تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835073736
گفت وگو با شهرام شاه حسینی کارگردان فیلم «کلاغ پر». .
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: شاید برای کسانی که فیلم های کوتاه شهرام شاه حسینی را دیده اند و یا از سابقه دستیاری او در کنار بهرام بیضایی، زنده یاد رسول ملاقلی پور و بهمن قبادی خبر دارند، تماشای فیلمی مانند «کلاغ پر» آنقدر راضی کننده نباشد. اما از سوی دیگر توجه به این نکته که شرایط ورود به سینمای حرفه یی و گام نهادن در سینما به عنوان کارگردان یک فیلم بلند، روز به روز سخت تر و دشوار تر می شود و از اینها مهمتر دوام آوردن در این سینما و ادامه فعالیت به خیلی چیزها بستگی دارد، ساخت فیلم هایی از این جنس را از سوی کارگردانان تازه کار تا حدودی توجیه می کند. «کلاغ پر» فیلمی برای ذائقه عام است که با اتکا بر دو ستاره خوش اقبال سینمای ایران یعنی مهناز افشار و محمدرضا گلزار ساخته شده تا برای ساعتی مخاطب را سرگرم کند. شاید اگر روی فیلمنامه «کلاغ پر» کار بیشتری انجام می شد و فیلم ریتم بهتری پیدا می کرد، نتیجه کار بسیار راضی کننده تر از این چیزی می شد که روی پرده شاهد آنیم. شهرام شاه حسینی این روزها فارغ از اکران «کلاغ پر»، مشغول ساخت دومین فیلم بلندش است؛ فیلمی که به گفته خودش قصه بهتری دارد و چندین گام از فیلم اولش جلوتر خواهد بود. -چطور شد همزمان با اکران فیلم اولت «کلاغ پر»، فیلم دومت را هم به تهیه کنندگی حسین فرح بخش کلید زدی؟ چطور تهیه کننده حاضر شد چنین ریسکی بکند؟ من از سیستم تولید پویافیلم خیلی خوشم می آید. وقتی قرار است یک کاری شروع شود، در عرض ۲۰-۱۵ روز پروانه ساخت گرفته می شود. وقتی آقایان فرح بخش و علیخانی پیشنهاد دومین همکاری را به من دادند، نکته مهم این بود که فیلم قصه خوبی داشت و مشکلات «کلاغ پر» در بین نبود. خط قصه بسیار جذاب بود و مرا به ادامه کار ترغیب کرد. -خب این از خوش آمدن کارگردان. تهیه کنندگان چگونه راضی به همکاری دوباره با شهرام شاه حسینی شدند؟ آنها که به من نمی گویند از چه چیز من خوش شان آمده ولی شاید «کلاغ پر» راضی شان کرده بود... -در این چند سال این اتفاق فقط یک بار در مورد آرش معیریان افتاده است. او درست زمانی که «کما» را تازه روی اکران داشت، فیلم دومش «شارلاتان» را هم با پویافیلم کلید زد. این به سیاست های آنها بر می گردد و باید از آنها بپرسی. ولی من به نظرم آمد که آنها از این اتفاق راضی بودند که تصمیم به ادامه همکاری گرفتند. -فیلم اول آرش معیریان یعنی «کما»، فیلم خوش ساخت و جمع و جوری بود ولی «شارلاتان» خیلی بد از آب درآمد. در مورد خودت فکر می کنی این معادله برعکس شود؟ با اینکه از «کلاغ پر» حسابی دفاع می کنم، ولی بابت بی قصه بودنش و اشکالات فیلمنامه یی که داشت، فکر می کنم «سپیده دم» فیلم بهتری شود. نه اینکه «کلاغ پر» بد باشد، ولی فیلم دومم دارای یک فرمول قصه گویی کلاسیک است که اگر درست تعریف شود، می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و در عین حال از منتقدان هم امتیاز بگیرد. -خب، گفتی می خواهم از «کلاغ پر» دفاع کنم. شروع کن. دفاعیاتت را می شنوم... (می خندد) نه دفاعیه ندارم. گفتم اگر لازم باشد این کار را می کنم. ولی تو احتمالاً به «کلاغ پر»کاری نداری و می خواهی راجع به زندگی و از این جور مسائل گپ بزنی... -باشد. برگردیم به زندگی. شهرام شاه حسینی که من از ۶-۵ سال پیش می شناسم، آرمان و ایده آلش از سینما، خیلی با «کلاغ پر» فاصله دارد. به نظرم می رسید تو وارد وادی دیگری از سینما بشوی. البته منظورم اصلاً این نیست که فیلم تجاری و پرفروش ساختن بد است. ولی به نظرم می رسید شهرام شاه حسینی با نوع دیگری از سینما شروع کند... رسیدن به آرمان ها و ایده آل ها در این شرایط سخت و تقریباً غیرممکن است. ما اصلاً در جامعه یی نیستیم که هر چه که دوست داریم انجام بدهیم. اکثر بچه هایی که به دانشگاه می روند، بعداً شغل شان ربطی به تحصیل شان ندارد. بازنشسته هایمان به جای اینکه در رابطه با شغل و تجربه شان دوباره به نوعی به کار گرفته شوند و از تجربیات شان استفاده شود، با پیکان مسافرکشی می کنند و... در مجموع همه چیزمان به همه چیز مان می آید. اگر به قول تو در سه فیلم کوتاهی که ساختم ثابت کردم که به نوعی به سینما علاقه دارم و یک ایده آلی دارم، پس آن گونه فیلمسازی را بلدم. اما باید شرایطش پیش بیاید که وارد آن وادی شوم. فکر هم نمی کنم حالا حالاها آن شرایط مهیا شود. -پس می خواهی همین مسیر را ادامه بدهی؟ نمی دانم. تا چند سال پیش خیلی دوست داشتم که بر اساس تفکرات خودم، فیلم بلندم را بسازم. تفکرم هم کمی تلخ بود و چیزی شبیه به خاکستری مایل به سیاه. اما در این مقطع آنقدر یک نوع خستگی مفرط و یک جور عقب نشینی نسبت به همه چیز در مردم می بینم که دوست ندارم این خستگی را دوچندان کنم. همین که «کلاغ پر» مردم را فارغ از همه هیاهو ها به سینما بکشاند و آنها را دو ساعت سرگرم کند و آنها هم سحر جادوی سینما شوند، برایم کافی است. فکر می کنم همین جوری ادامه دهم تا ببینم اوضاع روحی خودم و مردم چطور می شود. -چون الان در این مسیر قرار گرفتی این حرف ها را می زنی؟ این حرف ها را برای توجیه خودت که نمی زنی؟ نه. خودم را نمی توانم گول بزنم. خودم الان حوصله دیدن یک فیلم با انواع معضلات اجتماعی را ندارم، پس دیگر تکلیف مردم مشخص است. به نظرم الان وقتش نیست در یک فیلم در طول یک ساعت و نیم یقه این و آن گرفته شود و هزار جور مشکل و معضل نشان داده شود. -ذهن من ناخودآگاه شرایط تو را با آرش معیریان مقایسه می کند. او قبل از اینکه وارد سینما شود، برای خودش تفکرات خاصی داشت و کمتر از آنتونیونی رضایت نمی داد. با اینکه فیلم اولش «کما» فیلم خوش ساخت، سرگرم کننده و در نوع خودش درستی بود و اتفاقاً خوب هم فروخت، اما الان تقریباً هیچ نشانی در سینما از آرش معیریان نیست. فیلم های کوتاه آرش را دیده یی؟ -نه. در آنها هم نشانی از آنتونیونی نیست. ما همه تارکوفسکی، برتولوچی و به قول تو آنتونیونی را دوست داریم، فیلم هایشان را نگاه می کنیم و ساعت ها راجع به آنها حرف می زنیم. اما بضاعت مان چقدر است؟ ما خیلی دوست داریم که فیلمی در حد و اندازه کارهای لینچ یا فینچر بسازیم. ممکن است در بعضی موارد حتی تفکرات مان هم به آنها نزدیک شود، اما سینمایمان هم در اندازه یی هست که به آنها نزدیک شویم؟ زمانی در سینمای ایران فرصت اشتباه کردن وجود داشت. خیلی از سینماگران ما فیلم ساختند تا آن را تجربه کنند و یاد بگیرند. فیلم بلند ساختن را با فیلم بلند تجربه کردند. آنقدر فیلم بد ساختند تا بعد از مدتی توانستند خودشان را نشان دهند. این فرصت دیگر فراهم نیست. تو باید در فیلم اولت ثابت کنی که کارت را بلدی. اگر کمی از تفکر خودت را هم وارد ماجرا کنی، قضیه حل می شود. بعداً که همه فهمیدند کارت را بلدی، آن وقت می توانی کاری که دوست داری را انجام بدهی. - خب فکر می کنی با ساخت «کلاغ پر» این اتفاق برای تو افتاده که ثابت کنی کارت را بلدی؟ «کلاغ پر» یک فیلم حرفه یی است. اگر نظرت مخالف این است، بیا راجع به آن بحث کنیم. وقتی دکوپاژ و میزانسن فیلم درست است و بازیگران درست بازی می کنند، فیلمبرداری و طراحی صحنه خوب است، یعنی اینکه فیلم به لحاظ فنی درست است. اما راجع به قصه خودم هم به ضعف هایش واقفم. -به نظر من مهمترین قسمت فیلم، قصه اش است و همه چیز بر مبنای آن شکل می گیرد. وقتی قصه که بستر یک فیلم را تشکیل می دهد درست نباشد، هر چقدر فیلمبردار تلاش کند که کارش خوب باشد و هر چقدر کارگردان سعی کند که دکوپاژ و میزانسن هایش اصولی باشد، نتیجه لازم گرفته نمی شود. حتی بازی بازیگر هم دیده نمی شود. با تو موافقم. اگر فیلمنامه اشکال داشته باشد، همه چیز زیر سوال می رود. اما هدف ما از ساخت «کلاغ پر» جذب مخاطب عام سینما بود که تا حدودی موفق هم شده ایم. اما این به آن معنی نیست که دست به هر کاری بزنیم تا مخاطب خوشش بیاید و احیاناً خنده یی هم بکند. مخاطب عام آنقدر با «کلاغ پر» گیر ندارد. این من و تو هستیم که می توانیم گیرهای فیلم را پیدا کنیم و راجع به آن بحث کنیم. اشکالات فیلم را هم من می دانم و هم تو. باید همه به هم یادآوری کنیم تا بتوانم در فیلم بعدی آنها را جبران کنم. - راستی چی شد که «کلاغ پر» را ساختی؟ چندین سال بود که می خواستی فیلم بلند بسازی و فیلمنامه های زیادی را دست به دست کردی... من به تقدیر و قسمت خیلی معتقدم. قسمت نبود که آن کارها را انجام دهم. یکسری کارها بود که به نتیجه نرسید و الان هم فکر می کنم به غیر از یک کار، خوب شد که بقیه جور نشد. -چرا؟ فکر می کنی کارت برای ساخت فیلم دوم سخت می شد؟ نه. مگر اینجا می شود به این راحتی ها به آینده فکر کرد و برای فیلم دوم برنامه داشت؟... فقط یک قصه بود از شادمهر راستین با نام «آخر دنیا» که هنوز هم خیلی دوست دارم آن را بسازم. اما چرا هیچ تهیه کنند ه یی حاضر به تهیه این فیلم نشد؟ به این دلیل که به شهرام شاه حسینی کاراولی شک داشتند یا به این خاطر که کار پرفروشی نبود؟، «آخر دنیا» می توانست تبدیل به یک فیلم بسیار خوب شود. اما الان از ساخته نشدن آن زیاد ناراحت نیستم چرا که الان هیچ خبری از پرویز شهبازی، بهمن قبادی، حمید نعمت الله و خیلی ها نیست. اینجا خیلی زود فراموش می شوی. -بگذریم. فیلمنامه «کلاغ پر» چگونه شکل گرفت؟ همه چیز از یک طرح شروع شد و بعد نگارش فیلمنامه اولیه شروع شد. فیلمنامه اولیه زیاد خوب نبود و من نظراتم را دادم. یک بخش از نظراتم اعمال شد و بخشی از آن هم نه. -اصلاً در پویا فیلم انتخاب اینکه فیلمنامه را چه کسی بنویسد، چگونه صورت می گیرد؟، اول طرح قصه مشخص می شود و بعد فیلمنامه نویس. بعد هم کارگردان انتخاب می شود. اگر هم مثلاً شهرام شاه حسینی کار را نپذیرفت کارگردان بعدی انتخاب می شود. مهم این است که فیلمنامه انتخاب شده و هدف این است که فیلمنامه مورد نظر ساخته شود و مثلاً من کارگردان از آن چارچوب نمی توانم بیرون بیایم. ضمناً دوست هم نداشتم بیرون بیایم و می خواستم یک فیلم سفارشی خوب بسازم. در بازنویسی دوم فیلمنامه به این نتیجه رسیدیم که نخ تسبیح خط اصلی قصه گم شده بود. بچه قصه ها زیاد بود و ما را از مسیر اصلی منحرف می کرد. وقتی هم برای بازنویسی وجود نداشت. در زمان تولید هم سعی کردم از مسیر اصلی دور نشوم. -خودت به ضعف های فیلمنامه واقفی. به نظرت مهمترین اشکال قصه کجاست؟ مهمترین اشکال عشق است. به نظرم احساس فیلم به تماشاگر منتقل نمی شود. -یعنی عشق میان رضا و سارا درنیامده؟ دقیقاً. به نظرم اگر خیلی زودتر رضا و سارا به هم برخورد می کردند و قصه براساس این دو بنا می شد، آن وقت لحن فیلم مسیر دیگری را طی می کرد. در این صورت مثلاً ما ۵۰ دقیقه فیلم مفرح داشتیم و از دقیقه پنجاه به بعد با یک فیلم عشقی و رمانتیک روبه رو بودیم. اما ایراد کار اینجاست که اساس فیلم روی کل کل و کشمکش شخصیت ها بنا شده. -انتخاب بازیگران بر چه اساسی صورت گرفت؟ از زوج گلزار و افشار فقط برای اینکه در گذشته جواب داده بود، استفاده شد؟ دوست داشتم از دو سوپراستار در فیلم استفاده کنم. به نظرم رضا و مهناز انتخاب های بسیار درستی بودند. من به بازیگران حرفه یی و ستاره اعتقاد زیادی دارم. -نمی ترسیدی که دیگر استفاده از این زوج جواب ندهد؟، اصلاً به این مسائل فکر نکردم. می خواستیم یک زوج بازیگر داشته باشیم که توان ارتباط پینگ پنگی داشته باشند. -چرا از اکبر عبدی در نقش مظفر استفاده کردید؟ نقش کوتاه است و استفاده از یک بازیگر چهره فقط می تواند دلیل تبلیغاتی داشته باشد. درحالی که در تبلیغات فیلم روی عبدی مانور چندانی داده نشده... مظفر بنگاهی در قصه یک شخصیت کاملاً جدی بود. من دوست نداشتم یک شخصیت جدی دیگر وارد ماجرا شود چرا که رضا و مهناز داشتند دو شخصیت رئال و جدی را بازی می کردند و نقش شان اصلاً کمیک نیست. دوست داشتم نقش مظفر را یک استار کمدی بازی کند تا لحظاتی فیلم را از جدی بودن خارج کند. دوست داشتم یک تیپ جذاب با یک لهجه خاص خلق شود که تماشاگر احساس خستگی نکند. -کار با حسین فرح بخش چگونه است؟ گفته می شود سایه فرح بخش همیشه روی کار است و دست کارگردان چندان برای کار باز نیست... سایه فرح بخش عاشقانه روی کار است. او کارش را عاشقانه دوست دارد و در حین کار مواردی را که به نظرش به بهتر شدن فیلم کمک می کند مطرح می کند. مهدی طاهباز مصاحبه: روزنامه اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]
صفحات پیشنهادی
گفت وگو با شهرام شاه حسینی کارگردان فیلم «کلاغ پر». .
گفت وگو با شهرام شاه حسینی کارگردان فیلم «کلاغ پر». .
گفت وگو با شهرام شاه حسینی کارگردان فیلم «کلاغ پر». .
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها