واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سینمای ما- وضعیت سینما از دیگر شئونات زندگی ما جدا نیست. در سیاست امروز حرفهایی میزنند که 100 سال قبل هم گفته میشد و در مورد اقتصاد به همین ترتیب رفتار میشود. در مورد سینما هنوز در نقطه صفر هستیم و سینما تحت نظر دولت اداره میشود و آنجایی که بخش خصوصی نامگذاری شده به معنی واقعی حضور بیرونی ندارد و عدهای با پولهایی که از دولت میگیرند اسم خودشان را تهیهکننده خصوصی گذاشتهاند. در شرایطی وقتی اسم روز ملی سینما به میان میآید احساس غرور میکنیم که سینمایی زنده، رو به رشد، پویا و تاثیرگذار داشته باشیم. هیچکدام از این ویژگیها در فضای کلی سینمای ما دیده نمیشود؛ نه رو به رشد است نه شعفانگیز و نه تاثیرگذار. البته تاثیرگذاری وجود دارد آن هم در جنبه منفی. مجموع تولیدات سالانه سینمای ایران در جهت تخریب فرهنگی و هنری مردم است نه در جهت بالندگی. این وضعیت نه تنها غرورآفرین نیست، بلکه نگرانکننده هم هست. مسئولان و دستاندرکاران سینما حالت انفعالی دارند، مثل کسی که سیلی سختی خورده و سرش به دوران افتاده و به دنبال تکیهگاهی میگردد تا بایستد. در این وضعیت است که یکبار به این سو کشیده میشود و یکبار به سویی دیگر. یکبار میگویند ریلگذاریها در سینمای اشتباه است و باید آن را اصلاح کنند و در نهایت همه اینها موجب میشود از اصل سینما که تولید فیلم ارزشمند و سودآور است غافل شویم. دلایل زیادی سبب ایجاد این شرایط در سینمای ایران شده است. ما در شرایط سیاسی اجتماعی خاصی قرار گرفتیم. تقریباً در همه جای دنیا سینما با سیاست پیوندهایی دارد. در آمریکا پنتاگون و سیا به سینما کمک میکنند، اما کمکهای آنان به گونهای نیست که نظارت به صورت مستقیم اعمال شود و بوی تبلیغات دهد، گرچه در این فیلمها هم حس تبلیغاتی وجود دارد، اما در فیلم نمیبینیم که عیان بگویند پنتاگون و سیا خوب هستند. زمانی که در سینمای ایران پول از جایی به سینما تزریق میشوند کارگردان و تهیهکننده موظف میشوند منویات آن سازمان را در اولویت قرار دهند و به این ترتیب در نهایت با فیلمی تبلیغاتی روبرو میشویم که کسی از آن استقبال نمیکند. از سوی دیگر ما در شرایط عجیب و غریبی به سرمیبریم که انواع و اقسام رقبا از داخل و خارج برای سینما تراشیده میشود. افراد میتوانند فیلمهای روز دنیا را به راحتی در تلویزیونهای خانگی خود ببینند و شبکههای ماهوارهای همینطور گسترش پیدا میکنند و فیلمها و سریالهای کم کیفیت از تلویزیون خودمان پخش میشود و همه اینها باعث شده سینما خودش را گم کند و هر که از راه میرسد به دنبال راه حلی باشد، اما همه این راهها به بنبست میرسد چون همه راهها پیموده شده هستند. راه رهایی از این شرایط خودگردان شدن سینما است؛ سینما را باید آزاد گذاشت البته با حفظ اصول و معیارهای کلی. فیلمساز باید در شرایطی کار کند که بتواند سراغ آثار ادبی برود و اقتباس کند و یا به موضوعات اجتماعی بپردازد و فیلمی درباره شخصیتهای تاثیرگذار تاریخ معاصر تولید کند. اگر امروز فیلمی درباره دکتر مصدق و یا دکتر فاطمی که جزو چهرههای شاخص تاریخ معاصر هستند ساخته شود قطعاً مخاطب برای دیدن آن به سینما میرود. مردم میخواهند رمانهای محبوبشان را روی پرده سینما ببینند. امروز این نوع فیلمسازی در سینما ثمربخش است وگرنه بازسازی فیلمفارسی هیچ خاصیتی ندارد و بیش از پیش مردم را از سینما دور میکند. منبع : خبر آنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 373]