واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سینمای ما - انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران در محكوميت فيلم ضد قرآني «فتنه»، بيانيهاي را صادر كرد. در اين بيانيه آمده است: اگرنگاهي ژرفتر به وقايع سينمايي و هنري چند سال اخير در غرب بيندازيم، ترديدي باقي نميماند كه تهيه و پخش فيلمي همچون فتنه، تنها بخش كوچكي از سناريوي گستردهاي است كه براي تهاجم فرهنگي عليه اسلام و شيعه و پايگاه اصليشان يعني سرزمين ايران، از سوي كانونهاي جهان وطن صهيونيستي تدارك ديده شده است. اگرچه اين فقره در طول يكصد سال فعاليت نهادي به نام هاليوود، مسبوق به سابقه است و همواره اين مردم شرق و بخصوص مسلمانان بودند كه در فيلمهاي اين كارخانه به اصطلاح روياسازي، انسانهاي درجه دو و واجد خصائل منفي تصوير شدهاند اما پس از تغيير هزاره و به ويژه بعد از وقايع سپتامبر 2001 موجي تازه عليه دين خاتم پيامبران و پيروان آن به راه افتاد.علاوه بر استوديوهاي هاليوود كه بنا به اسناد رسمي منتشره در آمريكا، اغلب در اختيار لابيهاي سرمايهداري يهود است، تاسيس علني كمپانيهاي ويژه فيلمسازي در آمريكا و اروپا توسط اوآنجليستها (مسيحيان صهيونيست) همچون موسسه «پرده اول» كه اينك سرمايهگذار و تهيه كننده بسياري از فيلمهاي ضد اسلامي و مبلغ آرمانهاي صهيونيستي است، علاوه بر حدود 120 كانال تلويزيوني ماهوارهاي تحت عنوان TV Cvangelist و با نامهاي گوناگون كه به طور 24 ساعته به همين تبليغات شد اسلامي اشتغال دارند، قسمتي ديگر از طرح ياد شده به نظر ميآيد. در ادامه اين بيانيه ميخوانيم: اينچنين است كه موج فيلمهاي آمريكايي حتي آنها كه ادعاي ضد جنگ بودن و انتقاد از سياستهاي جنگ طلبانه هيئت حاكمه كنوني آمريكا را دارند در نهايت و به دور از انصاف و حقيقت، مسلمانان را متهم به تروريسم و خشونت ميكنند، در حالي كه همه شواهد تاريخي و اسناد انكارناپذير كه در بسياري از محافل روشنفكري غرب نيز انتشار يافته، حكايت از حضور صهيونيستها در پس زمينه هر اقدام خشونت طلبانه و تروريستي دارد. اينچنين است كه در واكنش به اين موج ضد اسلامي سينما و رسانههاي غرب، فرياد اعتراض اغلب روشنفكران دنيا برخاسته و كار به آنجا رسيده كه حتي يكي از تندروترين سياستمداران دهه 70 آمريكا يعني زييگنيو برژينسكي (مشاور امنيت ملي آمريكا در دولت جيمي كارتر) به فغان آمد و سال گذشته در مقالهاي مفصل در روزنامه واشينگتن پست، پس از تحليل موج ضد اسلامي فوق در رسانههاي آمريكايي نوشت كه «اين پارانويا را متوقف كنيد وگرنه به هلوكاستي عليه مسلمانان خواهد انجاميد.» در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است: هشدار برژينسكي بدون جهت نبود، هلوكاست عليه مسلمانان پس از وقايع بوسني در دهه 9 قرن گذشته، اينك در عراق و افغانستان جريان دارد و بنا به اعتراف همان رسانههاي اوآنجليستي (كه به طور شبانه روزي در بوقهايشان بر طبل جنگ عليه مسلمانان ميكوبند) برنامههاي مفصلي نيز تدارك ديدهاند تا به خيال خودشان، در جنگ موهوم به نام «آرماگدون» كار پيروان دين خاتم را يكسره گردانند! در اين بيانيه آمده است: از آنجا كه همواره در سياق و روش جنگ طلبان غرب، زمينهسازي فرهنگي و رسانهاي جهت تخريب اذهان عمومي، به عنوان حركت اول جبهه تهاجم ايفاي نقش كرده، برخي از كارشناسان و ناظران، حركات و اقدامات سالهاي اخير سينما و رسانههاي غرب را در جهت تحقق همين سناريوي فاجعهبار، ارزيابي كردهاند. شگفت آنكه محافل به اصطلاح آزاديخواه غرب، توهين به پيامبر خاتم (ص) در كاريكاتورها و فيلمهايي همچون «فتنه» را از تبعات آزادي بيان ميدانند ولي اگر در همان كشورهاي اروپايي، نويسنده يا كارشناس و يا مورخي در تحقيقاتش به اين نتيجه رسيد كه فيالمثل در جنگ جهاني دوم به جاي 6 ميليون يهودي، 5/5 ميليون نفر كشته شدهاند، به جرم جريحهدار كردن احساسات جماعت چند ميليوني يهوديان (كه بسياري از آنها اساسا به واقعه فوق باور نداشته و يا در اين باره نظر خاصي ندارند) همچون ديويد ايروينگ انگليسي بايستي به زندان محكوم شود، در حالي كه در نظر اين متوليان به اصطلاح دمكراسي، پايمان كردن احساسات و باورهاي 5/1 ميليارد مسلمان و بخش بزرگي از ديگر موحدين و آزاديخواهان غير مسلمان كه نسبت به حضرت رسول اكرم (ص) عشق و ارادت ميورزند، اهميتي ندارد!! اما به راستي چرا انتشار مكرر كاريكاتورهاي موهن عليه نبي مكرم اسلام (ص) و موج تهيه و توزيع وسيع فيلمهاي ضد ايراني - اسلامي مانند «اسكندر»، «300»، «شبي با پادشاه»، «پرسپوليس» و «فتنه» و آثار ديگري كه در راه است (همچون كارتوني توهين آميز نسبت به پيامبر اسلام يا صدور مجوز براي اجراي تئاتر «آيات شيطاني» و يا فيلمي به نام «شاهزاده ايراني» كه به تهيه كنندگي جري بروكهايمر و توسط مايك نيوئل در حال ساخت است) تنها عكسالعمل ما ايرانيان را آنهم به شكل اقداماتي تقابلگرايانه بر ميانگيزاند و به صدور تعدادي بيانيه و اعلاميه محكوميت، محدود ميشود؟ در ادامه ميخوانيم: آيا اين براي هنر و سينماي ايران (كشوري كه خود را امالقراي جهان اسلام دانسته و همواره شورانگيزترين مراسم و اعياد و يادبودها را براي پيامبر خاتم (ص) و ائمه اطهار برپا ساخته است) يك نقيصه اساسي به شمار نميآيد كه در طول نزديك به 30 سال حيات سينماي نوين ايران، هنوز هيچ فيلمي درباره تاريخ صدر اسلام و زندگي و سيره پربركت حضرت محمد (ص) به روي پرده نرفته و به جز طرح اوليه فيلمنامه (آخرين پيامبر) از مرحوم علي حاتمي (كه متاسفانه در اثر كم لطفي مسئولان سينمايي وقت، به انجام نرسيد)، هيچ فيلمنوشتي در اينباره منتشر نگرديد؟ اين در حالي است كه نسبت به برخي ديگر از پيامبران الهي (كه بعضا زندگش شان در سينماي آن سوي آبها، بارها و بارها از زواياي مختلف به فيلم وسريال برگردانده شده) سينماي ايران اداي دين خود را انجام داده است.(و در خبرها آمد كه طرحها و فيلمنامههايي در مورد بعضي ديگر از پيامبران نيز در دستور كار قرار دارد) ولي براي پيامبر مظلوم اسلام كه بنا به اعتراف نويسندگان و مستشرقين غربي، زندگي و سيره پرفراز و نشيب و شگفتانگيزي را نسبت به ساير رسولان خداوند داشتهاند، در كمال تاسف و حسرت اين سينما هنوز پشت درهاي اداي تكليف و انجام وظيفه خود مانده است. قطعا در اين ميان، مديران و مسئولان فرهنگي و سينمايي كشور مخاطب نخست به شمار ميآيند و وظيفه دو چندان بر عهده دارند كه اگرچه بسيار دير شده ولي به هر حال ميبايست شرايط را براي توليد چنين پروژههايي درباره پيامبر گراميمان (به عنوان نقطه وحدت 5/1 ميليارد مسلمان) فراهم آورند كه اين فخر تاريخ بشريت بهتر به جهان امروز شناسانده شود و در مقابل تبليغات سرسام آور محافل صهيونيستي، جبهه فرهنگي تازهاي گشوده گردد. جبههاي متشكل از فيلمسازان و سينماگران و هنرمندان اين مرز و بوم اعم از مسلمانان و غيرمسلمانان، چرا كه ارادت به نبي اكرم (ص) هيچگاه در طول تاريخ با مرزهاي عقيدتي محصور نشده و متون درباره رسول گرامي اسلام (ص) از سوي فرهيختگان غير مسلمان ارائه شده است، از نمايشنامه عاشقانه «گوته» آلماني و نامههاي تولستوي گرفته تا اظهار نظرهاي گاندي و نهرو و لاپلاس و ولتر و هگل و يل دورانت و برنارد شاو و هربرت جي ولز و .... كه همگي در سطوح جهاني انتشار يافتهاند. از سوي ديگر نگاهي اجمالي به تاريخ سينما روشن ميسازد كه بسياري از مطرحترين كارگردانان سينماي جهان (را در نظر گرفتن همه كمي و كاستيها) درباره پيامبران الهي و يا اسطورههاي ديني و مذهبي خود فيلم ساختهاند از «ديويد وارك گريفيت» و «ويليام وايلر» و «سيسيل ب دوميل» گرفته تا «نيكلاس ري» و «فرانكو زفيرلي» و «روبرتو روسليني» و .... در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است: آثار كلاسيك بيشماري را در تاريخ سينماي غرب ميتوان سراغ گرفت كه تاريخ مذهبي و ديني آنها را «اگرچه بعضا با روايات مخدوش و تحريف شده» به تصوير كشيدهاند. از امثال «بن هور» (2 نسخه) و «ده فرمان» (2 نسخه) و «خرقه» و «فروغ جاويدان» گرفته تا «داوود وبتسابه»، «سالومه»، «سامسون و دليله» و دهها اثر سينمايي ديگر. حتي سرگرميسازترين فيلمسازان تاريخ سينما همچون «مل گيبسن» نيز به تصوير اعتقادات و باورهاي ديني خود بياعتنا نبودهاند. با احترام به كليه سينماگران ايراني كه در جهت ساخت آثاري درباره تاريخ اسلام و ايران تلاش داشتهاند و اعتقادات ديني خويش را در فيلمهايشان لحاظ كردهاند، در همين جا انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران اعلام ميدارد كه در حد توانايي و ظرفيتهاي علمي اعضاي خود براي مشاورت، همكاري و كارشناسي در ساخت آثار سينمايي درباره تاريخ اسلام و به خصوص زندگي و سيره حضرت رسول اكرم (ص) آمادگي كامل داشته و همچنين ميتواند تحليلها، اطلاعات و دريافتهاي خويش از حركات و امواج گوناگون سينماي امروز جهان در توليد و ساخت پروژههاي ديني و ضد ديني را در اختيار مديران و فيلمسازان سينماي ايران قرار داده و يا در همايشي تخصصي، با كارشناسان و صاحب نظران به بحث و بررسي نشسته تا به حول و قوه الهي با ارائه راهكارهاي علمي براي گشودن جبههاي فرهنگي در مقابل اين تهاجمات ضد فرهنگي، تلاش لازم را به عمل آورد. در پايان اين بيانيه آمده است: فراموش نكنيم، حتي بنا به قول رييس آن بنياد آمريكايي كه براي توجيه بودجه خود گزارشي به كنگره آن كشور تسليم كرده بود: امروز جنگ فراگير انديشهها به بزنگاه خود رسيده است. در عصري كه مصالح و ارزشها از يورش بيامان عقيدتي نيروهاي بيشمار خصم انسانيت در جهان در رنج است، در چنين اوضاع و احوالي روا نيست كه ميدان نبرد عقيدتي را به دشمنان بشريت واگذاريم. منبع خبر : فارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]