واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
همسر با ايمان فرعون همسر با ايمان فرعون مصر، در زمان موسي عليه السلام آسيه نام داشت که از زنان نمونه تاريخ است. در قرآن به نام آسيه تصريح نشده اما با عنوان همسر فرعون دو بار از او ياد شده است: 1. سوره مبارکه قصص آيه 9: و قالت امرأَتُ فرعون قُرَّتُ عَين لِّي و لک لا تقتلوه؛ و همسر فرعون گفت: اين کودک، نور چشم من و تو است، او را نکشيد. 2. سوره مبارکه تحريم آيه 11: و ضرب الله مثلاً للذين آمنوا امرَأتَ فرعون؛ و خداوند براي کساني که ايمان آورده اند، به همسر فرعون مثل زده است. به گفته برخي از مفسران، آسيه به بيماري بَرَص دچار شده بود و پزشکان از درمان آن ناتوان بودند. کاهنان به فرعون گفتند: در فلان زمان کودکي را در رود نيل، در صندوق مي يابيد که آب دهان او شفاي اين بيماري است. فرعون کساني را بر کنار رود نيل بگماشت. هنگامي که صندوق را يافتند، آسيه آب دهان وي را بر برص ماليد و بي درنگ شفا يافت. اطرافيان فرعون گفتند: اين همان طفلي است که بايد کشته شود. ولي آسيه مانع شد و به فرعون گفت: او نور چشمي براي من و تو است. او را نکشيد؛ اميد است نفعي به ما برساند يا او را فرزند خود بگيريم. و موسي اين گونه از مرگ رهايي يافت. آسيه نام کودک را موسي( برگرفته از ميان آب و درخت يا فرزند آب) نهاد. از امام باقر عليه السلام نقل شده که آسيه و فرعون براي تفريح در ايام بهار، درخيمه اي ( قصري) کنار رود نيل به سر مي بردند که موسي را يافتند و فرعون با ديدن موسي گفت: چگونه است که اين کودک کشته نشده؟ آسيه گفت: تو فرمان کشتن کودکاني را صادر کرده اي که امسال به دنيا آمده اند و اين کودک بيش از يک سال دارد. به گفته اکثر مفسران، فرعون ابتدا قصد کشتن موسي را داشت و در مقابل سخن آسيه که اين کودک، نور چشم من و تو است، گفت: نور چشم من نيست. از جمله « لا تقتلوه» نيز بر مي آيد که آن ها قصد کشتن موسي را داشتند. هم چنين آسيه واسطه مي شود تا مادر موسي در مقام دايه پذيرفته شود. ايمان آسيه آسيه، با مشاهده معجزه عصاي موسي و غلبه وي بر ساحران به او ايمان آورد، ولي ايمان خود را اظهار نمي کرد تا زماني که همسر حزقيل ( خزانه دار فرعون و آرايشگر دخترش) به سبب ايمانش به دست فرعون کشته شد. آن گاه با اعتراض به فرعون و سرزنش وي، ايمان خود را آشکار ساخت. پس از آن که آسيه ايمانش را آشکار کرد، فرعون او را ديوانه خواند. آسيه گفت: من ديوانه نيستم. خداي من و تو و همه جهانيان کسي است که آسمان، زمين، کوه و دريا را آفريد. فرعون بر او خشم گرفت و او را از خود راند. آسيه در پاسخ نصيحت پدر و مادرش که از وي مي خواستند با فرعون که به عقيده آنان خداي آسمان و زمين بود مخالفت نکند، گفت: اگر او خداي آسمان و زمين است بگوييد براي من تاجي بسازد که آفتاب در پيش و ماه در پشت و ستارگان بر گرد آن باشند. گفتند: او نمي تواند. آسيه گفت: خداوند بر اين کار توانا است. هنگامي که فرعون از ايمان آسيه آگاه شد، از سران دربارش درباره آسيه نظر خواست. آن ها قتل آسيه را پيشنهاد کردند. فرعون دستور داد: آسيه را بر زمين ميخ کوب کرده، سنگي بزرگ را بالاي سرش بياويزند؛ اگر از ايمانش دست برداشت به قصر فرعون باز گردد و هم چنان همسر وي باشد وگرنه سنگ را بر او بيفکنند. آسيه از ايمان خود دست بر نداشت و از خداوند خواست که به جاي قصر فرعون خانه اي در جوار رحمت خويش در بهشت برايش بنا کند و او را از فرعون و کفر و ستم او و نيز عمّال ستم کارش رهايي بخشد: ربّّ ابنِ لي عندک بيتاً في الجنّه و نجِّني من فرعون و عمله و نجِّني من القوم الظالمين تحريم /11؛ پروردگارا! خانه اي براي من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايي بخش! فضايل آسيه 1. در آيه يازدهم سوره مبارکه تحريم خداوند آسيه را در کنار مريم و مقدم بر او، الگوي مؤمنان معرفي مي کند. 2. آسيه ايمان خود را در کنار فرعون حفظ کرده و از همه جاذبه هاي زندگي دنيا گذشت. 3. آسيه جوار رحمت خداوند را بر زندگي در قصر فرعون ترجيح داد و در دعاي خود، کرامت معنوي( قرب خداوند) را طلبيد. 4. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، آسيه را در کنار مريم، خديجه و فاطمه عليها السلام يکي از چهار زن کامل و برتر عالم و نيز از بهترين زنان اهل بهشت شمرده است. 5. آسيه به همراه حوا، مريم و مادر موسي براي کمک به وضع حمل فاطمه بنت اسد داخل کعبه شد و آسيه، علي عليه السلام را پس از تولد در پارچه اي پيچيد. 6. هنگام تولد فاطمه عليها السلام آسيه به همراه ساره، مريم و خواهر موسي براي کمک به خديجه نزد وي آمدند. 7. آسيه، همدم خديجه در بهشت و از همسران بهشتي پيامبر دانسته شده است. منابع: اقتباس از اعلام القرآن، 1، 102. نسيم وحي، شماره 23 ae
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 325]