تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر که بر خدا توکل کند دشواریها برایش آسان شده و اسباب برایش فراهم گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848168239




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اردیبهشت زیبا


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: تکه‌ای از رمان به تیر غیب گرفتار آمده‌ی "خانه‌ی ابر و باد" (1370)

باید فراموش کند. پنهان کند. همه‌ی بایدها این را می‌گویند. همه‌ی فرمان‌ها می‌گویند که باید فراموش کند. باید همه چیز را فراموش کند، جز باید‌ها را. باید ساکت بماند. آن کنج، در پناه ستون بدقواره ساکت و بی‌حرکت مانده است. کلاس آمادگی حزبی. بوی پایی که به خورد موکت پرزدار قهوه‌ای سوخته رفته، حالش را به هم می‌زند. صدای تیز معلم -- ضرطه‌ی بی‌محل، بی‌امان، پایان ناپذیر. پرده‌ی گوشش خراشیده می‌شود. باید همه‌ی نیرویش را در سکون و سکوت صرف آن کند که معنا و مفهوم کلمه‌ها را نفهمد -- نشانه‌ای که می‌شنوید ... معنایش ... در دل آرزو می‌کند کلاس به هم بخورد. سراسیمه از جا بپرد. شتابان به مهد کودک برود. پروین را از بغل مربی وحشت‌زده بگیرد و به خانه ببرد. طنین تک مضراب بی‌رمق در گوش‌هایش می‌پیچد. لب‌هایش از هم باز نمی‌شوند. کلاس آمادگی حزبی -- مکتب‌خانه. حاجیه خانم گاه به صحرای کربلا گریزی می‌زند و حرف حاج آقایش را پیش می‌کشد. سرخ و سفید و پیه و دنبه‌دار.

سرخ و سفید و پیه و دنبه‌دار. شاید بس که حیاط خانه‌ی حاج آقا علا درندشت و دلباز بود، آسد صالح میلی به رفتن در خودش نمی‌دید. هنوز قوسی از خورشید از پس بام بلند خانه پیدا بود. از دالان هم صدای اهن و اهون، یا بسم‌ الله، یا یا الله روضه‌خوان تازه‌واردی شنیده نمی‌شد. دلش به شک افتاده بود. روضه‌ی شیخ یحیا چهارم ماه بوده یا سوم ماه؟ روضه‌ی قاسم نوداماد تازه تمام شده بود. ناله و هق هق زن‌ها فروکش کرده بود. یک دم دیگر از میان موج همهمه و پچپچه، رگه‌های زیر و تیز خنده به هوا می‌رفت. روضه‌خوان خبره آن است که پیش از فرو نشستن شیون و زاری، تند و ناگهانی مجلس را ترک کند. این‌طوری هم شاهد تغییر حالت مستمعین نمی‌شد، هم خیال می‌کردند چند منبر دیگر پیش رو دارد. آسد صالح غافل نبود. این را هم می‌دانست که بیشتر طالب صدای خوشش – یادگار جوانی‌اش – هستند. گمان نمی‌کرد مهارتی خارق‌العاده در آب چشم گرفتن داشته باشد. پا به سن گذاشته، هنوز خوشرو و خوشپوش و بذله‌گو و نظرباز بود. سرخ و سفید و پیه و دنبه‌دار. می‌توانست هم زن‌ها را به زاری وادارد، هم با لطیفه‌ها و متلک‌هایش به هرهر و کرکر بیندازدشان. بی‌خود نبود سالی ماهی یک بار هم گذارش به مجالس روضه‌خوانی مردانه نمی‌افتاد. صندلی لهستانی به غژغژ افتاده بود. استکان چای میان انگشت‌های کوتاه و سفید سرد شده بود. آخرین حبه‌ی قندی که از قندان نقره‌ی کنار پایش برداشته بود، در دهانش آب شده بود. با این‌همه انگار خیال بلند شدن نداشت. پس شاخ و برگ درخت‌های کوتاه و کج و کوله‌ی باغچه‌ی توت آن دخترک، آن که چادرنماز سفیدش از سرش سر خورده و روی شانه‌‌های گردش افتاده؛ بوی خوش خاک آب‌خورده‌ی باغچه‌ها؛ عطر سنگین و درهم یاس و شمعدانی؛ بوی تند و گس تنباکو – آسد صالح سست و کرخت شده بود. دو زن عقدی، چند زن صیغه‌ای، پسر داماد شده. اما هنوز دیر نشده است. اگر آرزویی را به گور ببری، کجا می‌توانی امید رستگاری داشته باشی؟ جز یک آرزو، به همه‌ی خواسته‌هایش رسیده بود. بس که قانع بود. خوشدل بود. راضی به رضای خدا بود. مومن و شکیبا بود. زنانش از گشاده ‌دستی و خوشخویی و خوشزبانی‌اش خشنود بودند. هوویی چهارده ساله مایه‌ی تفریح و تفنن می‌شد. آتش نفس را می‌خواباند. راه را برای مشغله‌ی معنوی باز می‌کرد. آن‌وقت می‌توانست با دل راحت توشه برای آخرت بیندوزد. پروردگارا تو رحیمی. تو رحیمی و کریمی. تو ... خنده‌ی بلند و ناگهانی زن‌ها آسد صالح را از گرداب غور و غوص در عظمت باری‌تعالی بیرون کشید. عرعر استغاثه‌آمیز مرکبش که افسارش را در دالان به دستگیره‌ی در بسته بود، بلند شده بود. چاره‌ی پای لنگ، چارپایی کم‌خرج. تکانی به خود داد. عمامه‌اش را جا به جا کرد. به پاهای چاق و کوتاه پنهان زیر قبای پاکیزه حرکتی داد. با نگاه خندان چشم‌های سبز دنبال نعلین‌های شامی خردلی‌اش گشت. پوست سفید، گونه‌های سرخ.

صدای گوش‌آزار از لابلای دندان‌های فاصله‌دار سوت‌زنان بیرون می‌زند. خانم سوتکی اینجاست؟ پوزه‌ی دستیار جوان تکان می‌خورد. خوابیده و بیمار است. رنگش گچ دیوار است. دستیار دانشجوی شیمی است. می‌تواند تیزاب سلطانی درست کند. باید ماده‌ای درست کرد، در آزمایشگاه -- ماده‌ای که بتواند بیضه را حفظ کند. شکست ‌ناپذیر. روزهای زندگی مرد شش میلیون دلاری می‌پرید. قریب افشار نخودی می‌خندید -- پایش را روی پایش می‌انداخت. صورت آیرون ساید گوشتالو بود؛ خنده‌اش کمرنگ. آیرن ساید فریب نمی‌خورد. شاگردان آهسته می‌خوانند. دست به دست می‌گردانند. بلند می‌خندند. حفاظ عایق است. عمه گوهر می‌گفت یک ریگ بینداز گوشه‌ی لبت. همه موقرانه یادداشت برمی‌دارند. مکتب‌خانه بوی نم می‌دهد. بوی نا می‌دهد. بوی ... ملا باجی لقوه گرفته است. خودنویس پارکر خانم مدیر غژغژ می‌کند. بی‌وقفه از بیانات مطنطن نت برمی‌دارد. عامل نفوذی شکیل و خوش‌تراش است، فقط در پرسش و پاسخ هم غژغژ راه می‌اندازد. منشی سابق مدیرکل سابق خودش با دست خودش روی سر خودش آب توبه ریخته است. نگاهش دریده است. چشم‌هایش گاوی است. محال است بتواند دهان باز کند. مکتب‌خانه بوی گند پا می‌دهد. بوی بابا ناسی را می‌دهد.
:b (47)::b (47)::b (47)::b (47)::b (47)::b (47)::b (47)::b (47)::b (47)::b (47):





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن