واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شعر با شعور نيازمنديمسعيد بيابانکي: براي نسلي که پايههاي فلسفي ديگر کشورها در آن رسوخ کرده و همچون جوانان سال 42 که انقلاب را به وجود آوردند با انقلاب خيلي ملموس نيستند، بايد به شيوهاي تازه گفتمان کرد و اين گفتمان در تمام مباحث سياسي، فرهنگي و هنري احساس ميشود.
سعيد بيابانکي گفت: شعر در زمان مبارزات انقلاب و جنگ، نياز به شعار داشت تا بتواند شور حماسي را در شنونده برانگيزد، اما شعر امروز نياز به شعور دارد.اين شاعر ادبيات دفاع مقدس و انقلاب گفت: وظيفه اصلي شعرانقلاب، امروز هدايت و حفظ ارزشهاي انقلاب است و اين شعر بايد آرام و محجوب باشد تا بتواند در روح و روان نسل سوم اثر کند.وي افزود: براي نسلي که پايههاي فلسفي ديگر کشورها در آن رسوخ کرده و همچون جوانان سال 42 که انقلاب را به وجود آوردند با انقلاب خيلي ملموس نيستند، بايد به شيوهاي تازه گفتمان کرد و اين گفتمان در تمام مباحث سياسي، فرهنگي و هنري احساس ميشود.بيابانکي با بيان اينکه بيشترين اتفاقي که در شعر بعد از انقلاب رخ داد، حضور شخصيت خود امام خميني(ره) به عنوان رهبري شاعر بود، گفت: امام نوعي گفتار تازه را در جامعه ترويج داد که تحکمآميز نبود و بوي صميميت و صفا ميداد. اين ادبيات ساده و صميمي آرام آرام در شعر انقلاب هم نفوذ کرد؛ به طوري که از حيث زبان بايد شعر انقلاب را شعري ساده ناميد که به لايههاي زيرين اجتماع نيز نفوذ کرد؛ درست مثل ادبيات امام خميني (ره).اين شاعر تاکيد کرد: انقلاب ايران در سال57 بيشتر يک انقلاب فرهنگي بود تا يک انقلاب سياسي که قدرتي بيايد و قدرت ديگري برود. انقلاب ايران در سال57 بيشتر يک انقلاب فرهنگي بود تا يک انقلاب سياسي که قدرتي بيايد و قدرت ديگري برود.وي ادامه داد: وقتي چنين اتفاقي در يک کشور روي ميدهد، آنچه بيشتر از هرچيز تحت تاثير قرار ميگيرد، فرهنگ است. اين زبان تازه در نوع گفتار مردم کوچه و بازار و حتي دولتمردان هم تاثير گذاشت. چنانچه تا پيش از اين، نگاه سلطنتي و شاهنشاهي دولتمردان جامعه را به دو طيف ارباب و رعيت تقسيم کرده بود؛ مثل اينکه رعيت به طور ژنتيکي تربيت شده بود براي فرمانبرداري.
بيابانکي توضيح داد: با توجه به اينکه امام شاعر بود و کلام و واژهها را خيلي خوب مي شناخت، امروز نگران نيستيم که آيا تفکر امام و حتي شخصيت سياسي و مذهبي ايشان در شعر معاصر ديده مي شود يا خير. و يا اينکه آيا اشعاري در مدح ايشان سروده ميشود و تفکرشان تا چه اندازه در شعر امروز تبلور داشته است؛ چرا که انديشه امام خميني (ره) در شعر امروز جاري و ساري است و شعر انقلاب با انديشههاي امام در هم تنيده شده است. اين شاعر در پايان گفت: شعر قبل از انقلاب نه به لحاظ ماهيت و نه به لحاظ موضوع قابل قياس با شعر بعد از انقلاب نيست. در شعر انقلاب به مضامين و مفاهيم تازهاي چون ايثار، شهادت و مظلوميت و مقاومت پرداخته شد و حتي جايگاه و تعبير از دين در شعر انقلاب با گذشته بسيار متفاوت شد. حتي نگاه شاعران به مقوله انتظار بسيار عميق و انديشمندانه شد که تمام اين تحول و پويايي شعر انقلاب مديون حضور امام خميني (ره) است؛ چنانچه اگر ايشان نبودند، امروز چيزي به نام شعر انقلاب نداشتيم.شعري از سعيد بيابانکي:خاکبوس همه ي شهيدان ميان خاک سر از آسمان در آورديم چقدر قمري بي آشيان در آورديم وجب وجب تن اين خاک مرده را کنديم چقدر خاطره ي نيمه جان در آورديم چقدر چفيه و پوتين و مهر و انگشتر چقدر آينه و شمعدان در آورديم لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک درست موسم خرما پزان در آورديم به زير خاک به خاکستري رضا بوديم عجيب بود که آتشفشان در آورديم به حيرتيم که اي خاک پير با برکت چقدر از دل سنگت جوان در آورديم چقدر خيره به دنبال ارغوان گشتيم زخاک تيره ولي استخوان در آورديم شما حماسه سروديد و ما به نام شما فقط ترانه سروديم - نان در آورديم - براي اين که بگوييم با شما بوديم چقدر از خودمان داستان در آورديم * به بازي اش نگرفتند و ما چه بازي ها براي اين سر بي خانمان در آورديم و آب هاي جهان تا از آسياب افتاد قلم به دست شديم و زبان در آورديمپي نوشت: * : اين بيت را محمدسعيد ميرزايي به اين غزل هديه کرد .فرآوري: مهسا رضاييبخش ادبيات تبيانمنابع: خبرگزاري مهر، وبلاگ سنگچين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]