واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: 31 اكتبر جديدترين فيلم مجموعه جيمز باند با نام «ذرهاي آرامش» در سطح جهاني اكران ميشود. مارك فورستر كارگردان اين فيلم در مورد پروژه جديد سينمايي خود توضيحاتي داده است. مارك فورستر خسته به نظر ميرسد. او در مقام كارگردان اين فيلم از تابستان سال 2007 فيلمبرداري اين پروژه را آغاز كرده است و به عبارت ديگر در ظرف مدت كمتر از يك سال وقت داشته است فيلم جديد مجموعه «باند» را با تمامي حواشي ساخته و آماده كند. از او پرسيديم آيا ورود به خانواده باند و جور شدن با آنها كار آساني بود. او در جواب گفت: من در ابتدا هيچ تمايلي به ساخت اين فيلم نداشتم و بايد بگويم كه خانواده باند با من جور شد نه من با آنها چون من تمام همكارانم را در اين پروژه خودم انتخاب كردم. روبرتو شيفير، سينماگر و مت چيز تدوينگر از جمله كساني هستند كه قبلا با مارك فورستر كار كردهاند و در «ذرهاي آرامش» همراه او بودند. كارگردان ميگويد برايم بسيار مهم بود كه فيلمي با سليقه خودم بسازم و خلق كنم، فيلمي كه نگاه ويژهاي داشته باشد و از نظر حرفهاي با كارهاي قبلي من ارتباط داشته باشد. او ميگويد يكي از دلايلي كه من اين كار را قبول كردم اين بود كه احساس ميكردم در فيلمهاي قبلي مجموعه باند جاي يك شخصيت كه با احساسات بيننده ارتباط برقرار كند،خالي بود و من سعي كردم جاي اين شخصيت را در اين فيلم باز كنم و بيشتر به آن بپردازم. در واقع اين كار تنها حلقه اتصال من به كارهاي قبليام بود. كارگرداني باند براي من تجربه جالبي بود. احساس كارگرداني را داشتم كه در يك فضاي كاملا سياسي كه با سانسور عقايد روبروست، كار ميكند؛ فضايي كه هر حركتي كاملا موشكافي ميشود. وقتي من كارگرداني اين پروژه را بر عهده گرفتم، فيلمنامه توسط نيل پريز و رابرت ويد نوشته شده بود و تهيهكنندگي اين پروژه با باربارا بروسولي و مايكل جي. ويلسون بود بعد هم پل هگيس كه در فيلم قبلي جيمز باند يعني «كازينو رويال» حضور داشت به جمع ما اضافه شد. پل به ما يك طرح جديد ارائه كرد و فيلمنامه را تصحيح و ويرايش كرد و جلاي خاصي به آن داد ولي او در آن زمان به شدت درگير فيلم خودش يعني «دره خدا» بود. من تشخيص دادم كه او نميتواند همزمان روي هر دو پروژه كار كند. ما در آن زمان يك مشكل جدي داشتيم و آن اعتصاب نويسندگان و فيلمنامهنويسان هاليوود بود و اين قضيه روي كار ما خيلي تاثير گذاشت. دانيل كريگ و من تصميم گرفتيم سفرمان را جلو بيندازيم و كار را خودمان شروع كنيم. كار سختي بود. من وقت كمي داشتم تا بتوانم پروژه را سر موعد تحويل دهم و مهمتر از همه اين كه ما وقتي كار را شروع كرديم فيلمنامه نداشتيم و اين مشكل اصلي من در زمان ساخت اين فيلم بود. يكي ديگر از مسائلي كه ما را به يك مبارزه واقعي ميطلبيد اين بود كه «كازينو رويال» فيلم قبلي مجموعه باند فيلم بسيار موفقي بود و بسياري از مردم اين فيلم را دوست داشتند، ما بايد فيلمي ميساختيم كه به مراتب بهتر و جذابتر از «كازينو رويال» باشد و اين استرس زيادي براي من ايجاد ميكرد. در ماه فوريه من از جاش زتومر كمك گرفتم و از او خواستم كه فيلمنامه را تصحيح كند و نگاهي به آن بيندازد و او اين كار را خيلي خوب و دقيق انجام داد. به نظر من«ذرهاي آرامش» فيلمي است كه محيطش مثل جريان آب زيردريا هميشه نوسان دارد. شخصيت منفي اين فيلم را كه نقش آن را متيو آمالريك بازي ميكند رئيس تشكيلاتي است به نام سياره سبز و در مقابل آن شخصيت مثبت فيلم يعني پل هگيس قرار دارد. من از پل خواستم كه نقش يك حامي واقعي محيط زيست را بازي كند و كسي باشد كه ميخواهد از سياره زمين حفاظت كند؛ بشود يك آدم كاملا سبز! مثل دلار! سود تجاري اين پروژه به اين بستگي داشت كه چطور به اين قضيه پرداخته شود. من براي آدم بدجنس اين فيلم نقشه داشتم؛ قصدم اين بود كه خيلي آدم بدي باشد و اين برايم مهم بود. به نظر من در فيلمهايي كه بعد از جنگ جهاني ساخته شدهاند خط ميان آدمهاي خوب و بد محو شده است. با اين حال هر دو قطب مثبت و منفي يعني كريگ و پل با اين قضيه كه چطور بايد تصوير شوند كاملا موافق بودند. يك هنرپيشه خوب بايد پوست كلفت باشد ولي گاهي اوقات همين مساله باعث ميشود كه آسيبپذير شود. به نظر من اين يك مساله ظريف در بازيگري است كه يك كارگردان بايد به آن توجه كند. مارك فورستر ميگويد به نظر من يكي از دلايل موفق بودن جيمز باند رمزآلود بودن آن است. بيننده منتظر نيست كه باند شخصيت خودش و احساسش را معرفي كند، بيننده خودش او را تحليل ميكند. من در اين فيلم شخصيتي خلق كردم به نام كاميلي با بازي الگا كوريلنكو كه يكي از دختران حاضر در مجموعه جيمز باند است؛ كسي كه تصوير در آينه باند است. الگا يك آدمكش حرفهاي است و حس انتقامجويي نيرومندي دارد. در سراسر اين فيلم اين شخصيت مجبور است جلوي احساسات خود را بگيرد، دقيقا شبيه باند. من توانستم با اين شخصيت ارتباط برقرار كنم و او را وارد دنيايي كنم كه احساسات در آن راهي ندارد. فورستر معتقد است بيننده فيلمش خيلي زود با «ذرهاي آرامش» مثل يك فيلم هنري برخورد خواهد كرد. به گفته او اين فيلم ذهنيت قبلي علاقهمندان 007 را تغيير خواهد داد؛ بينندگاني كه عادت كردهاند فيلمهاي جيمز باند حول زن و ماشينهاي عجيب و غريب و تندرو بچرخد. فورستر، كارگردان فيلمهاي موفق «رقص هيولا»، «در جستجوي ناكجا آباد» و «بادبادك باز» در آخر درباره پيشبينياش در خصوص موفقيت تجاري اين فيلم ميگويد: با توجه با استقبالي كه در گذشته از فيلمهاي قبلي باند شده است به نظرم اين فيلم هم فروش خوبي خواهد داشت. من سعي كردم دقيقا آن فضايي را كه خود داستان دارد تصوير كنم البته قبول دارم تا حدي اغراق شده ولي اين مساله بيننده را از فضاي اصلي دور نميكند. مارك فورستر تصديق ميكند كه بعد از كار روي اين پروژه خيلي خسته است ولي احساس خوب و مثبتي دارد فقط به اين دليل كه فيلمش را دوست دارد و فكر ميكند همه چيز خوب و مطابق برنامه پيش رفته است. او در آخر ميگويد هميشه به اين جمله اعتقاد دارد كه «هرگز نگوييد هرگز». مترجم: مهري توكليان منبع: اسكرين ديلي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]