تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):روزه رجب و شعبان توبه ‏اى از جانب خداى عزيز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1847212570




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هدف من خنداندن تماشاگر نيست


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هدف من خنداندن تماشاگر نيست
مهرداد فريد
مهرداد فريد با سابقه سال‌ها فعاليت در مطبوعات، چند سالي است كه به جرگه كارگردانان پيوسته است.فيلم اول او «آرامش در ميان مردگان» اثري معنا‌گرا بود كه بيشتر مخاطب خاص را هدف گرفته بود. فريد در دومين ساخته‌اش «همخانه» كه اين روزها روي پرده سينماهاست، به مخاطب انبوه فكر كرده است. «همخانه» كوششي است براي ساخت اثري كه در عين جذب تماشاگر، تن به ابتذال ندهد. به همين دليل فيلم دچار سهل‌انگاري‌‌هاي مرسوم سينماي بدنه نيست و كاملا واضح است كه در ساختش وقت و انرژي صرف شده است.• چطور از فيلم جدي «آرامش در ميان مردگان» به كمدي رومانتيك مفرحي مثل «همخانه» رسيديد؟من به هر حال هيچ تعهدي ندادم مبني بر اينكه بخواهم يك گونه خاصي از فيلمسازي را در پيش بگيرم بنابراين به اقتضاي شرايط و در واقع مسايل مبتلا به هر دوره‌اي فيلم مي‌‌سازم. فكر مي‌كنم بايد فيلم را طوري بسازم كه با شرايط آن دوره همخواني داشته باشد. بنابراين بعد از اينكه بازخورد تماشاگران را بعد از «آرامش در ميان مردگان» ديدم تصميم گرفتم كه به اين سمت بيايم ضمن اينكه معتقدم بايد به سلايق تماشاگران ايراني توجه كرد، البته نبايد تسليم شد و اين توجه به اين معني نيست كه بخواهيم به تماشاگر باج بدهيم. در كنار آن فكر كردم اگر ما جزو فيلمسازان مستقل به حساب بياييم و به معادلات رايج در سينماي تجاري تن ندهيم بايد تعريف جديدي از سينماي مستقل ارائه بدهيم كه توجه به مخاطب را مد نظر داشته باشد. فاصله گرفتن از سينماي دولتي و ارتقاي استانداردهاي مرسوم در سينماي ايران و چند پله جلوتر بودن از استانداردهاي سينماي تجاري در ايران خواست من بود كه مي‌خواستم به آن دست پيدا كنم. من براساس اين شرايط و با اين هدف «همخانه» را ساختم. فيلمي كه در ضمن جذابيت به معادلات سينماي فيلمفارسي تن نداده و سعي كرده فاصله‌اش را حفظ كند. البته در اين ميان باز هم مردم هستند كه با كميت و كيفيت استقبال خودشان از اين فيلم، مسير فيلم سوم من را رقم مي‌زنند.• منظور شما از اقتضاي زمانه چيست؟ چه شرايطي باعث شد كه «آرامش در ميان مردگان» را بسازيد؟شما شرايط فيلم اولي بودن در سينماي ايران را مي‌دانيد. فيلمساز اول بودن يعني مواجه شدن با تعداد زيادي مانع، يعني اينكه فيلمسازان اول بايد خودشان سرمايه فيلم را فراهم كنند و نبايد به پروداكشن‌هاي عظيم فكر كنند. فيلم اولي‌ها مورد بي‌مهري دولت و بخش خصوصي هستند پس بايد اين احتمال را بدهند كه فيلم اولشان فيلم آخرشان بشود. پس من بايد به سراغ سوژه‌اي مي‌رفتم كه به نوعي وصيت نامه من بود.• يعني براي دل خودتان اين فيلم را ساختيد؟بله، ببينيد وقتي به يك نفر مي‌‌گويند كه تو فقط يك بار فرصت سخن گفتن داري، بايد آن شخص حرف‌هايي كه دوست دارد را به زبان بياورد. من مي‌بايست فيلمي مي‌ساختم كه حرف اول و آخر من را مي‌زد و پروداكشن هم وسيع و بزرگ نمي‌بود. البته من «همخانه» را قبل از «آرامش در ميان مردگان» نوشته بودم.• پس چه چيز مانع ساخت آن و يا بهتر بگويم باعث تعويق در ساخت آن شد؟من سال 79 فيلمنامه «همخانه‌»را عرضه كردم و قرار شد مسعود جعفري جوزاني آن را كارگرداني كند ولي به دلايلي او از اين كار صرف‌نظر كرد و من هم كه آن موقع روزنامه‌نگاري مي‌كردم قصد نداشتم فيلمي را كارگرداني كنم.• و چطور شد كه قالب كمدي رومانتيك را براي بيان اين قصه انتخاب كرديد؟وقتي يك سوژه‌اي داريد قالب روايي آن قصه خودبه‌خود ايجاد مي‌شود و هر پيامي قالب خود را خودش مي‌تراشد. ما به‌عنوان فيلمساز و داستان‌گو محكوميم به اينكه از قالب از پيش تراشيده شده پيروي كنيم. اگر براي داستان «همخانه» غيراز كمدي رومانتيك ژانر ديگري را بر‌مي‌گزيديم فيلم خوبي از آب در نمي‌آمد. فيلمساز آنقدرها هم كه فكر مي‌كنيد در انتخاب ژانر براي سوژه‌ها آزاد نيست. ديگر اينكه ذائقه تماشاگر ايراني هم به سمت و سوي فيلم‌هاي كمدي است و من ضمن احترام به گرايش مردم موظف بودم كه اگر سوژه‌اي در ژانر كمدي رومانتيك مي‌سازم به گونه‌اي باشد كه نوع كمدي آن قابل دفاع باشد. نه اينكه تبديل به كمدي بي‌مايه سخيفي شود كه اسباب شرمندگي فيلمساز و مردم را فراهم كند. من از بين انواع كمدي، كمدي موقعيت را برگزيدم كه طيفي از رومانتيك را هم در برداشت.• اما شما به وجه رومانتيك ماجرا بيشتر پرداختيد تا وجه كمدي آن. شايد ترس شما از اينكه فيلم به سمت كمدي‌هاي سخيف برود باعث اين اتفاق شده است؟همكاران فيلمساز من هم معتقدند كه سوژه «همخانه» قابليت اين را داشت كه مردم را بيشتر بخنداند ولي پاسخ من اين است كه خنداندن مردم براي من هدف نيست و بيشتر وسيله است. براي همين مراقب بودم كه در اين وجه فيلم غرق نشوم و تماشاگر را هم غرق نكنم كه از محتواي فيلم غافل شود.• در ساخت «همخانه» آيا گوشه چشمي به نمونه‌هاي مشابه خارجي اين‌گونه سينمايي داشتيد؟بله، با توجه به اينكه تمايل مردم ايران به كمدي است و همچنين تعداد كساني كه در طول تاريخ سينما به سراغ ساخت كمدي رفته‌اند كم نيستند، من فكر كردم اگر الگويي موجود باشد خوب است. به‌نظر من فيلمسازي مثل بيلي وايلدر مي‌تواند الگوي مناسبي براي ساخت كمدي در ايران باشد. من سعي كردم رنگ و لعاب اين فيلم‌ را به سمت كمدي موقعيت‌هاي وايلدر ببرم. هر چند همان طور كه گفتيد شكل قصه و قالب داستاني‌اش مي‌تواند موارد مشابه زيادي داشته باشد. من مي‌توانم نمونه بياورم ولي مهم ايراني كردن اين موقعيت بود. مهم اين بود كه در ايرانيزه كردن به توفيق برسم و دليلم هم اين بود كه بعد از نمايش فيلم در قالب بازار جشنواره فيلم فجر، آنهايي كه از نظر فرهنگي به ما نزديك بودند از «همخانهخوششان آمد ولي اروپايي‌ها لحظات طنز فيلم را درك نمي‌كردند و معتقد بودند طنز اين فيلم لوكال و منطقه‌اي است. به همين خاطر كشورهاي آسيايي بيشتر از اروپايي‌ها خواستار خريد فيلم بودند. آسيايي‌ها از نظر فرهنگي به ما نزديكترند و ارتباط فرهنگي ما با آنها بيشتر است. اين يك نشانه است كه صحه مي‌گذارد بر اينكه من در جهت ايراني كردن داستان موفق بوده‌ام.• پس از همان ابتدا هم قصد نداشتيد فيلمي بسازيد كه به‌اصطلاح فراگير باشد و بتواند به راحتي در جشنواره‌هاي خارجي نيز شركت كند؟صراحتا مي‌گويم كه من فيلمم را براي ملت ايران ساخته‌ام موظفم اول براي مردم خودم فيلم بسازم حالا اگر ساير ملتها هم از اين فيلم خوششان بيايد اين براي من حكم خامه روي شيريني را دارد. ضمن اينكه اين طور نيست كه فيلم من براي جشنواره‌ها مناسب نباشد. «همخانه» قرار است در بخش مسابقه جشنواره كلكته هند شركت كند كه از جشنواره‌هاي مهم هندوستان است. روند ارائه اين فيلم به جشنواره‌هاي مختلف هنوز در آغاز راه است. ولي در حال حاضر 8 كشور آسيايي متقاضي اين فيلم هستند.• در مورد ايرانيزه كردن «همخانه» بگوييد. آيا همسو كردن فيلم با فرهنگ ايراني با توجه به موضوع آن كار دشواري نبود؟ به هر حال موضوع قرار گرفتن يك دختر و پسر در يك خانه موقعيت‌هاي جالبي به وجود مي‌آورد.براي شروع هشدارهايي از طرف مسئولين به من داده شد مبني بر اينكه ممكن است اين فيلم بعد از ساخت موفق به كسب پروانه نمايش نشود چون موضوع حساسي دارد. اما رسالت فيلمساز اين است كه موقعيت‌هاي وخيم موجود در جامعه را به تصوير بكشد اگر قرار باشد ما به سمت مسائلي كه حساسيتي روي آنها نيست برويم كه به داخل پيله عافيت رفته‌ايم و كارمان بي‌اهميت است. من در خودم اين توانايي را ديدم كه موقعيت وخيم همجواري دختر و پسر در خانه را كه از محدوده‌هاي خط قرمز است، به شكلي عفيف طرح كنم و نگذارم اين موضوع به ورطه‌هاي وقيحانه بيفتد. ما مي‌توانيم چنين موقعيت‌هايي را با وقار نمايش دهيم. فكر مي‌كنم اين اتفاق در «همخانه» رخ داده است.• در اين ميان چرا از بازيگران شناخته شده استفاده نكرديد تا حضور آنها تضميني براي فروش خوب فيلم و استقبال از آن بشود؟ به هر حال امروزه تماشاگر با توجه به بازيگران، فيلم را انتخاب مي‌كند.اول بايد بگويم كه قصد من اين بود كه از بازيگران شناخته شده سينمايي استفاده بكنم ولي اين اتفاق نيفتاد و به همين خاطر در نقش‌هاي مكمل از بازيگران نام‌آشنا مثل اكبر عبدي و ارژنگ اميرفضلي استفاده كردم. در انتخاب بازيگران شناخته شده سينمايي هميشه محدوديت‌هايي وجود دارد ضمن اينكه در آن مقطعي كه من جست‌وجو مي‌كردم و به‌دنبال بازيگران بين 20 تا 25 ساله بودم گزينه‌هاي زيادي وجود نداشت پس تصميم گرفتم با اعتمادي كه به فيلمنامه داشتم به سراغ دو نفري بروم كه به نقش و شخصيت‌هاي قصه نزديك بودند و ظرفيت مطرح شدن در سينماي ايران را هم داشتند.فكر مي‌كردم فيلمنامه و درام آنقدر قوت دارند كه بتوانند به مطرح شدن بازيگران هم كمك كنند.حالا اينكه در مرحله اكران اين مسئله رخ مي‌دهد يا نه را بايد منتظر بود. بايد ديد در هفته‌هاي آينده اين اتفاق مي‌افتد يا خير كه اگر بيفتد خيلي خوب است چون دست فيلمسازان را در انتخاب بازيگر كمي بازتر مي‌كند و اگر نيفتد هم من از نظر هنري چيزي از دست نمي‌دهم هر چند كه اين اتفاق از نظر تجاري براي من اصلا خوب نيست. به‌نظرم دو بازيگر جوان فيلم به خوبي از عهده ايفاي نقش‌هاي خود برآمده‌اند.• به‌نظر مي‌رسد براي جبران حضور دو بازيگر تازه نفس در نقش‌هاي اصلي، براي نقش‌هاي فرعي از چهره‌هاي شناخته‌شده‌تر استفاده كرديد؟هم براي جبران بود و هم اينكه مي‌خواستم اين بازيگران حرفه‌اي در نقش‌هاي فرعي به اين بازيگران جوان در ايفاي نقش كمك كنند. يعني بازيگران جوان من حين توليد فيلم به‌طور مستقيم منبع الهام داشته باشند. وقتي بازيگر جوان من در مقابل مريم بوباني كه سال‌ها سابقه فعاليت در تئاتر را دارد قرار مي‌گيرد نقش را بهتر ايفا مي‌كند يا اينكه بازي در مقابل اكبر عبدي حتما به بازيگران جوان انرژي مثبت مي‌دهد.• همكاري با محسن نامجو براي آهنگسازي اقدام جالبي بود. آيا انتخاب او از اين جهت بود كه نوع موسيقي او اعتراضي است و از اين نظر با شخصيت قهرمان فيلم مهسا كه يك دانشجوي معترض است همخواني دارد؟دقيقا همين طور است. نامجو در موسيقي ايران معروف به سنت شكني است و قالب شكني و به هم ريختن موازين موسيقي سنتي و پاپ از خواص موسيقي اوست. قصه ما هم متعلق به دانشجو است. اين روزها هرجا اسمي از دانشجو مي‌آيد اين كلمه نوعي آنارشيسم و هرج و مرج گرايي را به ذهن مي‌آورد.بنابراين نامجو بهترين انتخاب بود و حالا كه فيلم روي پرده است همخواني اين دو كاملا واضح است فكر مي‌كنم موسيقي فيلم در سينماي ايران تجربه‌اي به اين شكل را پيش از اين نداشت.• فكر مي‌كنيد در رسيدن به اين تعريف تا چه حد موفق بوده‌ايد؟به‌نظرم همخانه فيلم جذابي است در عين حالي كه در تعريف فيلمفارسي نمي‌گنجد و از نظر استاندارد هم چند پله جلوتر از استانداردهاي سينماي ماست. فيلمبرداري، موسيقي و بازي‌ها هم در حد قابل‌قبولي هستند ولي در مورد كارگرداني من نمي‌توانم نظري بدهم.• اما شما كه به رسيدن به سينماي مستقل با گذر از سينماي بدنه و تجاري اشاره مي‌كنيد، فكر نمي‌كنيد وقتي تعريف مشخصي از سينماي تجاري و هنري وجود ندارد، فهم اين مسئله و رسيدن به آن كمي دشوار مي‌شود؟من به اين تقسيم‌بندي‌هاي خاص و عام معتقدم و راه فهميدن آن هم از نظر من نظرسنجي ميداني است. وقتي فيلمي به نمايش درمي‌آيد از طريق پرسش‌نامه شما مي‌توانيد به ميزان توفيق مردم برسيد.•  ولي گاهي فيلم‌هايي كه عنوان بهترين فيلم مردمي جشنواره را نصيب خود مي‌كنند در نمايش عمومي توفيق كسب نمي‌كنند؟بهتر است از جشنواره‌ها فاكتور بگيريم منظور من زمان نمايش عمومي فيلم‌هاست. زماني كه من «آرامش در ميان مردگان» را ساختم با نظرسنجي از مخاطب فهميدم كه اين فيلم متعلق به مخاطب خاص است و با تجزيه آماري به اين مسئله رسيدم. در مورد «همخانه» هم همين قصد را دارم. • شما در گفت‌وگوهايي كه داشتيد روي پرفروش شدن «همخانه‌هميشه تاكيد كرديد، چه چيز باعث شده كه اين اطمينان را به دست بياوريد؟ در شرايطي كه پيش‌بيني وضعيت فروش فيلم‌ها در سينماي ايران معمولا معادله ثابتي ندارد؟من هر وقت از پرفروش شدن اين فيلم حرفي زدم در كنارش اين نكته را هم آورده‌ام كه منحني فروش اين فيلم به مرور از كف به سمت بالا مي‌رود. شايد در هفته دوم، اين فيلم توفيقي نداشته باشد چون ستاره سينما در آن حضور ندارد و تماشاگر هم به بيلبورد و ستاره‌ها نگاه مي‌كند اما شايد در مواردي اطلاع‌رساني هم انگيزه ايجاد نكند. «همخانه» ستاره ندارد اما فيلم‌ها گاهي از طريق تبليغات شفاهي و چهره به چهره به فروش خوبي دست پيدا مي‌كنند. اگر بشنوند فيلمي خوب است انگيزه تماشاي آن فيلم به وجود مي‌آيد. اميدوارم فيلم من هم منحني فروش رو به بالايي داشته باشد البته هنوز از اكران فيلم زمان زيادي نگذشته است و قضاوت زود است.•  اينكه فيلم اول و دوم شما فضاهاي بسيار دور از هم دارد اين كنجكاوي را به‌ وجود بياورد كه از فيلم سومتان بپرسيم. اينكه قرار است در چه حال و هوايي ساخته شود؟من هيچ قولي در مورد فيلم‌هايي كه مي‌سازم به كسي نداده‌ام، من فيلمي مي‌سازم كه محصول شرايط زمانه است و مي‌خواهم فيلمم بي‌ربط به مسائل روز نباشد اما اين قول را مي‌دهم كه سعي كنم در هر شرايطي فيلم خوب بسازم.منبع :  همشهري





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن