تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834864043
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: يادداشت هايى در بدرقه يك هنرمند بيژن صيفورى
در طول دو هفته اى كه از درگذشت مرتضى مميز هنرمند گرافيست مى گذرد ، مطالب بسيارى از دوستان و شاگردانش درباره شخصيت، رفتار و خاطرات مرتبط با او در رسانه ها چاپ شد به همين دليل و براى گريز از گفته و پرداختن به ناگفته ها از هنرمندان گرافيست و دوستان و شاگردان مميز خواستيم تا هركدام درباره يكى از آثار اين هنرمند كه در ذهنشان مانده، مطلبى بنويسند. خيلى ها قرار بود چنين مطلبى به دستمان برسانند اما آنچه در انتها در اختيارمان قرار گرفت ، همين است كه پيش رو داريد. با هم نوشته ها و ديدگاه هاى تنى چند از گرافيستهاى مطبوعاتى را درباره يكى از آثار مورد علاقه شان از استاد مميز مى خوانيم: سمبلى هماهنگ و همراه رسم امضاى پاى كار از سنت نقاشانه نسلى از طراحان گرافيك ايران برآمده است كه مرتضى مميز با قدرت تمام نماينده آن است. نسلى كه در ايران دهه سى و چهل شمسى، ابتدا از نقاشى و تصويرگرى آغازيد، سپس در مسير امواج طراحى گرافيك غرب و سنت پوسترسازى اروپاى شرقى قرارگرفت و نقاشى را وانهاد تا به طراحى گرافيك بپردازد. حرفه اى كه با عشق و سختكوشى اين نسل رفته رفته خود را در قامتى بلند و برازنده مى يافت. حاصل تلاش اين نسل طراح صف شكن در ايران دهه هاى چهل و پنجاه، آثارى مدرن ، منسجم ، زيبا و به يادماندنى است كه هنوز بوى تازگى مى دهند. در جاى جاى كتابهاى سالانه و دوسالانه آن سالها، پوسترهاى ايرانى اى به چشم مى آيند كه حكايت از رونق طراحى گرافيك آن روزگار دارند. رونقى كه سالها طول كشيد تا پس از انقلاب و جنگ، دوباره به فضاى گرافيك معاصر ايران بازگردد و اما تلاش اخير اين نسل در مواجهه با جهان ديجيتال و سعى در آزمودن زبان كامپيوتر ، اگرچه حاصلى به درخشش دهه هاى قبل نداشت، ولى يادآور تكيه كلام هميشگى استاد مى تواند باشد كه جهان را جاى آزمايش مى دانست و نه آسايش. امضاى هر طراح را اگر سلف - پرتره او در جهان طراحى گرافيكى بدانيم، امضاى مميز كه شايد از پوستر اولين نمايشگاه گرافيك مرتضى مميز - ۱۳۴۳ ، به هيأت نشانه نوشته آشناى امروزى به چشم خورد، به گونه اى ساده و صريح، تصويرى هويتى است از ويژگى هاى شخصيتى و حرفه اى طراح. نفوذ، سادگى و صراحت اين اثر كه به تعداد آثار مرتضى مميز تكرار شده است، حاصل ذهنى هندسى، منظم و بيان گراست كه نگاهى مدرن به گذشته دارد. پيروى از ساختار هندسى - شطرنجى كه از ويژگى هاى نشانه هاى طراح است، نشانگر علاقه به فضاى گرافيك كلاسيك ايرانى و كار خلاقانه در اين چارچوب است. توجه خاص به امكانات خط كوفى بنايى و معمارى نشانه نوشته مميز در اين ساختار ، حاصل دلبستگى به پيشينه هاى درخشان هنر ايرانى است. و اما اكنون مرتضى مميز چه خود بخواهد يا نه، سمبل گرافيك ايران است و اين بيش از همه به نفع گرافيك ايران است. چرا كه جامعه اى كه به گفته خود او نيازمند سمبل هاست، با يادآورى زندگى و درگذشت سمبلى به شايستگى مرتضى مميز، اگرچه به همراه اسطوره سازى هاى معمول وطنى ، اما توجهى بى سابقه به معشوقه استاد نيز خواهد داشت: معشوقه اى به نام كار ، و كارى از جنس طراحى گرافيك . توجهى كه در ايران ما حتى با بزرگترين رويدادها، نمايشگاهها و دوسالانه ها تا بدين پايه به طراحى گرافيك جلب نشد. مميز سمبل طراحى گرافيك ايران است و امضاى خاصش سمبل مميز، سمبلى هماهنگ و همراه: از سالهاى پرشور جوانى تا روپوش پيكرش در روز خاكسپارى. ريتم حروف فرشاد رستمى وقتى از استاد مرتضى مميز نام مى بريم تصاوير مختلفى در برابر چشم ما ظاهر مى شود كه اين تصاوير شامل پوسترها، تصويرسازى ها و بخصوص نشانه هاى طراحى شده توسط ايشان است. اما براى من اولين تصويرى كه در خاطرم نقش مى بندد نشانه نوشتارى موزه رضا عباسى است كه در سال ۱۳۵۵ طراحى شده است. با نگاه كردن به پيش طرح هاى استاد مميز بر روى اين نشانه سير تحول و تكامل آن بهتر مشخص مى شود. مى دانيم كه طراحى يك نشانه نوشتارى بستگى به نوع حروف و ترتيب قرار گرفتن آنها در كنار هم دارد، در اين طرح استاد با استفاده از تشابه شكلى كه در حروف (ا)، (ر)، (س) و (ى) ايجاد كرده اند ريتم بسيار زيبايى را پديده آورده اند. نكته قابل توجه ديگر درباره اين نشانه استفاده از خط نستعليق و رعايت اصول و قواعد خوشنويسى و نيز قالب و تركيب بندى مدرن آن است كه باعث شده نشانه اى هماهنگ با موضوع و در عين حال مدرن و امروزى شكل بگيرد كه تا مدتها تازگى خود را از دست نخواهد داد... ناخودآگاه هنرمندانه احمد روانجو شاهد آن نيست كه مويى و ميانى دارد بنده طلعت آن باش كه آنى دارد استاد مرتضى مميز آن آن و دلربايى را داشت. شخصيت برجسته استاد بر هر تيزبينى اثر مى گذاشت و قلب هر مشتاقى را هدف مى گرفت. در ميان شاگردان استاد، بودند كسانى كه به اندك دگنكى پس مى افتادند و رودررويش مى ايستادند و به زعم خود حال استاد را مى گرفتند. در هر حال استاد انسان خاصى بود، همان طور كه آموزه هاى بنيادين هنر بر نوآورى و تجددخواهى و بيان ديگرگون تكيه دارد، استاد نو بود و نو مى ماند و رويه نوجويى را به خوبى مى دانست و مى آموخت و اين شعر حافظ را آويزه آموزه هايش داشت. يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب كز هر زبان كه مى شنوم نامكرر است مميز چه در شخصيت ، چه در تدريس و چه در نوآورى و خلاقيت هنرى تك بود، نامكرر بود و عليه همه جور كليشه و در جا زدن مبارزه مى كرد. او انسان والايى بود و از همه مهمتر يك ايرانى به تمام معنا بود «با همه موازين فرهنگ ايرانى» خلاقيت را نه در قالب دستورالعمل كه در ناخودآگاه هنرمندانه خود داشت و آنقدر تمرين و ممارست كرده بود كه بدون رجوع به سرچشمه هاى هنر، خود عين تمثال «هنرى مرد» شده بود. يك ويژگى تك، كه او را از ديگر مدرسان هنر جدا مى كند اين است كه او به شاگردانش اعتماد به نفس هديه مى داد وقتى شاگرد مى ديد كه در مقابل غول گرافيك ايستاده است و دارد تلمذ مى كند ديگر مى دانست كه اگر حرفى باشد آخرين همين است كه استاد مى گويد. اين يعنى رجوع به سرچشمه هاى هنر و نقب زدن به معدن هنر - آموزه هاى دينى را در وجه بصرى و لحن هنرى شان از دينداران بهتر استنباط مى كرد و جلوه هايى از هنر شرقى و دينى را مى ديد و وجهى را بيان مى كرد كه ديگران هاج و واج مى ماندند ... كه او چگونه مسائل را كنكاش مى كند و از چه زاويه اى مى بيند. در مورد نقوش اسليمى، ايرانى، طرحهاى مدرن مشاور بى نظيرى بود. او به واسطه اعتماد بسيار زيادى كه به روح هنرى خود داشت، همه را دعوت به رجوع به خود و تفكر عميق وعرق ريزان روح مى كرد. رك و بى پرده حقايق را بيان مى كرد. متأسفانه از ميان طرحهاى مميز نتوانستم طرح خاصى را پيدا كنم. همه طرحهاى او آن صلابت، قرصى و روح سنگين و باوقار مميز، طنين شخصيت بى نظير با نگاه نافذ او را به همراه دارد. و مهر لبهاى استاد را وقتى مى گفت: «فلانى جست وجو كن، فكر كن - حتماً راهش را پيدا مى كنى»، را برايم زنده مى كند. استاد مرتضى مميز شخصيت جامع الاطرافى داشت كه همه ويژگى هاى يك هنرمند وارسته و كامل را به او مى بخشيد. ...سلام آقاى مميز حسين نوروزى با احترام و عطف و نشان به همان نشان كه بر دل خيلى ها حك كردى گفتن و نوشتن درباره شما و كارهاى شما و نشان شما جرأت و جسارت مى خواهد و من اين جسارت را ندارم... در يكى از روزهاى سال ۷۵ آن وقت كه نشريه هنرهاى زيبا (فصلنامه دانشكده هنرها) درباره نمايشگاه تصويرسازى هايتان در پارك لاله تهران از شما مطلب خواست به من و درويش زاده گفتيد كه بنويسيم و ما آن روز در هنرهاى زيبا و روزنامه ايران درباره شما و ۴۰ سال فعاليت هنرى تان قلم بر كاغذ ساييديم. امروز چنگيز محمودزاده مى گويد بنويس، نشان به همان نشان و همان رخصت ۹ سال پيش و با اجازه و اذن شما مى نويسم. هفته گذشته واژگان را درباره شما كم آورديم. هرچه چيديم افاده معنى نكرد. پرمويه ترين واژه ها و حزين ترين جمله ها تنها اتود اوليه دل هاى اندوهناك بود. همه، چيزى گم كرده بودند. كسى به خود اجازه نمى داد به ضعف بينديشد و بشكند و بغض بتركاند.... تلفن زنگ مى زند. بيدار مى شوم؛ كسى مى گويد شبكه يك را نگاه كن... باز طلوع ماه است و ارجمند و «ماه». نگاهش آنچنان نافذ امر به انديشه مى كند كه برمى خيزم و مى نشينم روى صندلى _ روى نيمكت _ كلاس تصويرسازى فرهنگى _ دانشكده هنرها _ طبقه دوم _ اتاق سمعى بصرى؛ حواست كجاست؟! از هنر مى گويد _ مى گويد: «هنر ناب» اصلاً بى معنى است. هيچ كس نمى تواند هنر ناب بيافريند. يعنى چه؟! مى گويد وقتى هنر خداوند را طبيعت را نگاه مى كند آنها همه نهايت هنر است و هنر ناب يعنى خود طبيعت يعنى همان قلم صانع و كسى اصلاً قادر نيست چون او هنرآفرينى و هنرنمايى