تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804461187




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز ايران روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان سهميه بندي بنزين و مصلحت انديشي ها آورده است: اعتقاد به طرح سهميه بندي بنزين ايجاب مي كند همه مراقبت ها و مواظبت ها براي اجراي موفق آن بعمل آيد و اين طرح با شكست مواجه نشود. زيرا طرح سهميه بندي بنزين يك طرح ملي با اهداف مهم و حياتي و پرخرج است كه موفقيت آن موفقيت كشور و ملت و شكست آن شكست ملت و كشور خواهد بود. با توجه به اين واقعيت اكنون كه بيش از دو ماه از اجراي طرح سهميه بندي بنزين ميگذرد اين سئوال مطرح است كه آيا روند اجرائي اين طرح آنگونه كه بايد و شايد به پيش مي رود يا خير؟ توجه به اين سئوال از اين نظر لازم است كه درصورت وجود اشكال در اجراي طرح هرچه زودتر بايد با آن برخورد شود تا به اجراي موفق طرح كمك گردد. اظهارنظرهاي گوناگون بويژه نقطه نظر كساني كه با اصل طرح موافقند ولي درباره نشيب و فرازهائي كه تاكنون بر سر راه اجراي آن پيش آمده حرف دارند ميتواند مجريان را در پيشبرد صحيح اهداف طرح ياري نمايد بشرط آنكه انتقادها را مخالفت تلقي نكنند و درصدد استفاده از پيشنهادها برآيند. طرح سهميه بندي بنزين با 5 هدف كلان به اجرا در آمد كه عبارتند از : 1 ـ بهبود فرهنگ مصرف سوخت 2 ـ جلوگيري از اتلاف سرمايه هاي ملي 3 ـ ساماندهي ترافيك 4 ـ كاهش آلودگي هوا در شهرهاي بزرگ 5 ـ ساماندهي ناوگان حمل و نقل عمومي با استفاده از هزينه هاي صرفه جوئي شده واقعيت اينست كه در روزها و حتي هفته هاي اول اجراي طرح دورنمائي از تحقق تعدادي از اين اهداف عملا در برابر چشمان همه مردم ترسيم شد و ذهن عموم را به خود منعطف كرد. ترافيك سبك شد مقدار مصرف بنزين پائين آمد آلودگي هوا كاهش يافت و مردم پذيرفتند كه بايد فرهنگ مصرف سوخت را تغيير دهند. اينها موفقيت هاي بزرگي بودند كه اگر ادامه مي يافتند منافع سرشار مادي و معنوي نصيب كشور ميشد. اما متاسفانه ورود عناصري از بخشهاي غيرمرتبط با ستاد اجراي طرح سهميه بندي بنزين به عرصه و اصرار براي اعلام سهميه هاي اضافي گوناگوني با هدف نجات بخشهاي تحت مسئوليت خود از ركود و همينطور عقب نشيني مسئولان بخشهاي ديگر در برابر تبليغات موجب پيدايش آشفتگي در اجراي طرح شد و كار به جائي رسيد كه علاوه بر مجاز بودن مردم به مصرف سهميه شش ماهه خود در فرصت هاي زودتر سهميه هائي از قبيل سفر و مدارس و نمايندگان مجلس و... نيز ابداع گرديد و نتيجه آن شد كه همه دستاوردهاي روزها و هفته هاي اول اجراي طرح از دست رفت و اكنون ترافيك بدتر از زمان قبل از اجراي طرح شده آلودگي هوا به حالت قبل برگشته تلاش براي تغيير فرهنگ مصرف از ياد رفته و مقدار مصرف بقدري بالا رفته كه اگر مسئولان مربوطه آمارهاي مصرف در روزهاي اخير و بويژه ايام تعطيل را ارائه نمايند معلوم خواهد شد كه بيشتر از گذشته است ! به همه اينها اضافه كنيد فسادهاي پديد آمده در زمينه تهيه بنزين را كه از دزدي كارت هاي سوخت گرفته تا اجاره دادن آنها توسط بعضي تاكسي ها و مسافركشي ها و پيدايش شغل هاي كاذب جديدي با انواع و اقسام زدوبندهاي غيرقانوني و غيرشرعي در زمينه فروش بنزين با قيمت هاي بالا كه از نظر اقتصادي و اخلاقي و معنوي خسراني براي كشور است . اين خسران را نبايد ناشي از اصل طرح سهميه بندي بنزين دانست بلكه مربوط است به دخالت عناصر غيرمرتبط به اين طرح در مراحل مختلف اجرائي و تحت تاثير قرار دادن مسئولان اجرائي و در نهايت خارج ساختن طرح از مسير صحيح . اين وضعيت قطعا در هفته ها و ماه هاي آينده كه مناسبت هاي مختلفي از قبيل مهماني هاي ماه مبارك رمضان شروع فعاليت مدارس و دانشگاه ها و فرا رسيدن فصل سرما در پيش است اگر به همين منوال ادامه يابد مشكلات زيادي را به همراه خواهد داشت . درست به همين دليل است كه نگراني ها براي قرباني شدن طرح مهم و ملي سهميه بندي بنزين را بايد جدي گرفت و بايد همتي براي خارج ساختن آن از محاق كنوني كه ناشي از دخالت عوامل غيرمتناسب با اهداف طرح است انديشيد. وجود اشكال در هر طرحي كاملا طبيعي است و نبايد موجب نگراني و تزلزل بانيان و مجريان آن شود. با اينحال بايد با تصميم گيري بموقع براي برطرف ساختن اشكالات پيدا كردن راه حل ها و راهكارهاي قابل اجرا و كم ضرر و اجتناب از اقدامات بي مطالعه براي نجات طرح سهميه بندي بنزين كه اكنون با مشكلاتي مواجه است اقدام نمود. استفاده از تجربيات سهميه بندي سوخت و ارزاق در دوران دفاع مقدس پرهيز از اعلام سهميه هاي خارج از چارچوب طرح اصلي سهميه بندي و بجاي آن عرضه بنزين به قيمت آزاد آنهم با شرايطي كه به اهداف طرح آسيب نرساند از جمله راه هاي عملي پيش رو هستند. البته هر اقدامي بايد با مطالعه دقيق و با رعايت اين اصل كه اجراي طرح سهميه بندي دچار وقفه يا لطمه نشود صورت بگيرد و اين طرح قرباني مصلحت انديشي ها نگردد كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان وقتي افراطي ها نگران مي شوند به قلم مهدي محمدي آورده است:از مدت ها قبل از داغ شدن تنور بحث هاي مربوط به انتخابات مجلس هشتم در ميان گروه هاي سياسي و حتي پيش از آنكه احزاب و گروه ها طراحي و برنامه ريزي خود براي حضور در اين انتخابات را آغاز كنند، يكي از اشتغالات فكري مداوم تحليلگران اصولگرا اين بود كه اصلاح طلبان اين بار با كدام شعار و تابلو وارد صحنه انتخابات خواهند شد و دوباره قرار است چه نغمه اي براي جلب اعتماد از دست رفته مردم ساز شود. اهميت اين پرسش از آنجا ناشي مي شد كه يك واقعيت بزرگ سايه سنگين خود را بر فضاي سياسي كشور گسترده است (و بود) و آن هم اين است كه اصلاح طلبان 4سال است (از 1382تا امروز، يعني از زمان برگزاري دومين دور انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا به بعد) به طور مدام در جلب راي و نظر مردم ناكام مانده و تمامي انتخابات ها را پي درپي باخته اند. اجراي موفق پروژه نوسازي سياسي و خلاص كردن خود از بار سنگين و خردكننده اين شكست هاي مستمر، مسلما كاري است كه اصلاح طلبان بايد براي انجام آن برنامه ريزي كنند، سؤال اما اين بود كه چنين كاري چگونه انجام خواهد شد و اصلاح طلبان آيا هوش و درايتي درخور از خود نشان خواهند داد؟ ديري نپاييد كه اين مشغله فكري پاسخ خود را يافت. از چند ماه قبل علائمي آشكار شده است كه اصلاح طلبان اراده كرده اند دوقطبي «تندروي- اعتدال» را اساس برنامه سياسي- تبليغاتي خود در زمستان آينده قرار دهند و گمانشان هم اين است كه اين طراحي با توجه به فضا و شرايط فعلي كشور موفق خواهد بود. دقيق اگر باشيم مدتي است در صفحات روزنامه ها و افواه برخي آقايان اصلاح طلب داستاني كوك شده تحت عنوان منازعه افراطيون و اعتداليون در انتخابات مجلس هشتم و گرفتن اين نتيجه فوري كه مردم بي گمان در اين ميان جانب اعتدال را فرو نخواهند گذاشت. اصلاح طلبان از همين حالا در تبليغات خود تلاش مي كنند اينگونه وانمود كنند كه انتخابات زمستان آينده به واقع انتخابي است ميان تندروي و اعتدال؛ اصلاح طلبان نمايندگان جريان معتدل هستند كه مشخصه آنها عقلانيت است و تدبير، و اصولگرايان تندروهايي كه هزينه رفتارهاي آنها بر دستاوردهايش مي چربد. هفته قبل وقتي منابع موثق به كيهان خبر دادند اصلاح طلبان مصرع «دريغ است ايران كه ويران شود» را به عنوان شعار انتخاباتي خود برگزيده اند، مهر تاييدي قاطع بر تمامي اين تحليل ها خورد. اگرچه اصلاح طلبان با تمامي قوا انتخاب چنين عبارتي را به عنوان شعار انتخاباتي خود تكذيب كردند و حتي يكي از آنها گفت «كيهان قصد بدنام كردن اصلاح طلبان را دارد» اما براي ما كه با اطمينان مي دانيم چنين پروژه اي طراحي شده بود آشكار است در فحواي دل خود سخت دلگير و ناخشنود بودند كه چرا شعار گرانبهايشان سوخته و بخشي مهم از سناريوي تبليغاتي به خيال خود موثري كه روي آن حساب كرده بودند، بر باد رفته است. با چنين پروژه اي چگونه مي توان روبه رو شد؟ حقيقت اين است كه نيازي نيست خودمان را خيلي به زحمت بيندازيم. اين درست كه مردم، به خصوص طبقات محروم و نابرخوردار، همان ها كه اصلاح طلبان آنها را لشگر قابلمه به دست مي ناميدند و مي گفتند براي رسيدگي به امورات آنها از ملت راي نگرفته اند، هرگز شعار آباداني ، «نجات كشور» و ادعاي اعتدال را از كساني كه تا مرز وطن فروشي پيش رفتند و بعضي از آنها خود را به ثمن بخس به دشمن كينه توز اين كشور فروختند و به آن افتخار هم كردند، نخواهند پذيرفت؛ اما قضيه فراتر از اينهاست و اين روزها روندي آغاز شده كه اصلاح طلبان احساس مي كنند خيلي نبايد در آتش اعتدال بدمند چون خودشان اولين قرباني آن خواهند بود. قصه از اين قرار است كه مدتي است بعضي عاقل ترها در جبهه اصلاحات هشدار مي دهند اصلاح طلبان نبايد در «دام نفي افراطي گري» بيفتند چرا كه چنين موضعي قبل از اصولگرايان به خود آنها ضربه خواهد زد. از ديد اين عده، افراطي گري به معناي تجاوز از حدود، شكستن خط قرمزها و تعرض به مقدسات جانمايه اصلاحات است و اگر قرار باشد به بهانه اعتدال گرايي چنين امكاني از اصلاح طلبان سلب شود در واقع قلب تپنده آنها از كار افتاده است. اولين هشدار را در اين باره فياض زاهد عضو شوراي سردبيري روزنامه اعتماد ملي داد. او در سرمقاله اي در روزنامه شرق نوشت: «مهمترين پاشنه آشيل حذف اصلاح طلبان به دست خويش است. رقيب در حال تحميل فرمول حذف تندروها به اصلاح طلبان است، فرمولي كه با پذيرش آن از جانب سران اصلاحات، عناصر سياسي اصلي اين جريان حذف خواهند شد». مدتي بعد محمدعلي ابطحي رئيس دفتر و معاون سيدمحمد خاتمي هم با صراحتي در همين حد و اندازه نسبت به كنار گذاشته شدن تندروها در جبهه اصلاحات هشدار داد: «اين را قبول ندارم كه همه افراطي ها را به خاطر ماندن خودمان در صحنه قرباني كنيم. اينها به اين دليل افراطي نام گرفتند كه به نسبت جريان ملايم اصلاحات حرف هاي جدي تر زدند و اگر اينگونه افراد نبودند مرز افراطي گري بالاي سر خود آقاي خاتمي مي آمد». بعد از آن كه جناب ابطحي تندروها را «اصلاح طلبان جدي» خواند، مصطفي تاج زاده هم از جانبي ديگر در رسيد و در جمع تعدادي از دانشجويان طرح مسائلي از اين قبيل را كه بعضي اصلاح طلبان افراطي هستند، ناشي از انفعال جريان اصلاحات دانست. خلاصه اين كه چنانكه مي بينيد بعضي اصلاح طلبان تا ديدند بحث مبارزه با افراطي گري دارد جدي مي شود، ناگاه احساس خطر كرده اند و پي درپي هشدار مي دهند، اصلاح طلبان نبايد حرف هايي بزنند كه بيش از ديگران به خودشان برمي خورد. اين ابراز نگراني هاي صريح و بي پروا از اين كه بنا باشد جبهه اصلاحات به واقع از تندروها پالايش بشود، بهترين علامت است از اين كه بدانيم گويي اساساً زمان بر اصلاح طلبان نگذشته و آنها دقيقا همانهايي هستند كه بودند و دوباره اگر مجدداً مجال نشستن بر سرير قدرت را بيابند از آنها جز افراط و تندروي- همان كه امروز در دفاع از آن چنين گستاخانه سينه چاك مي كنند- نخواهيم ديد. رذائل اخلاقي و اجتماعي چون عدم تعادل و تندروي صفاتي است كه هر انسان عاقلي طبعا بايد بي درنگ از خود سلب كند، اما به كساني كه به رذيلت افتخار مي كنند و آن را مرتبه اعلاي تكامل سياسي خود مي دانند چگونه بايد نگريست و چه معامله اي با آنها بايد كرد؟ اشكال كجاست، در عقل آقايان است يا اخلاق آنها؟ هركدام كه باشد نتيجه روشن است. رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان دانش وقدرت به قلم صالح اسكندري آورده است: الگوبندى سهم دانش در قدرت به تعبير مقام معظم رهبرى اقتضاى “ طبيعت جريان زندگى بشر است . معظم‌له در ديدار اخير خود با صدها تن ازنخبگان علمى كشور خاطرنشان كردند :‌اگر كشورى خواهان عزت ،‌اقتدار ، استقلال، هويت، امنيت و رفاه است بايدداراى توانايى علمى باشد. پرواضح است كه دانش از ديرباز يكى از منابع اصلى توليد قدرت بوده وامپراتورى‌هاى بزرگ درپرتو دانش اتباع خود پابرجا ماندند و بردشمنانشان فائق آمدند ، اما ميشل فوكو در نگاه مدرن مدعى است كه دانش محصول قدرت است و اراده قدرت مى‌تواند درحركت، شتاب وسمت وسوى دانش موثر باشد . در واقع درك رابطه بين قدرت و دانش مسبوق به پذيرش تاثيرات متقابل اين دوفاكتور طبيعى بر يكديگر است. دانش،‌قدرت مى‌آورد وقدرت مى‌تواند دانش توليد كند . دركشور ما عموما در بررسى عناصر درونى عقب‌ماندگى تاريخى كشور به حاكميت استبدادو سلاطين دست نشانده زبون ازدوره قاجار تاپيروزى انقلاب اسلامى اشاره مى‌شود . حركت‌هاى مقطعى همچون تلاش واقدام اميركبيربراى تاسيس دارالفنون تنها استثنائات وكورسويه‌هايى از اهتمام قدرت به امر دانش است. باپيروزى انقلاب اسلامى مسير حركتى قدرت به يكباره عوض مى‌شود . اگر چه دانش موضوعيت يافته اما فقدان درك مناسبى از روابط متعامل دانش و قدرت نقشه علمى كشور را با اعوجاجات فرهنگى و اجتماعى روبرو كرده است. نسبت عجيب 70 به 30 دانشجويان دختر وپسر كه تبعات اجتماعى ناخوشايندى راطى دهه آينده به همراه خواهد داشت،‌آشفتگى جايگاه ومواضع علوم دقيقه وهويتي،‌حجيم شدن بى‌مورد علوم ارزان قيمت كه بايك تخته سياه وچندصندلى قابل تدريس و تحصيل هستند، انفكاك وانفصال بدنه اجتماعى و اقتصادى كشور از دانشگاه و ... جملگى دغدغه‌هايى هستند كه باعث شده مقام معظم رهبرى ضمن تاكيد برنهضت علمى در كشور برنقش شوراى عالى انقلاب فرهنگى به عنوان اتاق فرماندهى نقشه جامع علمى كشور تاكيد كنند. ايشان دراين ديدار با تاكيد برلزوم پيگيرى جدى نقشه جامع علمى كشور از جانب شوراى عالى انقلاب فرهنگى افزودند: در اين نقشه جامع علمى بايد جايگاه علوم گوناگون، تعداد دانشجويان مورد نياز وجنسيت آنان و وضعيت مناطق مختلف كشور از لحاظ علمى مشخص شود . دولت با توسل به سازوكارهاى مختلف از قبيل مجوزهاى قانونى ، حمايت‌هاى مالى و ... مى‌تواند به دانش جهت دهد وبرشتاب آن بيفزايد، البته اگر رابطه بين قدرت و دانش درست درك شود . اما از آنجا كه قدرت در جامعه اسلامى ايران يك قدرت دينى وبه تعبيرى عين ديانت است مى‌تواند دانش را درمسير صواب وفطرت بشرى رهنمون سازد وبرخلاف كشورهاى غربى قدرت علمى رابراى خدمت به بشريت وتعالى انسانى به كار گيرد. دانش هسته‌اى جوانان ايرانى اگر چه مايه عزت ، اقتدار و استقلال جمهورى اسلامى است اما نه تنها خطرى براى ديگرجوامع محسوب نمى‌شود بلكه ايران حاضر است دستاوردهاى صلح‌آميز خود را با ساير كشورها به اشتراك بگذارد و آنها را نيز در دانش خود سهيم كند واين درست برخلاف رفتار انحصارى غرب در موضوع دانش هسته‌اى است . به هر حال نبايد فراموش كرد كه دانش قدرت مى‌آورد و قدرت قادر است آن گونه كه بايد دانش توليد كند . اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان جنگ سردي با جبهه‌هاي متعدد آورده است:روابط ميان واشنگتن و پكن نمادي از همزيستي و همكاري در عين بي‌اعتمادي است. در هم تنيدگي اقتصاد دو كشور در همان حال كه باعث شده تا طرفين درصدد كنترل بحران‌ها برآيند و مانع گسترش و تاثيرگذاري اختلا‌فات سياسي به حوزه تعاملا‌ت اقتصادي باشند، همزمان رقابت جدي و شديدي را بر سر كسب منابع اوليه و حصول اطمينان از نفوذ و حضوري پررنگ در مناطق استراتژيك، دامن زده است. چيني‌ها در اين ميان گذشته از رقابت‌هاي معمول نگران محيط پيراموني خود هم هستند. همراستايي ژاپني‌ها با آمريكا (كه نماد آن در اعزام نيرو به عراق عيان شد) در كنار همراهي كره جنوبي از يكسو و عدم اطمينان به رفتارهاي كره شمالي و رقابت‌هاي ديرين با روسيه از سوي ديگر باعث شده تا پكن براي تداوم تاثيرگذاري خود در عرصه بين‌الملل و فراهم آوردن بستري براي رشد اقتصادي حيرتآورش، ناگزير از افزايش توان دفاعي باشد. قدرت گرفتن چيني‌ها كه اكنون گذشته از در اختيار داشتن بازارهاي اقتصادي به عنوان ابرقدرتي هسته‌اي شانه به شانه آمريكا حركت مي‌كنند، كابوس رقابت‌هاي دوران جنگ سرد را بار ديگر به عرصه تعاملا‌ت جهاني بازگردانده است. در چنين بستري رويكرد مستقل و چالش‌‌گر چيني‌ها بر سر منافع اقتصادي و سياسي از يكسو و خيزش دوباره روسيه كه با پشت سر گذاشتن بحران‌هاي متعدد خواهان سهمي از تعاملا‌ت جهاني است، مي‌تواند نشان‌دهنده آغاز دوراني باشد كه در آن بازي قدرت و منفعت نه با دو بازيگر معمول كه با چند فعال آغاز شده و ادامه يابد. در يك سوي اين ميدان از هم‌اكنون مي‌توان چين و روسيه را متصور بود و در سوي ديگر آمريكا و متحدانش در اتحاديه اروپا را. در اين ميان حضور بازيگران مستقل ديگري چون فرانسه، هندوستان و يا كشورهاي مسلمان (به عنوان مجموعه‌اي داراي برآيند قدرت قابل‌توجه، به‌ويژه در عرصه كنترل بازارهاي حياتي انرژي) مي‌تواند معادله را بازهم پيچيده‌تر كند. سخنان مقامات چيني هم مبني بر اينكه <آمريكا به جنگ سرد دامن مي‌زند> بيش از آنكه هشداري باشد نسبت به حادثه‌اي پيش‌رو، بياني است از واقعيتي در حال تكوين؛ جنگ سردي با جبهه‌هاي متعدد. حزب‌الله روزنامه حزب‌الله در سرمقاله امروز خود با عنوان ورشكسته سياسي آورده است: عقب نشيني نظاميان انگليسي ،روزي به يادماندني را براي مردم بصره رقم زد. مردم بصره كه چهار سال و نيم حضور اشغالگران انگليسي را در موطنشان به سختي هر چه تمام تر تحمل كرده بوند، با خروج اشغالگران به جشن و پايكوبي پرداختند. شمار سربازان بريتانيا كه از عراق خارج ميشوند چندان بالا نيست اما معناي نمادين اين اقدام بسيار مهم است. عقب نشيني نظاميان انگليسي از بصره به چند دليل از اهميت فراوان برخوردار است. نخست آنكه عقب نشيني دولت انگليس از بصره به نوعي تأييدي بود بر موفقيت نقشه راه دولت نوري مالكي. بي شك برخي از بازيگران محيط داخلي و خارجي عراق راغب بودند كه اوضاع امنيتي اين كشور به هيچ وجه بهبود نيابد و حتي زمينه ها را براي تشديد بحران امنيتي در اين كشور مهيا مي كردند. در داخل بعثي ها، تكفيري ها و نيروهاي القاعده مستقيم و غير مستقيم عمليات هاي تروريستي را سازمان دهي و اجرا مي كردند و هر كدام از اين گروه ها اهداف خاص خود را از اين حملات دنبال مي كردند. ايالات متحده هم از ديگر بازيگراني بود كه به هيچ وجه بهبود وضعيت امنيتي را در عراق به سود خود نمي دانست. آمريكا كه براي تضمين جريان نفت مي خواهد حضور مستقيم خود را در منطقه حفظ كند، براي بيشتر ماندن در عراق، نيازمند بهانه اي مطلوب مي باشد و امن شدن فضاي عراق اين بهانه را از كاخ سفيد مي گيرد. از سوي ديگر هم دولت شيعه نوري مالكي چندان مطلوب واشنگتن تلقي نمي شود. ايالات متحده ترجيح مي دهد دولت عراق را سياستمداران سكولار اين كشور كه به آمريكا گرايش دارند، نظير اياد علاوي در دست داشته باشند لذا سعي داشت زمينه را براي كودتايي نرم عليه دولت دموكراتيك مالكي فراهم كند. عربستان هم كه از كشورهاي بانفوذ در عراق مي باشد با دولت مالكي به شدت مخالف بود و به همين دليل تروريست ها را عليه دولت منتخب عراق تجهيز مي كرد.سابقا هر روز 55 جسد مجهول الهويه در عراق كشف مى شد كه اكنون اين رقم به روزي 18جسد كاهش يافته است. علاوه بر اين ماشين هاي حاوي مواد منفجره وعمليات انتحاري به شدت كاهش پيدا كرده است. از سوى ديگر روندهاي سياسي عراق در حال شتاب گرفتن است و حتي گروه هاي اپوزوسيون دولت، در انديشه پيوستن به روند سياسي عراق هستند. به اين موارد عقب نشيني انگليس از بصره را هم بايد افزود. تمامي اين قرينه ها نشان مي دهد كه طرح امنيتي دولت مالكي موفق بوده است و اين شكست بزرگي براي مخالفان اين دولت نظير بعثي ها، ايالات متحده، عربستان و... محسوب مي شود. از سوي ديگر هم عقب نشيني نظاميان انگليسي از عراق را مي توان نشانه تشديد فشارهاي افكار عمومي و نهادهاي مدني انگليس بر دولت براون دانست. معلول ديگر عقب نشيني اشغالگران انگليس از بصره، تشديد فشارها بر هيئت حاكمه ايالات متحده است. اين عقب نشيني كه با انتقاد و نگراني مقامات آمريكايي مواجه شده يقينا فشار بر دولت اشغالگر آمريكا را بيش از پيش افزايش مي دهد و موقعيت بحراني آمريكا در اين كشور را بيش از پيش تشديد خواهد كرد. در شرايط كنوني همگان موافق هستند كه ورود به عراق از آغاز نادرست بوده، اما دغدغه كنوني آنها اين است كه چگونه خروج نيروهاي خود را به درستي سازماندهي كنند. واقعيت اين است كه هم آمريكا و هم بريتانيا اين موضوع را دريافته اند و از وضعيت حال حاضر عراق به ستوه آمدهاند و مصمم هستند كه خود را از اين باتلاق خلاص كنند اما براي بيرون كشيدن نيروهاي خود راههاي متفاوتي در پيش گرفتهاند. انگليس عملا به نوعي عقب نشيني آبرومندانه دست زده است و خروج نيروهاي بريتانيا از بصره را بايد آغازي بر خروج كامل اشغالگران انگليسي از خاك عراق دانست. ايالات متحده هم كه به يك ورشكسته سياسي بدل شده است، همچنان بر اين باور است كه با فشار نظامي و تفوق فني ميتواند جنگ را به مرحله پاياني برساند. به نظر مي رسد راهكاري كه سران كاخ سفيد براي خروج از بحران عراق انديشيده اند، چندان واقع بينانه نباشد زيرا اين كشور طي اين مدت طولاني و با صرف هزينه?هاي بسيار نتوانسته است به اين هدف نائل شود. سياستگزاران كاخ سفيد بايد براي خروج از بحران عراق به دنبال راهكار ديگري باشند چرا كه اين تاكتيك نه تنها آمريكا را نجات نخواهد داد كه اين كشور را بيش از پيش در باتلاق عراق فرو خواهد برد. مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز در با عنوان «مقصري برگزين تا خود بتواني بگريزي!» به قلم دكتر امير مدني آورده است: با بروز اولين چالش‌هاي اشغال دردسرزاي عراق، بخش هاي مختلف دولت بوش و نهادهاي تصميم گيري آمريكا يكديگر را مسئول ناكاميها مي دانستند به اين ترتيب در آنچه كه به بازي تقصيرات مشهور شد ارگان هاي تصميم گيري همچون سيا، شوراي امنيت ملي، وزارت هاي دفاع و خارجه، دفتر ديك چني و... يكديگر را متقابلاً متهم مي كردند. با ادامه مشكلات و زمين گير شن ماشين جنگي آمريكا در باتلاق عراق و آغاز بحران فكري و عملي همه جانبه نو محافظه كاران و عدمتوانايي اشغالگران در ايجاد امنيت مرحله اي جديد آغاز شد. در اين مرحله بوش و مقامات و ارگان هاي ديگر براي توجيه نيازهاي رو به تزايد هزينه اشغال و ناتواني خود در ايجاد امنيت و مخفي داشت تلفات و جست و جوي راهي براي خروج از باتلاق به متهم و مقصركردن ديگران پرداختند تا بتوانند خود از مهلكه بگريزند اين مرحله به مقصرجويي از بهر گريز مشهور شد. در واقع دولت آمريكا به جاي پذيرفتن ناممكن بودن ادامه سياست جنگ هاي كشور گشايانه انصراف از استفاده از زور و تهديد در روابط بين الملل و تلاش براي يافتن راه حلي براي تأمين امنيت در عراق در همكاري با دولت برگزيده ملت عراق و سعي براي ارتقاي سطح مذاكرات با قدرت تاريخي و رو به رشد منطقه براي نابودكردن تروريزم القاعده همچنان به تهديد و مقصرسازي ديگران ادامه مي دهد تا بتواند با سرپوش گذاشتن بر سلسله ناكاميها به گونه‌اي با اكثريت دموكرات كنگره و سناي آمريكا كه خواستار سياستي تازه در عراق هستند به تقابل ادامه دهد. بوش و دولت وي بي شك مي‌دانند تقاضا براي ارتقاي سطح مذاكرات با ايران و احترام به دولت برگزيده با رأي اكثر مردم عراق در راستاي تأمين امنيت منطقه و عراق در چشم انداز پايان اشغال نظامي تنها راه حل قادر به پايان بخشيدن به فعاليت هاي دهشت افكنان القاعده است كه در يك دلتاي عظيم به شكار نيرو مي پردازد تا به جنگ رنگ سياسي بدهد. سياست ديگري را مقصر كن تا بتواني از مهلكه بگريزي نه يك راه حل كه در واقع گريز از مسئوليت و توجيه ناكامي هايي است كه بي امنيتي و خشونت جنگ و تروريزم در صدر آنها است. امنيتي كه مطابق اصل چهار كنوانسيون ژنو و ديگر ميثاق‌هاي بين المللي به عهده نيروهاي اشغالگر است.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن