تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خود را از تمامى مردم با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و قل هو اللّه‏ احد حفظ كن. آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804809002




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

...آن بخت سعید آمد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ...آن بخت سعید آمد

عید فطر در شعر فارسیبر سر بام بیا، گوشه ابرو بنمای / روزه گیران جهان منتظر ماه نو اند این بیت ، یکی از صدها بیت گنجینه شعر فارسی است که در آن ، میان هلال عید و ابروی نگار مقارنتی دیده می شود.باری ، عید فطر، از زمینه های مهم محتوایی شعر فارسی است و نه تنها در حوزه محتوا، که در حوزه مضمون سازی نیز با جلوه تمام حضور دارد.در دیوان اکثر شاعران بزرگ کهن ، اشاراتی مجمل یا مفصل به عید فطر می توان یافت و جالب آن که بیش از دیگر اعیاد اسلامی ، این عید مورد توجه و نظر شاعران ما بوده است.براستی چرا این گونه است؟ توجه ویژه به عید فطر در ادبیات فارسی ، شاید از این روی باشد که رخ نمودن هلال ماه شوال ، تاثیری محسوس و ملموسی بر زندگی و سلوک فردی و اجتماعی جامعه اسلامی و بویژه شاعران می گذارد.با عید فطر، آدمیان دوباره به بسیار چیزها دست می یابند که یک ماه تمام از آنها به طور مطلق یا نسبی برحذر بوده اند و بسیاری از این چیزها به واقع و به مجاز چه در کسوت مادی چه در هیات معنوی ، در زندگی شاعران ما حضور جدی داشته است.با این ملاحظه ، هر گروه از شاعران ، به مناسبت دلبستگی های خویش ، نگاهی ویژه به عید فطر داشته اند و از رسیدن آن اظهار خرسندی کرده اند. این نگاهها را می توان چنین دسته بندی کرد.دید عشرت جویانههیچ نمی توان منکر عشرت جویی اهالی قدرت در ادوار مختلف تاریخی بود و هیچ نمی توان منکر شد که شاعران درباری نیز در این عشرت جویی سهیم بوده اند.شعر درباری ما شعری است بسیار زمینی ، توام با شادخواری و کام جویی ؛ و برای این گونه شعر و شاعران ، ماه مبارک رمضان همواره ناگوار بوده است.آنان به میل خویش یا اکراه و اجبار، در این ماه از می و مطرب کناره می گرفتند و البته در تمام این 30روز، منتظر هلال عید بودند تا بر سر کار همیشگی آیند.چنین است که در شعر این شاعران ، ستایش عید توام است با بدگویی شدید از ماه مبارک رمضان و عید تنها از این زاویه نگریسته می شود که درهای بسته را بازمی گشاید. ببینید فرخی سیستانی چگونه به بهانه آمدن عید، ماه رمضان را نکوهش می کند.روزه از خیمه ما دوش همی شد به شتابعید فرخنده فراز آمد، با جام شرابچه توان کرد اگر روزه ز ما روی بتافتنتوان گفت مر او را که ز ما روی متابچه شود گر برود گو برو و نیک خرامرفتن او برهاند همگان را ز عذابو چنین است نگاه منوچهری ، امیرمعزی و دیگر شاعران درباری. این نگاه هرچند ستایش عید را در خود دارد، نمی تواند مطلوب کسانی باشد که عید را ادامه رمضان می دانند.رویکرد مداحانهدر آثار بعضی شاعران درباری ، نگرشی معتدل تر و بهنجارتر از نگرش پیشین به عید فطر مشاهده می شود. در اینجا ستایش عید، با اظهار ملال از رمضان همراه نیست ، بلکه با خوشامد ممدوح همراه است.