كند و اين چنين است كه در سينه كش تپه اى زيبا در آغوش هنر ناب در باغبان كلاى كردان آنچنان آرامشى را تجربه مى كندكه همه مبهوت مى مانند و اين آخرين اثر مميز بود؛ «اينستاليشن». چيدمان مثلث گونه اى كه يك رأس آن در خيابان مولوى تهران، رأس ديگر در دفتر كارش در خيابان پاكستان و رأس سوم آن در باغبان كلا و اين مثلث جلوه اى از همان هنر ناب بود، مثلث فلش گونه اى كه اشاره به چيزى _ جايى دارد به خود هنر ناب... به قول عزيزى، او نياز به شهرت نداشت. او مشهورتر از آن بود كه بخواهد در قطعه هاى هنرمندان يا انواع بارگاه ها و آرامگاه ها و مقابر مصنوع بشر بيارمد. او آرام آرام در خود طبيعت در هنر ناب مستحيل مى شود و آنگونه كه يك عمر تجربه كرده بود؛ تو گويى همان تجربه هاى نامكرر را در پس اين حيات تجربه مى كند. كسى چه مى داند!... با ارجمند از فقدان تفكر و فقر انديشه مى گويد و غيرمستقيم مدرنيسم را معنى مى كند و توضيح مى دهد. از هر لحظه شدن ها و تولدهاى لحظه به لحظه مى گويد و از نوآورى و ابداع مى گويد. نه كه سخن مى گويد و واژه ها را بر هم مى چيند كه نه. اصلاً واژه كم مى آورد و مى گويد: دچار فراموشى است. او تا آخرين لحظه هوشيار بود. شايد باهوش ترين و باذكاوت ترين انسان زمان خود بود؛ فراست عجيبى داشت و واقعيت اينكه واژه ها حقيرتر از آن بودند كه بشود آن معانى بكر را بارشان كرد؛ معانى پرمغز و عميق. «مرتضى مميز» طراح نشانه هاى ايران خود نشانه اى داشت، نشان مميز بى ترديد نشان ماناى گرافيك ايران نيز بود و هماره خواهد بود. از اولين آثارى كه در اواخر دهه ۳۰ به اين سو از او به جاى مانده همه آثار داراى وجه مشتركى هستند كه توجه به آن بسيار آموزنده است و آن امضاى هنرى وى در بسيارى از كارها است. «مميز» به لحاظ تركيب واژه اى اسم فاعل تميز دادن و ممتاز كردن و جوهر تشخيص است و عجيب اينكه نام وى «ياى» منسوب به هيچ چيز نداشت. او به تنهايى نقش فاعليت تشخيص و تميز سره از ناسره در صور بصرى معاصر را به تنهايى به انجام رساند و چه نيكو اين نقش فاعلى و مميزى تصوير را ادا كرد. امضاى «مميز» برگرفته از يك حركت ساده و دستنويس است. عين دستخط خود استاد اما در ارائه نهايى است كه همان شكل ساده دستنويس با بسيارى مفاهيم ديگر آميخته و عجين مى شود. استاد مميز علاقه و دلبستگى عميقى به فرم ها و صور سنتى گذشته داشت و هر جا كه سنخيت موضوع و محتوا راه مى داد به شكل زيركانه اى با فرم هاى سنتى و به ويژه فرمهاى معمارى مى آميخت. در نقش امضاى هنرشان نيز از همين سياق به درستى بهره گرفته و فرم دستنويس را در قالب اين فرم به قول خود استاد يك قطعه موسيقايى ريتم و هارمونى مناسبى را ايجاد كرده است و مجموع مساحت فضاهاى مثبت و منفى (سياهى و سفيدى) كاملاً به هم جواب مى دهد. نشانه نوشته «مميز» شايد اشاره به تكه اى از كتيبه هاى بقعه پير بكران اصفهان يا يادآور آثار دوره ايلخانى در آذربايجان و يا آجرچينى هاى كاروانسراهاى عهد صفوى در دل كوير باشد هر چه كه هست «مميز» خشت ماندگار و محكمى در بناى مستحكم و حصين هنر ايرانى تعبيه كرد كه بى آن، بخشى از اين بنا فروخواهد ريخت. امضاى ايرانى ايرانى ترين گرافيست شاپور حاتمى من پدر گرافيك ايران نيستم، پدر گرافيك نوين هم نيستم، من تنها يك تلاشگرم. نمى دانم تا حالا كتاب هفته را ورق زده اى يا نه. كتاب هفته حالا را نمى گويم، كتاب هفته اى را مى گويم كه پدران ما وقتى هم سن و سال ما بودند، آن را خواندند؛ كتاب هفته دهه چهل آن روزها چه سخت بود، در انتظار شماره بعد ماندند و چه شيرين بوده وقتى با پرداخت دو تومان مجله اى در دست داشتند كه در كنار طرح هاى زيباى روى جلد و داخلش، امضاى ايرانى ايرانى ترين گرافيست ديده مى شد. حالا من و تو بايد در كتاب فروشى هاى روبه روى دانشگاه، دنبال كتاب هفته هاى چهل سال، چهل و چند سال پيش بگرديم تا شايد چند تايى از آنها را پيدا كنيم. من كه هر وقت چند تايى از آنها را پيدا مى كنم و مى خرم، با شوق زياد به طرح هاى استاد چشم مى دوزم كه بى ادعا و صميمى با تنوع تكنيكى كه به تناسب فضا و هويت آثار پديده آمده، هر بار نشان از تجربه اى تازه دارد. هرچند كتاب هفته آن سال ها، تجربه هاى مميز جوان و پرشور آن زمان بوده و هر چند فكر مى كنم هنوز جادارد از آن جا شروع كنيم و راهى را كه مميز در اين چهل و چند سال رفته است واكارى كنيم؛ اما نمى توان بر اين واقعيت چشم فرو بست كه استاد به تناسب زمان و مكان و فضا و هويت اثر چنان ماهرانه طرح هاى نو در انداخته كه مثل منى ديگر، گيل كميش، ملكوت، و اسكا سرفه... را بدون طرح او باور نداشته باشد. طرح هايى كه در آن نه تكرار مى شود ديد و نه ادعا و نه.... اگر استاد مميز خود را تلاشگر نمى دانست و تلاشگر نمى خواست، آيا در مجله هاى آن زمان- كه هنوز رسم نبود با آب و تاب بنويسند مدير هنرى _ آن طرح هاى زيبا و به ياد ماندنى را مى ديديم، آيا امكان داشت پوستر گوزن ها، مغولها، ... فيلم كوتاه پرنده سياه، نشان موزه عباسى و ... جلد كتاب اعلان خود استاد و در حافظه خود و تاريخ نگاه داريم. من كه فكر مى كنم بايد او را پدر تلاش و تفكر درگرافيك ايران بدانيم، پدرى كه هميشه نام خانواده اش ايران را پر آوازه و سربلند مى خواست. «هد » جذابِ ما سياوش فانى يكى از شاخه هاى دشوار طراحى گرافيك نامواره (لوگوتايپ) است كه گاهى آسان و گاهى بسيار پيچيده خودنمايى مى كند و همانند كنار هم قرار دادن تكه هاى يك پازل در كنار هم كه معناى تصوير اصلى را نمايان مى كند، استاد مميز هنرمند اينگونه چينش در طراحى لوگوتايپ بود. استفاده خلاق از تناسبها و درك موضوعيت عنوان يكى از شاخصه هاى اصلى كار او در زمينه طراحى لوگوتايپ محسوب مى شود. استفاده از فرمهاى زيبا و گاه سخت زمينه خلاقيت فكرى وى را بيشتر نمايان مى ساخت و طراحى عنوانها را به يك نقطه اتكا براى هر مجموعه اى تبديل مى كرد. از به ياد ماندنى ترين و جذاب ترين طراحى هاى استاد كه هميشه در ذهنم مرور مى كنم، طراحى عنوان نشريه داخل پروازى هواپيمايى ايران «هما» است كه آن موقع به صورت فصلنامه منتشر مى شد. هرگاه كه به اين لوگو نگاه مى كنم احساس سفر در من زنده مى شود، استاد مميز اين طرح را در سال ۱۳۶۸ خلق كرد و من در بهار۱۳۷۰ اين لوگو را ديدم و از آن روز آن را دوست داشتم و در ذهنم بود، كه بعد بيشتر از پيچيدگى اين لوگوتايپ آگاه شدم، چرا كه اكثر طراحان گرافيك كلمه «هد » را يكى از سخت ترين و پيچيده ترين كلمه هاى فارسى محسوب مى كنند، فرم مخصوص و دو دايره ميان آن، اين كلمه را متمايز و پرپيچ و خم ساخته است، اما استاد اين كلمه را به سادگى و زيبايى ترسيم كرد كه هم حس گردش و هم فرم «هد » را تداعى مى كند، ارتباط آن با«ميم» و رنگ آبى ملايم و فرم كلى مستطيل كشيده در اين طرح نيز به معمارى مفهومى طرح كمك كرده است. از نكات بسيار جالب و بديع اين طرح اين است كه هرگونه كپى و برداشت كوچك از اين نوع مخاطب را سريع به ياد طرح استاد براى« هما» خواهد انداخت و اين خود تأليف منحصر به فرد است كه در اكثر كارهاى استاد ديده مى شود. طرح به ياد ماندنى او همانند روح بزرگش در آسمانها سير مى كند. نشان بى غروب سيدعلى موسوى بزرگان زاده نمى شوند، ساخته مى شوند و همچون ستاره اى درخشان پيرامون خود را روشنايى مى بخشند و در اين تلاش نه تنها خسته نمى شوند بلكه شاكر و شادمانه و مانا، بر مسير ساختن و تربيت پاى مى كوبند و دراين راه از هرچه نيستى و پستى كه در رخت هستى و نيكى طنازى مى كند مى گريزند تا هنر آزاد زيستن و علم و معرفت را چشم انداز انسان هاى مشتاق نمايند و حتى در دمادم مرگ، هنر و انديشه را تصويرى ابدى و ماندگار بخشند. وقتى بر دنياى پرتراكم تصوير ، رنگ و فرم مى نگريم نشانى مى درخشد كه نشان از نام مميز دارد . نشان نه يك نشان بلكه هزاران هزار نشان كه از اين نشان نام و نان يافت و مى يابد. مميز با ذهن خلاق خود تصور را تصوير كرد تا از پشت ديوار غبارآلود زمان رنگين كمان احساس، هويتى دوباره يابد و رنگ و فرم فرورفته در حصار دوداندود سنگ، گل ،چوب، فلز و حرير در قالب طرحى نوين جان تازه اى گيرد و انسان خفته در آشفتگى خويش، را نفس تازه اى بخشد و اسطوره هاى خود را در پويايى و حركت بيند كه دايم صدا مى زنند بيا به غار برگرديم ديوارها منتظرند و ذهن ما مملو از طرح هاى تازه اما نه اين بار با ذهنيت غذا و شكار بلكه اين بار با ذهنيتى زيبا و خلاق سرشار از عشق و تجربه و احساس و با احترام به همه خوبى ها كه الفباى آغازينش را مميز سرود. روحش شاد و يادش ماندگار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2988]
صفحات پیشنهادی
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب-يادداشت هايى در بدرقه يك هنرمند بيژن صيفورى در طول دو هفته اى كه از درگذشت مرتضى مميز هنرمند گرافيست مى گذرد ، مطالب بسيارى ...
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب-يادداشت هايى در بدرقه يك هنرمند بيژن صيفورى در طول دو هفته اى كه از درگذشت مرتضى مميز هنرمند گرافيست مى گذرد ، مطالب بسيارى ...
نشانههای ممیز
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب توجه خاص به امكانات خط كوفى بنايى و معمارى نشانه نوشته مميز در اين ساختار ، حاصل دلبستگى به پيشينه هاى درخشان هنر ايرانى است ...
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب توجه خاص به امكانات خط كوفى بنايى و معمارى نشانه نوشته مميز در اين ساختار ، حاصل دلبستگى به پيشينه هاى درخشان هنر ايرانى است ...
نرم افزار ویرایشگر آفیس برای آیفون Quickoffice Iphone
تانک ارتش مبارک در تصرف دختران خردسال/عکس · مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب ... تردد ميني بوس با عمر 30 سال در خراسان شمالي ممنوع مي شود نرم افزار ویرایشگر ...
تانک ارتش مبارک در تصرف دختران خردسال/عکس · مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب ... تردد ميني بوس با عمر 30 سال در خراسان شمالي ممنوع مي شود نرم افزار ویرایشگر ...
بالاخره پرده از راز ویولنهای استرادیواریوس برداشته شد!
بالاخره پرده از راز ویولنهای استرادیواریوس برداشته شد! پیروزی موقتی نیکول اسمیت · چاي بنوشيد تا مغزتان هشيار بماند · مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب .
بالاخره پرده از راز ویولنهای استرادیواریوس برداشته شد! پیروزی موقتی نیکول اسمیت · چاي بنوشيد تا مغزتان هشيار بماند · مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب .
آشنائى با امضاى دیجیتال
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب با هم نوشته ها و ديدگاه هاى تنى چند از گرافيستهاى مطبوعاتى را درباره يكى از آثار ... گرافيك معاصر ايران بازگردد و اما تلاش اخير اين ...
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب با هم نوشته ها و ديدگاه هاى تنى چند از گرافيستهاى مطبوعاتى را درباره يكى از آثار ... گرافيك معاصر ايران بازگردد و اما تلاش اخير اين ...
فقدان جشنواره شعر فجر در جامعه
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب چرا كه جامعه اى كه به گفته خود او نيازمند سمبل هاست، با يادآورى زندگى و درگذشت سمبلى ... و رويه نوجويى را به خوبى مى دانست و مى ...
مرتضى مميز و نشانه هاى بى غروب چرا كه جامعه اى كه به گفته خود او نيازمند سمبل هاست، با يادآورى زندگى و درگذشت سمبلى ... و رويه نوجويى را به خوبى مى دانست و مى ...
نويسنده: رضا تقيان ورزنه جهالت و جمود در انديشه شهيد مطهري
مقالة حاضر، از اين منظر، انديشههاي استاد شهيد مرتضي مطهري را به بند ميكشد؛ و ... فكري رايج آن زمان، براي شناخت شخصيت او، و نقش بي بديلش در هدايت افكار سرگردان آن ... در آن فصل و فضا، كه خورشيد معنا در غروب معنويت مغرب زمين افول كرده بود؛ و هر روز ... كمان بيهويتي ي خام انديشي ره ميشد، پيشاني نوراني و حساس دين ر نشانه رفته؛ و ...
مقالة حاضر، از اين منظر، انديشههاي استاد شهيد مرتضي مطهري را به بند ميكشد؛ و ... فكري رايج آن زمان، براي شناخت شخصيت او، و نقش بي بديلش در هدايت افكار سرگردان آن ... در آن فصل و فضا، كه خورشيد معنا در غروب معنويت مغرب زمين افول كرده بود؛ و هر روز ... كمان بيهويتي ي خام انديشي ره ميشد، پيشاني نوراني و حساس دين ر نشانه رفته؛ و ...
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها