واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تلويزيون - آذر مهاجر: سبك مجريگري و اجرا بويژه با استفاده از سيستمهاي ديجيتال در تلويزيون ، نسبت به سابق دچار تغيير و تحول شده است. مجري به عنوان كسي كه سلام و عليكي با بينندگان ميكند، شعري ميخواند، گپي ميزند و بخش بعدي برنامه را معرفي ميكند، متعلق به دوراني است كه هنوز سيستمها و بخش فني تلويزيون، ديجيتال نبود و لازم بود كسي بيايد و سر مردم را گرم كند تا بخش بعدي برنامه آماده شود. شايد اين تعريف از كاركرد مجري در برنامههاي تلويزيوني كمي اغراق آميز باشد اما حالا علاوه بر رشد فناوري تلويزيون، مخاطبان اين رسانه هم خيلي تغيير كرده اند و نيازهاي جديدتري دارند كه بايد به آنها توجه شود و البته به چيزهايي هم ديگر نياز ندارند كه بايد به آنها هم توجه شود. مخاطب گريزپاي عصر تكنولوژي در دنيايي كه سرعت در ارائه اطلاعات و برقراري ارتباط براي او حرف اول را ميزند چه نيازي دارد به نشستن پاي حرف يك مجري كه همه حضورش در دست و پا زدن براي جذاب بودن و ديدهشدن خلاصه ميشود؟ به نظر ميرسد ديگر دوره اجرا در تلويزيون به سر رسيده و اين رسانه هيچ احتياجي به مجري نداشته باشد، مگر در مواردي خاص، آن هم در انواع برنامههايي كه مجري- كارشناس يا مجري- بازيگر در آنها حضور داشته باشد. مجري- بازيگرها فضاي شاد و مفرح را كه نياز اصلي مخاطب تلويزيون است، برايشان فراهم ميكنند و ميتوانند بر اساس متون دقيق نمايشي مفاهيم و پيامهاي مد نظر شهر شبكهاي را به بهترين و تاثيرگذارترين شكل به مخاطبان خود ارائه كنند. مجري كارشناسها هم در انواع برنامههاي خبري، تحليلي و انتقادي نقش موثر ايفا ميكنند و به عنوان نمايندگان مردم در رسانه، وظيفه طرح حرف ها و خواستههايشان را برعهده ميگيرند. مجري- بازيگر يا مجري- كارشناس كسي است كه بتواند نقشي در پيشبرد يك برنامه و ارائه اطلاعات و پيام ايفا كند. در جامعه اي كه حداقل سواد عمومي به مقطع كارشناسي ميرسد، يك مجري تلويزيوني تا زماني كه نتواند به عنوان يك مجري- كارشناس خبره، عمل كند، حرفي براي گفتن نخواهد داشت و در نزد مخاطب اقبالي به دست نخواهد آورد. چه بسا كه همه ارزشهاي يك برنامه را نيز به دليل حضور بي منطقش زير سؤال ببرد و موجب فرار مخاطب از كل برنامه شود. يك مجري- بازيگر هم كسي است كه روي لبه باريك فاصله بين اجرا و بازيگري راه ميرود و قرار است خودش را بازي كند و در عين حال باور پذير باشد و ميل به همذات پنداري را در مخاطب ايجاد كند. اين نوع اجرا تا افتادن به ورطه بازيهايي تصنعي فاصله چنداني ندارد. نمونه چنين اجراهايي را در شبكه هاي سيما زياد ديدهايم. 2يا گاهي چند مجري كنار هم در فضاي آزاد يا در استوديو مينشينند و گپ مي زنند. تنها چيزي كه باعث ميشود مخاطب به اين برنامهها توجه كند بده بستانهاي مجريان است و كافي است حتي يكي از مجريها در اين بده بستانها هوشمندي لازم را از خود نشان ندهد تا همه زحمت همكارانش را در توليد آن برنامه بر باد دهد. معمولا چنين اجراهايي با وجود اينكه به خاطر حضور چند نفر و گاه دعوت از يك مهمان كمي از حال و هواي اجراهاي كسل كننده و اجراهاي قديمي جلوتر مي روند اما در طراحي گفتوگوها، دكور، نور و ابزار صحنه تفاوت چنداني با آن اجراها ندارند. معمولا اجراهاي موفق زيادي را نميشناسيم كه محصول يك حركت جمعي و تعامل فكري باشند. تلويزيون ما مجرياني دارد كه به واسطه تواناييهاي شخصي يا نوع برنامهاي كه ارائه ميكنند مورد توجه مردم قرار ميگيرند. در تلويزيون ما شايد معدود مجري هاي موفقي را سراغ داشته باشيم اما كمتر پيش ميآيد شاهد اجراهايي موفق باشيم كه حاصل شناخت دقيق از مقوله اجرا و انتخاب درست عوامل برنامه و همكاري منظم و خلاقانه همه دست اندركاران توليد يك برنامه باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]