واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - نزهت بادی خدا را شکر فعلا اوضاعمان بد نیست و فیلمهایی که برای دیدنشان انتظار کشیده بودیم ناامیدمان نکردند. خدا کند فیلم حاتمیکیا و کیمیایی هم خوب باشد تا لذتمان از جشنواره امسال تکمیل شود، اما بیشتر از هر چیزی برای دیدن فیلم فرهادی تب و تاب دارم، از یک طرف دلم می خواهد خیلی بهتر از «درباره الی» باشد و از یک طرف دلم نمیآید فیلمی را بیشتر از آن دوست داشته باشم. امروز هم برای نوشتن یک فیلم خوب داریم، آن هم فیلم خوبی که می توان آن را دوست داشت و لذت تماشایش را با دیگران تقسیم کرد. به نظرم هیچ لذتی بالاتر از خاطره یک فیلم خوب نیست و فیلمسازان باید آدمهای خوشبختی باشند که میتوانند به خاطرات خوب دیگران گره بخورند. فیلم خوبی که از آن حرف میزنیم «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی است که در طول دیدن آن با اینکه مطمئن بودم فیلم خوبی است، اما مدام می ترسیدم نتوانم آن را دوست داشته باشم. دلیلش این بود که پیش از این در فیلمهای میرکریمی نوعی وقار و متانت حاکم بود و یک جور نزاکت و آدابدانی را در خود داشت که با وجود اینکه حسن آثارش به حساب میآمد، اما نمیگذاشت زیاد به فیلمهایش نزدیک شویم. یعنی آن قدر فیلمهایش محترم و باشخصیت بودند که باید با فاصله با آن روبرو میشدیم و همین فاصله اجازه نمیداد آنچنان که دلمان می خواست فیلم را دوست داشته باشیم. فیلم «یه حبه قند» همه این تشخص، احترام و نزاکت را دارد به علاوه صمیمیت! همان عنصر مهمی که تابحال جایش در آثار میرکریمی خالی بود. انگار میر کریمی در این فیلم با ما خودمانیتر شده و ما را بیشتر محرم و دوست فیلمهایش میداند. حتی این راحتی و صمیمیت را میتوان در نوع میزانسنها و فیلمبرداری هم دید. دیگر دوربین از اینکه جلوی چشم ما به سراغ شخصیتها برود خجالت نمیکشد و بدون هیچ ترس و نگرانی میان شخصیتها می چرخد و از این اتاق به آن اتاق به دنبالشان میرود و به لحظههای زندگیشان سرک میکشد. این رهایی و سبکی جاری در فیلم برای آن است که دیگر حضور ما برای میرکریمی که به دنبال رسیدن به حس زندگی است، مزاحمتی ایجاد نمیکند و او به بودن ما در دل فیلمهایش عادت کرده است و با آسودگی اجازه میدهد هر چیزی را که دوست داریم در دنیای فیلمش ببینیم، از پچپچ کردنها و چشم و ابرو آمدنها تا گریهها و خندههای پنهانی و جمعی. «یه حبه قند» فیلم مهمی برای ما و میرکریمی است، چون آن حس غریبگی و دوری میانمان را از بین میبرد و اجازه میدهد مایی که تابحال از روی احترام پشت در خانه میایستادیم و با احتیاط به درون آن مینگریستیم، مثل یکی از اعضای آن وارد خانه شویم و احساس کنیم خانه خودمان است. فقط باید به آقای میرکریمی بگوییم حالا که ما را در سفره فیلمتان نمکگیر کردید، دلمان میخواهد این رفاقت و صمیمیت باز هم در فیلمهای بعدیتان ادامه پیدا کند وگرنه بدجوری دلمان میشکند.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]