واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
همه چيز درباره انيميشن «از من متنفر باش» داستان فيلم چيه؟ گرو (با صداپيشگي استيو کارل) يه شخصيتي منفي يه که با دزديدن بناها و مجسمه هاي مشهور اسم و رسمي براي خودش درست کرده، اما با همه اين کارها از يه شخصيت منفي جوون تر به اسم وکتور (با صداپيشگي جيسون سيگل) که سابقه دزديدن اهرام مصر رو تو کارنامه اش داره، عقب مونده. به همين خاطر تصميم مي گيره به يه سرقت بزرگ تر دست بزنه: دزديدن ماه! گرو بعد از چند شکست کوچيک تو اين پروژه فکري به سرش مي زنه و تصميم مي گيره سه کودک يتيم به اسامي مارگو (ميراندا گاسگرو)، اديت (دانا گاير) و اگنس (السي فيشر) رو به فرزندخواندگي قبول کنه چرا که اين سه کودک خيلي راحت مي تونن به اقامتگاه شخصي وکتور دسترسي پيدا کنن. اين طوري مي شه که اون براي رسيدن به خواسته هاي خودخواهانه اش مجبور مي شه وظايف پدرانه خودش رو هم به جا بياره. گرو در پايان از ميان دو گزينه بايد يکي رو انتخاب کنه: مأموريت اش رو به اتمام برسونه و يا اين که پدرخوانده اين سه تا دختر کوچولو باقي بمونه... در مقايسه با بقيه فيلم ها چه جوريه؟ بهترين فيلم هايي که تا به حال با حضور شخصيت هاي منفي ساخته شده اند، يا به علت حضور ضدقهرمان هاي ترسناک و چندش آورشون (مثل دارت ويدر، هانيبال اکتر و وولدمورت) و يا به خاطر بيش از حد ساختگي بودن شون (مثل ترميناتور، و شاهزاده شرور غرب)، مورد غفلت قرار گرفته اند. اما در فيلم از من متنفر باش با يه چرخش 360 درجه اي روبه روئيم و شخصيت منفي داستان رو از يه زاويه ديگه مي بينيم. اون يه شبه تبديل به يه قهرمان نمي شه و همين طور اون يه شخصيت بدذاتِ يه بُعدي نيست. اون يه پسر ماماني يه! حتي اگه مادرش (با صداي جولي اندروز) از بابت کمالات پسرش چنان دل خوشي نداشته باشه! از لحاظ آموزشي چه ارزش هايي داره؟ بچه ها با اين فيلم ياد مي گيرن که حتي ضدقهرمان ها هم «انسان» هستن. البته انسان هايي که خيلي طول مي کشه اونا رو بشناسيم و دوست داشته باشيم. گرو خيلي خوب نشون مي ده که همه آدم هاي بدجنس غيرقابل بخشش نيستن. چه الگويي هايي ارائه مي ده؟ بچه هاي فيلم الگوهاي قابل تقليد خوب براي بيننده ها هستن. اونا شيرين اند، مفيدند و دوست داشتني و به علاوه اونا از هم ديگه مراقبت مي کنن و به هم دلداري مي دن. اين در حالي يه که خيلي از بزرگ ترهاي فيلم قادر نيستن اين نقش ها (که در اصل مال اون هاست) رو داشته باشن. گرو با وجودي که يه ضدقهرمانه، خودشو تغيير مي ده و سرانجام داراي خانواده اي مي شه که هميشه آرزوي داشتن اش رو در سر مي پرورونده. چه پيام هاي مخربي داره؟ با اين که فيلم به خوبي و خوشي تموم مي شه و گرو و دخترها يه خانواده خوشبخت رو تشکيل مي دن و ياد مي گيرن که حتي آدم بدها هم مي تونن دل صافي داشته باشن، بعضي از جاهاي فيلم به خصوص براي خانواده هايي که فرزندخوانده دارن، خوشايند نيست. گرو در ابتدا بچه ها رو (با يه شرايط خيلي آسون) به خاطر تمايل شخصي خودش از پرورشگاه مي گيره ولي کمي بعد اونا رو به اين مکان بازمي گردونه. در اين جاست که خانم هتي از روي عمد حرف هاي اذيت کننده اي به دخترا مي زنه. مثلاً بهشون مي گه: «مي دونين ديگه هيچ وقت هيچ خونواده اي قبول تون نمي کنه؟» اون با همين رفتاره که شخصيت بي احساس و سنگدلي از يه رئيس پرورشگاه ارائه مي کنه. خانم هتي بعدش بچه ها رو در «جعبه خجالت» قراره مي ده، تنبيه شون مي کنه و همين طور وادارشون مي کنه که کاراي سخت انجام بدن. خشونت و ترس اش چقدره؟ همه صحنه هاي خشن فيلم کارتوني اند و واقعي به نظر نمي رسن، با اين حال تعداد زيادي شوخي و حرف خنده دار در رابطه با اسلحه و جرم در اين فيلم ديده مي شه. مسلماً آدم پس از ديدن صحنه اي که در اون يه دختر کوچولو در «جعبه ناخن» گذاشته مي شه، اذيت مي شه! از طرف ديگه در فيلم بانکي رو مي بينيم به اسم «بانک شيطان» که روي جرم هاي فوق مبتکرانه اي آدم هاي شرور مثل دزديدن عجايب جهان (و يا در مورد گرو، دزديدن ماه) سرمايه گذاري مي کنه. غير از اين ها صحنه هاي متعدد انفجار در سرتاسر فيلم وجود داره که با اين که در اون ها هيچکي به طور کامل کشته نمي شه، اما براي بچه ها يه کمي ترسناکه. پدر و مادرها بايد بدونن: پدر و مادرها بايد بدونن که از من متنفر باش درباره ضدقهرماني يه که سه دختر کوچک رو براي اهداف شخصي اش به فرزندخوندگي قبول مي کنه. بله، شما در اين فيلم بايد منتظر يه سري حرفاي بي ادبي مثل «احمق» و ... (که نمي شه اين جا نوشت) باشين. همين طور يه عالمه صحنه هاي پر زد و خورد با اسلحه هاي فوق پيشرفته که مي تونن همه چي رو منفجر کنن. ولي جداي از همه اين ها بدترين پيغام فيلم (حداقل در ابتداي آن) اينه که مي گه آدما مي تونن با فرزندخوندگي به اونچه که مي خوان – حتي چيزاي خيلي بد – برسن. اين طوري خانواده هايي که فرزندخوانده دارن در اين زمينه ممکنه دچار حساسيت بشن. البته در کنار اين پيغام بد نبايد اين پيام خوب فيلم رو فراموش کرد که مي گه حتي آدم هاي شيطان صفت هم مي تونن عوض بشن. اين درس خيلي خوبي براي بچه هاست. اون هم تو شرايطي که بيشتر فيلم ها خوب و بد رو به طور مطلق به تصوير مي کشن. پدر و مادرها و بچه ها بعد از ديدن فيلم مي تونن درباره اين موردها با هم ديگه صحبت کنن: - آيا اين که ماجراي اين فيلم به جاي يه ابر قهرمان حول و حوش يه ضدقهرمان مي چرخه، موضوع جديدي نيست؟ - گرو چه جور آدمي يه و طي چه پروسه اي مشغول مي شه و تغيير پيدا مي کنه؟ - اصلاً چه اتفاقي مي افته که اون راه و روش خودشو تغيير مي ده؟ - بچه هاي يتيم اين فيلم چه خصوصياتي دارن؟ پرورشگاه چه محلي يه؟ فکر مي کنين با بچه هاي يتيم بايد چه جوري رفتار کنين؟ مي تونين نام بعضي از بچه هاي يتيم فيلم ها و کتاب ها رو بگين؟ - اين انيميشن در مقايسه با بقيه فيلم هايي که ديدين چه جوريه؟ صحنه هاي خشني که تو اين فيلم ديده مي شه بيشتر شما رو تحت تأثير قرار مي ده يا صحنه هاي خشن فيلم هاي زنده؟ چرا؟ منبع: نشريه دنياي تصوير شماره 196 /ج
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 734]