این شعرها، اغلب قصایدی هستند که برای قرائت در مراسم روز عید سروده می شده اند و در آنها، شاعر بیش از هر چیز، می خواهد تا به سلطان یا حاکمی که ممدوح اوست ، تبریکی شایسته و فراخور حال بگوید و در نهایت سخن را به مدح او بکشاند.در آثار خاقانی ، انوری ، محتشم کاشانی و برخی قصیده سرایان دیگر، از این گونه شعرها می توان یافت و البته چنان که گفتیم ، اینها اغلب قصیده اند و متناسب تریبون.در این قصیده ها، بحث عید و رمضان چندان ادامه نمی یابد و شاعر با گریز ماهرانه ، سخن را به موضوع اصلی می کشاند که همان مدح ممدوح است. این نمونه هم بخشی از قصیده مفصل خاقانی شروانی است:صبح خیزان کز دو عالم خلوتی برساختندمجلسی بر یاد عید از خلد خوش تر ساختندهاتف میخانه داد آواز کای جمع الصبوحپاسخش را آب لعل و کشتی زر ساختندشاعر پس از چند بیت بسیار زیبا و هنرمندانه در وصف عید، به اینجا می رسد:چون به زر آب قدح کردند مژگان را طلیمیخ نعل مرکبان شاه کشور ساختندو از این پس ، مدح ادامه می یابد:نگاه رندانهبه نگاه عشرت جویانه شاعران دوره سامانی و غزنوی اشاره کردیم که همراه با سلسله اصطلاحاتی خاص ، بویژه اصطلاحات میخانه ای بود.این فرهنگ اصطلاحات ، پس از طی شدن دوران شعر درباری ، همانند میراثی ماندگار برای عصرها و دوره های بعد هم باقی ماند و شاعرانی که پس از آن حتی دلبستگی ای به آن حال و هوا نداشتند، نتوانستند خویش را از سیطره این اصطلاحات برهانند.از سوی دیگر، گرایش های عرفانی و قلندرانه در شعر فارسی ، زبانی رمزآمیز و تاویل پذیر طلب می کرد و همین ، مایه شیوع بیشتر این اصطلاحات در شعرهای عارفانه شد. این رویکرد از سنایی غزنوی آغاز می شود و تا دهه های اخیر ادامه می یابد.در این شعرها، ظاهر کلام بسیار نزدیک است به آنچه در شعرهای عشرت جویانه دیدیم ، ولی تفاوت مهم این است که آن شعرها صریح بود و تاویل ناپذیر، ولی اینها ابهام آمیز است و رندانه. بصراحت نمی توان گفت قدحی که حافظ می گوید "هلال ماه به دور قدح اشارت کرد" چگونه قدحی است ، در حالی که در شعر فرخی و منوچهری ، ماهیت ظرف و مظروف آن ، کاملا روشن و آشکار است.در این شعرها، برخورد شاعر با ماه رمضان بسیار محتاطانه است. او می داند در ستایش می ، می توان توجیهی عرفانی به دست داد، ولی در نکوهش رمضان ، این کار سخت می شود.چنین است که مثلا حافظ با ظرافت تمام از ماه رمضان می گذرد و بدون تاکید برآن ، شعبان را به عید رمضان گره می زند:ماه شعبان مده از دست قدح ، کاین خورشیداز نظر تا شب عید رمضان خواهد شداگر در شعرهای نوع اول ، تقابل رمضان و عید مطرح بود و در شعرهای نوع دوم تقارن عید و ممدوح ، در این نوع ، تقارن عید و می درکار است که بیشتر در شعر شاعران مکتب عراق دیده می شود و ما به مثالهایی از حافظ بسنده می کنیم:روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاستمی ز خمخانه به جوش آمد و می بایدخواستنگرش هنرمندانهماه مبارک رمضان و هلال عید، جدا از جوانب محتوایی ، مایه مضمون سازی هایی برای شاعران شده اند. بیشتر این مضمون ها، در غزلهای عاشقانه دیده می شود و آنجا که شاعر میان عید و معشوق ، مقارنه ایجاد می کند، همانند این رباعی زیبا از بیدل که در آن ، عید بدون نگار بی ثمر دانسته می شود:عید آمده هر کس پی کار خویش استمی نازد اگر غنی وگر درویش استمن بی تو به حال خود نظرها کردمدیدم که هنوزم رمضان در پیش استیکی از دستاویزهای مهم شاعران برای این مضمون سازی ، تشابه هلال و ابرو است. هلال ، نشانه مهم عید است و ابرو هم از ارکان جمال معشوق. بدین ترتیب ، عید با معشوق گره می خورد و چه بسا مضمون ها که از این رهگذر آفریده می شود.یک بیت زیبا از این نوع را در آغاز نوشته دیدیم. این هم مثالی دیگر که نام و نشان شاعرش بر من مجهول است:هلال عید می بینی و من پیوسته ابرویتمبارک باد بر تو عید و بر من دیدن رویتاین گونه برخورد با عید، بویژه در آثار شاعران مکتب هندی بسیار شایع و رایج است ، چون شاعران این مکتب ، بیش از این که عشرت مدار یا ممدوح مدار باشند، مضمون مدارند.از منظر زهد و عرفاناز عصر سنایی و ناصرخسرو، در کنار دیگر گرایش های موجود شعر فارسی ، گرایش زهدآمیز و عرفانی هم پای گرفت. این گرایش ، در شعر عطار و مولانا تقویت شد و در شعر حافظ، با گرایش عاشقانه و رندانه پیوندی محکم یافت.باری ، در شعر کسانی که از منظر زهد و عرفان به این موضوع نگریسته اند، به رمضان و عید از منظر شریعت و طریقت پرداخته می شود. برای شعری در این منظر، مصالح بیانی و اسباب مضمون سازی ، در ماه مبارک بیشتر یافت می شود تا عید فطر.ماه رمضان سرشار از مفاهیم مرتبط با زهد و عرفان مثل امساک ، عبادت ، شب زنده داری ، شبهای قدر، قرآن و دیگر ملزومات این ماه است. با این وصف ، عجیب نیست که در این دیدگاه ، رمضان پررنگ تر از عید جلوه کند این شاعران ، بیشتر در ماه مبارک خیره شده اند، تا عید.اگر هم از عید سخنی به میان آمده است ، نه در تقابل ، که در ادامه رمضان است. پیشگام این حرکت ، سنایی غزنوی است ، با غزلی زیبا که در وصف رمضان دارد:ای ماه صیام ارچه مرا خود خطری نیستحقا که مرا همچو تو مهمان دگری نیستاز درد تو ای رفته بناگه ز بر مایک زاویه ای نیست که پرخون جگری نیستای داده به باد این مه بابرکت و باخیرمانا که از این آتش در دل شرری نیستو شکل کمال یافته اش را در شعر مولانا می بینیم که به واسطه طبع پرنشاط خود، نه تنها با عید، که با رمضان نیز برخوردی بسیار طرب انگیز دارد.گویا عید مولانا، از آغاز ماه رمضان شروع می شود:آمد ماه صیام سنجق سلطان رسیددست بدار از طعام، مائده جان رسیدجان ز قطعیت برست، دست طبیعت ببستقلب ضلالت شکست ، لشکر ایمان رسیدو کسی که با رمضان چنین از طرب سرشار می شود، با عید چه خواهد شد؟عید آمد و عید آمد وآن بخت سعید آمدبرگیر و دهل می زن ، کان ماه پدید آمدحضور رمضان و عید در دیوان شمس و مثنوی معنوی بسیار پررنگ و باشکوه است. بهترین رمضانیه ها و عیدانه های شعر فارسی را در آثار مولانا می توان یافت و در این دیدگاه معنویت گرا، کسی را بالاتر از او سراغ نداریم.ویژه نامه ماه مبارک رمضان(84)ویژه نامه عید سعید فطر(83)محمدکاظم کاظمیجام جم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن