تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835204513
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه
حميد نعمتالله كه با فيلم «بوتيك» نشان داد كارگرداني خوشقريحه است در دومين ساختهاش مسيري متفاوت را طي كرده است. «بيپولي» برخلاف فيلم تلخ بوتيك اثري است كمدي كه چنانكه از نامش برميآيد، معضل بيپولي را در طبقه متوسط با لحني طنزآميز بررسي كرده است. نعمتالله به بهانه پرداختن به زندگي زوجي جوان، مضامين ديگري چون ارتباط آدمها، اخلاق، شرايط اجتماعي و... را نيز در بوته نقد ميگذارد.بيپولي تلاشي است متفاوت كه ارتباطي با آنچه اينروزها بهعنوان كمدي بر پرده ميرود ندارد. نعمتالله 6سال پس از بوتيك، اين بار در ژانري ديگر به واكاوي مسائل جامعه ميپردازد. خودش ميگويد كوشيده فيلمي بسازد كه تماشاگر خوشسليقه را سر ذوق بياورد.سؤالي كه ابتدا ميخواهم بپرسم، احيانا سؤالي است كه بارها از شما در مصاحبههايي كه براي «بيپولي» داشتهايد شده است...همين كه چرا از يك فيلم تلخ، سراغ كمدي رفتهايد يا اينكه چرا بين اين دو فيلم فاصله افتاد...اوليدر بوتيك هم طنز بود...كجاي بوتيك طنز داشت؟جاهايي از فيلم طنز داشت...ميشود دقيقاً بگوييد كجاي بوتيك؟بريم سر همان بيپولي... دردسر شد.خب بگوييد كجايش طنز داشت... سر «بيپولي» هم ميرويم.يك جاهايي طنز داشت... قبل از بوتيك هم كار طنز نوشتهام... در اين فاصله هم چند تلهفيلم كمدي ساختهام. منظور اينكه نوشتن و ساختن كمدي براي من خيلي هم بعيد نبود. پس درواقع تلخي مفرط فيلم بوتيك بايد عجيب باشد و برايم محل سؤال شود؟نه. نه جديت و تلخي بوتيك و نه فضاي پرشوخي بيپولي دور از من نيست؛ اغلب ما همينطوريم... اينقدر خطكشيشده و تكليفروشن در اين احوالات نيستيم... بعضي از ما حتي در طول روز يك خط در ميان شنگول و شيدا و افسردهايم چه برسد به فاصله ساخت دو فيلم؛ آنهم با فاصله چندساله. فيلمي براي تماشاگران زياد و خنداندن مخاطبان خوشسليقه؛ طعم تازهاي براي تماشاگر از تركيب شيريني و تلخي و شخصيتهاي تازه در سينما و حتي ادبيات ايران؛ فيلمي اصيل و اوريجينال كه نه از سنتهاي فيلمهاي ايراني و نه از فيلمهاي قديمي و جديد خارجي چيزي را وام نگرفته؛ تجربه و تأثيري اخلاقي كه تماشاگر را تحتتأثير قرار دهد.يعني شما هم مبتلا به حالت دوقطبي هستيد؟همه ما كم وبيش همينطوريم. در خود بيپولي هم به طور مشخصي اين حال در نوسان است؛ شيدايي، افسردگي، خنده، گريه، شادي، اندوه و تعهد.منظورتان از تعهد چيست؟پيداست كه اين فيلمساز- خودم را ميگويم- يكدست و يكپارچه خود را به سرخوشي نسپرده. تاوان پلان انتهاي فيلم را دادهام و قطعات موسيقي كه مقابل ضرب خنده را سد ميكند و بقيه سرعتگيريهاي فيلم... حالت بخند و حالت نخند...شما اصولاً آدم غمگيني هستيد يا شاد؟شما چه فكر ميكنيد؟گمان كنم بيشتر بيحوصله باشيد... حوصله داشته باشيد، آدم شادي هستيد... آدمهايي هستند كه باحوصلهاند و حوصلهشان را خرج غم و غصه و خشم ميكنند...جالب بود.شما عقيده داريد اگر آدم بيپول شد همه بايد بدانند؟
طبعاً لزومي ندارد؛ لزومي ندارد كه مشكل يا نقصاني را حتماً با ديگران درميان بگذاريم اما اگر اين راز يا چه ميدانم «چيز نهاني» روح و روان شما را بيازارد با گفتناش از اين آزار خلاصي خواهيد يافت... اگرچه عواقبي خواهد داشت كه آن بحث ديگري است. بعداز پايان فيلم كه ايرج رسوا شده، به نظر شما برخورد او با آن عواقب چه خواهد بود؟ اين موضوع اين فيلم نيست؛ همانطور كه گفتم بحث ديگري است و فيلم ديگري ميطلبد.حالا درباره بازيهاي فيلم صحبت كنيم؛ بهنظرم ليلا حاتمي بهترين بازي فيلم را دارد. پيداست كه به هر ترتيب چه ناشي از درك خودش چه حاصل راهنمايي شما باشد حال هر صحنه و هر لحظه «شكوه» را خوب درك كرده؛ سهم كارگردان و سهم بازيگر چقدر است؟ اين را براي تعيين اندازه تحسيني كه بايد شامل بازيگر يا كارگردان شود نميپرسم، ميخواهم به صورت مجزا تكليف كارگردان و عليالخصوص وظيفه بازيگر را بدانم.اگر بازي بدي در هر فيلمي به معني غلط، بيجا، ناشيانه ديديد بدانيد كارگردان حتي بيش از بازيگر مقصر است. اما اگر برعكس بازيهاي درخشان و روان و بكر و تأثيرگذار در فيلم ديديد بدانيد نقش خود بازيگر براي رسيدن به اين سطح بيش از كارگردان بوده است.كارگردان ميتواند لحظات بد بازي يك بازيگر را اصلاح كند و يا پيشنهادهايي به او بدهد اما نميتواند در ايجاد اين لحظات خلاقانه بازيگر تأثيري بيش از خود بازيگر داشته باشد. با اين توصيف بازيهاي فيلم بيپولي را ارزيابي كنيد. بهنظرم لحظهاي غلط و نابجا و فالش در بازي بازيگران به نقش و كنترل من مربوط ميشود اما اگر بازيگران درسطوح مختلف اوج گرفتهاند يا نگرفتهاند مربوط به خودشان است.سؤالها را پراكنده به ياد ميآورم، پس پراكنده ميپرسم؛ شما به سينما علاقه داريد؟اين سؤال مهمي است كه شاغلين در سينما بايد نوبت به نوبت از خودشان بپرسند و به چند و چون آن فكر كنند... بله! من به سينما علاقه دارم. فكر ميكنم اگر تعريف از خود نباشد اين علاقه علاقهاي اصيل است. البته حالا خيلي محاسبه و نتيجه آماري ندارم كه ببينم اصلاً علاقهمند اصيل سينما ارزشي محسوب ميشود يا نه! اما به گمان من علاقهمند اصيلبودن يك ارزش است.علاقه اصيل به علم يا هنر بهترين شكل و فايدهزاترين و عاليترين حالت علاقه به چيزهاي خوب موجود در دنياست. ببينيد! مثلاً وقتي يك پزشك يا يك محقق علوم تجربي و پايه را ميبينيم كه شيفتهوار و با ذهني پاكيزه و مشتاق با وجود پيري هنوز علم دلخواهش را تعقيب ميكند چطور بهاصطلاح دلمان ضعف ميرود و دلباخته پيرمردي ميشويم كه با اصالت، به علمش مثلاً برق يا مكانيك يا اصلاً تحقيق ادبي عشق ميورزد... سينما هم ميتواند آدم اينگونه داشته باشد. من هنوز به سينما علاقهمندم نه به شكل شيفتهوار و نوستالژيك بلكه اين هنر، هنگام نوشتن يا ساخت مرا اشباع ميكند. به سينما علاقه دارم... البته به قد خودش...چرا علاقهتان به سينما را محدود به «قد خودش»كرديد... آيا اين هنر همقدي با آن رشتههاي ديگر كه گفتيد ندارد؟ شايد نبايد اين جمله را ميگفتم... اين را به حساب كاستي علاقه من به سينما بگذاريد. شأن سينما ميتواند همطراز آن علوم و آن ديگر رشتهها باشد، اما قد سينما براي من به اندازه تصور من از قد سينماست... من هنوز سينما را تمامقد نديدهام... شايد شعر براي من قدبلندتر از سينما باشد. اين صنعتبودن سينما به هر حال كمي دردسرساز است... البته برد و برندگي خوبي دارد، اما از آن طرف باختناش هم سنگينتر از بازندگي در شعر است... با اينهمه من هنوز مشتاق سينما هستم.
كدام سينماگر را دوست داريد؟خيليها را... از قديم تا حالا خيليها را... دنبال تكچهرهبازي و غشوضعف براي پرترهها نيستم... هر كه به من چيزي بياموزد يا مرا متأثر كند و بر من تأثير بگذارد را دوست دارم.بيپولي را شبيه به كدام مدل از سينما ميبينيد، كدام سينماگر؟فليني، تروفو؛ اگر بنا باشد روزي دنبال معلمين خودم بگردم فكر ميكنم اين دو را پيدا كنم.سركار سختگير هستيد؟زحمتكشيدن براي فيلم را دوست دارم! زحمت بيخود نه! اتفاقاً خيليها ميگويند من آدم تنبلي هستم... اين چيزي است كه آنها ميگويند اما موقع كارگرداني پرتحرك هستم. كارهايي كه بايد براي فيلم انجام دهم چه ريز و چه درشت انجام ميدهم.منظورم تندخويي بود.با كسي دعوا ندارم؛ كاري را كه بايد انجام دهم انجام ميدهم. داد نميزنم، چون احتياجي به فرياد نيست. هر كه فرياد ميزند ميخواهد مرعوب كند؟ چه احتياجي است كه كسي را مرعوب كنم؟ آدم ترسيده ديگر كارآمد نيست. آدمها حقوق ميگيرند كه كارآمد باشند. فريادكشيدن آدم را از فايدهزايي مياندازد. ما در حال كمككردن و كمكرساندن به هم هستيم... دشمني شبكههاي اجتماعي را متلاشي ميكند و مخل فضاهاي گروهي است. آدمها با تندخويي تنها و يا بيكيفيت ميشوند... تندخويي سطح انسان را پايين ميآورد. محبت اصيل از جنس عقل است. از عقل، محاسبه و ارادت و سعي به انس ميرسد... آدمها به هم احتياج دارند...ايرج با شكوه تندخويي ميكند؛ چرا؟شكوه براي ايرج ارزشي در حد يكي از اثاثيه و دكورش را دارد. ايرج مثلاً دست بزن ندارد، چون نميخواهد ديگران زنش را سياه و كبود ببينند اما ميتواند به او توهين كند چون تحقير، جا نمياندازد، تحقير كبودي ندارد؛ دل را كبود ميكند كه دل هم ظاهراً قابلرويت نيست. ايرج وقتي به شكوه توهين ميكند اصلاً فكر نميكند كه در حال انجام فعل «صدمه» است. او فكر ميكند: «خب حرف باد هواست! فحش و ناسزا و تحقير هم باد هواست» براي اين توهين ميكند چون اصلاً از او نميترسد. خيليها هستند كه وسيله فعالشدن اخلاق در آنها فقط محاسبات مادي و ترس است؛ يعني اگر از كسي بترسند و بيم ازدست دادن منفعت از سوي او را داشته باشند، ملاحظه ميكنند و ادب بهخرج ميدهند اما تا ميفهمند كه طرف نفعي نميرساند يا تهديدي براي او ندارد «دندهخلاص» عمل ميكنند و هرچه عشقشان بكشد به او ميگويند. معيارها و قيود ذهني ايرج هم همينگونه است.البته اگر براي ساخت فيلمي مشتاق نباشم آن را نخواهم ساخت. فيلمنساختن خيلي راحتتر از ساخت فيلمي است كه به آن اعتقادي نداريد. اما به هر حال شرايط هم مؤثر است. اگر شرايط فراهم نباشد كه اصلاً نميشود فيلم ساخت. اگر فيلمي بسازيم كه نيمهكاره بماند يا هرگز اكران نشود يعني محاسبه غلطي درباره نتيجه كار داشتهايم.شكوه چرا با ايرج تندخويي ميكند؟شكوه هم به نوعي همينطور است. او هم ديگر روي ايرج حساب نميكند؛ ضمن اينكه از او عصباني هم هست؛ ضمن اينكه كركوپر ايرج هم ريخته است. خيلي از زنها وقتي شوهر بداخلاق و تندخويشان اولين سكته را ميزند ديگر بر او كه تا حالا زور ميگفت غالب ميشوند. يعني شما حق را به شكوه نميدهيد؟اوضاع را نشان ميدهم؛ اگر كسي دوست دارد حق را به شكوه بدهد و مردستيزي كند و مردها اگر دوست دارند حق را به خودشان بدهند... من اوضاع را نشان ميدهم...نمايش محض فايدهاي هم دارد؟بله! فايده دارد! ترديد نكنيد... فقط بايد راستگو و منصف و بيغرض بود... در روانكاوي و روانپزشكي برخي مراجعهكنندگان هستند كه وقتي اوضاعشان برايشان تشريح ميشود حالشان درجا خوب ميشود؛ نه شوك لازم دارند نه دارو و نه جلسات پيدرپي روانكاوي و نه بستريشدن و نه حمايت و جانبداري... حال و روزشان كه برايشان تشريح و تجزيه ميشود، اشكي ميريزند و خندهاي ميكنند و از مرض خلاص ميشوند؛ مثل همين بحثهاي نمايشدرماني و سايكودرام كه مبحثي قديمي و كلاسيك است. اما افسوس كه انگار روزگار از آدمي توقع قضاوت و محكومكردن و اجراي حكم دارد.آيا بيپولي را برحسب شرايط موجود ساختيد؟ منظورم اين است آيا طرحي بود كه نسبت به ساختش علاقهمند باشيد يا شرايط طوري بود كه تصميم گرفتيد بيپولي را بسازيد؟البته اگر براي ساخت فيلمي مشتاق نباشم آن را نخواهم ساخت. فيلمنساختن خيلي راحتتر از ساخت فيلمي است كه به آن اعتقادي نداريد. اما به هر حال شرايط هم مؤثر است. اگر شرايط فراهم نباشد كه اصلاً نميشود فيلم ساخت. اگر فيلمي بسازيم كه نيمهكاره بماند يا هرگز اكران نشود يعني محاسبه غلطي درباره نتيجه كار داشتهايم.نتيجه كار چيزي بود كه محاسبه ميكرديد؟بله. اگر نه دقيقاً اما نزديك به نتيجهاي است كه فكر ميكردم.آن محاسبات و نتيجه را چطور توصيف ميكنيد؟فيلمي باحال، از اوج و فرود و زندگي آدمي كه دچار بيپولي ميشود. فيلمي براي تماشاگران زياد و خنداندن مخاطبان خوشسليقه؛ طعم تازهاي براي تماشاگر از تركيب شيريني و تلخي و شخصيتهاي تازه در سينما و حتي ادبيات ايران؛ فيلمي اصيل و اوريجينال كه نه از سنتهاي فيلمهاي ايراني و نه از فيلمهاي قديمي و جديد خارجي چيزي را وام نگرفته؛ تجربه و تأثيري اخلاقي كه تماشاگر را تحتتأثير قرار دهد.و به همه اين نتايج رسيديد؟نه. كمي آرامش و امكانات بيشتر احتياج داشتم تا كامل باشد اما همانطور كه گفتم نزديك به همان چيزي است كه در نظر داشتم.چرا آرامش نداشتيد؟داشتم اما فقط و فقط فيلمسازان معدودي كه از رانتهاي دولتي اساسي بهرهمند هستند احساس كامل تجهيزبودن و آرامش را خواهند داشت يا شايد فيلمسازاني كه با سرمايههاي خارجي فيلم ميسازند. بخش خصوصي و فيلمسازي در كف اين بازار راهورسم خودش را دارد.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]
صفحات پیشنهادی
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه-هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقهحميد نعمتالله كه با فيلم «بوتيك» نشان داد كارگرداني خوشقريحه است در دومين ساختهاش مسيري ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه-هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقهحميد نعمتالله كه با فيلم «بوتيك» نشان داد كارگرداني خوشقريحه است در دومين ساختهاش مسيري ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه!
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه!-ایرج مثلاً دست بزن ندارد، چون نمیخواهد دیگران زنش را سیاه و كبود ببینند اما میتواند به او توهین كند چون تحقیر، جا نمیاندازد، تحقیر ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه!-ایرج مثلاً دست بزن ندارد، چون نمیخواهد دیگران زنش را سیاه و كبود ببینند اما میتواند به او توهین كند چون تحقیر، جا نمیاندازد، تحقیر ...
هدف من خنداندن تماشاگر نيست
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه-هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقهحميد نعمتالله كه با ... نه جديت و تلخي بوتيك و نه فضاي پرشوخي بيپولي دور از من نيست؛ اغلب ما .
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقه-هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سليقهحميد نعمتالله كه با ... نه جديت و تلخي بوتيك و نه فضاي پرشوخي بيپولي دور از من نيست؛ اغلب ما .
اولين دريافتكنندگان يارانههاي نقدي
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! ... برمیآید، معضل بیپولی را در طبقه متوسط با ... دولت در خصوص بنزين شفاف تصميم نگرفته بود اولين دريافتكنندگان يارانههاي ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! ... برمیآید، معضل بیپولی را در طبقه متوسط با ... دولت در خصوص بنزين شفاف تصميم نگرفته بود اولين دريافتكنندگان يارانههاي ...
.com ::: اولين دريافتكنندگان يارانههاي نقدي
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! ... برمیآید، معضل بیپولی را در طبقه متوسط با ... دولت در خصوص بنزين شفاف تصميم نگرفته بود اولين دريافتكنندگان يارانههاي ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! ... برمیآید، معضل بیپولی را در طبقه متوسط با ... دولت در خصوص بنزين شفاف تصميم نگرفته بود اولين دريافتكنندگان يارانههاي ...
بیپولی بهترین فیلم من و نعمتالله است
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! حمید نعمتالله كه با فیلم «بوتیك» نشان داد كارگردانی خوش. ... بیپولی تلاشی است متفاوت كه ارتباطی با آنچه اینروزها بهعنوان كمدی ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! حمید نعمتالله كه با فیلم «بوتیك» نشان داد كارگردانی خوش. ... بیپولی تلاشی است متفاوت كه ارتباطی با آنچه اینروزها بهعنوان كمدی ...
هم تماشاگر باشيد هم بازيگر
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! منظور اینكه نوشتن و ساختن كمدی برای من خیلی هم بعید نبود. ... به او بدهد اما نمیتواند در ایجاد این لحظات خلاقانه بازیگر تأثیری بیش ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! منظور اینكه نوشتن و ساختن كمدی برای من خیلی هم بعید نبود. ... به او بدهد اما نمیتواند در ایجاد این لحظات خلاقانه بازیگر تأثیری بیش ...
طعم تلخ، آدمها را سختگیرتر میکند
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! آدمهایی هستند كه باحوصلهاند و حوصلهشان را خرج غم و غصه و خشم میكنند. ... سركار سختگیر هستید؟زحمتكشیدن برای فیلم را دوست دارم!
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! آدمهایی هستند كه باحوصلهاند و حوصلهشان را خرج غم و غصه و خشم میكنند. ... سركار سختگیر هستید؟زحمتكشیدن برای فیلم را دوست دارم!
نقد فیلم بوتیك
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! را نیز در بوته نقد میگذارد. بیپولی تلاشی است متفاوت كه ارتباطی با آنچه اینروزها ... پس درواقع تلخی مفرط فیلم بوتیك باید ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! را نیز در بوته نقد میگذارد. بیپولی تلاشی است متفاوت كه ارتباطی با آنچه اینروزها ... پس درواقع تلخی مفرط فیلم بوتیك باید ...
بوتیك
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! حمید نعمتالله كه با فیلم «بوتیك» نشان داد كارگردانی خوشقریحه است در دومین ... «بیپولی» برخلاف فیلم تلخ بوتیك اثری است ...
هدف؛ خنداندن تماشاگر خوش سلیقه! حمید نعمتالله كه با فیلم «بوتیك» نشان داد كارگردانی خوشقریحه است در دومین ... «بیپولی» برخلاف فیلم تلخ بوتیك اثری است ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها