واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
بهروز بقايي لاكه، بازيگر، كارگردان و فيلمنامهنويس، متولد 17 تير 1332 در تهران است. او فعاليت خود در زمينه تئاتر را با نمايش لبخند با شكوه آقاي گيل آغاز كرد و با فيلم سينمايي تاريخسازان وارد عرصه سينما شد. او سال 1357 در رشته كارگرداني چهرهها و حادثهها بين مرگ و زندگي بودم بهروز بقايي لاكه، بازيگر، كارگردان و فيلمنامهنويس، متولد 17 تير 1332 در تهران است. او فعاليت خود در زمينه تئاتر را با نمايش لبخند با شكوه آقاي گيل در سال ???? آغاز كرد و در سال ???? با فيلم سينمايي تاريخسازان وارد عرصه سينما شد. او سال 1357 در رشته كارگرداني و بازيگري از دانشگاه فارغالتحصيل شد. از آخرين فعاليتهاي تلويزيوني بقايي ميتوان كارگرداني سري دوم مجموعه «بازهم زندگي» را نام برد. شناسايي، همسران، قطار ابدي و تنها راه ممكن، از جمله آثاري است كه بقايي در آنها بازي كرده است. 17 آبان 1388، نقطه عطفي در زندگي بهروز بقايي بود، گرچه پزشكان از قبل به او هشدار داده بودند كه براي رسيدگي به سلامتياش، بايد هر چه سريعتر در بيمارستان بستري شود. او كه آن روزها بازي در نمايش هملت با سالاد فصل را به عهده داشت تصميم گرفت بعد از اجرا به بيمارستان مراجعه كند اما دچار حمله مغزي شد. بقايي كه هنوز دچار اختلال در تكلم است ماجراي آن روز را اينگونه توضيح ميدهد: چند روز قبل از حادثه پزشك معالج من گفته بود كه شرايط مناسبي ندارم و حركت كردن هم براي من ضرر دارد. صبح روز حادثه هم به بيمارستان رفتم و دكتر گفت همين الان بايد بستري شوي. اما چون من متعهد به بازي در نمايش هملت با سالاد فصل بودم، به حرف دكترم گوش نكردم و گفتم بعد از اتمام نمايش به بيمارستان خواهم رفت. اما جسم بهروز بقايي تا پايان اجرا يارياش نميكند و در حالي كه در اتوبان كرج ـ تهران در اتومبيلي كه پسرش راننده بود حركت ميكرد، دچار عارضه قلبي و مغزي ميشود. يعني قبل از ورود به تماشاخانه سنگلج. بقايي ميگويد: پسرم مرا به اورژانس اتوبان كرج ـ تهران منتقل كرد و از آنجا به چند بيمارستان ديگر منتقل شدم و نهايتا در بيمارستان جم بستري شدم. البته اين مراحل را به ياد نميآورم. چون در شرايط جسماني بدي به سر ميبردم. لخته خوني به يكي از رگهاي مغزي من رسيده بود و دچار عارضه مغزي و قلبي شده بودم. او از اين اتفاق به عنوان مهمترين حادثه زندگياش ياد ميكند و ادامه ميدهد: يك چيز عجيب و غريب كه در زندگي وجود دارد كشش عجيب ميل به زندگي كردن و زيبا زندگي كردن است. اين مساله را بعد از حادثهاي كه مرا بين مرگ و زندگي قرار داد فهميدم. اما خدا را شكر، خانواده بزرگ من يعني ملت ايران و در وهله دوم خانواده خودم، در كنارم بودند و از من حمايت كردند و مرا در مسير ادامه زندگي قرار دادند. بقايي ميافزايد: اين حادثه مبدا تاريخ من شده است. اما فكر ميكنم مهمترين حادثه زندگي من اين بوده كه به دنيا آمدهام تا وظايفي را انجام دهم. به همين خاطر هنوز هم كار ميكنم. مينويسم و هم اكنون كار مشتركي را با آقاي رسام در دست اجرا دارم. او ميگويد كه اين روزها اتفاقات قشنگي را در زندگياش شاهد است: وقتي در خيابان راه ميروم و پيرزني با دلسوزي نزديك من ميشود و ميگويد آقاي بقايي حالت چه طور است، بسيار خوشحال ميشوم كه چنين جايگاهي در نزد مردم دارم. محبت دوستان من و وظيفهشناسي و كمك پزشكان باعث شد كه دوباره به زندگي برگردم. www.jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1493]