرات پدر و مادرم احترام مي‌گذاشتم ولي تصميم آخر با خودم بود، البته بعضي اوقات حفظ اين استقلال برايم گران تمام مي‌شد، مثلا روزي براي رفتن به سينما پدرم به دلايل خاص خودشان به من گفتند كه لباس ديگري بپوشم و آماده سينما رفتن شوم، من نپذيرفتم و پدر هم اعلام كردند، در غير اين صورت با ما به سينما نمي‌‌آيي، من هم گفتم؛ باشه ترجيح ميدهم يا نيايم يا با همين لباس كه مي‌‌خواهم بپوشم بيايم و اين شد كه هنوز اون فيلمي كه اون روز خانواده به سينما رفته بودند را نبينم! (فيلم لورنس عربستان) خانواده‌سبز: فكر ميكنيد فرهنگ و تمدن كنوني چقدر به فرهنگ و تمدن نياكان باستاني ما نزديك است؟ حاجيان: همه ما از يك فرهنگ بسيار ريشه‌دار بيرون آمده‌ايم، حالا شايد بعضي‌ها مايل باشند گذشته و تمدن خود را فراموش كنند، به خودشان مربوط است ولي من شخصا دوست ندارم تاريخ فرهنگ و تمدن باستاني يا هويت ملي‌ام را به فراموشي بسپارم. خانواده‌سبز: ازدواج؟ حاجيان: ازدواج يك سفر دو نفره است، اين سفر دو نفره باعث ميشود كه افراد ياد بگيرند جز به خودشان به ديگري هم فكر كنند، اهميت بدهند و احترام بگذارند، طي كردن اين سفر يك مرحله تكاملي براي بالغ‌تر شدن دارد، البته اگر در طول اين سفر مسائل اقتصادي افراد را تحت فشار قرار دهد، سفر ممكن است به سختي و دست‌انداز بيفتد و شايد نتايج دردناكي به همراه بياورد كما اين‌كه در سالهاي اخير شاهد چنين مشكلي هم بوده‌ايم. از او بيشتر بدانيم يك برادر و يك خواهر دارم و با هر دويشان صميمي و نزديك هستم. مردم مي‌گويند مهراوه شبيه مادرش است و مليكا شبيه پدرش، اما براي من اين مسئله زياد تعيين‌كننده نيست، هر دو دخترهاي من هستند و عاشقانه دوستشان دارم. اسم مهراوه را پدرش و اسم مليكا را پدربزرگش انتخاب كرد. براي مسافرت كل شمال ايران، جنوب و اصفهان را خيلي مي‌پسندم، مناطقي كه داراي هويت هستند. لهجه جنوبي هميشه مرا به ياد آبادان قبل از جنگ مي‌اندازد، به اين لهجه خيلي علاقه دارم. يكي از بازي‌هاي مثالزدني او بازي در كنار دخترش مهراوه در مجموعه ساعت شني بود كه در نقش «مش دريا» بازي كرد. او بارها اشاره داشته كه حمايت از تئاتر ضعيف است. تئاترهايي كه او كارگرداني مي‌كند، بسيار عظيم است، «در هر دو تئاتر من 80 نفر بازي مي‌كردند كه حداقل 50 نفرشان روي صحنه ميآيند». در هنر، جوان بودن دليل بر بي‌تجربگي نيست، اما ترجيح ميدهم كه با كارگردانان باتجربه كار كنم. آزيتا حاجيان امسال در جشنواره فجر امسال، فيلم «كيميا و خاك» به كارگرداني عباس رافعي را داشت، از ديگر بازيگران اين فيلم بايد به؛ حامد بهداد، حسين ياري، محسن افشاني و اميرمحمد زند اشاره داشت. او در ايام دهه فجر در مجموعه ديدني «سالهاي مشروطه» بازي كرد و اعتقاد دارد كه يكي از بهترين نقش‌هايش را ايفا كرده است. www.ksabz.net
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها