واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تسبيحها و آدمهاقسمت دوم
![بازار](http://img.tebyan.net/big/1387/07/7318024619519773421042307714124222199141.jpg)
جنس دانههاي تسبيحازخاك تا افلاكبعضي تسبيحها آب ديدهاند. برخي نيز فروتن و خاكي(!).يعني يا منشاء دريايي دارند يا از خاك و چيزهايي كه در خشكي پيدا ميشود ساخته شدهاند. تسبيح از آب گذشتهطرز ساخت دانه اين تسبيحها به روش تراشكاري است. اين كه نحوه تهيه مواد اوليهاش چگونه است بماند. اما به هر حال استادكاران از تراش سنگ، و گياهاني مانند مرجان و ستاره دريايي، دانههاي تسبيح درست ميكنند. كه اغلب از جملهي گرانترينهاي بازار است. (داخل پرانتز هم اين كه، كشكول دراويش را اگر مقدور باشد از موادي با منشاء دريايي ميسازند)دانههاي گياهيمعمولا از صمغها و رنگها تسبيحهايي ميسازند كه به تسبيحهاي بلورين معروفاند. چوبهاي سخت و خوشبوي درختان كه كم و بيش خوش رنگ باشند نيز ميان استادان فن براي تراش دادن، خريدار زيادي دارد.دانههاي خاكيسادهترين و بي آلايشترين در نوع خودش است. خاكيِ خاكي كه با قالب گرفتن گلهاي مخصوص مانند گل خاك رس درست ميشوند. البته گاهي هم براي استحكام بيشتر، كمي براده فلز بر گِل اوليه ميزنند.دانه حيوانيفكرش را بكنيد تسبيحي كه در دست شماست، از عاج فيل يا شاخ گوزن باشد. هنرمندان از عاج فيل گرفته تا استخوان شتر و شاخ گوزن و چيزهاي ديگر را ماده اوليه دانههاي تسبيح ميكنند و با تراش دادن، اين وسيله را ميسازند. البته نوعي كه از شاخ گوزن ساخته ميشود گرانتر است، شايد حكمتش خطرناكتر بودن راه تهيهاش باشد.دانه سنگيهمه نوعاش پيدا ميشود. تسبيح با دانههاي عقيق ميخواهيد يا يشم؟ شايد ياقوت و زمرد به نظر چشم گيرتر باشند! استادان اين كار براي ساخت دانههاي تسبيح از تراش سنگ عقيق كه به رنگهاي مختلف سرخ و آلبالويي پيدا ميشوند تا سنگ يشم به رنگهاي سفيد، كبود و سبز تيره و سنگ شبق و ياقوت و زمرد استفاده ميكنند. در اين ميان هنديها، تسبيحهايي درست ميكنند كه به عين الهره يا همان چشم گربه معروف است به چه قيمتي در دست ميگيريم
![ليست قيمت](http://img.tebyan.net/big/1387/07/21110142202552341058936321982211121476.jpg)
با تسبيح چه كار ميكنيماصل تسبيح براي شمردن است، ولي نه شمردن هر چيز. چند سالي است كه تسبيحها را خيلي جاها ميبينيم كه تعجب دارد. اين نه بد است و نه خوب. ولي مهم اين است كه قرار است با تسبيح چه كار كنيم. سي و سه دانهاي يا هزارتايياش فرقي نميكند ذكرگفتندرسجده يا در پياده رومعروف ترينش همان تسبيحات حضرت زهرا(س) است. بعد از آن، نوبت به صلواتهايي ميرسد كه نذر ميكنيم و بايد تا موعد مشخصي بفرستيم. يك وقتهايي هم هست كه با خودمان قرار ميگذاريم ذكرهاي مشخصي را در روزهاي مشخصي بگوييم. اين جا هم فقط تسبيح به داد آدم ميرسد. استغفار و ذكرهاي ايام هفته را هم به اين ماجرا اضافه كنيد. البته آدم فقط ذكرها را با تسبيح نميشمارد. مثلا ممكن است بخواهيد در يك روز، پنجاه تا سوره والعصر بخوانيد يا حتي براي ده نفر فاتحه بخوانيد. باز هم تسبيح؛ كار راه انداز استخواندن نمازهاي مستحبيايستاده، تسبيح در دستچه كسي ميتواند خواندن نماز امام زمان(عج) را بدون تسبيح تصور كند. وقتي نوبت اياك نعبد و اياك نستعين ميرسد، اگر يك تسبيح خوش دست و حسابي نداشته باشي، بدجوري لنگ ميماني. نمازهاي ديگري هم هستند كه در آنها بايد قسمتي خاص را به تعداد زيادي بگويي، مثل قنوت نماز شب، نماز استغاثه، نماز آمرزش گناهان يا بعضي از نمازهاي حاجات. خواندن دعاها و زيارات وقتي انگشتها كم ميآورندتصور گفتن و خواندن ذكر و جملههاي زير ده تا با دست آسان است، ولي اگر كار به بالاي ده تا برسد، دست آدميزاد عاجز است. مثلا اگر يكي پايه باشد و بخواهد همة آن لعنها را (در زيارت عاشورا) صد مرتبه بگويد، حتما بايد تسبيح دم دستش باشد. يا زيارات ائمه(عليهالسلام)، جاهاي زيادي دارد كه بايد ذكرهايش يا حتي جملههاي طولانيترش را با تسبيح بگوييم. در كنار زيارت، دعاهاي زيادي هم همين ماجرا را دارند. مثل دعاي اُم داوود در ايام اعتكاف.