واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: فارس: «محمودگبرلو» گفت: دغدغههاي ميركريمي يكمقدار تغيير كرده و نياز است اين قضيه مورد بحث و بررسي قرار گيرد و مشخص شود كه چرا اين فيلمساز، از مسير قبلي به مسير جديدتري رسيده است. اين منتقد در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس، در بررسي فيلمهاي دو روز نخست جشنواره، اظهار داشت: فيلم سينمايي «به همين سادگي» ساخته جديد رضا ميركريمي، يك كار متفاوتي بود، هم نسبت به ژانرهاي رايج توليد فيلم در سينماي ايران و هم نسبت به آثار قبلي خودش. وي افزود: روايت «ميركريمي» در آثار قبلياش، كلاسيك و داراي ساختار منظم و منسجم بود اما اين بار فيلم او يك ساختار بسيار متفاوت داشت كه درآوردن آن كار بسيار سختي بود و ميركريمي هم خيلي موفق از اين آزمون بيرون آمد. البته دغدغههاي ميركريمي يكمقدار تغيير كرده و نياز است كه اين قضيه مورد بحث و بررسي قرار گيرد و مشخص شود كه چرا اين فيلمساز، از مسير قبلي به مسير جديدتري رسيده است. گبرلو ادامه داد: وي البته در اين فيلم موضوعي را مطرح كرده كه به عنوان يك معضل اجتماعي مطرح است؛ بهخصوص براي خانمهايي از نسل پس از انقلاب كه به خانواده، دين، مذهب و انقلاب اعتقاداتي دارند اما در درون خودشان نيز مشكلاتي دارند كه كمتر به اين مشكلات توجه شده است. فيلم از اين جهت كار خوبي بود، اما به هر روي نسبت به كار قبلياش، يك مقدار كهنه بود و اين خيلي قابل قبول نيست. شايد هم مشغلههاي ميركريمي باعث شده كه وي كمتر به سينما و حرفه خود بپردازد. اين منتقد در ادامه، با اشاره به فيلم سينمايي «آتش سبز» به كارگرداني محمدرضا اصلاني، گفت: من براي ايشان، به عنوان يك استاد سينما بهخصوص در زمينه مستند، احترام قائلم اما خيلي به اين معتقد نيستم كه «آتش سبز» سينما باشد بلكه بيشتر متاثر از آثار مستند آقاي اصلاني است و نمايشگر دغدغههاي شخصي ايشان كه روايت غيرسينمايي اين دغدغهها به نظرم به فيلم لطمه زده است و بيشتر از هر چيز، اين را مشخص ميكند كه اگر اصلاني مسير مستندسازي خودش را ادامه ميداد، خيلي بهتر بود. اين منتقد ادامه داد: ايشان دغدغههايي براي خودش دارد كه در دوران تاريخي هميشه اين دغدغهها در فيلم وجود داشته و اينجا خود اصلاني هم به نتيجه نميرسد، چون معتقد است كه در تمام دوران تاريخي، مسئله عشق و گمشدن عشق هميشه وجود داشته و هيچ وقت هم به يك نتيجه روشن نرسيده است... فيلم البته از لحاظ نور و رنگ و تصاوير لذت بخش است اما باز هم ميگويم كه من فكر ميكنم اگر اصلاني مسير مستندسازي را ادامه دهد، خيلي موفقتر است. گبرلو در مورد فيلم «درميان ابرها»(سيدروحالله حجازي)، گفت: فيلم به ظاهر مربوط به دفاع مقدس است، اما به نظر من، مضامين اينگونه كه به سالهاي پس از جنگ ميپردازد و تقريبا در حاشيه از جنگ متاثر است، خيلي نميتواند به دفاعمقدس ارتباط داشته باشد، ضمن اينكه پرداختن به اين سوژهها در سينماي ما سخت است. يكسري نمادهايي در فيلم وجود دارد كه طبيعتا براي ما مقدور نيست كه وقتي ميخواهيم عشق دو نفر را در حال و هواي فيلمي در ژانر دفاع مقدس مطرح كنيم، آنها را به تصوير بكشيم. وي افزود: در اين ميان سخن گفتن بازيگر فيلم به زبان عربي، گاه فارسي ميشود كه اين قضيه ضمن اين كه به روايت فيلم لطمه ميزند و باعث ميشود فضاي طنزآميز در سينما بهوجود آيد، مسير قصه را از ذهن تماشاگر خارج ميكند و موجب ميشود كارگردان به اهداف خود نرسد. گبرلو گفت: «در ميان ابرها» فيلم چون كار اول سازندهاش محسوب مي شود خيلي نميتوان به آن اشكال گرفت، ولي در مجموع دوپارگي در فيلمنامه فيلم به شدت ديده ميشود و فكر مي كنم نيازمند يك بازنگري جدي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]