واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: سير تمدن غرب
من سياستها و پيشبينيهاي آنها كه با آن سعي در تاراج ثروت اين پادشاهي و تضعيف كالاهاي ما و نهايتاً شكست دادن بازرگاني ما با ساير كشورهاي جهان دارد را به طول عميق مورد بررسي قرار دادم.
در اين بررسي دريافتم كه آنها از امتيازات مناسب و قوانين روشن خود نسبت به انگليس با تمام قوانين آن و كالاهاي بيشمار انگليسي كه خداوند به اين كشور عطا كرده است؛ براي رسيدن به اهداف خود بيشتر استفاه كردهاند.
در نتيجه آنها مزيتهاي زيادتري نسبت به ما دارند، اول اين كه كشتيهاي مدرني در اختيار دارند كه ميتوانند كالاهاي زياي را در خود جاي دهند و براي سود بيشتر، از نيروي انساني كمتري استفاده كنند.
براي مثال، كرايه كشتيهاي هلندي يكصد پوند كمتر از كشتيهاي انگليسي است، زيرا آنها به جاي به كارگيري نزديك به سي نفر، در هر سفر تنها از 9 تا 10 نفر استفاده ميكنند و در دستمزد و هزينه غذاي 20 نفر در يك سفر نيز صرفهجويي ميكنند و اين صرفهجويي در مورد كشتيهاي ديگر نيز به نسبت ظرفيت آن است.
اين روش باعث ايجاد سودهاي كلان براي هلنديها و ركود فعاليتهاي ما شده است.
بنابراين، آنها و ديگران اين ثروت و توانايي را از ما به خود منتقل ميكنند و به دلائل زير مزيتهاي آنها نسبت به ما بيشتر است:
1) بازرگانان با انبارهاي هميشه پر خود، از انواع كالاها، همه چيز را به فراواني تهيه ميكنند.
2) آزادي بيگانگان در خريد و فروش در هلند و ساير كشورها و ايالتها كه باعث افزايش داد و ستد ميشود.
3) حقوق گمركي اندك آنها تمام كشورها را به تجارت با آنها راغب ميسازد.
4) هزينه حمل آنها به علت در اختيار داشتن كشتيهاي مدرن و استفاده از افراد كمتر و توانايي حمل محمولههاي كلانتر، از هزينه حمل ما پائينتر است.
5) آنها در همه جنبههاي تجارت از ما جلوتراند.
6) استفاده عالي از قايقهاي ماهيگيري و سود كلاني كه از آن حاصل ميشود.
7) معافيت از حقوق گمركي وارداتي و صادراتي براي واحدهاي جديدالتأسيس تا زماني كه بتوانند تقريباً انحصار اين فعاليت را در دست گيرند.
عامل سوم در رونق آمستردام، اهميت آن به عنوان يك مركز مالي بود.
سودهاي داد و ستد مقادير زيادي سرمايه براي سرمايهگذاري به وجود آورده بودند. آمستردام به عنوان پناهگاهي براي اقليتهاي مذهبي، مهمان تعدادي از پناهندگان ثروتمند بود كه آماده سرمايهگذاري بودند.
نقش مالي آمستردام با تأسيس بانك ارزي آمستردام كه بزرگترين بانك دولتي در اروپاي شمالي بود؛ در سال 1609 قوت گرفت.
براساس نوشته يك انگليسي محترم، آوازه بانك، دعوت ديگري از مردم براي ورود به آمستردام و انتقال پول خود ـ كه امنيتي براي آن در كشور خود نميديدند ـ تا جايي كه امكان داشت، بود (باربور، 1963، ص 46).
همچنين بورس كالاي آمستردام براي سفتهبازي در كالاها در اين شهر تأسيس شد.
رفاه آمستردام (كه بالاترين درآمد سرانه در اروپا را داشت) باعث نشد كه اختلاف شديد اجتماعي در اين كشور وجود نداشته باشد. پائينترين گروه اجتماعي، گدايان، كارگران روزمزد بدون مهارت و مهاجران فقيري بود كه جذب ثروت آمستردام شده بودند.
طبقات بالا از فقرا بيزار بودند و از آنها ميترسيدند، و اين امر باعث شده بود كه مسئولان شهر در رفتار نسبت به آنها دلسرد باشند.
در حالي كه افراد ثروتمند دست به ايجاد يتيمخانهها و نوانخانهها براي تأمين نياز فقرا زده بودند، نيروهاي مسلح تشكيل شده از داوطلبان ثروتمند آماده رويارويي با شورشهاي طبقه پائين بودند.
بسياري از اين مردم فقير به اجبار به عنوان سرباز معمولي و بخصوص براي سفرهاي خطرناك خارج از كشور استخدام شدند.
بالاتر از اين طبقه فقير پيشهوران و كارگران ساده بودند كه يا عضو يك صنف و يا در خمت اعضاي اصناف بودند و از آنجا كه بيوهزنان ميتوانستند جاي شوهران خود را در صنف بگيرند، آمستردام به داشتن تعداد زياد زنان سوداگر مشهور بود.
صنعتگراني كه در منطقه جوردان زندگي ميكردند، منطقه خارج از سه كانال جديد را ايجاد كردند.
محلات پرجمعيت و خيابانهاي كوچكي كه توسط كانالها قطع شده بودند، محيط مناسب و حس دوستي را ايجاد كرده بود كه براي بسياري از هنرمندان آمستردام خوشآيند بود.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]