تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر با سراغش نمی آید. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805448917




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زخم‌هاي جنگ روي كاغذ


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: زخم‌هاي جنگ روي كاغذ جام جم آنلاين: اووه تيم نويسنده آلماني متولد 1940 كه چندي است ترجمه كتاب «مثلا برادرم» افتخار آشنايي با خوانندگان ايراني را نيز نصيب وي كرده، هفته گذشته موفق به اخذ جايزه ادبي هاينريش بل شد. كتاب مثلا برادرم با ترجمه دكتر محمود حسيني‌زاد مترجم ادبيات آلماني به فارسي از جمله آثار ماندگار در حوزه ادبيات پس از جنگ آلمان است كه پس از انتشار آن در بهار 87 توجه علاقه‌مندان داستان در كشورمان را بار ديگر به ادبيات نوين آلمان معطوف كرد. به انگيزه اعطاي جايزه ادبي هاينريش بل به نويسنده اين كتاب، اين مطلب را كه در ترجمه آن از نشريات معتبر بين‌المللي نظير فرانكفورتر آلگماينه و دي زت استفاده و به منظور آشنايي هر چه بيشتر مخاطبان با اين نويسنده و آثارش تهيه شده است با هم مي‌خوانيم. از قديم الايام در مملكت آلمان رسم بر اين بوده از نويسندگان بزرگ براي معرفي آثارشان در دانشگاه‌ها دعوت به عمل آورند. اووه تيم هم كه از قضا يكي از همين مدعوين است، دفتر و دستك زير بغل، سلانه‌سلانه از پله‌هاي سن بالا مي‌رود و مانند مرغابي‌اي كه بخواهد در آب فرو رود، سري به رسم تعظيم فرود مي‌آورد و پشت بلندگو جا خوش مي‌كند سپس با لحني دلنشين در نهايت تواضع و بروشني هر چه تمام تر از كتابش سخن مي‌گويد و حضار را از نيت اصلي خويش در نوشتن اين كتاب آگاه مي‌كند. تيم مي‌گويد وي عزم خود را جزم كرده تا اگر خدا بخواهد، لحظات زندگي روزمره را در قالب يك نظريه روايي نزديك به حقيقت نشان دهد. اووه تيم در سخنانش آنمي (نوعي بيماري) رايج در ادبيات اعصار اخير آلمان را به باد انتقاد گرفته و با عزمي راسخ به دفاع از اين نظريه مي‌پردازد كه امروزه احدي نمي‌تواند حقيقت را به شيوه روايي نشان دهد. كارشناسان حاضر در جلسه سخنراني كه دست اووه تيم بتدريج برايشان رو شده است، در مي‌يابند كه آرمان ادبي اين نويسنده شناختن و نشان دادن حقيقت است و از آنجا كه اهميت مفهوم حقيقت بر احدي پوشيده نيست براي همين تيم نيز مي‌كوشد اين مفهوم را هر چه ملموس‌تر به رشته تقرير و بيان درآورد. اين نويسنده با نگاه نافذ و محقق يك قوم‌شناس تعلق خاطر خاصي به امور روزمره زندگي دارد. وي به گفته خود علاقه‌مند چيزي است كه توسن فكر و خيال را به جولان فرا مي‌خواند: همان امور گويا و روشني كه به شيوه‌اي نمادين جوانه يك داستان را در خود حمل مي‌كند. اووه تيم به چيزهايي مي‌نگرد كه نوشتن را در وي برانگيزد. براي مثال سيب‌هاي پلاسيده درون يخچال يا حتي لپ‌تاپي كه روي زانوي نويسنده قرار دارد مي‌تواند به گونه‌اي ملموس به سوژه داستان‌هاي اووه تيم تبديل شود. تيم بصراحت اعلام مي‌كند آرمان سال‌هاي 60 مبني براين‌كه نويسنده مجبور به تعريف كردن داستان است، منجر به عقيم شدن داستان مي‌شود. تيم در ادامه اصل ديگري را مطرح مي‌كند و مي‌گويد يك نويسنده بايد به امورعادي زندگي كه گاهي پشيزي هم نمي‌ارزد به چشم غير عادي بنگرد سپس با دقت تمام بدون لاپوشاني و دلجويي اما با تعلق خاطر و حتي با ترس، قهر و غضب، به روايت آنها بپردازد. نوول «كشف كاري وورست» (سوسيس ادويه‌دار) كتاب كوچكي است كه از پس انديشه تيم در وراي همين امور سر برآورده است. اين كتاب با عالم وهم‌زاي كودكي نويسنده گره‌خورده و سر از شهر هامبورگ در مي‌آورد: آن هم در گيرودار نكبت و نحوست سال‌هاي پايان جنگ جهاني دوم. نويسنده روزي گذارش به ساندويچ فروشي خانم بروكر مي‌افتد. سوسيس ادويه‌داري كه بوي آن تا مدت‌ها عقل و هوش از سر تيم مي‌ربايد به عقيده وي توسط خود اين زن اختراع شده است. تيم كه بعد از گذشت سال‌ها هنوز مزه آن سوسيس را زيردندانش احساس مي‌كند، به رغم هزار جوركار و گرفتاري چهارنعله به جستجوي اين زن 87 ساله مي‌پردازد. خانم بروكر كه در اين اثنا بينايي خود را از دست داده است، به قدري بنيه‌اش تحليل رفته كه يك پاي خود را در گور مي‌بيند. اووه تيم اين پيرزن را يافته و در كتاب كشف كاري وورست مجال روايت داستاني را به وي مي‌دهد كه پس از طي بيراهه‌هاي بسيار به كشف اين سوسيس ادويه‌دار غيرعادي منجر مي‌شود. تيم به عنوان يك قوم‌شناس ابتدا گفته‌هاي پيرزن را در زواياي ذهن خود تجسم كرده و اين داستان نسبتا باور نكردني را خلق مي‌كند. داستان تيم طعم سال‌هاي پس از جنگ را دارد همان زماني كه سوسيس ادويه‌دار ساندويچي بروكر نيز متولد شده است: آوريل 1945، لنا بروكر 40 ساله سر يك سرباز مادر مرده ناوگان نيروي دريايي را شيره ماليده و وي را در پستوي خانه خويش پنهان مي‌كند. حتي در زمان پايان جنگ نيز وي به سرباز وعده مي‌دهد كه جنگ هنوز ادامه دارد. اما از آنجا كه دنيا تا دنيا بوده به كام ابلهان گرديده است، سر بزنگاه لنا بروكر كه با عكس‌هايي از اردوگاه اجباري كار نزد سرباز روبه‌رو شده آن چنان باد در كرناي حنجره انداخته و بر سر سرباز بخت‌برگشته مي‌پرد كه اركان كاينات به لرزه در مي‌آيد. سرباز كه محكوم به حاشا كردن و بدتر از آن سكوت در مقابل حقيقت است، حساب كار خود را كرده و بدون فوت وقت ناپديد مي‌شود. در حالي كه يونيفرم خود را در خانه بروكر جا گذاشته است. بروكر در جيب لباس سرباز يك نشان سواركاري پيدا مي‌كند. اين نشان بعدها منجر به اختراع كاري وورست از سوي اين زن مي‌شود. اووه تيم دراين نوول به طرزي گويا و ملموس در حالي كه تعلق خاطر خاصي به شخصيت‌هاي داستانش دارد، بدون استعمال سبك‌هاي زباني و ظاهري شروع به روايت داستان مي‌كند. آنچه براي او مطرح است، توجه به امور عادي در يك عصر غيرعادي و توصيف امور باور نكردني در پوشش امور پيش پاافتاده و مبتذل است. به عبارت ديگر رسيدن به خوشبختي شخصي حتي اگر به قيمت بدبختي جمعي تمام شود. اووه تيم خود در اين باره مي‌گويد: در اعصار تاريك حتي زماني كه در روز روشن چشم‌چشم را نمي‌بيند، مي‌توان لحظات روشني را يافت. از سوي ديگر هر قدر كه اين دوران تاريك تيره‌تر مي‌شوند، لحظات روشن پرنورتر جلوه مي‌كنند. اووه تيم با مهارت تمام نخ‌هاي روايي اين داستان را به يكديگر گره زده است. حتي زماني كه به نظر مي‌رسد سرنخ‌ها رها شده است، خواننده يقين دارد در نقطه عطف ديگري دوباره و البته به طرز غافلگيركننده‌اي سرنخ‌ها را به دست خواهد آورد. پيرزن قصه تيم در تمام مدت تعريف كردن داستان زندگيش مشغول بافتن يك پوليور خوش نقش و نگار است. پيرزن اين پوليور را كه ضامن خاطرات او از گذشته است، بعد از مرگ براي مردي به ارث مي‌گذارد كه داستان زندگي وي را ازخطر فراموشي رهانيده است. اما شايد نكته مهم و قابل توجه در اين داستان غم انگيز داستاني كه خاص سال‌هاي 1945 آلمان است به تصويركشيدن يك جهان مصرف‌گرا باشد: سازماندهي كردن مواد غذايي، آماده كردن و پختن و در نهايت چشيدن و خوردن. كوتاه سخن آن كه اووه تيم استاد مسلم انعكاس امور تخيلي و گاهي من‌درآوردي است. وي عادت دارد تحقيقات خود را با خاطرات شخصيت‌هايش درآميزد و آن را به عنوان ابزاري قدرتمند براي مقابله با آنمي ادبي به كار بگيرد. اووه تيم در كتاب مثلا برادرم يك داستان خانوادگي خاص آلماني را تعريف كرده است: يك داستان معمولي كه البته نمي‌توان گفت لنگه ندارد، چون ادبيات آلمان پر‌است از اين دست داستان‌هاي خانوادگي درباره آلمان پس از جنگ كه فت و فراوان نوشته و خوانده شده است، اما سبك و سياقي را كه اووه تيم در شيوه روايت اين داستان در پيش گرفته تاكنون احدي استعمال نكرده است. تيم در اين كتاب مي‌كوشد داستان زندگي يك خانواده را در قالب يك گزارش تجربي و از وراي سفري تحقيقاتي به گذشته به تصوير بكشد. قصه اين كتاب با يادآوري خاطره‌اي آغاز مي‌شود كه تا به امروز ذهن نويسنده را به خود مشغول كرده است. تيم اين تصوير ذهني را نوعي خودشناسي مي‌داند: «من از باغ به آشپزخانه رفتم جايي كه بزرگ‌ترهاي خانواده ايستاده بودند؛ مادرم، پدرم و خواهرم.»، اما گويي اتفاق غافلگيركننده‌اي در انتظار اين پسر بچه 3 ساله بود. پشت يكي از كابينت‌هاي آشپزخانه كسي پنهان شده بود؛ پسري با موهاي بلوند كه نگاهش را به جلو دوخته بود. او كارل هاينتس تيم برادر بزرگ‌تر اووه بود. وي كه 18 سال داشت، نور چشم پدر و افتخار تمام خانواده به شمار مي‌رفت. كارل چند ماه بعد از ناحيه دو پا بشدت مجروح شده و در بيمارستان نظامي اكراين بستري مي‌شود. كارل نامه مسرت‌بخشي نوشته و به خانواده‌اش خبر مي‌دهد كه بزودي برمي‌گردد، اما چيزي نمي‌گذرد كه خبر مرگ وي در بيمارستان نظامي به همراه يك صندوق حاوي چند نامه و يك دفترچه خاطرات به دست خانواده‌اش مي‌رسد. از آن زمان به بعد كارل هاينتس تيم به كانون خلا خانواده مبدل مي‌شود. كتاب مثلا برادرم يك تلاش تكان‌دهنده و تفكربرانگيز است. اين كتاب يك پرتره خانوادگي است كه مي‌كوشد عامل شكل‌گيري ناسيونال سوسياليسم و جنگ را شناسايي كنداووه تيم در كتاب مثلا برادرم در توصيف دو شخصيت اهتمام ويژه‌اي مبذول داشته است؛ نخست شخصيت برادرش، يك نوجوان كارآموز پوستين‌دوزي كه عضو سازمان ناسيونال سوسياليسم شده است. البته به گفته اووه تيم آنها كشان كشان برادرش را به اين سازمان برده‌اند. وي در اوج جواني و در حالي كه 18 سال بيشتر ندارد داوطلب اعزام به نيروي مسلح اس‌اس مي‌گردد. چند ماه بعد با صدور فرمان راهپيمايي نظامي به روسيه كارل كه در نبرد كورسك شركت كرده بود بر اثر شدت جراحات جان به جان آفرين تسليم مي‌كند. شخصيت دوم تيم در اين كتاب كودكي است كه در كالسكه خود دراز كشيده و در كوچه پس‌كوچه‌هاي شهر سراسر آتش هامبورگ، به اين سو و آن سو برده مي‌شود. شعله‌هاي آتش كه از در و ديوار شهر به هوا برخاسته تصوير مرموزي از هواي مشتعل در ذهن اين كودك بر جاي مي‌گذارد. به طوري كه وي تازه بعدها دستگيرش مي‌شود آنچه در كودكي ديده، پرده‌هاي شعله‌ور خانه‌ها در هوا بوده است. برادر اين كودك در روسيه كشته شده است. پدرش كه از سينه چاك‌هاي ناوگان هوايي است، هنوز هم ول كن معامله نيست و حتي در سال‌هاي 50 نيز مدام بناي جفنگ‌بافي مي‌گذارد كه اگر روزگار غدار زياد كج‌تابي نكرده بود، پيكار به دلخواه ما جريان مي‌يافت. كودك كه حالا 5 سال دارد، سخت در مذاق اهل خانه شيرين مي‌آيد، چراكه او مي‌تواند به زيبايي خبردار ايستاده و بخوبي احترام نظامي را تقليد كند. سال 1971 اووه تيم كه 31 سال دارد تصميم مي‌گيرد در آينده به عنوان نويسنده‌اي آزاد زندگي كند. وي درپايان تحقيقات خانوادگي كه نوعي روبه‌رو شدن با «خود» او محسوب مي‌شود، مي‌كوشد زندگي 4 نفر از اعضاي نزديك خانواده‌اش را به تصوير بكشد. اين ته‌تغاري خانواده تنها يك وقايع‌نگار است. البته وقايع نگاري كه شاهدان عيني وي همگي مرده‌اند و از آنجا كه ديگر احدي از اعضاي خانواده‌اش براي گفتگو با وي باقي نمانده است، به خواندن پناه مي‌آورد و در اين ميان نامه‌ها و دفترچه خاطرات برادرش بيش از ساير كتاب‌ها و يادداشت‌هاي ژنرال‌هاي آلماني وي را مشغول مي‌كند. البته او بارها در خواندن اين دفترچه شكست مي‌خورد. همان طور كه در دوران كودكي نيز نمي‌توانست قصه سواركار ريش‌آبي (قهرمان يكي از قصه‌هاي فرانسوي) را تمام كند. در دفترچه برادر يادداشت‌هاي كوتاه و بي‌احساسي از راهپيمايي‌ها، زد و خوردها، جراحت‌ها، كشتار‌ها و برخي رويداد‌هاي كوچك به چشم مي‌خورد. نوشته‌ها ظاهرا مخفيانه انجام شده است. چراكه براي اعضاي نيروي اس‌اس نوشتن خاطرات ممنوع بود. لابد خيال مي‌كردند اين يادداشت‌ها مي‌تواند اطلاعات ارزشمندي را دست دشمن بدهد. براي اووه تيم چند يادداشت اين دفترچه مهم و غيرقابل چشم‌پوشي است. نخست يادداشتي كه درباره غنيمت‌هاي بسيار به دست‌آمده از يك منطقه نوشته شده و دوم نوشته پاياني اين دفترچه خاطرات: دفترخاطرات خود را مي‌بندم زيرا معتقدم نوشتن درباره اتفاقات مضحكي كه هرازگاه در زندگي روي مي‌دهند كار بس مضحك‌تري است. جملات خشك و بي‌احساس كارل درباره كشتن يك فرد روسي اووه تيم را بشدت پريشان و آشفته‌خاطر مي‌كند. ضمن آن كه واژه «غنيمت» نيز اين بدگماني را در ذهن تيم برمي‌انگيزد كه برادرش همانند بسياري از اعضاي ارتش بي‌رحم و مروت اس‌اس در قتل‌عام و لت و پار كردن يهوديان و تار و مار غيرنظاميان دست داشته است. البته نشانه چنداني براي اين گمان خود پيدا نمي‌كند. اووه تيم چشمگيرترين مشخصه يادداشت‌هاي برادر را «فقدان كوچك‌ترين دلسوزي» مي‌داند. در هر صورت بندرت مي‌توان داستاني واقع‌بينانه‌تر، دلسوزانه‌تر و سرسختانه‌تر از داستان مثلا برادرم درباره گذشته آلمان يافت، اما شايد نكته قابل توجه در اين ميان انگيزه اووه تيم از نگارش اين كتاب باشد. اين كه او بعد از نيم قرن يكباره به سرش مي‌زند تصويري از برادر در ذهن خويش ايجاد كرده و به اين ترتيب زندگينامه خود را شفاف‌سازي كند. از ديگر سو آنچه براي تيم در نگارش اين كتاب اهميت دارد، يافتن پاسخ چند پرسش است. اعم از اين كه چرا برادر او به رغم همسالان خود، داوطلب عضويت در نيروي مسلح اس‌اس مي‌شود؟ آيا او به تعهد خويش در مقابل كشتن انسان‌ها پايبند است و اين كه آيا اصلا حق انتخابي داشته است يا خير؟ كتاب مثلا برادرم يك تلاش تكان‌دهنده و تفكربرانگيز است. اين كتاب يك پرتره خانوادگي است كه مي‌كوشد عامل شكل‌گيري ناسيونال سوسياليسم و جنگ را شناسايي كند و به اين پرسش‌ها پاسخ دهد كه ارتباط ما با اين موضوع چيست و چگونه مي‌توان درباره آن صحبت كرد. به هر روي اووه تيم موفق به اخذ جايزه 20 هزار يورويي هاينريش بل شد. هيات داوران اين جايزه دليل گزينش اووه تيم را چنين استدلال مي‌كنند كه وي به قهرمانان داستانش درخشش مختصري مي‌بخشد: رويايي آرام از يك جهان دادگستر كه در آن سوي تمام ايدئولوژي‌ها واقع شده است و اين همان سنت هاينريش بل نويسنده و برنده نوبل ادبيات (1985 - 1917) است. جايزه ادبي هاينريش بل كه روز جمعه يازدهم سپتامبر (بيستم شهريور) در شهر كلن آلمان اهدا خواهد شد، هر 2 سال يك بار اعطا مي‌شود. زهرا صابري




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 553]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن