محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832924018
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: «مسعود دهنمكي» كارگردان فيلم 8 ميلياردي «اخراجيها2» در گفتوگوي مشروح با فارس، به فعاليتهاي آينده خود اشاره كرد و گفت: شايد فيلم عرفاني «رسوايي» را قبل از «اخراجيها3» بسازم. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، بهمناسبت اكران فيلم «اخراجيها2» و ركوردشكنياش با فروش 8 ميلياردي گفتوگويي را با «مسعود دهنمكي» انجام داديم كه «دهنمكي» در اين گفتوگو تقريبا در مورد همه چيز از اتفاقات جشنواره و بيمهري اعضاي هيئت انتخاب و داوري (به قول خودش) تا مسايل اخير و اتهاماتي كه از آغاز اكران فيلم، به وي و «اخراجيها» نسبت داده ميشود، صحبت كرده است. * از همان ابتدايي كه «اخراجيها» ساخته شد واكنشهاي متفاوتي نسبت به اين فيلم شكل گرفت. بهخصوص در مورد اين كه برخي شما را متهم به كپيبرداري ميكردند كه اخيرا هم «عباس منظرپور» در يادداشتي شما را متهم به كپيبرداري «اخراجيها» از كتاب «در كوچه و خيابان» خود كرده است. براي شروع مصاحبه ميخواستم در اين همين مورد صحبت كنيد؟ - به دليل اين كه اين ادعا برميگردد به جريان ديدار ما با مقام معظم رهبري، مصلحت نيست در مورد آن صحبت كنم اما به طور كلي، فيلمي ساخته شده است به نام «سوزوكي به بهشت ميرود» كه تمام واقعيتهاي «اخراجيها» در اين فيلم آورده شده است و تمام دوستاني را كه هرگونه ادعايي مبني بر كپيبرداري «اخراجيها» از چيزي دارند، به آن فيلم ارجاع ميدهم. چرا كه در آن فيلم با تمام كساني كه از نزديك شاهد وقايع فيلم بودند صحبت شده است. البته ايشان اولين نفري نيست كه چنين ادعايي دارد و تاكنون چندين نفر به انواع مختلف ادعاهايي را مطرح كردهاند كه همين موضوع نشان دهنده اين است كه ظاهرا در جبهه و جنگ از اين دست آدمها بودهاند كه هر كسي در گوشه و كناري يك شخصيتي مثل مجيد سوزوكي را ديده است و فكر ميكنند كه همه مثل هم هستند. بنابراين جبهه روي خيلي از افراد تأثير گذاشته است و فقط مختص به مجيد سوزوكي نبود، بلكه هر كسي كه در جنگ حضور داشته در خاطراتش يك چنين آدمهايي را ميشناسد. * با اين توضيح كه شما داديد، فكر ميكنم اگر بد نباشد تا اصولا يكبار نحوه شكلگيري داستان «اخراجيها» را توضيح دهيد... - در حقيقت قصه «اخراجيها» به خصوص «اخراجيها2» برميگردد به خاطراتي كه من از جبهه ديدهام و برخلاف تصور عدهاي كه فكر ميكردند در اين فيلم خاطرات به صورت مستند در آمدهاند، كاملا سينمايي شده بود. بنابراين من از همان ابتدا قصد داشتم تا خاطراتم را از دوران دفاع مقدس يا به صورت يك رمان و داستان بلند منتشر كنم و يا به صورت فيلم كه با ورود به حوزه فيلم مستند بعدها شرايط براي ساخت اين خاطرات به صورت فيلم سينمايي محيا شد. البته زماني كه تصميم گرفتم از سينمايي مستند وارد سينماي داستاني شوم از سينماي اجتماعي شروع كنم- برخلاف برخي از دوستان كه از سينماي جنگ به سينماي اجتماعي رسيدند- اما بكر بودن موضوع باعث شد تا «اخراجيها1» را مبتني بر همان خاطرات دوران جنگ بنويسم. بخشي از «اخراجيها1» يك در زمان حال ميگذشت، يعني قصه جنگ «اخراجيها1» فلاشبك بود كه همان موقع ايدهاش به ذهن من رسيد كه بر اساس همان قصهها و يا تصورات آدمهايي كه حالا از جنگ برگشتهاند، ميشود يك قصه ديگر نوشت اما يك پل مياني بين «اخراجيها1» و «اخراجيها3» بايد وجود ميداشت و به همين دليل گريزي هم به دوران اسارت زدم و به همين ترجيح دادم تا اول «اخراجيها2» بر مبناي تاريخ اسارت به تصوير كشيده شود و بعد به سراغ «اخراجيها3» بروم. * شما گفتيد از همان ابتدا يك طرح دنبالهدار در ذهنتان وجود داشت، اما چقدر مطمئن بوديد كه تماشاچي از چنين فيلمي استقبال خواهد كرد؟ به اين جهت كه «اخراجيها» در شرايطي روي پرده سينماها رفت كه اوضاع چندان خوبي به لحاظ جذب تماشاگر نداشتيم... -به اعتقاد من «اخراجيها1» يك فرم و قالب جديدي است و هركسي كه اسم طنز را بر روي آن بگذارد من از اين موضوع ابا دارم چرا كه به نظر من اين فيلم كاملا چند وجهي است، يعني با زبان طنز يك مضمون بسيار جدي را دارد مطرح ميكند اما در قالب و ژانر دفاع مقدس، يعني به نظر من «اخراجيها1» كاملا مبتني بر معارف و معاني و ژانري است كه اسم آن را گذاشتهاند معناگرا. اشكالي كه من ميبينم اين است كه مفاهيم معنوي و بحث سلوك و ماورايي را هر زماني كه در فيلمهايمان مطرح كردهايم، مخاطب پس زده است و بدنبال اين بودم كه آيا ميشود با يك زبان جديدتر همين مفاهيم عرفاني را طرح كرد، البته نه به صورت شعاري و تنها با نشان دادن سجاده و نماز بلكه با استفاده از ضمير نا خودآگاه مخاطب به گونهاي كه مخاطب هم ارتباط برقرا كند. كه در «اخراجيها1» اين اتفاق افتاد و فكر ميكنم كه كاملا هم جواب داد اما در «اخراجيها2» به نوعي در لايههاي ديگرش ادامه «اخراجيها1» است، از اين منظر كه آدمها متحول شدهاند و با ايدئولوژيها مختلف از يك كثرتي به يك وحدتي ميرسند كه بحث وحدت ملي و انسجام اسلامي لايه رويي اين قصه است. وحدت ملي كه دنبالش بوديم با هجو دشمن و براساس يكسري مشتركات آدمها از تيپها،گرايشها و حتي ايدئولوژيها و اديان مختلف ميتوانند دور يكديگر جمع بشوند كه وحدت ملي و هجو دشمن آن نقطه مشترك ميتوانست باشد. در لايه زيرين «اخراجيها2» كه ادامه «اخراجيها1» است شما از طريق همان شخصيتي كه آقاي صديق شريف بازي ميكنند ميتوانيد ببينيد كه ايمان حتي در دل دشمن نيز رسوخ ميكند. * شخصيتهايي كه در هر دو فيلم ميبينيم، چقدر مصداقي و كاملا مبتني بر مشاهدات شما از جنگ هستند؟ - در «اخراجيها2» كه كاملا مبتني و بر اساس ديدههايم در جنگ بود و در «اخراجيها1» بر اساس شنيدهها و مطالعاتم از تاريخ اسارت. يعني من تمام وقايع را از اردوگاههاي مختلف و خاطرات شخصي افراد گلچين كردم و هخمه را در يك سناريو گردآوري كردم.حالا ممكن است يك اسير بگويد كه كه در اردوگاه ما اينچنين لباس نميپوشيدند، اما مطمئن باشيد در اردوگاهي ديگر به همين شكل لباس ميپوشيدند. در مورد اصل قصه هم بايد بگويم كه هواپيماربايي در درون فيلم كاملا صورت گرفته شده بود و در سال 63 اين هواپيما به اردوگاه رماديه در شمال عراق برده شده بود. رماديه يك اردوگاهي بود كه جنبه تبليغاتي داشت و خبرنگاران را بيشتر به آنجا ميبردند اما ورود خانوادهها به اين اردوگاه باعث به وجود آمدن يك فضاي خاصي شد كه دشمن توانست از اين كار بهرهبرداري تبليغاتي كند. * در «اخراجيها2»، با توجه به مضمون فيلم كه در رابطه با اسارات بود از نظرات و مشاوره افراد زيادي استفاده كرديد آيا اين مشاوره در «اخراجيها1» نيز وجود داشت؟ - «اخراجيها1» به هر حال ديدهها و شنيدههاي خودم بود به خصوص اين كه دوست عزيزم «حميد داودآبادي» كه كتابهاي زيادي هم در مورد جنگ نوشتهاند در كنار من حضور داشت و حتي زبان طنز فيلم هم به نوعي، به نوع زبان نگارش ايشان برميگردد. در كتاب «ياد ايام» كه مقام معظم رهبري يك نوشتهاي را بر جلد دوم آن درج كردهاند، من ديدم زبان بسيار ساده و جذابي را به كار بردهاند و من احساس كردم كه استفاده از زبان طنز براي فيلم دفاع مقدس نه به معناي اين كه بخواهيم گيشهاي بياوريم، اما به عنوان زباني جديد براي اداي دين به دفاع مقدس، ميتواند كار ساز باشد. * با توجه به واكنشهاي تندي كه در زمان «اخراجيها1» ديده بوديد، از امتداد اين زبان طنز در دفاع مقدس وحشت نداشتيد؟ - من به انتقادات عادت كردهام و اصلا هر كاري كه كردهام با اين واكنشهاي تند مواجه بوده است و به هر حال واكنشهايي را ميشنويم حتما خوبهاي آنرا هميشه ميپذيريم و بدها را كنار ميگذاريم. اما «اخراجيها2» علاوه بر اين كه مبتني بر يك تحقيقات گستردهاي است كه چندين سال به طول كشيد و با صدها تن از آزادگان مصاحبه شد تا اين خاطرات استخراج شود. همين الان هم در قالب يك مجموعه ميتواند در اختيار همكاران چه فيلمنامهنويسان و كارگردانان و چه تلويزيون قرار گيرد. علاوه بر اين 20 نفر از آزادگان اردوگاههاي مختلف به عنوان مشاور در طي نگارش فيلمنامه همراه بودند تا فيلمنامه با واقعيت دوران اسارت تناقضي نداشته باشد و از سوي ديگر حتي تعدادي از آزادگان در فيلم بازي هم كردند. * شما در زمان جشنواره فجر گفتيد كه «دوستان من را در ميدان مين تنها گذاشتند» اين ميدان مين كجا و دوستان چه كساني بودند؟ - حقيقتا همان موقع هم گفتم كه نه جايزه جشنواره برايم مهم است و نه تشويقش، اما نوع نگاه غير منصفانهاي كه برخي از دوستان داشتند برايم جاي تعجب داشت. به هر حال ما پذيرفتهايم كه يكسري از قواعد بازي را رعايت كنيم و دوستان هم مختار هستند طبق آن تصميم بگيرند اما آيا دوستان با ما هم طبق همان قواعد و مقررات رفتار كردند كه با ديگران رفتار كردند؟ من بر روي بحث آراي مردمي من حرف داشتم و آن زمان چيزي نگفتم تا در زمان اكران مردم خودشان قضاوت كنند.به هر حال من فكر ميكردم كه اين استقبال حتما رخ خواهد داد و پاسخ برخي از نقدها و بيمهريهاي بيمورد حتما داده خواهد شد. اين كه به هر حال جشنوارهاي كه توسط دولت برگزار ميشود و دبيرجشنواره، بنياد سينمايي فارابي و ... همه در برگزاري اين جشنواره نقش دارند، از فيلمي دفاع مقدسي حمايت نكنند و از يك اثر ارزشي كه در مسير هجو دشمن قرار دارد حمايت نكنند براي من جاي دلخوري داشت اما به هر حال اين دلخوي را كتمان كردم و در يك جمله "دوستان من را در ميدان مين تنها گذاشتند " خلاصهاش كردم. به هر حال اين همه بازيگر و عوامل از بعد تهيه كنندگي، كارگرداني، اجراي طرح و همه دستاندركاران پشت و جلوي دوربين در شكلگيري اين فيلم سهيم بودند،فيلمي كه در آينده ميتوانست يك اتفاق ملي را رقم بزند كه امروز رقم خورد و شايد همان موقع ميفهميدند كه من دارم چه ميگويم و چه اتفاقي قرار است بيفتد. متأسفانه من ديدم كه برخي از دوستان داشتند به وسيله «اخراجيها» تسويه حساب شخصي ميكردند و با پيام فيلم و اين وحدت ملي، تسويه حساب ميكردند. امروز هم كه ميبينيد برخي دارند اين حرفها را عليه فيلم ميزنند. همان موقع برخي از اعضاي هيئت انتخاب اين را مطرح ميكردند و ميگفتند كه «اخراجيها» لودگي دارد. اما سئوال من اين است كه اگر لودگي قرار بود فروش داشته باشد، ما سال گذشته هم چندين فيلم در اين زمينه داشتيم اما لوده ترين فيلمهايي كه از زير دست آقايان روانه اكران شد، چرا نتوانست حتي نصف «اخراجيها» فروش داشته باشد؟ به همين دليل، من فكر ميكنم اين دوستان عزير به طور كلي با پيام و مضمون فيلم مشكل داشتند، پس نشان ميدهد اينها از جايي ديگري دردشان آمده است و آن هم پرداختن مضمون «اخراجيها» به مسايل خاصي بود كه تا امروز سينماي دفاع مقدس به آن متهم بود و امروز به وسيله «اخراجيها» در مقام پاسخگويي به اين اتهامات بر آمده است. * يعني معتقديد شما توانستهايد روي موضوعي كه سالها بيدليل برخي از كارگردانان به عنوان موضوع ممنوعه و خط قرمز براي خود قرار داده بودند، به راحتي كار كنيد؟ - به نظر من حرف ما در «اخراجيها» اصلا يك موضوع ممنوعه نيست و اصلا به اعتقاد من ديگران هستند كه خط قرمزها را با زير سوال بردن دفاع مقدس شكستهاند و نه «اخراجيها»، چرا كه «اخراجيها» دارد از ارزشهاي دفاع مقدس صحبت ميكند اما ديگران آمدند فيلم ساختند، سخنراني كردند و در روزنامهها مقاله نوشتند كه در خرمشهر جنگيديم و چرا اصلا هشت سال جنگيديم و ... "اخراجيها " آمده است به همه اين موارد جواب ميدهد اما براي اين جوابگويي زبان طنز را انتخاب كرده است و ميگويد اگر ما نميجنگيديم و از كشورمان دفاع نميكرديم شما به صدام ميگفتيد آقا دايي! يعني همان اتفاقي كه در بستان رخ داده بود، مطمئنا بر سر نواميس شما ميافتاد. اين افراد زبان گزنده "اخراجيها " را ميفهمند و باز هم چنين عداوتي با فيلم دارند. "اخراجيها " در مسير شوخيهاي سطحي قرار ندارد و تمام طنز "اخراجيها " در مسيرمانيفست فيلم و هجو دشمن است. * البته دوستان ديگري هم بودند كه با مضمون فيلم مخالف نبودند اما با نوع جنگي كه شما نشان داديد مخالفت كردند و عنوان شد كه دختر و پسر جواني كه حتي يك لحظه هم دفاع مقدس و جنگ را درك نكرده، "اخراجيها " برايشان نوعي از دفاع مقدس را به تصوير ميكشد كه شايد موجب شود كه آنها هرگز عظمت آن را درك نكنند... - اتفاقا آن جوان تازه الان دارد عظمت جنگ را ميفهمد، چرا كه عظمت هشت سال دفاع مقدس ما در آدم كشي آن نبود بلكه در آدمسازي آن بود. جنگ ما نيمي پا روي مين و نيمي پا روي مَن گذاشتن بود و به قول مرحوم كافي، اين هنر امام بود كه توانست از اين نسلي كه عرقفروشيهايش بيشتر از كتاب فروشيهايش بود چنين جواناني را روانه جبههها كند و تحول انفسي كه ميگويند دقيقا اينگونه آغاز شد. اين تحول انفسي اين جوري نيست كه بگوئيم همه لات بودند آمدند در جبهه و آدم شدند و خوبها آمدند و خوبتر شدند. آنهايي كه خوب مدعي بودند آمدند امتحان پس دادند و ديدند نه كساني نيستند كه بتوانند از ميدان مين عبور كنند و رفتند سر زندگيشان. امام كه ميگفت اين رزمندهها ره صدساله عرفا را يك شبه طي كردند به اين دليل بود كه آن گذر از ميدان مين نبود بلكه گذر از خود و منيت بود و هر كسي كه موفق به انجام اين كار نميشد باخت. يعني عارف بايد اينجا امتحان پس بدهد، عارف كه معروف نميشود و فقط بايد امتحان پس بدهد تا معلوم شود چند مرده حلاج است. اين ها آن چيزي بود كه باعث شد "اخراجي ها " معنا و مفهوم واقعي جنگ را به يك زبان عامه فهم كه همه بفهمند و مخاطب دهه 60 كه جنگ را نديده و با انگيزهها مختلف در رسانهها زير سوال برده شده، درك كند و ارتباط برقرار كند كه اين ارتباط هم برقرار شد. "اخراجيها " پرمخاطبترين فيلم تاريخ سينماي ايران شد و همه اين را ميدانند حتي اگر با بيرون دادن سيديهاي قاچاق فيلم نخواهند آن را بگويند. در مورد "اخراجيها2 " هم اين بار طنز آمد و در اختيار يك بخش ديگري از جنگ قرار گرفت،اينكه در دفاع مقدس ما تمامي مردم از قوميتها و ايدئولوژيها در كنار يكديگر قرار گرفتند و افتخاري آفريدند كه اشكانيان،ساسانيان و ... نتوانسته بودند چرا كه هميشه يك بخشي از خاك اين سرزمين كم شده بود اما اينبار اين نسل نگذاشتند تا حتي يك وجب از خاك سرزمين ما كم شود و در نهايت "اي ايران " سر دادند. طنز "اخراجيها " در خدمت اين موضوع است.كجاي دنيا هجو دشمن جزو خطوط قرمز محسوب ميشود؟ مگر اينكه اين آدمها خودشان احساس كنند كه مورد هجو قرار گرفتهاند و اتفاقا به اعتقاد من چون احساس ميكنند كه خودشان مورد هجو قرار گرفتهاند ناراحت هستند. به اعتقاد من شخصيتهايي كه آمدند و در جبهه مرد شدند به مراتب مردتر از قيصر چهل سال پيش و لاتهاي چهل سال پيش بودند، به دليل اينكه قيصر چهل سال پيش به خاطر ناموس فردياش ميآيد از همه انتقام ميگيرد و قيصرهاي زمانه ما به خاطر ناموس جمعي ميآيند از همه وجودشان ميگذرند.و او اگر نميتواند ناموس خودش را حفظ كند اتفاقا اينها نه تنها ميتوانند ناموس خودشان را حفظ كنند بلكه نواميس مملكت را نجات ميدهند و به همين دليل است كه من ميگويم شخصيتهاي «اخراجيها» قيصرهاي زمانه هستند. چرا كه هم ناموس را حفظ ميكنند و هم دشمن را ناك اوت ميكنند و يك بعدي پيروز نميشوند. اين صحبتهاي من به معني مقايسه «اخراجيها» با فيلم آقاي كيميايي نيست كه ديگران بخواهند ناراحت شوند. اتفاقا وجه مشترك هر دو فيلم، عنصر غيرت و معرفت است. اين واكنشي كه مردم در هنگام ديدن «اخراجيها» نشان ميدهند به دليل اين است كه خودشان را ميبينند و ميدانند اين افتخار مال خودشان است و منحصر در طيف خاصي نشده است و در يك طبقه اجتماعي خاص خلاصه نميشود.فيلم اگر از خطوط قرمزعبور كند به اين معني كه حساسيتهاي طيفي از جامعه را ناديده بگيرد به عنوان مثال طيف مذهبي را نا ديده بگيريد مطمئن باشيد فيلم ضربه خواهد خورد، اما شما ميبينيد كه در مشهد،قم و يزد همين صفهايي كه مثلا در شهرك غرب تهران وجود دارد ديده ميشود. بنابراين اين نشان ميدهد كه "اخراجيها2 " توانسته به يك زبان مشترك با مردم دست يابد كه با چنين استقبالي مواجه ميشود، اما متأسفانه دوستان اين مسايل را نميبينند. شما در "اخراجيها2 " همه قوميتها را ميبينيد ولي در جهت مثبت، يعني اگر كسي در هواپيما با لهجه آذري پا ميشود و ميگويد كه "اينها حتي نيمه تروريست هم نيستند " جمعيت براي او دست ميزنند. و شايد به همين دليل است كه صفهاي فيلم در تبريز طويلتر از جاهاي ديگر است. * يعني شما معتقديد مطرح شدن اين نوع انتقادات براي اين است كه فيلم ضربه بخورد؟ - اتفاقا دوستان از هر شگردي كه خواستند براي ضربه زدن به فيلم استفاده كنند، فيلم خودش جواب آنها را داده است. "اخراجيها " توانسته در بين طبقات جامعه نفوذ كند و شما همين صفي را كه در جنوبيترين سينماي تهران ميبينيد، همين صف را هم در اريكه ايرانيان ميبينيد. بنابراين طبقه ضعيف، متوسط و قوي جامعه همه احساس ميكنند كه در اين فيلم مشاركت دارند و به نوعي در فيلم حرف آنها زده شده است. اين اتفاق احتياج به كارشناسي دارد و اين گونه برخوردها يعني بياحترامي به شعور مخاطب. يعني به جاي اين كه بيائيم ببينيم مردم چرا از «اخراجيها2» چنين استقبالي را كردهاند (كه البته بحث من اصلا به تعداد صفرهاي جلوي فيلم مربوط نميشود و به تعداد تماشاچي اشاره ميكنم) دائم سعي ميكنيم تهمت بزنيم. همين دوستاني كه از بخش وحدت ملي و سرود فيلم ايراد گرفتهاند، بيايند در سينما و ببينند اتفاقا مردم بيشتر از همه بخشها از اين بخش فيلم استقبال ميكنند، به پا ميخيزند و «اي ايران» ميخوانند. اين نچسب بودن را چه كسي بايد بگويد؟ مخاطب يا ديگري، مخاطب بايد قبول كند كه آيا فلان فيلمي در ژانر وحشت قرار دارد يا نه؟،كارگردان كه نميتواند بگويد. ممكن است من اراده كنم فيلم ژانر وحشت بسازم اما مردم در سينما به اين فيلم بخندند. پس نشان ميدهد كه من در فيلمسازيام شكست خوردهام.اينجا هم من روي كاغذ ميتوانم ادعا كنم كه فيلم در راستاي وحدت ملي ساخته شده است اما آيا اين كه جواب ميداد يا نه، امروز شاهد آن هستيم. هر زمان كه بحث تخريب «مسعود دهنمكي» مطرح است اين اتهامات را مطرح ميكنند اما چون نميتوانند از فيلمبرداري تورج منصوري ايراد بگيرند، از تجربه و دانش محمدرضا شريفينيا ايراد بگيرند و يا نبوغ و استعداد اكبرعبدي را زير سئوال ببرند، براي اين كه من را تخريب كنند ميگويند كه اين فيلم را من كارگرداني نكردم و اين افراد كارگردان بودهاند درحالي كه من از تجربه آنها استفاده كردم تا فيلمي مناسب و استاندارد بسازم. كار همه چيزش درست انجام شده اما اينكه دوستان با قصه مشكل دارند مساله ديگري است،اينكه ميگويند "اخراجيها " لودگي است به من بگويند كجاي اين فيلم لودگي است و تفاوت هزل و طنز و... در سينما چيست؟ * به عنوان سئوال پاياني با توجه به حجم انتقادات و دفاعياتي كه نسبت به «اخراجيها2» صورت گرفت، «اخراجيها3» را با چه رويكردي و در چه زماني ميسازيد؟ - در مورد «اخراجيها3» بايد بگويم كه اولا اين چيزهايي كه هر روز رسانههاي مختلف در مورد فيلم چاپ ميكنند، اصلا صحت ندارد و همه چيز بر اساس گمانهزني است. براي اولين بار عنوان ميكنم كه هنوز در مورد اين كه آيا اول فيلم سينمايي «رسوايي» را كه مضموني كاملا اجتماعي و عرفاني دارد، خواهم ساخت و يا «اخراجيها3» را، هيچ تصميمي نگرفتهام اما همينقدر ميتوانم بگويم كه «اخراجيها3» فضايي كاملا متفاوت با دو قسمت قبلي دارد و به فضاي اجتماعي بعد از جنگ ميپردازد. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]
صفحات پیشنهادی
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم-«مسعود دهنمكي» كارگردان فيلم 8 ميلياردي «اخراجيها2» در گفتوگوي مشروح با فارس، به فعاليتهاي آينده خود اشاره كرد و ...
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم-«مسعود دهنمكي» كارگردان فيلم 8 ميلياردي «اخراجيها2» در گفتوگوي مشروح با فارس، به فعاليتهاي آينده خود اشاره كرد و ...
دفاعیات مسعود دهنمکی!!
مسعود اقبالي: قلعهنويي كارت مربيگريام را باطل كرد · خوراکی مرگ آور برای کودکان · شانزدهمين ... دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم · مشکل در index سایت - .
مسعود اقبالي: قلعهنويي كارت مربيگريام را باطل كرد · خوراکی مرگ آور برای کودکان · شانزدهمين ... دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم · مشکل در index سایت - .
جذاب ترین زن درخانه باشید تا معجزه اش را ببینید
ایوان کلیما، نویسندهای در جستجوی روشنایی · جذاب ترین زن درخانه باشید تا معجزه اش را ببینید · دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم . ... تغذیه مردان خوش ...
ایوان کلیما، نویسندهای در جستجوی روشنایی · جذاب ترین زن درخانه باشید تا معجزه اش را ببینید · دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم . ... تغذیه مردان خوش ...
ایوان کلیما، نویسندهای در جستجوی روشنایی
ایوان کلیما، نویسندهای در جستجوی روشنایی · جذاب ترین زن درخانه باشید تا معجزه اش را ببینید · دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم ... وزیر کشور: به ...
ایوان کلیما، نویسندهای در جستجوی روشنایی · جذاب ترین زن درخانه باشید تا معجزه اش را ببینید · دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم ... وزیر کشور: به ...
دهنمكي: دوستان من را در ميدان مين تنها گذاشتند
9 فوريه 2009 – دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم «مسعود دهنمكي» كارگردان فيلم 8 ميلياردي «اخراجيها2» در گفتوگوي مشروح با فارس، .... شما در زمان ...
9 فوريه 2009 – دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم «مسعود دهنمكي» كارگردان فيلم 8 ميلياردي «اخراجيها2» در گفتوگوي مشروح با فارس، .... شما در زمان ...
اكران موفق فيلم «اخراجيها3» در شهر اراك
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم انتخاب شهر, اراک, اردبیل, ارومیه, اصفهان, اهواز, ایلام, بجنورد, بندرعباس, بوشهر, بیرجند ... به گزارش خبرنگار سينمايي ...
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم انتخاب شهر, اراک, اردبیل, ارومیه, اصفهان, اهواز, ایلام, بجنورد, بندرعباس, بوشهر, بیرجند ... به گزارش خبرنگار سينمايي ...
داوري جشنواره كتاب دين آغاز شد
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم در كتاب «ياد ايام» كه مقام معظم رهبري يك نوشتهاي را بر جلد دوم آن درج كردهاند، من ديدم زبان ... بخواهيم گيشهاي بياوريم، اما به ...
دهنمكي:شايد فيلمعرفاني «رسوايي» رابسازم در كتاب «ياد ايام» كه مقام معظم رهبري يك نوشتهاي را بر جلد دوم آن درج كردهاند، من ديدم زبان ... بخواهيم گيشهاي بياوريم، اما به ...
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها