تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با همه مردم، چه مؤمن و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815276264




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كاش مي‌شد قطار ظلم صهيونيست‌ها را متوقف كنم‌


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: كاش مي‌شد قطار ظلم صهيونيست‌ها را متوقف كنم‌ خبرگزاري فارس: دهقان فداكار گفت: كاش مي‌شد قطار ظلم صهيونيست‌ها را متوقف كنم و كاري براي مردم غزه انجام دهم. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، وقتي قرار شد از ريزعلي خواجوي مصاحبه‌ بگيريم به ياد كتاب فارسي سال سوم افتاديم. نخستين خاطره‌اي كه از اين مرد فداكار به ذهنم آمد همين بود. دهقان فداكار، هنوز به خوبي در ذهن هر شاگردي باقي مانده است. در حاشيه سومين نمايشگاه بين‌المللي صنعت حمل و نقل، به ياد روزهاي دانش‌آموزي و خاطره مردي كه جان مردم را در قطار مسافري نجات داده بود، از ريزعلي خواجوي مصاحبه‌اي بگيريم: * فارس: لطفاً از روز حادثه ريزش كوه بگوييد؟ *دهقان فداكار: اواسط آذر 1341، باجناقم كه منزل ما مهمان بود قصد رفتن به تهران كرد. براي بدرقه با او همراه شدم. در آن زمان به سمت منزل رئيس اداره راه‌آهن كه مرا مي‌شناخت رفتيم. همراهمان يك فانوس، چوب دستي و يك اسلحه شكاري بود. از رئيس اداره راه‌آهن درخواست كردم تا همان شب باجناقم را راهي تهران كند و از آن‌ها خداحافظي كردم تا به منزل برگردم. به شدت باران مي‌آمد و جاده، گل و لاي بود. از روي خط ريل به سمت منزل در حركت بودم كه ديدم در تونل شماره 18 مابين دو تونل به فاصله 50 متري يكديگر كوه ريزش كرده بود اول ترسيدم كه از من بازخواست كنند چرا از اين طرف آمده‌اي؟ ولي فوراً يادم آمد كه قطار مسافربري مي‌خواهد از آنجا بگذرد و سريع به سمت ايستگاه دويدم ولي قطار راه افتاده بود. * فارس: نخستين چيزي كه به ذهنتان خطور كرد، چه بود؟ * دهقان فداكار: كتم را در آوردم و به چوب‌دستي زدم، نفت فانوس را هم روي آن ريختم و با كبريتي كه در جيب داشتم آن را آتش زدم تا با علامت دادن، قطار را متوقف كنم ولي به علامت من اعتنايي نكردند و به حركت در آمد. با عجله با اسلحه شكاري كه همراهم بود، شليك كردم كه قطار نگه داشت و نگهبانان و مردم پياده شدند و مرا به شدت به باد كتك گرفتند. * فارس: پس كتك هم خورديد؟ ماجرا را تعريف كرديد؟ * دهقان فداكار: با زبان آذري جريان را گفتم و يكي از مسافران كه آذري مي‌دانست جريان را براي ديگران تعريف كردم اما باور نكردند و مرا كنار راننده نشاندند و به سمت حادثه پيش آمده به آرامي به راه افتاديم. بعد از مشاهده حادثه فوق همگي آمدند و مرا به آغوش كشيده و شروع به قدرداني كردند. * فارس: زير باران و كتك خوردن؛ مريض هم شديد؟ *دهقان فداكار: بعد از آن قضيه به شدت بيمار شدم كه با فروش 2 گوسفند به مبلغ 20 تومان، 37 روز در بيمارستان شفاي تبريز بستري شدم كه هنوز دارو مصرف مي‌كنم و بهبودي كامل به دست نياورده‌ام. *فارس: چطور شد كه در وزارت راه و ترابري مشغول به كار شديد؟ *دهقان فداكار: در ديداري كه با وزير راه و ترابري يعني شهيد دادمان داشتم، ايشان مرا به استخدام راه‌آهن در آورد و در حال حاضر بازنشسته هستم و در روستاي قهرماني شهرستان ميانه زندگي مي‌كنم. *فارس:نام اصلي دهقان فداكار چيست؟ *دهقان فداكار: نام اصلي من "ازبرعلي حاجوي" است داراي 5 پسر و 3 دختر، 42نوه هستم كه 22 پسر و 20 دختر هستند البته 7 نتيجه هم دارم. * فارس: كي فهميديد كه داستان شما در كتاب درسي چاپ شده است؟ *دهقان فداكار: مدت‌ها بود كه از چاپ اين قضيه در كتاب‌هاي درسي بي‌اطلاع بودم و با توجه به اين‌كه در زمان طاغوت اين اتفاق افتاده بود، هيچ‌گونه تقديري از مسئولان وقت از من نشده بود. *فارس: يك خاطره جالب از دهقان فداكار؟ *دهقان فداكار: بگذاريد يك خاطره از خانمم بگويم. من كشاورز هستم و معمولاً ظهرها همسرم برايم ناهار مي‌آورد. همسرم يك روز در بين راه كه به سمت زمين كشاورزي مي‌آمد، مشاهده مي‌كند كه قطار مسافر‌بري حامل مهمات به سوي جبهه‌هاي حق عليه باطل از وسط جدا شده است. او با تكه پارچه‌اي، شروع به علامت دادن مي‌كند كه راننده قطار مي‌بيند و قطار را متوقف مي‌كند‌ و نسبت به حل مشكل اقدام مي‌كند. *فارس: روحيه كمك كردن به همنوع را در جوانان چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ *دهقان فداكار: اينگونه روحيات در بين ايرانيان زياد است وظيفه هر مسلماني خصوصاً ايراني است كه به همنوعش كمك كند و جوانان ما اينگونه روحيات زياد دارند و بنده نقل اين‌گونه خاطرات را زياد شنيده‌ام. جوان‌ها بايد شهيد فهميده را الگو قرار داده و از جامعه و كشورمان به خوبي دفاع كنند. *فارس: دهقان فداكار از مسئولان كشور چه درخواستي دارد؟ *دهقان فداكار: آخرين فرزندم به سن سربازي رسيده است اما در امور زندگي به بنده كمك مي‌كند و ما وابسته به ايشان هستيم و عصاي دست من است. از مسئولان درخواست دارم با معاف كردن پسرم از سربازي نسبت به من لطف كرده و خانواده‌ام را خوشحال كنند. *فارس: صحبت آخر شما با خوانندگان چيست؟ *دهقان فداكار: از معلمان به خاطر نقش مهم در فرهنگ‌سازي بين فرزندان ما و از نيروي انتظامي كه امنيت را براي جامعه ايجاد مي‌كند، تشكر مي‌كنم. انتهاي پيام/




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن