واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: فیلم سینمایی "پروانهای در مه" ساخته محمدجواد کاسهساز با تکیه بر موقعیتی آشنا در حاشیه دفاع مقدس بنا شده و با ورود به لایههای درونیتر میتوانست به پرداختی تازه از تقابل زن با مناسبات جامعه سنتی بینجامد. به گزارش خبرنگار مهر، کاسهساز در فیلم "پروانهای در مه" به حاشیههای تکراری دفاع مقدس پرداخته ولی تلاش کرده با قرار گرفتن در فضا و روابط تو در توی مردم یک روستای کوچک، پرداختی تازه از موضوع محوری ارائه دهد. فیلم داستان چشم انتظاری زنی (مهرانه - عسل بدیعی) برای بازگشت شوهرش (صمد - عبدالرضا زهرهکرمانی) از جبهههای جنگ را روایت میکند. زنی که برخلاف تصور همگان که صمد را مدفون در گورستان میدانند، با تکیه بر حس و دریافتهای قلبی خود او را زنده و آمدنی میداند. این مضمون آشنا در یکی از شاخصترین فیلمهای سینمای ایران و آثار مرحوم رسول ملاقلی پور نیز به تصویر درآمده است. "هیوا" نیز داستان زنی (هیوا - گلچهره سجادیه) است که با خاطرات ذهنی شوهر مفقودالاثرش (حمید - عبدالرضا زهرهکرمانی) زندگی میکند و جستجوی او برای پیدا کردن نشانهای عینی از حمید و پیوستن به او، پیشبرنده داستان است. داستانی که با تلفیق گذشته و حال، مرز زمان و مکان را شکسته و ذهنیات هیوا را بدل به واقعیت میکند. دیگر وجه تشابه موقعیت هیوا با مهرانه موقعیت دوراهی است که پیش پای آنها قرار میگیرد؛ ازدواج مجدد یا پناه بردن به رویای بازگشت مرد که بدل به دغدغه اصلی هر دو میشود. هر چند هیوا به جهت قرار داشتن در شهر و موقعیتی متفاوتتر، فشار سنت را برای ازدواج مجدد به گونهای کمرنگتر تحمل میکند اما موقعیت مهرانه بر اساس همین وجه بنا شده است. با انتخاب یک روستای کوچک و آدمهای محدود و روابط تو در تو، به نوعی مهرانه در تقابل با جامعه نمادین فیلم قرار گرفته و این فشار منگنه شرایط را بر او تنگتر و سختتر میکند. مهرانه با داشتن دو فرزند و در شرایطی که همه مردم روستا؛ حتی پدر و مادرش از او روی برگرداندهاند، یک تنه مقابل همه میایستد و این مقاومت تنها با تکیه بر خواب و رویا و حس قلبی او بنا شده است. اگر در "هیوا" پناه بردن زن به رویای گذشته و واقعی شدن آن در پایان، ادامه یک سیر منطقی در ورود تدریجی هیوا به دنیای ذهنی است که برای خود ساخته، اما در "پروانهای ..." به گونهای کمرنگ به وجه رویاپردازی و بخصوص رابطه گذشته مهرانه و صمد پرداخته میشود. به این ترتیب وقتی تنها پاسخ مهرانه به مادر و دیگران خوابی است که برای بازگشت صمد دیده؛ بدون آن که به کیفیت این رابطه ویژه پرداخته شود، فیلم برای انتقال این حس به مخاطب خود نیازمند ورود به درون این زن و جایگاه این خواب و رویا در ذهنیت اوست. اما به این مهم آنطور که باید پرداخته نمیشود و تصویر گذشته هم کمکی به برجسته کردن کیفیت رابطه مهرانه و صمد نمیکند. در نمونههای این چنینی معمولاً تصویر گذشته منجر به بازشناسایی کاراکتری میشود که در زمان حال حضور ندارد ولی مرتب از او حرف زده میشود. شخصیت صمد هم نمونه این چنینی است و به نظر میآید حضور زهرهکرمانی در یک نقش مشابه در دو