واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تلويزيون - جليل اوحدي: دوست پدرم تعريف ميكرد كه حدود 50 سال پيش به فرانسه سفر كرده بود. آن زمان فيلمي جنايي و مهيج در سينماهاي پاريس پخش ميشد كه پرفروش بود و ايشان هم براي تماشاي فيلم به سينما ميروند. بعد از اينكه كنترلچي شماره صندلي مربوطه را به او نشان ميدهد صبر ميكند تا طبق روال انعام خود را دريافت كند. ولي او كه چنين عادتي نداشته از پرداخت وجه خودداري ميكند. كنترلچي هم آهسته در گوش ايشان ميگويد: «قاتل رئيس پليس است!» و ميرود. اين دوست پدرم تعريف ميكرد كه فيلم برايش بيمزه و خالي از هيجان شده بود. دلم ميخواهد بدانم او حالا راجع به فيلمهاي خارجي كه از شبكههاي مختلف تلويزيون ما پخش ميشود چه اظهارنظري ميكند. از اولين كلماتي كه از دهان بازيگران خارج ميشود و با تشخيص صداي آشناي دوبلورها ميفهميم چه كسي قاتل است، چه كسي قاتل را دستگير ميكند، چه كسي پليس را كمك ميكند و آيا قاتل رئيس پليس است؟ چون تعداد گروههاي دوبله بسيار اندك است و در هر گروهي هميشه يك نفر به جاي هنرپيشه اول حرف ميزند. هميشه يك نفر به جاي همه قاتلها، سارقها، يا مجرمها حرف ميزند. دوبلور همه كشيشها و قاضيها يك نفر است. رئيس زندان هميشه همان است كه بوده. صداي همه پزشكها هميشه همان يك نفر است. صداي پرستار هميشه همان پرستار است، و صداي زن فضول همسايه كه فقط يك صحنه يا دو صحنه حضور دارد و مورد بازجويي كارآگاه واقع ميشود همان صداي هميشگي زن همسايه است.به راحتي ميتوان فهميد كدام فيلم كمدي است چون براي همه كمدينها همان يك نفر با صداي تغيير داده خود حرف ميزند. حتي با تشخيص صداي دوبلورها ميتوانيم به قسمتهاي حذف شده فيلم پي ببريم و بفهميم در آخر كدام مرد و كدام زن با يكديگر ازدواج ميكنند، هر چند چيزي در اين رابطه نشان داده نشده باشد. واقعاً غير از اين چند نفر كه در حال حاضر همه فيلمهاي تلويزيوني را دوبله ميكنند هيچ خوش صداي ديگري نداريم؟! مشكل مشابه در مورد آگهيهاي بازرگاني شنيده ميشود. همان آقاي خوش صدايي كه ما را به سپردهگذاري در اين بانك دعوت ميكند بلافاصله ما را ترغيب ميكند كه در بانك ديگري سپرده بگذاريم و بلافاصله تصميمش عوض ميشود و مزاياي مؤسسه پسانداز و قرضالحسنهاي را به اطلاع سپردهگذاران ميرساند. مرحوم منوچهر نوذري تعريف ميكرد كه يكبار از او براي دوبله صداي يك شخصيت ژاپني كه در آمريكا زندگي ميكرد و در يك فيلم نقش نسبتاً مهمي داشت دعوت كردند، وي پاسخ داده بود كه وقت ندارد و براي انجام اين امر يك ماه وقت لازم دارد. سرپرست گويندگان ابتدا مخالفت كرده بود ولي بالاخره متقاعد شده بود هيچكس مناسبتر از نوذري نيست و به ايشان فرصت يك ماهه داده بود. نوذري با كاردار سفارت ژاپن در تهران كه قدري فارسي بلد بود طرح دوستي ريخته بود و هر شب او را به رستوران، منزل خودش، مكانهاي ديدني و پررفتوآمد دعوت كرده بود و رقمي در حدود دستمزدش خرج اين كاردار كرده بود و در خفا نحوه حرف زدن و به كار بردن كلمات او را تمرين كرده بود تا زماني كه احساس كرد اكنون براي دوبله آماده است و سپس در استوديو حاضر شده و به جاي ژاپني حرف زده بود. سرپرست گويندگان از انتخاب اين شخصيت براي دوبلاژ واقعاً راضي بود.اي كاش همانطور كه راديو و تلويزيون شبانهروز مردم را نصيحت ميكنند كه مسئوليتپذير باشند، در مقابل وظايف محوله نوآوري، خلاقيت، و اهتمام داشته باشند، كارآفرين باشند، ايجاد اشتغال نمايند و.... خودشان نيز با استخدام افراد بيشتر براي ا مر دوبله و صداگذاري هم به برنامهها تنوع ميدادند و هم ايجاد اشتغال ميكردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]