تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من براى (احياى) مكارم و نيكى‏هاى اخلاقى مبعوث شدم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815457784




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نامه عجیب نوري‌زاد به رييس جمهور


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نامه عجیب نوري‌زاد به رييس جمهور از دوستان خود بپرسيد چرا و به چه دليل دو روزنامه‌ شرق و هم‌ميهن را بستند؟ پاسخ‌شان را همه مي‌دانيم. بخاطر چاپ يكي دو مطلب انتقادي. و لابد بنا به گفته‌ برخي از دوستان رسانه‌اي ما، به خاطر ارتباطشان با اجانب. محمد نوري زاد در نامه اي به رييس جمهور آورده است؛ اي كاش بخشي از وقت و انرژي و حساسيت خود را مصروف نهادينه كردن فضاي نقد و نقدپذيري مي‌كرديد، درست مثل سال‌هاي حضورتان در شهرداري تهران.محمد نوري‌زاد كارگردان و منتقد سينماي ايران در نامه‌اي به محمود احمدي نژاد رييس جمهوري، با طرح برخي مشكلات در باب مسائل فرهنگي، اقتصادي و سياسي كشور، خواستار نقدپذيري هر چه بيشتر دولتمردان، استفاده بهينه از نخبگان و ... شد. متن كامل اين نامه كه در اختيار «جهان نیوز» قرار گرفت به شرح زير است: با سلام جناب آقاي احمدي‌نژاد، همپاي مردم خوبمان، حضور شورانگيز جنابعالي را در دانشگاه كلمبيا و سازمان ملل ارج مي‌نهيم، باورم بر اين است كه همه‌ي آزادانديشان جهان، مواضع مطرح شده‌ي شما را مي‌پسندند. و باز باورم بر اين است كه تنها بيماران و متعصبان از اين سربلندي رنج مي‌برند. سفر به كشوري كه حضور فعال و همه جانبه‌اي در شعارها و نفرت اين ساليان ما داشته است، با سفر به ساير كشورهاي جهان، متفاوت است. شايد روي كره‌ي زمين، كشوري و مردمي نباشند كه به قدر ما و سرزمين ما نسبت به آمريكا حساس و مترصد باشند. شما در دل كشوري از صلح و مدارا سخن گفتيد كه به اسم صلح، نسل‌ها را مي‌روبد و به اسم مبارزه با تروريسم، فجيع‌ترين حادثه‌ها را طراحي و اجرا مي‌كند. آنچه گفتني‌ بود، شما در همان دو نشست اساسي مطرح كرديد، سخن حقير از همين جا شروع مي‌شود:  1. همه‌ ما از اين كه شما در يكي از دانشگاه‌هاي معتبر آمريكا سخن گفتيد و آزادانه، از مواضع نظام ما دفاع كرديد، سخت راضي و خشنوديم، اما چه بخواهيم و چه نخواهيم، برپايي يك چنين بستري براي شما، آن هم در كانون توجه رسانه‌هاي بين‌المللي، نشانه‌اي از تربيت قوام يافته‌اي است كه يك جامعه براي خود آراسته است. كاري به فتنه‌ها و بهره‌برداري‌هاي طراحي شده در آن دانشگاه نداريم، اما چه زيباست كه ملتي در اندازه‌ي مردم آمريكا، يك تريبون جهاني براي شما فراهم آوردند تا هر چه مي‌خواهيد بگوييد. اين تربيت، در ذات خود مبارك و پسنديده است. همان گونه كه خود شما فرموديد، ما با مردم آمريكا و فرهنگشان كه عداوتي نداريم. اين پسنديدگي‌ ايكاش در جامعه‌ي دانشجويي و دانشگاهي و همگاني خود ما نيز وجود داشت. متأسفانه برخي از استادان خوب ما، صرفا بخاطر يك نقد مختصر، از عرصه‌ي تعلم كنار گذارده مي‌شوند. استادي كه نقد مي‌كند، در اصل نسبت به جامعه‌ي خويش دلسوز است. اگر چه حساب عناد و دشمني، جايگاه ديگري دارد.  جناب آقاي احمدي‌نژاد، سفير خوب ما، اي كاش بخشي از وقت و انرژي و حساسيت خود را مصروف نهادينه كردن فضاي نقد و نقدپذيري مي‌كرديد. درست مثل سال‌هاي حضورتان در شهرداري تهران. كه به نقادان شهرداري جايزه مي‌داديد. نقادان، با همه‌ تلخ زباني و گزندگي، دوستان مشفق ما هستند. چرا كه بر كنار از عمل‌زدگي مسئولان درگير و منفعل، به واكاوي ضعف‌ها و ناهنجاري‌ها مي‌پردازند و با مطرح كردن آن‌ها، نگاه مسئولان ما را به ترميم كاستي‌ها فرا مي‌خوانند. پرخاش به اين خادمان، ناشكري به نعمت فهم است و جز توقف و واماندن از رشد، بهره‌اي ندارد.  2. پيش از سخنان شما در دانشگاه كلمبيا، رييس آن دانشگاه در سخناني توهين‌آميز، تلخ‌ترين و نامبارك‌ترين واژه‌ها و اتهام‌ها را به شما و مردم ايران روا داشت. سخناني كه مطلقا تازگي نداشت و ما بارها و بارها انواع آن را از زبان ساير حكومتيان آمريكا نيز شنيده بوديم. متأسفاه تلويزيون ما هيچ صحنه‌اي سخنراني رييس دانشگاه كلمبيا را پخش نكرد و فهم مردم ما را در تحليل اين توهين بزرگ قابل ندانست. درست در شرايطي كه همه‌ي رسانه‌ها مستقيما به انعكاس همه‌جانبه‌ي آن نشست مي‌پرداختند، رسانه‌ي رسمي ما، فهم خود را فراتر از فهم مردم ما دانست و به سانسور اين صحنه‌ها پرداخت. به جرأت مي‌گويم كه مردم ما مستحق‌ترين مردم دنيا براي شنيدن سخنان رييس دانشگاه كلمبيا بودند. روي سخن او، با شخص شما نبود. با مردم ما بود. كه شما در اصل تجلي خواسته‌ها و شايستگي‌هاي مردم ايران بوديد. اين نكبت سانسور، آفت ويرانگري است كه همه‌ زحمت‌ها را از ريخت مي‌اندازد. شما هر چه فرياد برآورديد كه نظام ما در پي دستيابي به انرژي صلح آميز هسته‌اي ست، با يك سانسور، با بستن يك روزنامه، همه‌ي بافته‌ها در مجامع داخلي و خارجي رشته مي‌شود. راديو و تلويزيون ما سخت در چنبره‌ي سانسور همه جانبه گرفتارند. يك جامعه اگر نفس نكشد، از درون تحليل مي‌رود. ساير رسانه‌هاي ما نيز با خط و نشان‌هاي آزار دهنده مواجه‌اند. با اطمينان مي‌گويم كه سانسور سخنان رييس دانشگاه كلمبيا، هيچ ربطي به نگاه و خواست حاكميت نظام اسلامي ما نداشته است. بلكه يكي دو مدير با مختصاتي از رويه‌اي متداول، نشسته‌اند و نسخه‌ي فهم خود را بر مردم ما تحميل كرده‌اند. سانسور پلشتي‌ و هرزگي، يك امر مقدس است. اين را همگي قبول داريم، اما اين كه يك مدير در يك رسانه‌ي ملي، بنشيند و فهم خود را بر فهم مردمان يك جامعه‌ برتري دهد، لطيفه‌اي است كه صرفا" در جامعه‌ي ديني ما ورز داده مي‌شود. 3. از دوستان خود بپرسيد چرا و به چه دليل دو روزنامه‌ شرق و هم‌ميهن را بستند؟ پاسخ‌شان را همه مي‌دانيم. بخاطر چاپ يكي دو مطلب انتقادي. و لابد بنا به گفته‌ برخي از دوستان رسانه‌اي ما، به خاطر ارتباطشان با اجانب. من اصلا" كاري به بستن و گشودن روزنامه‌اي خاص ندارم. بلكه سخنم اين است كه ايجاد بن بست‌هاي روشنگري،‌ باعث فوران سوال‌هاي سرگردان در بطن يك جامعه مي‌شود. جامعه‌ي ما، برادر عزيز، لبريز از سؤال‌هاي بي‌جواب و سرگردان است. به بخشنامه‌هاي اخير شوراي امنيت ملي خودمان درباره‌‌ي سوخت توجه كنيد. ببينيد شأن و جايگاه يك تشکيلات بنيادين چگونه دستخوش مسايل ريز و كم اهميت شده است؟  4. تظاهرات چند ماهه‌ي مردم و مهاجرين فرانسه را به ياد داريد؟ يادتان هست مردم چه به روز شهرهاي فرانسه آوردند؟ ديديد چگونه سوزاندند و تخريب كردند؟ آيا فرانسه پيش از آن تظاهرات، با فرانسه‌ي اكنون در نگاه شما تفاوتي كرده است؟ قطعا نه، چرا؟ چون استوانه‌هاي حاكميت فرانسه، از آنچنان استحكامي برخوردار است كه چند مغازه و اتومبيل آتش گرفته آن را به لرزه در نمي‌آورد. مشكل ما برادر عزيز، در اين است كه قدر و منزلت نظام خود را ترش‌رويي يك دانشجو و سر و صداي چند كارگر در مخاطره مي‌بينيم. و حال آنكه نظام ما ريشه در دل مخاطبان خود دارد و اين درخت تناور، با وزش يك نسيم گذرا و يا حتي طوفان سراسيمه، از جا نمي‌جنبد. فريادها و عصبيت‌هاي گاه و بي‌گاه يك جماعت، بديهي يك جامعه است. اتفاقا" مردان بزرگ و حاكمان يك نظام، براي تخليه‌ي اين فشارهاي تلنبار شده،‌ بسترسازي مي‌كنند و صبوري خود را بالا مي‌برند. پسنديدگي يك نظام الهي در اين است كه فراتر از جوامع غربي، به آزادي بنيادين مردمان خود بيانديشد. حتي بداخلاقي جماعتي را پدرانه تحمل كند و از فرزندان خود امكان آزمون و اشتباه و تندروي را دريغ نكند. 5. بايد به تربيت جامعه همت كرد. با سانسور و بستن و بداخلاقي و ايجاد تنگنا، مطلقا رشدي صورت نمي‌پذيرد. در سخنراني روز قدس، جنابعالي خوب صحبت كرديد، اما عمده‌ي پتانسيل سخن شما ـ و فكر مي‌كنم انرژي شخصي شما ـ متوجه جريان هسته‌اي بود. ايكاش با همين صلابت، به ما مي‌گفتيد كه همپاي درخشندگي‌هاي هسته‌اي، مثلا در ريشه‌كني اعتياد و قاچاق مواد مخدر نيز موفق بوده‌ايد. اين خبر درست كه جمهوري اسلامي ايران، جزو اولين و بيشترين مصرف‌كنندگان مواد مخدر است چقدر نازيباست. در عين حال كه خبر دست‌يابي به دانش هسته‌اي، دلنشين و زيباست. 6. باورم بر اين است كه در نظام ما، مديران ارشد و غيرارشد ما، بجاي نظام تصميم مي‌گيرند و بجاي نظام حرف مي‌زنند و بجاي نظام نيز آسيب مي‌رسانند، اما بجاي نظام آسيب نمي‌بينند. يعني به محض برآمدن آسيب، خود را كنار مي‌كشند و سينه‌ي نظام را جلو مي‌دهند. چرا مديران ژاپني با هر قصور و ناكامي و شكست، دست به خودكشي مي‌زنند؟ چون تاب تحمل نگاه سرزنش‌آلود مردمان خود را ندارند. در كشور ما، مديران خاطي، طلبكاران مردم‌اند. يك نمونه، بله فقط يك نمونه بياوريد كه مديري پر از خطا، طلبكارانه و مدعي از حوزه‌ي كاري‌اش بيرون نرفته باشد. تربيت يك جامعه، در دو بخش توامان مديران و مردم مظهريت پيدا مي‌كند. اما جامعيت اين تربيت، علاوه بر داشتن طرح و برنامه، به اعتمادسازي در ميان مردم راه مي‌برد.شما مطلقا" بر فاجعه بيكاري غلبه نخواهيد كرد مگر جلوي واردات بي‌رويه را بگيريد. واردات را چه كساني سامان مي‌دهند؟ جز مديران شما؟ و با هزار دليل و توجيه محكم و بي‌خلل؟ مثل وزير صنايع سابق شما كه ناگهان تصميم گرفت تعرفه‌ي واردات گوشي‌هاي تلفن همراه را چند برابر كند. به چه بهانه؟ به بهانه‌ي جانبداري از توليد داخلي. نتيجه چه شد؟ به بهانه‌ي جانبداري از توليد داخلي. نتيچه چه شد؟ هيچ! پس از ميلياردها دلار خسارت همه جانبه،‌ طلبکار و مدعی رفت و جایش را به دیگری سپرد بدون اینکه هم سنگ خودکشی که در اسلام حرام است، لااقل کاری بکند. 7. ای کاش، مدیران رادیو و تلویزیون ما این تیزبینی را داشتند که صدا و تصویر ملاقات چند ساعته جنابعالی را با اقتصاددانان منتقد، ضبط و پخش می کردند. شما با پذیرش این منتقدان، در حقیقت مقام و جایگاه خود را بالا بردید. در عین حال، که از مشورت رایگان هفتاد اقتصاددان صاحبنظر نیز بهره بردید. دوست خوب ما، بیایید و این نشست ها را نهادینه کنید و این همه جدایی رنج آور را از میان بردارید. رئیس جمهوری می آید قبلی ها را با هر تجربه ای که دارند، کنار می زند و خود از نو به چینش دوستان خود می پردازد؛ دوستانی که گاه بی تجربه اند و افق های اندیشمندی اشان فقیر است. چرا نباید یک رئیس جمهور،در نظام اسلامی ما از حضور مخالفان صادق خود، در دولت خود بهره ببرد؟  ای کاش، چند وزیر صادق و کاری را از میان وزرای پیشین به کار می گرفتید و این سنت نامبارک برکناری همگان را ریشه کن می کردید.مي‌بينيد وزارت نفت شما چگونه بي‌سرانجام مانده است؟  8. عده‌اي از هنرمندان و نويسندگان منتقد و دوستدار نظام، علاقه‌مندند در يك نشست صادقانه و غيرتشريفاتي، مسائل و مشكلات فرهنگي و هنري جامعه را با جنابعالي در ميان گذراند. همان فرهنگ و هنري كه همه‌ي ما از آن با غرور اسم مي‌بريم و در مجامع گوناگون به جايگاه آن استناد مي‌ورزيم اما در برنامه‌هاي موثر كشور، به حاشيه رانده شده است. پذيرش اين جمع، قطعا بركاتي در پي خواهد داشت. ياعلي. با احترام و ارادت: محمد نوري‌زاد15/7/86




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن