محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853570858
نقدی بر فیلم دایره زنگی به کارگردانی پریسا بخت آور
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: دایره زنگی تا دیش ماهواره/ مریم جعفری اختصاصی ایراسان/ مریم جعفری حصارلو در مراسم سنتی ایرانی رسم بود که در شب عید سیاه با دایره زنگی دور شهر می گشت و با رقصیدن و آواز خواندن توجه همه را به خود جلب کرده و از مردم پول می گرفت یا به عبارت بهتر "عیدی" می گرفت. در این فیلم جذاب ترین رسانه جمعی (ماهواره) به دایره زنگی تشبیه می شود و فیلمساز ماهواره را جایگزین دایره زنگی می داند. تشبیه دیش ماهواره به دایره زنگی در جایی از زبان عباس آقا که به دنبال نصاب ماهواره است از پیغام گیر تلفن پخش می شود ((عباس آقا: من فردا مسافرم، می خوام این دایره زنگی رو تعمیر کنم.)) به طور کلی فیلم با ژانر کمدی برخی مفاهیم پست مدرن را مطرح می کند. 1. استفاده از آثار هنری دیگر در این فیلم در راستای معانی تازه ای که فیلمساز قصد دارد منتقل کند. برای نمونه استفاده از برنامه های ماهواره، نشان دادن کنسرت های جهانی و موسیقی سنتی ایران در فیلم های پیش از انقلاب، استفاده از فیلم خسرو، پسر جوان آقای عبدا... زاده که خود به بررسی مسائل اجتماعی تهران می پردازد. حتی گاهی فیلم از نماهای یک فیلم در تلویزیون zoom back می زند. 2. استفاده از گفتمان کارنامالی و گفتمان منیپه ای: خوب می دانیم که در گفتمان کارناوالی سوژه به عدم فرو کاسته شده، خلق کرده و خود را خلق شده ، همچون خود و دیگری همچون انسان و نقاب می یابد. در این فیلم با استفاده از فیلم های دیگر، خود فیلم تازه ای ایجاد کرده که البته در ستیز با قوانین، به چالش کشنده خدا، اقتدار و قانون اجتماعی است. کارناوال مادام که مکالمه ای باشد یاغی و شورشی است. تا آنجا که سرهنگ می گوید: ((من مرده، شما زنده، می رن اینا)) یا ((مگه من رو نذاشتین که سگ نگهبان خونتون باشم)) یا ((یه بار بوق می زنن عروسی دارن، یه بار بوق می زنن از کنار خیابون بلا نسبت شما کسی رو بلند کنن، یه بار هم بوق می زنن انقلاب کنن.... ای کاش من می رفتم تو خیابون دوتا بوق می زدم)) یا ((تا زمانی که قانون نباشه نمی خوابم)) ، ((سرهنگ: مرز کشور ما تا کجاست؟ تا پشت در اتاق خوابمون، مرز کشورهای عربی کجاست؟ تا پشت در اتاق خوابشون.)) از سوی دیگر فیلم اساسا صحنه کارناوال است. چرا که صحنه کارناوال آنجا که هیچ نمایشگاهی، هیچ تئاتری وجود ندارد، خود نمایشگاه و زندگی بازی و رویا، گفتمان و نمایش است. پیش از این گفتیم که فیلم از گفتمان فیلم های دیگر در دل فیلم به طور کاربردی سود می جوید که کاملا مبین این مسئله است. حتی کمدی بودن ژانر این فیلم هم بی مناسبت نیست. شوخی که در عین حال می توان جدی اش گرفت، آنجا که خنده خاموش می شود "انقلاب" است چرا که هجو و بی معنا نبوده. فیلم براساس حضور یک دختر جوان و بسیار جذاب به همراه نصاب ماهواره که قرار است ماهواره ای از کار افتاده را دوباره نصب کند شکل می گیرد. حضور دختر از یک سو و اتفاقات پیرامونی، دخالت و مخالفت همسایه ها، از جمله آقای عبدا... زاده و یا مدیریت ساختمان (خانواده آقای جعفری) مسبب اغتشاش و به هم ریختگی هایی می شود که نصب ماهواره ها را به تعویق انداخته و تلاش برای نصب را جذاب تر می کند. اما از بزرگترین لحظاتی که خنده کارناوالی در فیلم به وجود می آید، زمانی است که خانم جعفری در مورد رابطه دختر جوان با شوهرش به برادر خود که مدیریت اداره راه و ترابری را به عهده دارد، تماس می گیرد و پلیس که به دنبال ماشین سرقتی راه و ترابری است به مجتمع ساختمانی آنها می آید و اینجاست که عباس آقا و دیگران تصور می کنند خانم جعفری پلیس 110 را خبر کرده تا ماهواره ها را جمع کنند، نتیجه آن که بلوا و آشوب می شود. هر کسی ماهواره ای را بالای سر و روی دست می گیرد، همچون دایره زنگی و از پله ها پایین می آید. دقیقا در این صحنه هویت ماهواره با دایره زنگی کاملا قابل مقایسه است و این مبین همان درختی است که شب عید همه راه ها را مسدود کرده و باید قطعه قطعه شود تا راه برای ورود عموم باز شود. اما یکی از بزرگترین استعاره هایی که در فیلم به کار رفته تشبیه دختر به ماهواره است که وارد همه خانه ها می شود، از هر کسی چیزی ارزشمند می دزدد و بسیار ساده و معصوم و پاک به نظر می رسد و در آخر حتی به محمد(نصاب ماهواره) هم اهمیتی نمی دهد. بنابراین رقص ماهواره در مقابل چشم ها رقص دختری دزد است که آرام و بی صدا ثروت های ملی ما را می دزدد و تنها چیزی که برای ما به ارمغان می آورد مواد زائد بدنش است که برای تخلیه جایی بهتر از دستشویی خانه های این مجتمع نیست. لذا دختر جذاب و دوست داشتنی همان "ماهواره" است که همه ارزش های مادی و معنوی ما را می دزدد و به راحتی در میان عامه مردم قرار گرفته است، سوار اتوبوس عمومی شده و می گریزد. گفتمان منیپه ای هم کمیک است و هم تراژِیک، در آن واحد در عین کارناوالی بودن جدی نیز هست. این گفتمان به اتکای جایگاه کلامی اش، گفتمانی از نظر سیاسی و اجتماعی برآشوبنده است. کلام از بند "ارزش های از پیش مفروض" آزاد می شود، کلام بدون تمایزگزاری میان فضیلت و رذیلت، آن ها را در خود پذیرا می شود. نوشتاری که حائز اهمیت منیپه ای باشد، همچون متن این فیلم مناسبتی با مسائل روز دارد. این نوشتار نوعی ژورنالیسم سیاسی روزگار خود است؛ و گفتمان آن تعارضات سیاسی و ایدئولوژیک آن زمانه را منعکس می کند. همانطور که فیلم قصد دارد یکی از شاخص ترین مباحث روز و مشکل سازترین آن ها یعنی برخورد ایرانیان با ماهواره را بررسی کند. اما آنچه که فیلمساز با کمی اغماض نگریسته است، موضوع در فیلم است. ما با تشبیه ماهواره به دختر دزد جهت گیری فیلم در مقابل ماهواره را منفی می بینیم در حالی که دزدی های دختر اصولا بر اصل "تصادف" صورت می گیرد. برحسب تصادف دختر وارد اتاق خواب بچه های عباس آقا می شود و طلاها در اتاق خواب است، بر حسب تصادف سکه آقای جعفری را می دزدد که نحوه دزدیدن آن در پرده ای از ابهام باقی است و ...... بنابراین دختر به مفهوم واقعی دزد نیست بلکه در شرایط و موقعیت ها دزدی می کند. اگر چه از زبان پلیس وقتی محمد را دستگیر کرده اند و گریه کنان می گوید((اصلا اگر دزد بود چرا پول های من رو ندزدید)) در پاسخ می شنویم ((این شگردشه)) اما به طور کلی در هیچ کجا به واقع تعمدی در رفتارهای دختر نشان داده نمی شود. بیش از همه تعمد در جمع کردن برای صافکاری ماشین و نگرانی های دختر را شاهدیم. بنابراین موضوع فیلم دچار تغییر است. از ((ماهواره دختر دزدی است که تمام ثروت ها و ارزش های مادی و معنوی ما را می دزدد)) به ((ماهواره برحسب تصادف دختر دزدی است که ارزش های مادی و معنوی ما را می دزدد)) و یا حتی ((مقصر ما هستیم که ماهواره برحسب تصادف ارزش های مادی و معنوی ما را می دزدد)) اما از نقاط قوت فیلم تدوین خوب صفحه های فیلم است که به خوبی در راستای بیان لایه های زیرین متن فیلم است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 688]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها