واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اگر كارگردان «زن دوم» ميشدم ديگر در فيلم بازي نميكردم سينماي ما- بازيگران شكوه و جلال نمايشند. انگيزه هميشه زنده رويارويي با زندگي. بهانهاي تازه براي گريه و خنده. در حالي كه اكران نوروز را، بازيگران جوان با خنده و شوخي در دست گرفتهاند و سردر سينماها از انبوه عكس بازيگران جاي خالي ندارد، نيكي كريمي در فيلمي ظاهر شده كه ملودرامي تاثيرگذار از عشقي عميق را روايت ميكند. گفتوگو با نيكي كريمي با هر بهانهاي ميتواند فرصت مناسبي براي بحث هميشه تازه بازيگري در سينماي ايران باشد. تحولات اخير اجتماعي و اقتصادي، هنر بازيگري را در جامعه در حال تغيير ايران، به شكل و شمايل متفاوتي درآورده است. اين گفتوگو به بهانه آخرين فيلم نيكي كريمي بر پرده سينماهاي تهران انجام شده است. فيلمي كه براي كارنامه نيكي كريمي، هم تازه است و هم تجربه شده. او اينك يك بازيگر كامل است. اولين تجربه همكاري شما با سيروس الوند بود. براي شروع از اين همكاري بگوييد؟ تقريبا 10 سال پيش بود كه فرشته طائرپور كتاب را به من داد تا بخوانم. گفته بود كه با حضور من اين فيلم را خواهد ساخت. در اين مدت با كارگردانهاي زيادي صحبت كرد كه با هر كدام يا به توافق نميرسيد يا نميتوانست ذهنيت خود را به آنها منتقل كند. تا اينكه سيروس الوند وارد اين جريان شد. بعد هم من فيلمنامه نهايي را خواندم و كار را شروع كردم. نه، منظور همكاري شما و سيروس الوند بود. ميخواهم بدانم نيكي كريمي براي بازي در نقش مهتاب، انتخاب فرشته طائرپور بود يا سيروس الوند؟ من بينهايت قصه را دوست داشتم. از همان ابتدا هم قرار بود كه فيلم با حضور من در اين نقش ساخته شود. الوند هم از اين انتخاب بسيار استقبال كرد. چون مدتها بود دلش ميخواست با من در يك فيلم كار كند. يعني اگر هر كارگردان ديگري هم بود كار ميكرديد؟ من به فرشته طائرپور اطمينان داشتم و مطمئن بودم با هر كارگرداني كار نميكند، اگرچه براي انتخاب كارگردان و ديگر عوامل فيلم هميشه نظر مرا هم ميپرسيد. به هر حال الوند كارگردان باتجربهاي است. او وقتي كاري را شروع ميكند به شدت درگير پروژه ميشود. فكر ميكنم اين خصيصه بيشتر، در فيلمسازان نسل الوند وجود دارد. او تمام وقتش را براي پروژه صرف ميكرد. مدام به قصه و آدمهاي آن فكر ميكرد. در واقع خودش را در اختيار فيلم ميگذارد. يادم هست اوايل فيلمبرداري در شمال، هر روز صبح كه با محمدرضا فروتن براي گريم ميرفتيم، ميديدم كه الوند بيدار است و در حال كار كردن بود. او از اول وقت كار ميكرد و همه چيز را به دقت بررسي ميكرد. گفتيد كه فرشته طائرپور با شما در انتخاب عوامل همفكري ميكرد. آيا در انتخاب محمدرضا فروتن هم شما نقش داشتيد؟ تا حدودي. من هميشه با فرشته طائرپور همفكري ميكردم. همانطور كه گفتم من از 10 سال پيش مدام با او درباره اين فيلم صحبت ميكردم. بنابراين در تمام جريانات توليد فيلم حضور داشتم. به نظر شما انتخاب سيروس الوند براي كارگرداني اين فيلم، چطور بود؟ الوند از كارگردانهايي است كه كار خودش را به خوبي بلد است. در ژانرهايي كه كار ميكند يك حرفهاي به تمام معناست. حاشيه ندارد و تمركزش را روي كار ميگذارد. اين خصيصه براي ساخت فيلمهايي مثل بسيار مهم است. الوند يكي از مناسبترين گزينههاي كارگرداني بود. الوند در يكي از مصاحبههايش گفته بود كه به شدت دلبسته است. به هر حال الوند براي فيلم خيلي زحمت كشيد و مطمئنا از نتيجه كار هم راضي است. با توجه به اين كه نويسنده فيلمنامه زن است و همچنين حضور خودت در فيلم، چقدر با نگاه فيلم به زن موافق هستيد؟ من سال گذشته دو فيلم كار كردم كه كاراكترهاي اصلي هر دو فيلم ، زن بودند. يكي ساخته منيژه حكمت و ديگري هم نگاهي كه به زن دارد بسيار محترم است و همين نگاه براي من خيلي اهميت داشت. يعني زني هست كه جسارت دارد و در برابر مشكلات به اصطلاح كم نميآورد. متاسفانه در فيلمهايي كه ساخته ميشود تصوير نادرستي از زن ارائه ميشود. عموما زنان در تصوير بيروني سينماي ايران بسيار ضعيف نشان داده ميشوند. زنان هميشه قرباني شرايط هستند. چيزي كه براي من اهميت دارد اين است كه آدمها وقتي در موقعيتي هستند كه ميخواهند انتخاب كنند، چگونه انتخاب ميكنند.نگاه من در فيلمهايي كه ساختم و حتي كتابي كه ترجمه كردم براساس چنين ديدگاهي است. در هم به همين صورت بود. زن در موقعيتي است كه بايد تصميم بگيرد و انتخاب كند. او از خودش ميگذرد. من نميخواهم قضاوت كنم كاري كه ميكند درست است يا نه. اما انتخاب او را دوست دارم. اساسا مبنايش براي زندگي با آن مرد هم همين است. يعني بعد از سه سال ارتباط با مرد، از حق خودش ميگذرد. دقيقا اين همان چيزي است كه تا به حال در سينماي ايران نديدهايم. يك زن پاي حرفش ميايستد حتي به اين قيمت كه خيلي چيزها را از دست بدهد. به قول خودت در سينماي ايران چنين زناني نداشتهايم چون در جامعه نيز مثل آنها كمتر ديده ميشود. درست است. به نظرت چنين زني ميتواند با مخاطبي ارتباط برقرار كند كه كمتر چنين شخصيتي را ديده است. ارتباط برقرار ميشود. از آنجايي كه خيلي از زنها در وجودشان ميخواهند كه چنين رفتاري داشته باشند. به خاطر هزاران ضد و نقيضي كه در درونمان وجود دارد هميشه تن به احساساتمان ميدهيم اما شايد خيلي از تماشاگراني كه فيلم را ميبينند همذاتپنداري كنند و بگويند اي كاش ما هم ميتوانستيم چنين مقتدرانه تصميم بگيريم، شخصيت زن دوم زجر زيادي ميكشد ولي شرايط را درست ميكند. سيروس الوند بيشتر در دو گونه سينمايي فيلم ساخته كه البته در نهايت يك نوع نگاه دارند. دسته اول فيلمهاي او كه با موضوعات اجتماعي محض ساخته ميشوند و خانواده حضور دارد. دسته دوم هم فيلمهاي حادثهاي هستند كه باز هم تهنگاه اجتماعي دارند. به اين مساله فكر نكرديد كه الوند در سالهاي اخير بهعنوان كارگردان فيلمهاي حادثه شناخته ميشود. در صورتي كه شما مدتي است كه از سينماي بدنه فاصله گرفتهايد. شايد اوايل من هم همينطور فكر ميكردم. اما آنچه مسلم است اين كه الوند نشان داده كه ظرفيت لازم براي ساخت فيلمهاي خوبي از جنس زن دوم را دارد. زماني بنابر موضوعات متوسطي كه الوند در اختيار داشته و شايد حتي بر حسب ضرورتهايي به سمت فيلمهاي متوسط رفته. اما به هر حال الوند كارگرداني است كه فيلمهاي خوبي مثل را در كارنامهاش دارد كه يكي از مهمترين فيلمهاي سينمايي ما است. خيلي مسائل به ساخت فيلم خوب كمك ميكند. مثلا آدمهايي كه در توليد فيلم حضور دارند. عوامل فيلم همه حرفهاي بودند، از بازيگران، كارگردان، تهيه كننده تا ساير عوامل فني و توليد. اين حرفهاي بودن عوامل خيلي مهم است. سينما اصلا كاري انفرادي نيست. كافي است تنها يك نفر با جمع سنخيت نداشته باشد تا كل ماجرا به هم بريزد. ده سال پيش كه پيشنهاد بازي در فيلم زن دوم از طرف طائرپور به شما داده شد، هنوز كارگردان نشده بوديد. اما وقتي كه قضيه ساخت فيلم جدي شد شما ساخت فيلم دوم خودتان را هم به پايان برده بوديد. اين دغدغه را نداشتيد كه اين فيلم را خودتان كارگرداني كنيد. اتفاقا فرشته طائرپور پيشنهاد كارگرداني اين فيلم را به من هم داد. تقريبا از همان اول كه ماجراي توليد قطعي شد به من گفت كه فيلم را من كارگرداني كنم. البته اين پيشنهاد دقيقا همزمان بود با اتمام فيلمبرداري آن روزها واقعا خسته بودم. در عين حال كه مونتاژ فيلم تازه داشت شروع ميشد. واقعا تمركز لازم را براي كارگرداني يك فيلم ديگر نداشتم. شايد اگر اين پيشنهاد چند ماه بعد به من ميشد آن را ميپذيرفتم. البته اگر كارگردان ميشدم ديگر در فيلم بازي نميكردم. كارگرداني اين فيلم خيلي تمركز ميخواست. بازيهاي اين فيلم خيلي سخت بود. شما اول رمان را خوانده بوديد و بعد از آن فيلمنامه را. به نظر شما اقتباس خوبي از رمان صورت گرفته است؟ به هر حال اگر من بخواهم از ديدگاه سينمايي به ماجرا نگاه كنم قطعا يكسري نظرات و پيشنهاداتي دارم، ولي همه ما سعي كرديم كاري را كه فرشته طائرپور ميخواهد انجام دهيم. به اين خاطر كه او كتاب را نوشته بود و عاشقانه به آن علاقه داشت. پس بيشتر همكاري با طائرپور براي شما اهميت داشت. بله، همه ما همينطور فكر ميكرديم. براي ما مهم بود كه به همين شكل ساخته شود. چون اعتقاد به داستان و كتاب داشتيم. اين مساله چقدر به فيلم كمك كرد و چقدر به ضرر فيلم بود. اين فكر براي ما يك انرژي مثبت ايجاد ميكرد كه بتوانيم فيلم خوبي داشته باشيم. اين مساله باعث عدم استقلال كارگردان نميشد؟ خب اين را بايد از سيروس الوند بپرسيد. قطعا با توجه به اينكه بخشي از كار به سليقه شخصي برميگردد مطمئنا شايد او خيلي دلش ميخواسته يك جاهايي از داستان را كم كند يا يك جاهايي را تغيير يا اضافه كند. اما نبايد فراموش كرد كه در نهايت سليقه كارگردان در فيلم وجود دارد. خود شما بهعنوان كسي كه خيلي با اين پروژه درگير بوده، رمان را ترجيح ميدهيد يا فيلمنامه را؟ چندان از لحاظ نحوه روايت با هم فرقي ندارند. هر دو خيلي به هم شبيه هستند. در بيشتر مواردي كه فيلمي از روي يك اثر ادبي ساخته ميشود عموما نظر بر اين است كه فيلم دينش را به اثر ادبي ادا نكرده است و اثري كه مورد اقتباس قرار گرفته بر فيلم غالب است. يك فيلم عاشقانه خيلي متفاوت است كه اقتباس سينمايي خيلي خوبي هم از آن شده است. به نظرم فيلم و رمان در يك سطح قرار دارند. فيلم به شدت به رمان وفادار است. بازي شما در فيلم به نسبت ديگر بازيهايت خيلي متفاوت است. در عين حالي كه زجر ميكشي اما قدرت و اقتدار خودت را هم حفظ ميكني. به نظر من يك زن واقعي همين گونه است. من ديدگاهم را نسبت به زن و مهتاب بازي كردم. درباره بازيگران نقش مقابلت هم برايمان بگوييد؟ به هر حال اين گونه فيلمها كه مبنايش بازي احساسي است، احتياج به همكاري دارد. بچهها همه خوب و حرفهاي بودند. عنصر اتفاق در فيلم خيلي مهم است. به نظرت اين اتفاقات باورپذير هستند؟ عنصر اتفاق يكي از مولفهاي سينماي داستانگو است و اينگونه سينمايي، اين ماجرا را ميپذيرد. وقتي من فيلمنامه را خواندم احساس ميكردم كه مهتاب در يك برزخ قرار گرفته و ناگهان معجزهاي براي او صورت ميگيرد. اين اتفاقات عنصر پيش برنده فيلم هستند. اين اتفاقات هر كدام نشانهاي هستند در زندگي و امكان دارد براي هر كسي در زندگي واقعي هم صورت بگيرد. زندگي واقعي ما هم پر است از اتفاقاتي كه شايد قابل باور نباشند. زن دوم را در كدام بخش از كارنامهات قرار ميدهي؟ براي خودم در بخشي قرار ميگيرد كه مثلا فيلم هم در آن بخش قرار گرفته است. البته اين مساله را هم در نظر بگيريد كه در سالهاي اخير ديگر فيلمهاي درخشاني در سينماي ما توليد نشده است. ما با سالهاي اوجمان فاصله زيادي گرفتهايم. براي من يك وضعيت ميانه دارد. من اين فيلم را البته خيلي دوست دارم. نقشم را هم خيلي دوست دارم. نكات بسيار زيادي دارد كه مخاطب را مجاب ميكند كه به فيلم توجه كند. اين فيلم از فيلمهايي نيست كه زود فراموش شود و اين مساله بيش از هر چيزي براي من اهميت دارد. سال گذشته در چند فيلم بازي كردي كه هر كدام به دلايلي در جشنواره حضور پيدا نكردند. فكر ميكنيد حضور در جشنواره چقدر براي يك فيلم اهميت دارد؟ ديگر زمانه مثل قبل نيست كه حضور در جشنواره فجر براي يك فيلم خيلي اهميت داشته باشد. اما به نظرم خيلي خوب بود كه فيلم در جشنواره حضور پيدا ميكرد. هم يك محكي توسط منتقدان جدي سينما ميخورد و هم اينكه به هر حال خيليها براي فيلم زحمت كشيده بودند و به ديده شدن بيشتر و بهتر فيلم هم كمك ميكرد. به نظرم اين فيلم در جشنواره ميتوانست مورد توجه قرار بگيرد. منبع خبر : روزنا-اعتماد ملي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 421]