فیلم "هیوا" و "پروانهای ..." چندان هم اتفاقی نبوده است. هر چند در "هیوا" کاراکتر حمید متکی است بر شخصیت واقعی شهید حمید باکری و تصاویر ارائه شده از گذشته او را ساخته و پرداخته میکند، اما در "پروانهای ..." همانطور که اشاره شد تصویر گذشته چندان کمکی به شناخت او نمیکند بلکه این گفتههای اطرافیان است که خاص و ویژه بودنش را برجسته میکند و میتوانست تصویریتر باشد. فیلم "پروانهای ..." از وجه ترسیم منگنه شرایط در یک اجتماع کوچک برای زنی که نمیخواهد تن به اجبار ازدواج مجدد دهد، موفقتر از سایر وجوه عمل میکند. در واقع تصویری که فیلمساز با بردن این موقعیت آشنا در یک روستا ترسیم کرده، گزندگی رئالیسم را در کنار دنیای ذهنی زن به شکلی مناسب ترسیم میکند. شکستن قبح ازدواج مجدد در فیلم با تکیه بر فضا و جغرافیای روستا، شرایط واقعی را به گونهای باورپذیر ترسیم میکند و در کنار آن به موقعیت خاص زن اول مردی (ارژنگ - کیهان ملکی) که مهرانه را میخواهد، نقبی ظریف میزند. جایی که زن به مهرانه میگوید (تا وقتی او در این روستاست، هیچ زنی خواب راحت ندارد) گزندگی شرایط عمیقتر میشود. این همان موقعیتی است که فیلم "کافه ترانزیت" کامبوزیا پرتوی به سادگی از کنار آن عبور کرد و با گذر از کشمکشهای درونی و بیرونی زنی که شوهرش میخواهد زن دوم بگیرد، این موقعیت انتحاری را به تصویری از همزیستی مسالمتآمیز منطبق کرد. اما در مقابل موقعیت مشابه مهرانه در فیلم "قدمگاه" محمدمهدی عسگرپور، یک قتل دسته جمعی را برای زنی (گوهر) تدارک دید که پس از مرگ شوهرش تنها شده بود ولی حضور مردان دیگر را نمیخواست. شکلگیری مثلث عشقی در این موقعیت که یک خط فرعی را از گذشته وارد قصه میکند، میتوانست تصویری قرینه از حضور صمد ترسیم کند. تصویر معلم جدید روستا (بروز ارجمند) که همرزم سابق صمد بوده و بر اساس حرفهایی که از او شنیده و دینی که بر گردن دارد میخواهد تکیهگاه مهرانه و بچههایش شود، به جهت نوع پرداخت و بیماری او نمیتواند این تصویر قرینه را بسازد و در حد تقابلهای آشنا در جامعه سنتی روستا بر سر تصاحب یک زن باقی میماند. فیلم "پروانهای ..." با تکیه بر موقعیتی آشنا از حاشیههای دفاع مقدس میتواند بر بستری مناسب قرار گرفته و به پرداختی نسبتاً تازه از تقابل یک زن با مناسبات جامعه سنتی بینجامد که البته ورود به لایههای درونیتر این شخصیت را میطلبید. فیلم سینمایی "پروانهای در مه" به کارگردانی محمدجواد کاسهساز سهشنبه 14 خرداد ساعت 17:30 از شبکه دو سیما پخش شد. فیلم داستان چشمانتظاری زنی روستایی به نام مهرانه را برای بازگشت همسرش از جبهه روایت میکند. این فیلم برای شبکه دو سیما ساخته شد و بنا به نظر حبیبالله کاسهساز؛ تهیهکننده فیلم نسخه 35 آن در بیست و چهارمین جشنواره فجر در سال 84 به نمایش درآمد. عسل بدیعی، کیهان ملکی، برزو ارجمند، زهره صفوی و عبدالرضا زهرهکرمانی بازیگران، مصطفی احمدیان مدیر فیلمبرداری ، بهرام دهقانی تدوینگر، ستار اورکی آهنگساز، بهروز کیهانی چهرهپرداز، ابراهیم اصغری مدیرتولید و بهرنگ دزفولیزاده عکاس فیلم هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]