واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دروغ گوي چوبي كوچولو نويسنده: شاپور عظيمي چند گزاره در باب دوبله ي سريال «پينوكيو» 1. در دهه ي 1360 استراتژي تلويزيوني، پخش «آيتم»هايي بود كه هم سرگرمكننده باشند و هم حرفي، پيامي، چيزي براي گفتن داشته باشند. شايد براي همين بود كه موفقيت برنامههايي مثل محله ي بهداشت يا محله ي برو بيا، حتي با اعتراضهايي رسمي روبه رو شد، چون سرگرمي در آن ها بر پيامهاي اخلاقي و بهداشتيشان غلبه داشت. از نگاه رسمي، سرگرمي صرف جايز نبود. اين رويكرد در برنامههاي كودك و نوجوان با وسواس بيشتري اعمال ميشد. از آن جاكه توليدات داخلي هنوز تواني براي رقابت با نمونههاي حرفهاي خارجي نداشتند، تلويزيون ترجيح ميدهد كارتونهايي را بخرد كه بالقوه پيامهاي مناسبي براي مخاطب كودك و نوجوان ايراني داشته باشند. يكي از مديران فرهنگي در همان سالها به نكته ي درستي اشاره كرده بود كه: «هيچ شركت فيلمسازي يا تهيهكنندهاي بر اساس ميل و خواست ما فيلم نميسازد.» اين واقعيتي بود كه مديران تلويزيون هم با آن روبه رو بودند. بنابراين خريد سريالهاي كارتوني مانند مهاجران (ما مديريت دوبلاژ صادق ماهرو)، خانواده ي دكتر ارنست (با مديريت مهدي عليمحمدي)، ماركوپولو (با مديريت ناصر ممدوح كه از شبكه ي دو پخش ميشد) ميتوانست هم به عنوان اثري كارتوني به مخاطب ارائه شود و هم اين كه در مرحله ي دوبله با سياستهاي تلويزيون همخوان بود. 2. در گفتوگوهايي كه در همين مجله ي خودمان با يكي دو نفر از دوبلورهاي بسيار سرشناس انجام شده، آن ها به نكتهاي اشاره كردهاند كه مانند تيغي دو دم عمل كرده است. هم از يك سو نكتهاي نااميدكننده است و ما را نسبت به دوبله بدبين ميكند و هم از سوي ديگر نشان ميدهد دوبله چه نقش انكارناپذيري در ساخت برخي از آثار سينماي ايران (و بعدها تلويزيون) داشته است. در آن گفتوگوها اشاره شده كه اصلاً فيلمهايي هستند كه نه روي ميز مونتاژ كه پشت ميز دوبلاژ ساخته شدهاند. در واقع هنگام دوبله براي اين نوع فيلمها داستاني ساخته و پرداخته شده است. حالا تصورش را بكنيد كه منتقدي بخواهد در مورد چنين فيلمي و فيلمنامهاش چيزي بنويسد. فراز و فرود دراماتيك آن را به نقد بكشد و در مورد ديالوگهايش، سطرها سياه كند. 3. يكي از سريالهاي كارتوني كه مخاطبان كودك و نوجوان و حتي در مورادي، بزرگ سالان آن را دوست داشتند و بعدها اجراي نمايشي آن روي كاست هم به بازار آمد، سريال كارتون ژاپني پينوكيو است كه بر اساس داستان كارلو كولودي ساخته شد؛ داستاني كه صادق چوبك سالها پيش آن را به فارسي ترجمه كرده است. در اين ميان اتفاقي رخ داد كه سرنوشت دوبله ي اين كارتون را تعيين كرد. زمانيكه فيلمها و سريالهاي غيرانگليسيزبان خريده ميشوند، معمولاً متن ديالوگها به زبان انگليسي به خريدار تحويل داده ميشود. اما در مورد اين سريال چنين نشد. خريدار هم يك سالي صبر كرد تا شايد آن ديالوگها به دستش برسد كه بيفايده بود. صنعت دوبله بار ديگر آستين همت بالا زد و ثابت كرد كه توانايي «بازآفريني» هر فيلم و سريالي را دارد! به اين ترتيب اين آدمك چوبي كوچولو كه هر وقت دروغ ميگويد دماغش دراز ميشود، شروع كرد به زبان باز كردن و به فارسي حرف زدن. اما ديالوگهايي را به زبان آورد كه روح نويسندگان فيلمنامه ي اصلي سريال، از آن بيخبر بود. مرتضي احمدي گوينده ي نقش «روباه مكار»، روايتي شنيدني و عبرتآموز از دوبله ي اين سريال دارد: «تخصص من در دوبله، صداسازي بود براي همين سراغ دوبله ي كارتون ميرفتم. معروفترين كارتون كه كار كردم پينوكيو بود كه به جاي روباه مكار با صدايي تيز صحبت كردم و كمي هم مايه ي رشتي به آن داده بودم. اين سريال رها شده بود و كسي آن را دوبله نميکرد، چون متن ديالوگ نداشت و يك سالي همينطور مانده بود. فيلمهايي كه ايران از كشورهاي ديگر ميخريد، همراه با ديالوگ بود. مرتجم، ديالوگها را ترجمه ميكرد و به مدير دوبلاژ ميداد. من به همراه مرحوم كنعان كياني، خانم نادره سالارپور، و ناهيد اميريان قرار شد با بداههسازي، ديالوگهايي براي سريال بسازيم و ضبط كنيم. ما اين كار را كرديم. البته چهار پنج بار اين 26 فيلم نيمساعته را ديدم. ديالوگها ميكس شد و آن ها را به تلويزيون فرستادند. وقتي آن جا، اين دوبله را شنيدند، گفتند ما همين دوبله را ميخواهيم. يادم هست كه به مسئولان دوبله ي تلويزيون گفتيم كه ما اين سريال را دوبله نميكنيم، بلكه داريم بديههسرايي ميكنيم. براي همين دستمزدمان را دو برابر كردند.» 4. از بحث «بازآفريني» ديالوگها كه بگذريم، بايد اذعان كرد كه شماري از بهترين دوبلورها، اين سريال را دوبله كردهاند. قديميترين چهره در ميان آن ها، مرتضي احمدي است. هنرمندي كه بايد او را به معناي واقعي كلمه يك صداپيشه ي ماهر دانست. او تقريباً در هر رشتهاي كه صدا در آن عنصري اصلي است، حضور داشته و دارد: او هم بازيگر راديو بوده و هم به عنوان خواننده، چندين ترانه ي محلي در آن جا اجرا كرده. بازيگر سريالهاي تلويزيوني بوده (از سريال هردمبيل در دهه ي 1340 گرفته تا همين سريالهاي يكيدوسال اخير)، پيشپردهخواني كرده، بازيگر تئاتر بوده، از 1332 وارد سينما شده و يكي از دوبلورهاي قديمي هم هست. هر چند كه او چند سال است خودخواسته از فعاليتش در دوبله كاسته اما سال گذشته، سنتشكني كرد و به جاي هورتون، فيل بامزه ي فيلمي به همين نام، بار ديگر نشان داد كه در 82 سالگي، اگر بخواهد به كار دوبله بازگردد توانش را دارد. نادره سالارپور به جاي پينوكيو حرف زده است. و صداي زير و به اصطلاح نازك او با شيطنتهاي پينوكيو، خندهها و گريههاي اين عروسك چوبي همخواني دارد. اين نكته به خصوص زماني خودش را نشان ميدهد كه پينوكيو اشتباهي ميكند و فرشته ي مهربان يا جينا او را سرزنش ميكنند. در اين موارد او ناگهان زير گريه ميزند و پس از دلجويي، به همان سرعت گريهاش متوقف ميشود كه اين حالت را دوبلور او به خوبي اجراء كرده است. اين شبيه همان لحني است كه او در دوبله ي سريال قديمي خانه ي كوچك وقتي به جاي دختر بزرگ خانواده (سيدني گرينبوش) حرف ميزند، به كار گرفته است. ناهيد اميريان به جاي جوجه ي پينوكيو (جينا) حرف زده كه در واقع به نوعي راوي اين سريال هم هست. او از دوبلورهاي شناخته شده ي كارتونهاي تلويزيون است كه در همان دوران دوبله ي پينوكيو، صدايش را در سريال مهاجران و بسياري از كارتونهاي ديگر شنيدهايم. اميريان در دوبله ي كارتون، همواره يكي از استثناءها است. او هم چنان و در 55 سالگي ميتواند به جاي دختر كوچولوهاي فيلمها و سريالها و كارتونها حرف بزند. مرحوم كنعان كياني به جاي «گربهنره» حرف زده كه در كارتونهايي كه بعدها دوبله كرد، اين نوع تيپگويي را حفظ كرد. اين گربه ي ترسو اما حقهباز كه وردست روباه مكار است، بدش نميآيد گاهي زيرآبي برود و خودي نشان دهد. اين تعبيري است كه صدا و دوبله ي كياني به وجود ميآورد. كياني صدايش را بم كرده و با همان لحن، سعي ميكند بيشتر زيرلبي حرف بزند و گاهي هم جملههاي پسگردني را به كار ميگيرد. با دوبله ي او، گربهنره اصلاً بدجنس به نظر نميرسد و فقط دلش ميخواهد سري توي سرها دربياورد كه هميشه هم شكست ميخورد. كنعاني پيش از انقلاب در دوبله ي كارتون فعاليت داشته و سالهاي قبل صدايش را در كارتون مرد عنكبوتي به جاي شخصيت اصلي به ياد داريم. «فرشته ي مهربان» را زهرا آقارضا ميگويد و به جاي جوليتا، همان گربه ي تنبل نيز حرف زده است. به جاي «پدر ژپتو» نصرتالله حميدي حرف زده كه نقشهايي فرعي را هم در اين سريال گفته است. مثلاً او در قسمت هشتم، به جاي عقابي حرف ميزند كه به دستور فرشته ي مهربان، پينوكيو را از بالاي درخت نجات ميدهد. 5. دوبله ي اين سريال، از آن دسته دوبلههايي است كه به دليل تركيب دوبلورها و تيپهايي كه خلق كردهاند، هيچوقت كهنه نميشود. حتي اين را ميشود در نوستالژي جوانان عشق دوبله مشاهده كرد. اگر گذارتان به اينترنت و صفحههايي افتاده باشد كه علاقهمندان جوان دوبله ايجاد كردهاند، ميتوانيد ببينيد كه بعضي از آن ها با چه حرارت و حسرتي از دوبله ي سريال پينوكيو و كارتونهاي ديگر حرف ميزنند. اينجور وقتها انگار بايد بپذيريم كه نوستالژي هم نشت ميكند و پير و جوان ندارد. منبع:ماهنامه ي سينمايي فيلم، شماره ي 402. /ج
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 916]