واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - در دنیای تیره و تار حاکم بر این فیلم فاصلهای میان خیر و شر نیست و نه آدمهای خوب رستگار میشوند و نه آدمهای بد مکافات میبینند. نزهت بادی: همانطور که حدس زده بودید فیلم هفته پیش «ماجرا» ساخته میکلآنجلو آنتونیونی بود که بعضی از دوستان در نظراتشان به ارتباط آن با فیلم «درباره الی» اشاره کرده بودند. به نظر من تفاوتهای این دو فیلم بیشتر از شباهتهای آن است و اگر راستش را بخواهید خودم «درباره الی» را بیشتر از «ماجرا» دوست دارم. فیلم این هفته یکی از تجربههای نامتعارف و تکاندهنده سالهای اخیر است که لحن متفاوتی در روایت دارد. یعنی با وجودی که به نظر میرسد فیلم در حال تعریف یک داستان تعقیب و گریز پر کشش است، اما درنهایت متوجه میشویم اساسا داستانی وجود ندارد و کل فیلم بر مبنای چند موقعیت ابزورد و هجوگونه که حول یک ایده ساخته شده شکل میگیرد. استفاده حداقل از دیالوگ، حذف موسیقی و ساختار ضدپیرنگ فیلم درک و لذت از آن را برای مخاطبانی که به سینمای قصهگو عادت دارند، دشوار میکند ولی به تجربهاش میارزد و حیف است آن را از دست بدهید. این فیلم با به هم ریختن قواعد آشنای ژانر و نقض فرمولهای متعارف، مضمون خود را که نمایش پوچی کشمکش میان خیر و شر در دوران جدید است، در فرم روایت خود وارد میکند. یعنی در فیلم تریلری که ظاهرا بر اساس تقابل قهرمان و ضدقهرمانش پیش میرود و ما منتظریم ببینیم که بالاخره کدام یک از قطب مثبت یا منفی پیروز ماجرا می شود، متوجه میشویم اصلا برنده و بازندهای وجود ندارد و هیچ کدام از شخصیتها بعد از آن همه تلاش و سرسختی به هیج جا نمیرسند و همه چیز در کمال بیهودگی پایان میگیرد. درواقع، در دنیای تیره و تار حاکم بر فیلم فاصلهای میان خیر و شر نیست و نه آدمهای خوب رستگار میشوند و نه آدمهای بد مکافات میبینند. انگار همه چیز به تقدیر آنها بستگی دارد و اساسا همین تقدیرگرایی ناگزیری که همه شخصیتها گرفتار آنند، به فیلم لحن و جهان بینی منحصر به فردی میبخشد. اتفاقا صحنهای را که انتخاب کردم به خوبی این نکته را نشان می دهد، جایی که خاویر باردم پیرمرد را مجبور میکند که شانس خودش را با سکهای که او در دست دارد امتحان کند و پیرمرد که اصلا نمیداند این بازی شوم بر سر مرگ و زندگی اوست، اتفاقی درست میگوید و کشته نمیشود. فکرش را بکنید اگر اشتباه میگفت و کشته میشد، حتی نمی دانست به چه دلیلی کشته شده است. درواقع اصلا دلیلی برای این همه کشتار و خشونتی که در فیلم اتفاق میافتد وجود ندارد. این فیلم درباره دورانی است که حتی کشتن و خشونت هم مفهوم خودش را از دست داده است. بازی باردم فوقالعاده است، او را در نقش مردی قدبلند با مدل موهای عجیب و غریب هرگز از یاد نمیبرید، کسی که وقتی لبخند میزند بجای اینکه مهربانتر به نظر برسد چهره هولناکتری مییابد. این بار با دو فیلمسازی روبرو هستیم که بهترین تعبیر دربارهشان کارگردانی با دو سر است، البته هنوز کسی به درستی سر درنیاورده که این دو برادر افسانهای چگونه با هم کار می کنند که پس از این همه سال همچنان از فیلمسازی مشترک لذت میبرند. حالا نوبت شماست که فیلم را حدس بزنید.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]