تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بركت در مال كسى است كه زكات بپردازد، به مؤمنان مدد و يارى رساند و به خويشاوندان كمك نما...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804594842




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معرفت شناسى از ديدگاه شهيد مطهرى(ره)- (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
معرفت شناسى از ديدگاه شهيد مطهرى(ره)- (1)
معرفت شناسى از ديدگاه شهيد مطهرى(ره)- (1)   نويسنده:حسن معلّمى   شهيد مطهرى(رضوان الله تعالى عليه) از لحاظ پرداختن به مباحث معرفت شناسى و طرح شبهات مربوط به آن و پاسخ گويى بدان ها، سرآمد معاصران خود بود. او علاوه بر تقرير بسيار زيباى مطالب فلاسفه پيش از خود، به گونه اى كه مطالب آن ها را به زبان روز و پاسخ گوى به شبهات موجود درآورد، مطالب ابتكارى خاصى را نيز در اين زمينه عرضه كرده كه از ارزش والايى برخوردار است؛ مانند جستوجو براى يافتن منشأ معقولات ثانيه فلسفى و دست يابى به علوم حضورى و ارجاع معقولات ثانيه فلسفى بدان. البته اين كاوش توسط مرحوم علاّمه طباطبايى شروع شد، ولى ادامه و تكميل آن را اين شهيد عزيز به عهده گرفت. آنچه در ذيل مى آيد اجمالى است از برخى كاوش هاى شهيد مطهرى(ره) در زمينه معرفت حقيقى؛ امكان معرفت حقيقى و ردّ شكاكيت؛ منشأ معارف بشرى و مطابقت علم با واقع. معرفت حقيقى   شهيد مطهرى (ره) «معرفت حقيقى» (حقيقت) را «قضيه ذهنى مطابق با واقع» مى داند.1 با توجه به تعريف مذكور، ايشان دو شرط براى معرفت حقيقى ذكر كرده اند: وجود علم و صورت ذهنى و مطابقت با واقع. كه ايشان به پيروى از ديگر فلاسفه، علوم را به حضورى و حصولى تقسيم مى كند و علم حضورى را «علم بىواسطه» و علم حصولى را «علم با واسطه» (صور ذهنى) مى داند و معتقد است كه در علم حضورى، خود واقعيت نزد عالم حاضر است، نه صورت آن و به اين دليل، خطاناپذير است. ولى در علم حصولى، صورتى از واقع نزد عالم وجود دارد (صورت ذهنى)، پس ممكن است خطا يا صواب و حق باشد.2 با توجه به اين نكته، بايد گفت: در علوم حضورى، مطابقت و عدم مطابقت مطرح نيست و اين مسأله سالبه به انتفاى موضوع است و جايگاه آن بحث مطابقت و عدم مطابقت در علوم حصولى است. علوم حضورى علومى حق و صواب و عين واقع هستند و تعابيرى مثل «مطابق» و «صادق» در آن ها مسامحى و بيانگر خالى بودن از خطا و غلط است. پس يكى از مصاديق معرفت حقيقى معرفتى است كه عين واقع باشد، نه مطابق با واقع و تعريف «معرفت حقيقى» به «علم مطابق با واقع» مربوط به علوم حصولى است، نه مطلق علم. امكان معرفت حقيقى و ردّ شكّاكيت   شهيد مطهرى(ره) حقيقى بودن و مطابق با واقع بودن ادراكات بشرى را فى الجمله نه تنها ممكن، بلكه بديهى و محقق مى داند؛ به نظر ايشان، محال است همه ادراكات بشرى غير حقيقى باشد، حتى استدلال بر مطابقت فى الجمله در ادراكات نيز محال است؛3 زيرا موجب دور يا تسلسل مى شود. ايشان وقوع خطا در بعضى موارد را سبب سلب اعتماد از علوم و ادراكات مسلّم، ضرورى و فطرى نمى داند.4 فطريات مورد نظر ايشان همان بديهيات اوليه مى باشد كه صرف تصور موضوع و محمول آن ها كافى در تصديق بدان هاست.5 در واقع، شهيد مطهرى(ره) همچون فلاسفه مسلمان پيش از خود، شكاكيّت و سوفسطاگرى مطلق را مردود و باطل و بهترين نشانه صحت اين ادعا را وجود علوم حضورى و بديهيات اوليه بشرى مى داند.6 منشأ معارف بشرى   چنان كه گذشت، «معرفت حقيقى» به «علم و يقين مطابق با واقع» تعريف شد و امكان و وقوع علم و يقين از نظر شهيد مطهرى(ره) مطرح گرديد. شرط دوم معرفت حقيقى، مطابقت با واقع است كه گرچه در ضمن بحث از امكان علم مورد قبول واقع شدودست كم،مصداق روشن وبديهى آن، بديهيات اوليه معرفى گرديد، ولى اين مطلب نياز به توضيح و تبيين بيش تر دارد تا شبهات مربوط به آن به خوبى پاسخ داده شود. از اين رو، بحث و بررسى درباب مطابقت از ديدگاه شهيد مطهرى(ره) مطرح مى گردد و از آن جا كه معارف بشرى دو دسته است: ادراكات تصورى و تصديقى7 و بحث مطابقت در ضمن قضايا و تصديقات مطرح مى شود و قضايا و تصديقات نيز از مجموع تصورات و حكم و نسبت به وجود مى آيند، بنابراين، پيش از بحث درباره مطابقت، منشأ تصورات و تصديقات از ديدگاه شهيد مطهرى(ره) مورد بررسى قرار مى گيرد تا مقدمه اى باشد براى بحث مطابقت. الفمنشأ تصورات   شهيد مطهرى(ره) همچون فلاسفه پيش از خود، تصورات را به كلى و جزئى و هر كدام از آن ها را به انواع ديگرى تقسيم كرده است.8تصور جزئى، مفهومى است كه قابل صدق بر بيش از يك مصداق نبوده و مفهوم كلى، مفهومى است كه قابل انطباق بر پيش از يك مصداق مى باشد. مفهوم «على»، «حسن»، «كوه دماوند» و «امام خمينى(ره)» جزئى و مفهوم «انسان»، «كوه» و «امام» كلى است. ايشان همچون فلاسفه مسلمان پيش از خود، منشأ همه تصورات را«حس» مى داند، ولى حس را در حواس پنج گانه منحصر نمى كند، بلكه حس باطن و علوم حضورى را نيز منشأ برخى از ادراكات مى داند.9 در واقع، ايشان شروع ادراكات بشر را حس مى داند؛ زيرا پيش از تصديق، انسان بايد به تصور نايل آيد و تصور نيز منشأ حسى دارد. شهيد مطهرى(ره) به تبع فلاسفه مسلمان، مفاهيم كلى را به سه دسته ماهوى، منطقى و فلسفى تقسيم مى كند. مفاهيم ماهوىهمچون سفيدى، سياهى، جسم، درخت و چوب مفاهيمى است كه در جواب سؤال از چيستى اشيا و موجودات مطرح مى گردد و ذات و ماهيت آن ها را نشان مى دهد. مفاهيم منطقىهمچون مفهوم كلى و جزئى جنس، فصل و نوع ويژگى موجودات خارج از ذهن نيست، بلكه فقط خواص و ويژگى مفاهيم ذهن را نشان مى دهد. مفاهيم فلسفى نيز مفاهيمى است كه بدون آن كه چيستى اشيا را نشان دهد، از نحوه وجود واقعيات عينى گزارش مى دهد و بيانگر گونه هاى واقعيت هاى عينى است؛ مانند مفهوم علت و معلول، وجوب و امكان، و ثابت و متغيّر.10 ايشان سه مرحله حس، تخيّل و تعقّل را براى دست يابى به مفاهيم ماهوى مطرح مى سازد؛ يعنى: انسان ابتدا با حواس پنج گانه مثل چشم، اشيايى را احساس مى كند و صورتى از آن ها را در ذهن خود مى سازد و پس از قطع ارتباط با شىء خارجى، صورت آن در حافظه اش باقى مى ماند و در مرحله بعد، عقل مفهومى كلى از آن صورت مى سازد كه بر مصاديق فراوانى قابل انطباق است. در واقع، شهيد مطهرى(ره) در اين بخش، مطالب فلاسفه پيش از خود را به خوبى تقرير و تبيين كرده است. حاصل آن كه در پيدايش مفاهيم كلى ماهوى، «حس» شرط لازم است، ولى شرط كافى نيست، بلكه حس زمينه را فراهم مى كند تا عقل به مفاهيم كلى نايل آيد.11 ايشان مفاهيم منطقى را برگرفته از مفاهيم ماهوى مى داند؛ يعنى: پس از دستيابى به ذهن به مفاهيم ماهوى، نفس انسان مستعد مى شود تا از آن ها مفاهيمى ديگر انتراع كند، خصوصيات اين مفاهيم را بشناسد و از آن ها مفهوم جديدى بسازد. از اين رو، به اين مفاهيم «مفاهيم ثانوى» مى گويند.12 شهيد مطهرى(ره) در اين بيان نيز مسبوق به فلاسفه پيش از خود است. شهيد مطهرى(ره) مفاهيم فلسفى را نيز از آن جا كه همچون مفاهيم ماهوى از خارج با استفاده از حواس ظاهرى به دست نمى آيد، «ثانوى» مى خواند. ولى در انتراع اين مفاهيم، معتقد است كه فلاسفه مسلمان در اين زمينه ساكت اند. اولين كسى كه به اين نكته توجه كرد مرحوم علاّمه طباطبايى بود. ايشان همچنين اولين كسى بود كه در باب منشأ معقولات ثانيه فلسفىهمچون وجود و عدم، علت و معلول، جوهر و عرضو امثال آن به بحث و بررسى پرداخت و از آن جا كه از طريق حس ظاهر قابل دست يابى نيستد، آن ها را به علوم حضورى ارجاع داد.13 مرحوم مطهرى به پيروى از علاّمه طباطبايى(ره)، غالب مفاهيم فلسفى را برگرفته از علوم حضورى مى داند؛ به خصوص در باب علت و معلول، معتقد است كه انسان با ملاحطه رابطه بين نفس، اراده، درك و وابستگى اراده به نفس، به مفهوم «علت و معلول» دست مى يابد.14عبارت ايشان چنين است: نفس هم خود را مى يابد و هم آثار افعال خود را از قبيل انديشه ها و افكار. اين يافتن به طريق حضورى است، نه حصولى؛ يعنى: نفس با واقعيت خود، عين واقعيت آن ها را مى يابد و چون معلوليت عين واقعيت وجود آن هاست، پس ادراك اين آثار عين ادراك معلوليت آن هاست. به عبارت ديگر، نفس به علم حضورى، هم خود را مى يابد و هم آثار و افعال خود را و اين آثار و افعال را متعلق الوجود به خود مى يابد و اين نحو درك كردن عين ادراك معلوليت است.15 ايشان درباب جوهر و عرض چنين مى نويسند: حقيقت مطلب اين است كه ما واقعيت جوهر و واقعيت عرضيعنى: جوهر بودن جوهر و عرض بودن عرضو به عبارت ديگر، واقعيت استقلال وجودى و واقعيت نيازمندى را در باطن نفس خود شهود كرده ايم. منشأ پيدايش اين شهود باطن است.16 مى توان اين بخش از سخنان ايشان را از نفيس ترين مطالب معرفت شناسى به حساب آورد؛ مطالبى كه پاسخ گوى شبهات هيوم و كانت است؛ زيرا آن ها به دليل نيافتن منشأ حسى براى مفاهيمى همچون علت و معلول، قايل به ذهنى بودن آن ها شدند؛ هيوم آن ها را ساخته ذهن و عادت آن به حساب آورد و كانت آن ها را قالب ذهن قلمداد كرد، به گونه اى كه معرفت بشرى برآيند ذهن و عين شد و شناخت واقع آن گونه كه هست، محال تلقّى گرديد.17 البته در ارجاع مفاهيم فلسفى به علوم حضورى، شهيد مطهرى(ره) مسبوق به سخنان مرحوم علامه طباطبائى است، ولى نحوه ارجاع مفاهيم علت و معلول ابتكار خود ايشان است. بحث ديگرى كه شهيد مطهرى(ره) بر آن اصرار دارد و در طرح آن، مسبوق به علاّمه طباطبائى(ره) است، ارجاع همه مفاهيم تصورى (ماهوى، منطقى و فلسفى) به علوم حضورى است؛ يعنى: حتى مفاهيم برگرفته از حواس ظاهرى (حواس پنج گانه) نيز در واقع، برگرفته از انفعالات نفس انسان از حواس ظاهرى است. توضيح آن كه حواس ظاهرى با همه فعل و انفعالات مادى، موجب پيدايش انفعالى درونى و نفسانى در قواى نفس (قوّه باصره، سامعه، ذائقه، شامّه و لامسه) مى گردد و ذهن از آن انفعال نفسانى تصوير مى گيرد، نه از شىء خارجى. بنابراين، مفاهيم و صور ذهنى به طور دايم، با آن انفعال نفسانى مطابق است و خطا در آن بخش امكان ندارد؛ زيرا آن انفعال يك درك حضورى است.18پس همه علوم حصولى (تصورات) به علوم حضورى باز مى گردد، اعم از اين كه زمينه پيدايش آن ها حس ظاهر باشد يا حس باطن. شهيد مطهرى(ره) به تبع محقق طوسى19 و علاّمه طباطبائى(ره)،20 خطاى حواس را به حس نسبت نمى دهد، بلكه خطا را در مقام تطبيق به عقل نسبت مى دهد؛ يعنى: حس در آنچه مى يابد و ذهن در تصويرسازى از انفعال نفسانى (چنان كه گذشت)، خطا نمى كند و از انفعال نفسانىكه انفعالى حصورى و درونى استعكس مى گيرد و زمينه اين احساس را نيز حواس ظاهرى فراهم مى كند.21 حاصل آن كه از نظر شهيد مطهرى، ادراكات كلى مسبوق به ادراكات جزئى و حسى است و ادراكات حسى همه برگرفته از علوم حضورى مى باشد.22 بمشأ تصديقات   شهيد مطهرى(ره) منشأ تصديقات را حس نمى داند، بلكه معتقد است اولين تصديقات بشرى توسط عقل به دست مى آيد و اصولاً اگر عقل نبود و ادراكات بديهى عقلى نبود، بشر به علمى يقينى دست نمى يافت و دچار شكاكيّت مى شد.23 ايشان مى نويسد: در ضمن اين مقاله خواهد آمد كه تصديقات تجربى مؤخّر است از يك سلسله تصديقات غير تجربى و به علاوه، توضيح داده خواهد شد كه اگر آن تصديقات غير تجربى را از ذهن بگيريم محال و ممتنع است كه ذهن از راه تجربه، به تصديقى نايل آيد. تمام تصديقات تجربى متكّى به اصولى است كه ذهن از غير راه تجربه، آن ها را تصديق كرده است. به عبارت ديگر، اگر آن تصديقات ماقبل تجربه را از ذهن بگيريم، بشر هيچ گونه علمى به هيچ چيزىچه در مسائل طبيعى و چه در مسائل غير طبيعىنمى تواند داشته باشد و كاخ علم و معلومات بشر يكباره ويران مى شود؛ يعنى: ترديد يا انكار آن اصول غير تجربى مساوى با سوفسطاگرى است.24 پي‌نوشت‌ها:   1ـ سيدمحمدحسين طباطبائى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، پاورقى مرتضى مطهرى، قم، صدرا، بى تا، ج 1، ص 96 / مرتضى مطهرى، شناخت، چاپ چهارم، قم، صدرا، 1368، ص 172 2ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 1، ص 47 3ـ همان، ج 1، ص 99 4ـ همان، ج 1، ص 34، 35، 132 5ـ مرتضى مطهرى، شرح مبسوط، قم، حكمت، 1404، ج 3، ص 150 / همو، فطرت، قم، صدرا، 1369، ص 4849 6ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 102 7ـ «تصور» عبارت است از صورت ذهنى بدون حكم؛ مثل صورت ذهنى انسان، حسن، كوه، آسمان و امثال آن و «تصديق» عبارت است از صورت ذهنى همراه با حكم؛ همچون «انسان ناطق است»، «على آمد» و امثال آن. 8ـ مرتضى مطهرى، آشنايى با علوم اسلامى، منطق و فلسفه، قم، صدرا، بى تا، ص 3334 9ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 2026 10ـ شرح مبسوط، ج 3، ص 283310 و ج 2، ص 60121 11ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 1، ص 5456 / شناخت، ص 384298109 12ـ شرح مبسوط، ج 2، ص 6064 13ـ همان، ص 6669 / اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 89 15 و 14ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 62 16ـ همان، ص 56 17ـ ديويد هيوم، تحقيق درباره فهم انسانى، ص 169، 174، 180، 183 / كاپلستون، فيلسوفان انگليسى، ترجمه امير جلال الدين اعلم، تهران، سروش، 1362، ص 299303 / كانت، تمهيدات، ترجمه غلامعلى حداد عادل، تهران، مركز نشر دانشگاهى، ص 8995 / فلسفه نظرى، ترجمه بزرگمهر، ص 207 /(mc. Millan Publishing co., Encyclopedia of Philosophy Paul Ed. wards,Inc. g, the free press, New york, 1967), P. 26 - 27. 18ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 2728 19ـ تلخيص المحصّل، ص 1415 20ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ص 4450 21ـ همان، ج 1، ص 132 22ـ همان، ج 2، ص 2021 23ـ همان، ص 1617 / شرح مبسوط، ج 3، ص 261385 24ـ اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 1617 / شرح مبسوط، ج 3، ص 361385 / شناخت، ص 172   منبع: ماهنامه معرفت، ش26 ادامه دارد... /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن