تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826597500




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چيستي فلسفه‌هاي مضاف


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: چيستي فلسفه‌هاي مضاف خبرگزاري فارس: رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در يك نوشتار كوتاه فلسفي، علاوه بر بازتعريف فلسفه مضاف، به مقايسه آن با فلسفه مطلق نشسته است. حجت‌الاسلام والمسلمين علي‌اكبر صادقي رشاد در اين جستار مي‌نويسد: فلسفه مضاف را مي‌توان به دو شيوه تعريف كرد: 1ـ به نحو تاريخي و تحقّقي و با توجه به مصاديق موجود و تلقي اصحاب اين حوزه معرفتي ـ‌ آن‌سان كه هستند‌ ـ 2. به‌نحو منطقي و مطلوب و آنچنان كه بايد باشند. به دليل تطوراتي كه در عينيت تاريخي علوم روي مي‌دهد و تفاوت‌ها و حتي تهافت‌هايي كه در ميان اصحاب نظر و اثرِ حوز‌ه‌هاي معرفتي گوناگون وجود دارد و نيز خلط و خطاهاي فراواني كه در تبيين سرشت و صفات و ذات و زواياي فلسفه‌هاي مضاف، ميان مدعيان اين حوزه رخ داده است، ارائه تعبيري واحد و همه‌پسند در تعريف آن دشوار مي‌نمايد كه ما در تعريف، شيوه دوم را بر مي‌گزينيم. با توجه به تعريف مختار براي فلسفه مطلق، فلسفه مضاف عبارت خواهد بود از دانش مطالعه فرانگر/عقلاني احوال و احكام كلي يك علم يا رشته علمي (همچون علم جامعه‌شناسي و علوم انساني) يا يك هستومند دستگاهوار انگاشته حقيقي يا اعتباري (مانند جامعه و علم). در تعريف پيشنهادي ما، ضمن تحفظ بر هم‌آهنگي تعريف فلسفه مضاف با تعريف فلسفه مطلق، با كلمه «دانش» به دستگاهواره (discipline) بودن فلسفه مضاف به مثابه يك علم مستقل و با تعبير «مطالعه فرانگر» به رويكرد تحليلي و تنقيدي و با كلمه «عقلاني» به روش آن و با عبارت «احكام كلي» به قلمرو اين حوزه حكمي و مسائل آن و با ذكر انواع مضاف‌اليه فلسفه‌هاي مضاف ـ‌ كه فراگيرترين ملاك تقسيمات فلسفه مضاف نيز هست ‌ـ به موضوع و اقسام آن اشاره رفته و بدين ترتيب، تعريفي چند ساحتي براي فلسفه‌هاي مضاف پرداخته‌ايم. در تعريف پيشنهادي با توجه به مؤلفه‌هاي تعريف به اوصافي همچون: 1. هويت تماشاگرانه و برون‌نگر و نه بازيگرانه و درون‌نگر 2. نقش قضايي و نه فتوايي 3. كل‌انگاري و نظامواره‌نگري نه جزءبيني و مسئله‌محوري، به عنوان خصائل ذاتي فلسفه‌هاي مضاف، تصريح يا تلويح شده است. توجه به مختصات فلسفه اولي، از قبيل اعم بودن موضوع آن نسبت به همه علوم، رجوع محمولات آن به موضوعش، مقصود لذاته بودن آن، «انّي» بودن برهان‌هاي آن، تفاوت‌هاي فلسفه‌هاي مضاف با فلسفه كلي و مطلق روشن مي‌شود. موضوع فلسفه مضاف: موضوع فلسفه مضاف، گاه علم‌ها هستند و گاه غيرعلم‌ها. مراد ما از علم، Science يا فقط علوم حقيقي نيست، بلكه مراد، هر آن مجموعه مسائل معرفتي و دانستني‌هاي دستگاهوار شده است. امور و هستومندهاي ديگر (غيرعلم‌ها) آنگاه متعلَّق فلسفه قرار مي‌گيرند و موجب تكون يكي از فلسفه مضاف مي‌شوند كه مسائل آن به اندازه‌اي بسط يافته باشد كه فحص و بحث عقلاني درباره احكام كلي آنها به لحاظ كمي و كيفي قابليت ساماندهي در حد و در قالب يك دانش را پيدا كرده باشد. تفاوت موضوع فلسفه‌ مضاف و موضوع فلسفه مطلق: فلسفه‌هاي مضاف، «هستومندهاي دستگاهوار معرفتي يا غيرمعرفتي» خاص است، اما موضوع فلسفه مطلق، موجود مطلق است و بدين دليل، فلسفه اعلي مرتبت «رئيس‌العلومي» خويش را در قياس با فلسفه‌هاي مضاف نيز حفظ مي‌كند، هرچند در هردو گونه فلسفه (مطلق و مضاف)، مصب بحث همان احكام كلي، اما احكام كلي موضوع همانگونه خاص است و نيز هر دو نوع فلسفه، فلسفيت خويش را وامدار رهيافت، روش و رويكرد عقلاني‌اند و اين صفت و خصلت ميان انواع فلسفه، مشترك است. فلسفه‌هاي مضاف با «علم‌هاي مضاف»، نظير جامعه‌شناسي معرفت، جامعه‌شناسي دين، جامعه‌شناسي سياست، متفاوت است، در «علم‌هاي مضاف»، به اقتضاي علم بودن آنها، مضاف‌اليه به نحو تجربي و جزءبينانه، مورد كاوش و پژوهش قرار مي‌گيرد و قضاياي آنها نيز از نوع «اگر... آنگاه ...» يعني ناظر به كشف و وصف روابط پديده‌ها است. هر چند ممكن است پاره‌اي از مسئال، هم در فلسفه مضاف به يك موضوع و هم در علم آن موضوع، مورد بحث قرار گيرد، چنانكه مسائلي چون چيستي حقوق و نسبت حقوق و اخلاق، اقسام حقوق، مناشي و منابع حقوق و ...، هم در «فلسفه حقوق» و هم در «علم حقوق»، بررسي مي‌شود و اين امر، گاه به‌خاطر خلط ميان مسائل علوم رخ مي‌دهد و بايد از آن پرهيز كرد، اما گاه با لحاظ تفاوت در حيث، روش و رويكرد و غايت يا جهت ديگري، يك مسئله در دو حوزه درج و بحث مي‌شود و اين البته بلامانع، بلكه پرهيزناپذير است. قلمرو فلسفه‌ مضاف: قلمرو فلسفه‌هاي مضاف، آن دسته از مسائل هر مضاف‌اليه است كه داراي قابليت مطالعه عقلاني‌اند. مطالعه عقلاني تاريخ و تطورات علوم يا امور، بخشي از فلسفه مضاف آن علوم و امور به‌شمار مي‌رود، اما مطلق مطالعه تاريخ و تاريخي يك موضوع نمي‌تواند مطالعه فلسفي انگاشته شود. نسبت فلسفه‌هاي مضاف و رووس ثمانيه: فلسفه‌هاي مضاف صورت بسط يافته رئوس ثمانيه علوم نيستند، زيرا نسبت مسائل فلسفه‌هاي مضاف با رئوس ثمانيه علوم، عام و خاص من وجه است: مطالبي همچون بررسي پيشينه تاريخي يك علم و سخن از موسس و مدوّن آن، نامگذاري، انحاي تعليم، در رئوس ثمانيه مطرح و مندرج‌اند، اما اين ‌دست مطالب، چون جنبه تاريخي دارند و به عنوان بخشي از مباحث ذاتي فلسفه‌هاي مضاف در آنها قابل طرح نيستند؛ و از سوي ديگر، مباحثي مانند سرشت گزاره‌هاي علم مضاف‌اليه و پيش‌انگاره‌هاي معرفتي و غيرمعرفتي موثر بر مضاف‌اليه، علل و انواع تطورات علم در فلسفه‌هاي مضاف، مورد فحص و بحث قرار مي‌گيرند، اما هرگز جزو مباحث رئوس ثمانيه علوم به شمار نمي‌روند و مهم‌تر آنكه رئوس ثمانيه منحصراً عهده‌دار تبيين مسائل كلي و مقدماتي علوم‌اند، در حالي كه مضاف‌اليه فلسفه‌هاي مضاف، همواره علوم نيستند؛ فلسفه‌هاي مضاف به امور (هستومندهاي دستگاهوار انگاشته)، شمار بزرگي از فلسفه‌هاي مضاف را تشكيل مي‌دهند! ساختار و مسائل فلسفه‌هاي مضاف: فصول ساختار هر فلسفه مضافي، تابع مسائل اساسي موضوع آن است. فلسفه‌هاي مضاف به علوم با فلسفه‌هاي مضاف به امور، از اين حيث بيشترين تفاوت را با هم پيدا مي‌كنند. در يك طبقه‌بندي كلي، مسائل قابل طرح (و مطرح شده) در فلسفه‌هاي مضاف را مي‌‌توان به سه گروه دسته‌بندي كرد: 1. مباحث و مسائل عام و مشترك ميان انواع فلسفه‌هاي مضاف، مانند بحث از سرشت و صفات ذاتي مضاف اليه. 2. مباحث و مسائل مربوط به گروهي خاص از فلسفه‌هاي مضاف، مانند بررسي جايگاه «علم مضاف‌اليه»، در شبكه علوم مرتبط با آن و مانند بحث از ماهيت گزاره‌هاي تشكيل‌دهنده «علم‌هاي مضاف‌اليه» در فلسفه‌هاي مضاف به علوم و مانند بحث از قانونمندي پديده‌ها در فلسفه‌هاي مضاف به امور. 3. مباحث و مسائل مختص و منحصر به برخي فلسفه‌هاي مضاف، مانند بحث از اطلاق و نسبيت احكام اخلاقي در فلسفه اخلاق و مانند بحث پيرامون وحي، ايمان و خلود نفس و ... در فلسفه دين. انتهاي پيام/ح




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن