تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805852951
مردي در سايه آفتاب امام رضا(ع) و فرمانده كربلاي جبهه ها
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سرداري كه پيكر پاكش پس از 27 سال از شهادت پيدا شد و به واسطه عشق به بي بي فاطمه (س) در سالروز شهادت بانوي بزرگ اسلام تشييع مي شود. مردي كه خبر شهادت خود را از همين بانوي بزرگوار گرفته بود ، با همه عشق و ارادتي كه به حضرت دارد ، پيكر پاكش به مشهد الرضا باز گشت تا در سايه حرم اما رضا(ع) و خاك وطن آرام گيرد. در سال 1321، روستاي گلبوي كدكن از توابع تربت حيدريه قدم هاي نوظهور كودكي را به عرصه هستي تجربه كرد كه براي هميشه تاريخ ، نام او در صدر عاشقان فاطمه زهرا(س) و از جان گذشتگان اين مرز و بوم در يادها مي ماند. كودكي كه عبدالحسين نام گرفت و در طول ايام زندگي خود ، عشق و ارادت به اهل بيت(ع) و ستيزه جويي با ظلم و طاغوت را در كردار و اعمال خود به نمايش گذاشت ، به طوري كه در كلاس چهارم دبستان، به خاطر بيزاري از عمل معلمي طاغوتي، و فضاي نامناسب درس و تحصيل، مدرسه را رها كرد. در سال 1341 ، به خدمت زير پرچم احضار شد كه به جرم پايبندي به اعتقادات اصيل ديني، از همان ابتدا، مورد اهانت و آزار افسران و نظاميان طاغوتي قرار گرفت. تشكيل خانواده در سال 1347 و وصلت با خانواده اي مذهبي و روحاني سرآغاز ديگري شد براي انجام مبارزات بي وقفه او با نظام طاغوتي حاكم بر كشور و در همين سال، اعتراضات او به برخي خدعه هاي رژيم پهلوي از جمله اصلاحات ارضي به اوج خود رسيد و در نهايت، به رفتن او و خانواده اش به شهر مقدس مشهد و سكونت در آنجا انجاميد. اين هجرت نيز فصل نويني را در زندگي او رقم زد و با ارشادات مقام معظم رهبري با مسايل سياسي آشنا شد و پا در ركاب مبارزه با رژيم پهلوي گذاشت. در اين دوره ، براي كسب روزي حلال ، كارهاي مختلفي را آزمود و در نهايت به كار سخت و طاقت فرساي بنايي روي آورد و به مرور زمان در كنار كار به دليل علاقه بالا به اصول و مباني ديني، مشغول خواندن دروس حوزه شد كه به دليل درگيري در عرصه هاي مبارزاتي از اين مهم باز ماند. روحيه طاغوت ستيزي او تا جايي پيش رفت كه اين بناي ساده و خداجو كه با دستان خود خشت برخشت انقلاب مي نهاد به دليل مبارزات سياسي پي در پي دستگير و زير شكنجه هاي ساواك دندانهايش شكسته شد ، اما قفل زبانش باز نشد تا انقلابي مثال زدني و الهي در تاريخ رقم بخورد. شهيد برونسي پس از پيروزي انقلاب و با شروع جنگ تحميلي جزو اولين افراد اعزامي به كردستان بود . اين دوران و ورود او به عرصه هاي حق عليه باطل، برگ زرين ديگري شد در تاريخ زندگي او. عرصه‌هاي نبرد حق عليه باطل بستر مناسبي بود كه استعداد بالقوه او به فعل در آيد و از فرماندهي گروهان، به فرماندهي تيپ هجدهم جوادالائمه(ع) برسد ، به طوري كه در اين سالها رشادت و ايثارگري او زبانزد خاص و عام بود. اين رشادتها تا آنجا بود كه هراس عظيمي از برونسي در دل دشمن افتاد و همين موجب شد تا براي سرش جايزه تعيين كنند. اين سردار شهيد در عمليات فتح المبين به عنوان فرمانده گردان خط شكن ، مركز فرماندهي عراقي ها را در اين عمليات نابود كرد و خود از ناحيه كمر مجروح شد ،جراحتي كه نتوانست او را از پا درآورد. برونسي در عمليات بيت المقدس به عنوان فرمانده گردان خط شكن حر و در عمليات هاي رمضان ، مسلم ابن عقيل ، والفجر مقدماتي و والفجر 1 به عنوان فرمانده گردان خط شكن عبد الله جنگيد و حماسه آفريد و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد. او باز هم يك بار ديگر مجروح شد، جراحتي كه اين بار دست، گردن و شكم او را بشدت درگير خود كرده بود، ولي نتوانست خللي در روحيه عظيم و پرشكوهش وارد كند و اينگونه بود كه به ماندن در پشت جبهه تن نداد و با شروع عمليات هاي والفجر 3 و 4 به عنوان معاون تيپ 18 جواد الائمه (ع) در خط مقدم حضور يافت و گردانهاي خط شكن را رهبري كرد. برونسي در عمليات هاي خيبر ، ميمك و بدر نيز به عنوان فرمانده تيپ 18 جواد الائمه (ع) آنچنان حماسه بزرگي آفريد كه نامش لرزه بر وجود كاخ نشينان بغداد افكند . او با دلاوري غير قابل وصف در عمليات بدر و در چهار راه جاده خندق به پاتك دشمن پاسخ داد و به فرمان حضرت امام (ره) لبيك گفت تا اينكه در ساعت 11 صبح روز بيست و سوم اسفند سال 63 با اصابت تركش خمپاره به بدن مطهرش ، در حالي كه شكوه ايثار و فداكاري را به سر حد خود رسانده بود، مرثيه سرخ معراج را نجوا كرد و به مقام قرب الهي نائل آمد. شهيد برونسي قبل از شهادت در فرازي از وصيت نامه خود خطاب به فرزندانش نوشته بود : اگر هزاران بار كشته شوم در راه ابوالفضل (ع)، حسين (ع) و مهدي (عج) و ابوالحسن (ع) باز هم كم است ، اين جان ناقابل پدر شما قابليت راه آنها را ندارد. مراسم تشييع پيكر اين شهيد بزرگوار در حالي همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) برگزار مي شود كه حماسه سازي هاي اين مرد بزرگ و فرمانده غيور همچنان زبانزد است و در تاريخ انقلاب اسلامي و دفاع مقدس باقي خواهد ماند. 7496/1654/659
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]
-
گوناگون
پربازدیدترینها