واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سینمای ما- مراسم «در ستايش هفتادسالگي» آيدين آغداشلو ، محمد احصايي و عباس كيارستمي در اولين روز سرد بهمنماه سال 1389، در حالي در خانه هنرمندان برگزار شد كه سه تابلوي ديده نشده از اين سه هنرمند در تالار «مميز» به نمايش درآمد. عصر روز جمعه ـ اول بهمنماه ـ خانه هنرمندان ايران از هر روز ديگري شلوغتر بود. خيليها از ساعت 3 آمده بودند تا با آرامش براي ديدن اين برنامه به سالن «بتهوون» راه پيدا كنند، اما جمعيت به قدري زياد بود كه مسوولان برگزار كننده اين مراسم نميدانستند چگونه آن را كنترل كنند و اجازه دهند كه اين موج عظيم به سالن كوچك بتهوون راه پيدا كند. با وجود فشار جمعيت، درهاي سالن راس ساعت 17 باز شد ،اما فضا حتي براي نيمي از جمعيتي كه به خانه هنرمندان ايران آمده بود كافي نبود. خيليها ترجيح دادند در راهروهاي طبقه اول و دوم خانه هنرمندان برنامه را از تلويزيونهاي مداربسته تماشا كنند و تعداد ديگري نيز وضعيت را به گونهاي ديدن كنند كه با وجود فشار جمعيت در راهروهاي دو طرف تالار بتهوون به صورت فشرده ايستادند. برنامه با تمام اين مشكلات و عدم برقراري آرامش تنها با نيم ساعت تاخير آغاز شد و امرالله فرهادي ـ مدير مدرسه ويژه ـ بعد از خير مقدم به حاضران و عذرخواهي براي شرايط موجود،گفت: حدود پنج شش ماه پيش با حضور آقايان حقيقي، عباسي و شافعي درباره برگزاري شبهايي با عنوان «شبهاي ويژه» جهت نكوداشت بزرگان فرهنگ و هنر گپوگفت داشتيم و اسامي را در كنار هم چيديم. او اضافه كرد: در اين چيدمان متوجه شديم كه آيدين آغداشلو،عباس كيارستمي و محمد احصايي سه هنرمند و دوست ديرينهاي هستند كه هفتادسالگي را پشت سر گذاشتهاند و به همين دليل هم به اين نتيجه رسيديم تا اولين بزرگداشت را براي اين سه هنرمند برگزار كنيم. البته به هيچكدام از آنها چيزي نگفتيم و ترجيح داديم برنامه قطعي شود كه خوشبختانه دكتر جوزاني تمام امكانات خانه هنرمندان را در اختيار ما گذاشت. فرهادي سخنان خود را اينچنين ادامه داد: هر سه اين بزرگوار از ابتداي تاسيس مدرسه كوچك ويژه ما را ياري كردند و با حمايتهاي خود در كنار ما، تدريس را بر عهده گرفتند. خوشبختانه ابراهيم حقيقي نيز پذيرفت كه مديريت برنامه را عهدهدار شود و هر آنچه كه امروز نظاره گر هستيد ماحصل تلاش ايشان است. ابراهيم حقيقي ـ هنرمند گرافيست ـ نيز در ادامه مراسم دربارهي چگونگي چيدمان اين برنامه با عنوان «در ستايش هفتادسالگي» گفت: ما وظيفه داشتيم در تقدير از معلمان و به ويژه نسلي كه تاثير بسيار زيادي در هنر ايرانزمين داشته چنين مراسمي را برپا كنيم. هر چند كه صحبت كردن در حضور اين آقايان كمي سخت است. او خاطرنشان كرد: ستايش هفتادسالگي هنرمندان و يا بهتر بگويم نمايندگان هنر فرهيخته ايران و جهان راهي است تا اعلام كنيم كه قدرشناس هستيم و البته بيش از اين هم از عهدهي ما برنميآيد، اما قطعا مردم ايران قدر هنرمندانشان را ميدانند. حقيقي با مرور زمينههاي شكلگيري چنين برنامههايي گفت: «در ستايش هفتادسالگي» در واقع در ستايش هنرمند و به طور كلي هنر است. يادم است در جايي صحبت از سه اختراع تاثيرگذار بشر يعني باروت، قطبنما و كاغذ بود كه هر سه به شكلي جهان را متحول كردند. اما از ميان آنها وقتي كاغذ اختراع شد و گونههاي متفاوت آن به شكل عكس، فيلم و بعدها در قالب ديجيتال تجلي پيدا كرد، اين صفحه كاغذي توانست جهانگشايي كند و در اين ميان تصور همه ما بر اين است كه اين جهانگشايي از طريق هنر موثرتر از هر نوع ديگري است، زيرا هنر كه راستين و پابرجاست. وي متذكر شد: اين هنرمندان فروشندگان پاك نيت روياهايشان هستند كه همچنان بازيگوشيهاي كودكانه و نوجوانانه خود را درسر ميپرورانند و چه خوشحاليم كه ما را نيز شريك خود ميكنند. او سپس با برشمردن وجوه اشتراك اين سه هنرمند براي قرار گرفتن در كنار يكديگر توضيح داد: هر سه اين هنرمندان شناخت دقيقي از ريشههاي كهن فرهنگي و بومي خودشان دارند و پايشان در اين فرهنگ مستحكم است. به طوري كه آن را با رفتار امروزي و مدرن پيوند زده و دست به خلق اثر هنري ميزنند. اين طراح گرافيست اضافه كرد: آنها از اقيانوس عظيم فرهنگ ايرانزمين جرعههايي نوشيدهاند و به قدري با فرهنگ جهاني آشنا هستند كه ميتوانند در تقابل اين دو فرهنگ جهانگشايي كنند و آن را با هنر سنتي خود پيوند بزنند. حقيقي ويژگي ديگر هر سه اين هنرمندان را عنصر «خودساختگي» دانست و افزود: آنها به هيچ وجه متكي به مال و منال پدري نبوده و جاه و مقامي نيز نداشتهاند، بلكه از كار و كاركردن خودشان به اينجا رسيدند و از طوفانها همچنان استوارانه و با استقامت عبور كرده و به سلامت به مقصد رسيدند. به طوري كه در آغاز هفتاد و يكسالگي همچنان پابرجا و مستحكم هستند. او تاكيد كرد: آنها شاگردان بسياري تربيت كردند كه همه آنها اساتيد بصري هستند و بسيار مقلدين دارند.آنها راهي را گشودند كه بسياري ديگر هم ميپيمايند و آن را تبعيت ميكنند .آنها كوشا و اميدوار كار كردند و عنصر اصلي اين حركتشان آميزشي از ايمان و اراده است. حقيقي اينگونه ادامه داد: پنجاه سال فعاليت با افتخار در اين مملكت و به جا گذاشتن يادگارهاي بسيار از خود براي فرهنگ ايرانزمين كاري كرده تا آنها در هفتاد و يكسالگي همچنان زيبا و پرشكوه و پرصلابت حركت كنند. او در پايان سخنان خود به اين نكته اشاره كرد كه سال 1319 سال پرباري بوده كه هنرمندان ديگري همچون داريوش مهرجويي، خسرو سينايي، قباد شيوا، محمود دولتآبادي، احمدرضا احمدي، علي گلستانه و سپانلو و خيليهاي ديگر هفتادسالگي خود را از پس آن سپري كردند،اما از ميان آنها نهايتا اين سه هنرمند انتخاب شدند. حقيقي در پايان سخنانش از تمام حاضران درخواست كرد تا براي پاسداشت هفتادسالگي اين سه هنرمند به پا خيزند. جمعيت براي يك دقيقه ايستاد و به تشويق هر سه هنرمند كه اين بار از رديف نخست تالار بتهوون روبه تماشاگران كرده بودند،تشويق كردند. در ادامه اين مراسم فيلم مستندي از ساختههاي ابراهيم حقيقي كه گپ و گفتي با هر سه هنرمند درباره يكديگر و درباره هفتادسالگيشان بود پخش شد. مراسم قرار بود به همين شكل به پايان برسد اما صادق خرازي يكي از مجموعهداران هنري درخواست كرد تا متني را در مدح اين هفتادسالگي قرائت كند. او در بخشي از سخنان خود اينچنين بيان كرد: «معتقدم كه اين سه بزرگوار سرچشمه فضيلت تاريخ و فرهنگ ايران زمين هستند. امروز هم روز فرخنده و مباركي است؛ روز پاسداشت فرهنگ و انديشه و روز تجليل از فكر و هنر است. روزي كه سرمايههاي عظيم مردم كه حاملان هويت تاريخي و عظمت و شكوفايي ملت هستند مورد توجه بخش كوچكي از جامعهي بشري قرار ميگيرد. اينان دردانههاي فرهنگ و نوابغي هستند كه درمقياس جهاني بدل شدند و نماد واقعي تاريخ هنر و فكر ايراني هستند. فضاي فرهنگي ايران امروز تناسبي با استحقاق و ظرفيتهاي موجود اين سرزمين گرانقدر ندارد و وظيفهي خطير فرهنگدوستان اين است كه راههاي اين فضا را بيابند. كاووشهاي ما بايد از سر آگاهي و معرفت گذشته و دغدغه به آينده باشد. در غرب مرسوم است كه براي تجليل از رجال فرهنگي يكي از اسطورههاي فرهنگي جهان خودشان را معرفي ميكنند و به آن اهتمام ميورزند اما امروز كار من بسيار دشوار است، چون بايد از دوستاني نام ببرم كه خود عصاره تاريخ و فرهنگ يك ملت محسوب ميشود. اينجا كه سخن از هفتادسالهها شد بايد تاكيد كنم كه اين آقايان عمري بيشتر از هفتاد دارند، زيرا كه آنها به اندازه هنر ايرانزمين عمر دارند و تجربهاي فراسوي تاريخ اين سرزمين را در سينه خود جاي دادهاند. وقتي اوج شكوفايي اين سه هنرمند را نظارت ميكنيم قطعا متوجه ميشويم كه آنها از مرز 40 هم عبور نكردهاند، زيرا كه امروز در نهايت شادابي و نشاط نقشآفريني ميكنند و در حد اعجاز و تاريخ اين سرزمين هستند. آنها هنرمندان پرفضيلت ايراني و جهاني محسوب ميشوند كه ريشه در آب و خاك اين كشور داشته و دارند و به همين دليل با تمام سختيها در ايران ماندند و جاودانه شدند. هويت آنها در آثارشان مشخص است كه پيوند جامعه و فرهنگ به صورت زنده محسوب ميشود.» خرازي در بخش پاياني اين يادداشت عنوان كرد: «اين سه هنرمند در اوج معرفت فرهنگي و هنري زندگي كرده و در كار خود بالنده و سيال هستند و همچنان قصد توقف ندارند زيرا كه حيات، نوآوري و نوزايي آنها را از ديگران متمايز ساخته است.» به گفتهي امرالله فرهادي مجله فيلم، لوحهاي يادبود، مدرسه ويژه، لوح تقدير و پلاك ويژهاي و بنياد مميز نيز هدايايي براي اين هنرمندان تهيه ديدند. همچنين بسياري از جمعيت حاضر هدايا و دستهگلهايي براي هر يك از آنها آورده بودند كه البته در اين مراسم اهداء نشد اما هر سه آنها براي اداي احترام به حاضران به روي سن آمدند و يك دقيقهاي ايستادند. در ادامه اين مراسم جمعيت حاضر براي تماشاي سه تابلوي ديده نشده هر يك از اين هنرمندان به تالار مميز رفتند. تابلو عكس «غنچههاي سرخ» از عباس كيارستمي، «تابلوي «فيروزه» از محمد احصايي و «مجموعهي معما» از آيدين آغداشلو در اين مراسم رونمايي شد. هنرمندان حاضر در اين برنامه،همايون ارشادي،سيفالله صمديان،ساعد مشكي،حبيب رضايي، سيد محمد بهشتي،جعفر پناهي، مژگان واليپور، ليلي گلستان،عباس مشهديزاده و جمعي از اعضاء انجمن طراحان گرافيك بودند. منبع : ایسنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]