واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نگاهي به موسيقي سريال در چشم باد ساخته حسين عليزاده زمزمه لالايي در باد جام جم آنلاين: درهمتنيدگي و بههم پيوستگي نغمه و تصوير در سالهاي اخير تا بدان حد پيش رفته كه امروز مبحث موسيقي فيلم، خود به عنوان مقوله مجزا و پر تفصيل مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. به زعم كارشناسان، قوت و ضعف موسيقي فيلم ارتباط تنگاتنگي با خود فيلم و فيلمنامه دارد. با اين ديدگاه فراز و فرود نغمات در حيطه موسيقي فيلم يا سريال بر اساس تصاوير ساخته ميشود؛ البته اين موضوع به نظر نگارنده ميتواند نسبي هم باشد. به اين صورت كه گاهي يك فيلم ضعيف و كم محتوا اگر از موسيقي فيلم باكيفيتي برخوردار باشد، ميتواند تا حدي تشخص پيدا كند و در جذب مخاطب موثر باشد. اما آنچه را كه نميتوان انكار كرد همانا هماهنگي و انطباق مضموني اركان موسيقي فيلم (شامل هارموني، ريتم، اركستراسيون و...) با نظام اصلي فيلم است و تنها در اين صورت است كه ميتوانيم شاهد يك اثر موزون و دلنشين باشيم. يك تعريف عام از موسيقي فيلم را ميتوان به اين صورت بيان كرد: موسيقي فيلم براي احساسات و عواطف مخاطب نقش تهييج، تحريك، تشخص بخشيدن يا تنزل دادن را در قبال صحنههاي مختلف يك فيلم ايفا ميكند. از طرفي وقتي نميتوان سخناني را فقط با زبان تصوير بيان كرد، از نغمه و ملودي ـ كه در اينجا با نام موسيقي فيلم شناخته ميشود ـ در اين مرحله مدد گرفته ميشود. اما در مورد موسيقيهايي كه براي فيلمهاي ايراني ساخته ميشود، جدا از عوامل اوليهاي كه برشمرديم به جرات ميتوان گفت بهرهگيري از ملودي ايراني توام با سازهاي ايراني تاثير قابلتوجهي در موفقيت اثر برجاي خواهد نهاد البته اين بدان معني نيست كه استفاده به جا و درست از موسيقي و سازهاي غربي در تعارض با تاثير ياد شده است، به طوري كه اگر از موسيقي ايراني هم با شكل و شمايلي ناموزون براي فيلمهاي مزبور استفاده شود باز توفيق مورد نظر حاصل نخواهد شد. چنين هنرنمايي و دانشي، افرادي همچون حسين عليزاده را ميطلبد تا در كنار اشراف بر ظرايف موسيقي سنتي و ايراني، مهارت و روش استفاده از آن را نيز در چنته داشته باشند. موسيقي اصيل به مثابه يك رودخانه روان است كه هر كس به اندازه ظرفي كه با خود به همراه دارد از آن بهره ميجويد. موسيقيداني همچون حسين عليزاده در طول چند دهه فعاليت حرفهاياش نشان داده است كه محدود و محصور در حيطه خاصي از ابعاد متنوع موسيقايي نيست. پرداختن به ابعاد كاري او در اين مجال نميگنجد و ما اين مقدمه را نوشتيم تا راهي را براي بررسي يكي از ساختههاي او در ميدان موسيقي فيلم باز كنيم؛ موسيقي سريال تلويزيوني «در چشم باد». اين مجوعه تلويزيوني كه جمعه شبها از شبكه 1 پخش ميشود، نقبي تاريخي است به دوران يك قرن پيش به اين سو تا اشغال ايران توسط متفقين و حوادث پس از آن. اين فيلم بيشتر از آن كه بازگوكننده تاريخ سياسي آن دوران باشد، به نمايش درآورنده تاريخ اجتماعي و فرهنگ عامه مردم ـ بخصوص تهران آن روزگار ـ است و همين موضوع بالطبع مسير موسيقي متن فيلم را نيز تحتتاثير قرار داده است. بنابراين ساخت موسيقي فيلمي با خصوصيات ذكرشده، آن هم براي موسيقيداني همچون عليزاده ظاهرا بايد كاري آسان به نظر بيايد، چرا كه تخصص اصلي و اوليه او موسيقي اصيل ايراني (مربوط به اواخر دوران قاجار) و نيز مكتب تهران (در محضر استاد دوامي) بوده و عليزاده با اندكي تحقيق و بازخواني تاريخ دوران روايت شده در سريال، قاعدتا ميبايست كليت كار را براي پرداخت موسيقي فيلم بهدست آورده باشد. اما مساله به همين سادگيها نيست، چرا كه ساخت موسيقي براي چنين سريالهايي كه دربردارنده حال و هواي آن دوران است بايد مصداق روايت موسيقايي با زبان امروزين هم باشد. اين نكته مهم همان چيزي است كه نگارنده اين مقاله ميخواهد بر آن صحه بگذارد. در اين سريال همنوازي سه تار و دايره كه نغمهگر اين موسيقي اصيل و ريشهدار است براي بيننده فضايي خاطرهانگيز را جلوهگر ميكند شايد بيشتر فيلمها و سريالهاي تاريخي كه در گذشته ساخته ميشد، از آنجا كه با روايتي كاملا تاريخي و منطبق با حس و حال همان دوران بودند، ساخت موسيقي براي اين دست فيلمها نيز نوعا با شيوه نعل به نعل انجام ميشده است اما در سالهاي اخير روشي در تدوين و ساخت فيلمهاي تاريخي باب شده است كه آن، غلبه بيان امروزي و نوآورانه در روايت متن فيلمنامه است. پس چنانچه قرار باشد موسيقي اين قبيل فيلمها نيز در همين فضا ساخته شود، در چنين حالتي كار سختتر خواهد شد. رفتن در دل درياي مواج موسيقي اصيل و غرق نشدن و گوهر برآوردن، خود مستلزم تبحري است كه همگان از آن بهره نخواهند برد. تفحص در سنتهاي موسيقي و به نغمه درآوردنش با روايتي پويا و امروزي، هنرمندي را لازم دارد كه مجهز به سلاح انديشه و دانش باشد. همان سان كه حسين عليزاده و همرديفان وي اين روش را بخوبي ميشناسند. بنابراين بهتر ميتوان پي برد كه چرا جعفري جوزاني كارگردان اين سريال، در بخش آهنگسازي و موسيقي فيلم به سراغ حسين عليزاده رفته است. با اين توضيح كه حسين عليزاده عليرغم آن كه در عرصههاي گوناگون موسيقي نظير گروهنوازي، تكنوازي، بداههنوازي، رديفنوازي، موسيقي حماسي، استفاده از موسيقي محلي و ساخت آهنگهاي اركستري فعاليت دارد، ولي به نسبت كمتر به سمت ساخت موسيقي فيلم گرايش داشته است. از اين رو، حضور و هنرنمايي اين موسيقيدان در موسيقي سريال در چشم باد، بيشتر ميتواند به دليل همان فضاي ذكر شده در اين سريال ارزيابي شود؛ فضايي كه نيازمند آهنگهايي است با رنگ و بوي تاريخي و سنتي و درعين حال با روايتي نو و فضايي امروزي. در اين بخش به برخي نغمات موسيقي فيلم مزبور اشاره ميكنيم. در قسمت سي و سوم سريال در چشم باد شاهد استفاده از موسيقي محلي قشقايي در متن فيلم هستيم. همنوازي سه تار و دايره كه نغمهگر اين موسيقي اصيل و ريشهدار است، براي بيننده فضايي خاطرهانگيز را جلوهگر ميكند، بخصوص در صحنهاي كه بازيگر نقش ليلي در پهن دشت قبيله قشقايي، سوار بر اسب ميتازد، تكنوازي كمانچه و سپس آهنگ ضربي برگرفته از موسيقي قشقايي لطف خاصي را به موسيقي در چشم باد ميبخشد. در قسمت سي و چهارم مجموعه در چشم باد، صحنهاي وجود دارد كه در آن بيژن و ليلي توسط نيروهاي بيگانه و اشغالگر، در حال انتقال از ايل قشقايي بوده و به اسارت برده ميشوند. آنجا كه ليلي خبر باردار شدن خويش را به همسر جوانش ميدهد، تكنوازي ويلنسل و عود فضايي دراماتيك را خلق ميكند. در همين قسمت و در مراسم خاكسپاري پدر بيژن، آواز خوان اشعاري را در گوشه مثنوي شور و دشتي اجرا ميكند و سپس فرازهايي از گوشه دشتستاني را با اشعار باباطاهر به آواز ميخواند: دلي دارم كه بهبودش نميبو به هر در ميدهم پندش نميبو... در بخشهاي زيادي از متن فيلم، تكنوازي تار و سه تار ـ كه مربوط به صحنههاي احساسي و خاطرهانگيز سريال است ـ بيننده فيلم را در فضايي دلنشين و خيالانگيز قرار ميدهد. اين تكنوازيها اكثرا در دستگاه شور و آواز ابوعطا نواخته شده و حال وهواي خوبي را به فيلم ميبخشد. اما در پايان خوب است به نكتهاي اشاره كنيم. شبكه يك سيما مدتي است توجه بيشتري به موسيقيهاي سنتي و استفاده از موسيقيهاي محلي در آهنگسازيهاي مربوط به فيلمهاي تلويزيوني نشان ميدهد. اين مساله در شرايطي كه برخي انتقادات نسبت به عملكرد صداوسيما در قبال موسيقي ايراني وجود دارد، ميتواند حامل سرفصل و نويد خوبي براي فيلمهاي ايراني و موسيقي مربوط باشد، بخصوص آن كه در بيشتر فيلمهاي ذكر شده حتي نام سازها و اسامي نوازندگان هم در قسمت تيتراژ پاياني فيلم آورده ميشود و اين كاري است كه تا پيش از اين انجام نميشد. بيشك استفاده فيلمسازان ايراني از موسيقي و سازهاي ايراني در متن و تيتراژ فيلمها، هم تاثير خوبي را بر جريان موسيقي فيلم داشته و هم بر كيفيت و مفهومرساني فيلمهاي ايراني تاثير مستقيم بر جاي خواهد گذاشت. علي اصغر كتولي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 562]