در ضمن، اعمال ايام خاص و مكانهاي خاص هم جزو همين دسته به حساب ميآيند؛ مثلا اعمال ماههاي قمري مثل رجب، شعبان و رمضان، يا اعمال روزهايي خاص مثل اعمال روز عرفه يا روز مباهله، و همچنين اعمال جاهايي مثل مسجد كوفه يا امام زادهها.استخاره گرفتندانه دانههاي سرنوشت سازقرار نيست هر كسي تسبيح بگيرد دستش و براي خودش و ديگران استخاره بگيرد. ولي آنهايي كه علمش را دارند و صاحب نفس هستند، با تسبيح استخارههاي عجيبي ميگيرند. البته دستورهايي هم براي استخاره گرفتن با تسبيح در مفاتيح پيدا ميشود، ولي باز از ما گفتن كه استخاره گرفتن كار هر كسي نيست؛ چه با تسبيح و چه بي تسبيح چند ذكر پيشنهادي
![بند، بند](http://img.tebyan.net/big/1387/07/223161231438011064108382321378525413012097.jpg)
فرياد نزن، زمزمه كنمي شود خيلي راحت از كنارشان رد شد، ولي شما اين كار را نكنيد. بايستيد. فقط يك لحظه. سعي كنيد بشنويدشان. آن قدر خوب بشنويد كه آرام آرام زبانتان آنها را زمزمه كند. اينها چند تا از همان جملاتي است كه نبايد ناديده بگيريدشان. بعضيهايشان آشناترند و بعضيها غريبه. ولي مگر فرقي هم ميكند؟ اين كه چند بار ميخواهيد بگوييد با خودتان. سبحانك لا اله الا أنت إني كنت من الظالمين (ذكر حضرت يونس در شكم ماهي)؛ پاك و مبرايي اي خدايي كه جز تو معبودي ندارم و راستا كه من بر خود ظلم كردم. يا الله (تكراري به نظر ميرسد؟... با خودتان چند بار بگوييد تا ببينيد چه ميشود.) يا من له الدنيا و الاخره ارحم من ليس له الدنيا و الاخره؛ اي كسي كه دنيا و آخرت از آن تو است! رحم كن بر كسي كه دنيا و آخرت ندارد. اللهم ارزقنا توفيق الطاعه و املأ قلوبنا بالعلم و المعرفه؛ خدايا توفيق بندگيات را به من بده و قلب ما را از علم و شناختات پر كن.يا حبيب من لا حبيب له؛ اي دوست كسي كه جز او دوستي ندارد. لا اله الا الله المَلِكُ الحق المبين؛ نيست خدايي جز خداوند حق آشكار و از همه مهمتر:الـلـهـم صـل عـلـي مـحـمـد و آل مـحـمـد تسبيح در اديان ديگرمهرهاي در رشته ذكرتسبيح را - به معناي مهرههايي كه در بند آمده باشد - بشر اوليه به صورت طوق و براي زينت استفاده ميكرده است. يك نوع دانه تسبيح شيشهاي هم كه مربوط به چهار هزار سال پيش است، در حفاريهاي مصر باستان پيدا شده است. اما اولين بار، براي مناسبات و اعمال مذهبي، مسيحيان از آن استفاده كرده اند. آنها تسبيحهاي طولاني را كه در انتها صليبي داشت، به گردن ميانداختند. بعدها، كشيشهاي شرقي و كاتوليكها از آن براي ذكر استفاده كردند. اما پروتستانها استعمالش را منفور ميدانستند. تاريخچه تسبيح در اسلامروزي فاطمه زهرا(س) كه از كار روزانه خسته شده است، پيش پدرش پيامبر(صلياللهعليهوآله) ميرود و از سختي كار خانه براي او ميگويد و كنيزي ميخواهد تا كمكش كند. اما پدر ميگويد: بگذار چيزي يادت دهم كه از هر خدمتكاري بهتر و كمككارتر باشد؟! سي و چهار مرتبه تكبير - الله اكبر-، سي و سه مرتبه الحمدلله و سه مرتبه سبحان الله.از حضرت علي(عليهالسلام) در اين مورد ذكر شده است: سبحان الله، نيمي از ميزان اعمال را پر ميكند و الحمدلله همه ميزان و كفه ترازو را و الله اكبر مابين آسمان و زمين را. در كتاب مكارم الاخلاق هم آمده است كه در دست فاطمه زهرا(س) تسبيحي از نخ پشمين سبز رنگ كه صد گره خورده بود وجود داشت تا اين كه حمزه سيدالشهدا عموي پيامبر شهيد شد. پس از شهادت او، براي ساختن دانههاي تسبيح از تربت وي استفاده شد. وقتي هم كه امام حسين(عليهالسلام) به شهادت رسيد، مردم از تربت او براي ساختن دانههاي تسبيح استفاده كردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 561]