واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - هنرمندان از مرد ماندگار وتکرارنشدنی سینما میگویند. امروز اولین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی است. بازیگری که درخشش او در میانسالی آغاز شد و کهنسالیاش کوتاه بود. بازیگری کاملاً متفاوت که به خاطر تواناییهای بازیگریاش و درخششهای فراوانش در فیلمهای متفاوت سینمای ایران توانست محبوبیتی فراوان میان تمام مخاطبان سینما و تلویزیون ایجاد کند. بیشک خسرو شکیبایی یکی از 5 بازیگر برجسته تمام تاریخ سینمای ایران است که نقشآفرینیهای بهیاد ماندنیاش در سینما و تلویزیون بهاینزودیها از خاطر علاقهمندانش نخواهد رفت. با اینکه او تئاتری بود اما نسل شیفته شکیبایی تصویری تئاتری از او به خاطر ندارد و تصویر او را به خاطر هامون دوست دارد و به خاطر کیمیا؛ کمی دورتر در رابطه به نقش آن معلم دلسوز هم به یاد میآید. شکیبایی کم حاشیه بود و کم حرف. تک و توک میتوان حرفهایش را جایی دید و خواند. شاید این یک سال که نیست بیش از همه وقت از او شنیدهایم. حاشیههایش هم بیش از قبل است. از دزدیده شدن چند باره سنگ قبرش در بهشت زهرا تا کسانی که ناگهان شکیبایی برایشان عمو خسرو شد و همه از دوستی دیرینه و ریشه دارشان با او سخن گفتند. حالا یک سال بیشکیبایی را پشتسر گذاشتهایم و احتمالاً تنها مراسمی که برای او برگزار خواهد شد؛ مراسم نمایش فیلمی درباره اوست. همان فیلمی که جمشید مشایخی تهیه کنندگیاش را به عهده گرفت و حالا این فیلم امروز در پردیس سینمایی ملت به نمایش درخواهد آمد. آنچه در پی میآید حرفهای بسیاری از هنرمندان سینما، تلویزیون و تئاتر است که هر کدام در کاری با شکیبایی همکار بودهاند. مهدی صباغزاده: خالق نقشهای ماندگار بود خسرو شکیبایی هنرمندی توانا، استثنایی و دوستداشتنی برای همه ما بود. در بازی شکیبایی لحظههای جاری در زندگی دیده میشد. او نبوغی ویژه در بازیگری داشت و درک درست از هر نقش که کمک میکرد حضورش مقابل دوربین در یادماندنی و استثنایی باشد. رفتن خسرو از میان ما ضایعهای تأسفبار بود وجای او همیشه خالی است. برای خانواده محترم او آرزوی صبردارم و امیدوارم پویا شکیبایی پیرو رفتار و منش پدر باشد. نقشهای بسیاری بدون او جان نمیگیرند و در حافظه سینمای ایران نمیمانند، او خالق نقشهای ماندگار بود. فاطمه گودرزی: شایسته صفت هنرمند بود در آموختهها، اکتسابات و به خصوص تجربیاتم به این نتیجه رسیدم که اطلاق «هنرمند» به هر شخصی برازنده نیست و اساساً پسوند «مند» بار سنگینی به کلمه «هنر» میافزاید، زیرا «هنر» یک ودیعه آسمانی است که بر دوش هر کسی نمینشیند همانطور که هر انسانی قوا و پتانسیل کرامات ندارد! شخصیت آقای شکیبایی بدون کمترین خودنمایی، همواره بازتاب پرنسیپهای والای هنر و هنرمند بود. مصداق بارز آن این همه کنسرت، اکران فیلم، اجرای تئاتر یا حضور در مسیرهای عامالمنفعه است. طرفه اینکه ما هم گنجینهای از هنرمندان پارسامندی مثل شادروان خسرو شکیبایی را در کنار خود داریم، که شوربختانه در میان غلیان آزمندیها، سفلهگریها و ددمنشیها وجوه فرهیختگی و فاخر آنها پوشیده مانده. باشد که زمانی به جای مراسم سوداگانه و نمایشی پرهیزکاری چاپلوسانه به بهانه یادمان هنرمندان، با معرفی باطن هنر یاد هنرمند باوقاری مثل خسرو شکیبایی را گرامی بداریم. روحش شاد و قرین رحمت باد. رضا رویگری: از نسل طلایی بازیگران بعد از انقلاب بود من عاشق بازی خسرو بودم. 70 درصد بازیگری بیان است و اگر بازیگر در اجرای نقش محدودیت داشته باشد باید با بیان خود باور و حسش را به مخاطب و تماشاگر منتقل کند. خسرو بازیگری بود که قدر دیالوگ و مفهوم جملهها را میدانست و به مخاطب القا میکرد. شکیبایی از نسل طلایی بازیگران بعد از پیروزی انقلاب و یکی از بهترین بازیگران بود که متأسفانه زمانی دربارهاش صحبت میکنیم که دیگر در میان ما نیست و تنها یادش را گرامی میداریم. هرچند حضور او در تاریخ سینمای ایران ماندگار است و نمیتوان نقش و جایگاه این بازیگر را انکار کرد. خسرو شکیبایی هنرمند بزرگی است که حسرت نداشتنش را خواهیم داشت. مسعود رسام: نام خسرو بغض خاطرههای سبز را به همراه میآورد وقتی از من خواسته شد مطلبی راجع به خسرو شکیبایی و برای این ایام بنویسم بیاختیار بغض گلویم را گرفت، بغضی که از راه دور میآمد و همه ذرات وجودم را مرتعش میساخت، بغضی که با خود خاطرههایی داشت. خاطرهای از یک سفر سبز، خاطرهای که میگفت لحظه سال تحویل با خود التهابی دارد و میگفت همه آنچه در طول یکسال گذشته همچون تصاویری با سرعت از چشممان میگذرد و امسال چه سخت خواهد بود آن لحظه وقتی که ناگهان تصویر روی عکس خسرو میایستد، وقتی که صدای گیرای او در گوشم میپیچد و وقتی خاطراتم را مرور خواهم کرد و با خود خواهم گفت چه زود گذشتند این سالها. میکائیل شهرستانی: سرشار از قریحه و خلاقیت بود تجربهای نیمه تمام با وی داشتم و آن مربوط به نمایشی میشد که به دلایل خاص حاکم بر کار انصراف دادم و زندهیاد شکیبایی حق را به من داد و از حضور در پروژه انصراف داد. او با این حرکت رفتار حرفهای را به من نشان داد. این موضوع با ارزشترین رفتار و خاطره حرفهای من شد. شکیبایی نشان داد که چگونه در دنیای حرفهای باید ازدیدگاههای درست حمایت کرد. ابوالقاسم طالبی: پروازش درخت بازیگری را رنجور کرد شکیبایی سرشار از صمیمیت، فروتنی وسراپا عشق و معنویت بود. در فقدان او میتوان اندوهگین بود اما با آه و افسوس جای خالی او پر نمیشود. افسوس که هنر این سرزمین او را از دست داد. شکیبایی با درد و رنج بسیارسالها زحمت کشید، بیماری حساسیتهایش نسبت به بازیگری را کمرنگ نمیکرد و این وسواس و نکتهسنجی در بازیگری او را به هنرمندی دست نیافتنی تبدیل کرده بود. با پرواز شکیبایی درخت پرباری در یک مرغزار از ریشه بیرون کشیده شد و سینمای ایران آسیب دید. محمود پاکنیت: خسرو بازیگری تکرار نشدنی بود متأسفانه سال گذشته یکی از بزرگترین مردان هنر ایران را از دست دادیم و با این اتفاق جامعه بازیگران ما عضو مهمی از خانواده خود را از دست داد. خسرو بازیگری تکرار نشدنی بود و به جرأت میتوان گفت جای خالی این هنرمند برجسته هرگز پر نمیشود و این کمبود تا ابد ادامه دارد. اصغرهمت: بیان خاصش نقطه قوت او بود حرف ناگفته درباره زندهیاد شکیبایی وجود ندارد. 28 تیرماه برای هنرمندان به ویژه بازیگران سینما و تئاتر ایران روز خوبی نیست. در این روز خسرو شکیبایی که عام و خاص بر تواناییهایش در بازیگری متفق القول بودند از میان ما رفت. شاید نکتهای که میگویم کمتر به آن اشاره شده باشد و آن اینکه شکیبایی برخی تواناییهایش در بازیگری چنان بالا بود که حتی به لحاظ تکنیکی برخی ضعفهای خود را تبدیل به قوت میکرد. علی ژکان: برای «شکیبایی» نقش بزرگ و کوچک اهمیتی نداشتبرای فیلم «چهره به چهره» میخواستم تا او نقشی در فیلم بازی کند اما وقتی که او را دیدم، متوجه وضعیت بیماریاش شدم و حس کردم به من لطف دارد که قبول کرده نقش کوچکی را در فیلم من بازی کند به همین خاطر قضیه بازیگری را زیاد با او مطرح نکردم. اما در همان دیدار نیز او با محبت زیادی با من برخورد کرد به شکلی که اصلاً حس نمیکردم سالها از اولین دیدار ما گذشته، شاید به این خاطر که میخواست این حس را داشته باشیم که هیچ کدام عوض نشدهایم. جمشید مشایخی: برای شهرت فعالیت نکرد و ماندگار شدخسرو انسانی کامل بود که برای شهرت وارد هنر نشد و همین عامل باعث ماندگاری او شد. سابقه دوستی من و خسرو به پیش از انقلاب بر میگردد. ما نزدیک به 40 سال دوستی را تجربه کرده بودیم و از همان موقع متوجه خصوصیات بارز انسانی او شده بودم. قبل از انقلاب با این هنرمند بزرگ دوست بودم و در سریالی به نام «گذر خلیل ده مرده» همراه با مرحوم «اکبر مشکین» همبازی بودیم و از همین سریال بود که دوستی عمیقی بین ما شکل گرفت، به طوری که هر روز با ماشین شخصی خود دنبال من میآمد و با هم سرصحنه میرفتیم. خسرو برای شهرت فعالیت نکرد بلکه فعالیت او برای هنر بود، به خاطر شهرت وارد عرصه سینما و تئاتر نشد بلکه کوشش کرد از راه هنر به جامعه خود خدمت کند و خوشبختانه در این راه سرافراز شد. عزتالله انتظامی: سینما بستری شد تا شکیبایی پرواز کند همیشه پیشنهاد کردهام به جای روز درگذشت، مانند همه جای دنیا روز تولد هنرمند از او تجلیل شود. اینکه در سالگرد فوت هنرمند جمع شویم و صحبت کنیم چیزی نصیب او نمیشود، بهتر است جایی مانند ایران خودرو به مناسبت یک عمر فعالیت هنری او بهطور مثال یک سمند به خانوادهاش هدیه کند که هم تبلیغ خوبی برای آنهاست و هم کمکی کرده است. شکیبایی آنقدر که عاشق کارش بود به فکر جمعآوری مال و سرمایه نبود و باید کاری برای او کرد که ارزشش را داشته باشد. جهانگیرکوثری: یکی از پنج بازیگر برتر سینمای ایران بود خسرو در هر نقشی که بازی میکرد از انعطاف پذیری خاصی برخوردار بود بهطوری که قابلیت اجرا در نقشها و شخصیتهای متفاوتی را داشت، همانگونه که در آثاری که از وی برجای مانده این مهم مشخص است. مرحوم شکیبایی از جمله بازیگرانی بود که اگر نیاز مالی داشت تن به بازی در هر کاری نمیداد و حاضر نبود حیثیت کاری خود را زیر سؤال ببرد. در حقیقت به همین دلیل است که میتوان شکیبایی را یکی از پنج بازیگر برتر سینمای ایران خطاب کرد. اخلاق شکیبایی نمونه و همیشه تابع کارگردان بود. برای شکیبایی تفاوتی نداشت که کارگردانی که با او کار میکند جوان است یا کهنسال او تنها به ایفای نقش خود و اجرای آنچه کارگردان از وی خواسته بود میپرداخت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 537]