تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803349922




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جان وين بهترين بازيگر تاريخ فيلم‌هاي وسترن


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جان وين بهترين بازيگر تاريخ فيلم‌هاي وسترن «جان وين»، بازيگر و كارگردان نابغه سينماي جهان عنوان بهترين بازيگر تاريخ فيلم‌هاي وسترن انتخاب شد.
جان وين
 انجمن فيلم انگليس (BFI) در نظرسنجي از اهالي سينما و منتقدين فيلم، فهرست 10 هنرپيشه بزرگ فيلم‌هاي وسترن قديمي را منتشر كرد كه «جان وين»، بازيگر نامدار هاليوود در رتبه اول ديده مي‌شود.رتبه دوم متعلق به «كلينت ايست‌وود»، بازيگر فيلم‌هاي معروفي چون «يك مشت دلار»، «نابخشوده» و «خوب، بد، زشت» است.به گزارش هاليوود ريپورتر، «روي راجرز»، «لي فن كليف»، «الي والاچ»، «هنري فوندا»، «جيمي استوارت»، «سام اليوت»، «گري كوپر» و «كوين كاستنر» ديگر بازيگران سرشناس حاضر در اين فهرست هستند. جان وين John Wayneبا نام ماريون مايکل موريسن متولد 26 مه 1907 در مينترسد آيووا. او در کاليفرنيا بزرگ شد و با کسب بورس ورزشي به دانشگاه کاليفرنياي جنوبي (USC) رفت. طي تعطيلات تابستاني کارگر استوديوي فوکس شد و خيلي زود توانست رابطه ي گرم و صميمي با جان فورد که نقشي تعيين کننده در آينده وين به عنوان فوق ستاره داشت، برقرار کند. در 1928 وين نقش هاي کوتاهي در فيلم هاي فورد و ديگر کارگردان ها ايفا کرد. در ابتداي فعاليت بازيگري از نام دوک موريسن استفاده مي کرد. در 1930 فورد او را به رائول والش براي مسير بزرگ سفارش کرد. اين بازيگر بلند قد، قوي هيکل و آرام پس از مسير بزرگ در وسترن هاي کم هزينه، سريال ها و فيلم هاي فراموش شده ظاهر شد و نتوانست تماشاگران را مجذوب کند. به مدت 8 سال در هشتاد فيلم ايفاگر نقش قهرمان بود و به نظر مي رسيد که کارنامه اش از فيلم هاي معمولي فراتر نرود. اما فورد با انتخاب او براي نقش رينگوکيد در وسترن کلاسيک دليجان (1939) افق ديگر را پيش روي جان وين گشودو موفقيت دليجان نقطه عطف دوران کاري وين بود و نيروي حرکتي براي تصوير يک قهرمان که طي سال ها کيفيتي اسطوره اي يافت. جان وين بيشتر با فيلم هاي جان فورد بود که به يکي از مهم ترين جاذبه هاي فروش تاريخ سينما تبديل شد. تصوير وين با افزايش سن و ظهور چين و چروک بر صورتش هر چه بيشتر تجسمي شد از روح يک ملت. به طور معمول با لباس گاوچران ها يا اونيفورم افسري ذات قدرت و اعتماد را در بسياري نقش هاي برتر از زندگي به نمايش درآورد. از معروف‌ترين يادگاري‌هاي به‌جامانده از «جان وين» مي‌توان از چشم‌بندي كه او در فيلم «شهامت»(1969) استفاده كرد و همچنين جايزه گلدن گلوب كه وي براي بازي در اين فيلم دريافت كرد نام برد.جان وين پيش از مرگ در سال 1972 در 170 فيلم نقش‌آفريني كرد و در سال ‌1969 با فيلم «سنگريزه واقعي » موفق به دريافت جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد شد.اين بازيگر بزرگ هاليوود روز 26 مي 1907 در ايالت ايووا در شمال شرقي آمريکا به‌دنيا آمد و در سن 72 سالگي بر اثر
جان وين
 سرطان در لسآانجلس درگذشت.«جان وين» تجسم ايده‌آل‌هاي سنتي يا به اصطلاح ارزش‌هاي اصيل آمريکايي بود که شايد امروزه براي بسياري از مردم جهان ناخوش‌آيند باشد.آمريکاي جان وين جولانگاه آزادمردان است و قلمرو نظم و قانون. نظمي که چه بسا ظالمانه است و قانوني که مي‌تواند طرفدار زورمندان باشد. اين آمريکا اعتماد فراوان و اراده قوي دارد و تا حدي هم قلدر و زورگوست. از هرچيز و هرکسي برتر است و چون از ديگران قوي‌تر است، پس به خود حق مي‌دهد که حرف و نظر خود را با زور هم پيش ببرد.جان وين از زماني که در سينما به شهرت رسيد، هميشه نماينده‌ي انديشه‌هاي کهنه و محافظه‌کارانه بود. در جريان جنگ داخلي اسپانيا که بيشتر شهروندان آزاديخواه آمريکا و جهان از بنيادهاي جمهوري حمايت مي‌کردند، جان وين سرسختانه از ناسيوناليست‌هاي سلطنت‌طلب که قاتلان دموکراسي جوان اسپانيا بودند پشتيباني مي‌کرد و براي آنها کمک مالي مي‌فرستاد.جان وين از زماني که در سينما به شهرت رسيد، هميشه نماينده‌ي انديشه‌هاي کهنه و محافظه‌کارانه بود. در جريان جنگ داخلي اسپانيا که بيشتر شهروندان آزاديخواه آمريکا و جهان از بنيادهاي جمهوري حمايت مي‌کردند، جان وين سرسختانه از ناسيوناليست‌هاي سلطنت‌طلب که قاتلان دموکراسي جوان اسپانيا بودند پشتيباني مي‌کرد و براي آنها کمک مالي مي‌فرستاد.در جنگ جهاني دوم جان وين با ورود آمريکا به جنگ و گشودن جبهه شرق اروپا مخالف بود، زيرا عقيده داشت که جنگ فرصتي است تا آلمان نازي حساب « اتحاد شوروي» را يکسره کند تا جهان از «شر کمونيسم » راحت شود.به همين ترتيب جان وين از عمليات ارتش آمريکا در کره و ويتنام نيز دفاع کرد، زيرا جنگ‌طلبي و برتري‌جويي ايالات متحده را دفاع موجه به اصطلاح «جهان آزاد» در برابر تهاجم کمونيسم مي‌دانست. در دوراني که روشنفکران آمريکا لشکرکشي بيرحمانه به خاک ويتنام را محکوم مي‌کردند، جان وين در سال 1968 فيلم «کلاه سبزها» را ساخت که به حملات بيرحمانه‌ي ارتش آمريکا، سيمايي عادلانه و اخلاقي مي‌داد.بيشتر سينمادوستان تصوير جان وين را بيشتر از خود او دوست دارند. او را نه پشت تريبون‌هاي تبليغاتي بلکه روي پرده‌ي سينما مي‌پسندند. او روي اکران زنده‌تر و شاداب‌تر و انسان‌تر است. در تاريکي سينما او را روشن‌تر مي‌بينيم.جان وين تنها بازيگر آمريکايي بود که در زمان حياتش سيماي اسطوره‌اي پيدا کرد. او با هيکل تنومند، حرکات نرم و صداي کلفت و دورگه‌اش از ابعاد انساني بزرگتر بود. وقتي تفنگ به دست مي‌گرفت و بر پشت اسب به سوي افق‌هاي دور مي‌تاخت، تماشاگر مي‌دانست که از او کارهايي بر مي‌آيد كه فراتر از توش و توان ماست. در عين حال او در بيشتر نقش‌ها انساني بود معمولي با تمام ضعف‌ها و محدويت‌هاي بشري، براي همين هم مي‌توانستيم با او همدردي داشته باشيم و گاه در جلد او فرو برويم. تماشاگر مي‌پذيرفت که او نماينده‌ي خير است و بايد بر شر پيروز شود. چند و چون در ماهيت خير و شر و موشکافي‌هاي حقوقي يا اخلاقي از حوصله سينماي وسترن بيرون است.سينماي وسترن روايت بخشي از گذشته‌ي آمريکاست که زياد هم دور نيست. مقطعي که ايالت‌هاي شرقي کرانه‌ي اقيانوس اطلس مي‌روند تا ايالت‌هاي جنوب غربي آمريکا را تا کرانه‌ي اقيانوس آرام فتح کنند. اين دوران از التهابات اجتماعي و سياسي سرشار است، با انبوه حوادث تکان‌دهنده و ماجراهاي پرهيجان. گنجي بي‌کران از حکايات غريب و داستان‌هاي پرکشش. زمينه‌ي تاريخي اين داستان‌هاي پرتب و تاب از ده پانزده سال فراتر نمي‌رود و تنها برشي باريک از گذشته‌ي آمريکا را در برمي‌گيرد. دوره‌اي پرآشوب در حوالي سالهاي 1865 تا 1880 که پس از پايان جنگ‌هاي داخلي فرا رسيد.هيچ بازيگري در سينماي آمريکا مانند جان وين به ژانر يا شاخه‌ي سينماي وسترن هويت نداده است. همه بزرگان هاليوود از گري کوپر و کرک داگلاس تا برت لنکستر و جيمز استوارت و در سالهاي نزديک‌تر پل نيومن و رابرت ردفورد و استيو مک‌کويين و کلينت ايستوود و کوين کاستنر به قهرمانان غرب وحشي جان داده‌اند، اما هيچ يک از آنها به برازندگي و استواري جان وين در دل دره‌هاي غريب و دشت‌هاي پهناور و آسمان‌هاي درخشان آن ديار ناآشنا جا نيفتادند. جان وين با قد افراشته، چهره‌ي سوخته و نگاه عميق با چشم‌اندازهاي بکر و غريب غرب وحشي يگانه بود
جان وين
. او در قالب گاوچران يا کلانتر، در سيماي ششلول‌بند يا سواره‌نظام، مرد تيپيک دنياي وسترن بود که گويي همان دم از دل چشمه‌هاي رخشان و صخره‌هاي سخت برجوشيده بود.او خود يکپارچه وسترنر يا مرد اصيل غرب بود. يل آشناي دشت‌هاي بي‌کران غرب، که نياز نداشت نقش کابوي را بازي کند. درست برعکس: اين کابوي بود که نياز داشت از او تقليد کند تا به يک کابوي واقعي بدل شود.جان وين در جان دادن به اين بعد از جهان وسترن بي‌نظير است. در قيافه مردانه، در منش و رفتار او چيزي مرموز، بدوي و دست‌نيافتني هست که او را از الگوهاي عرفي و مدني دور و به سرشت وحشي وسترن نزديک مي‌کرد.در رفتار او پويه‌اي غريزي هست که او را از تکرار و ابتذال دور مي‌کند. سيماي او در سايه روشن عواطف و انگيزه‌هاي گوناگون تغيير رنگ مي‌دهد. خشم و خشونت مردانه‌ي او در يک آن به عطوفت و مهرباني بدل مي‌شود، گويي در پيکر زمخت اين «غول بياباني»، کودکي معصوم و بي‌آزار کز کرده است.جان وين در سال 1926 در زمان سينماي صامت بازيگري را شروع کرد. سالها بعد در سال 1939 بود که با وسترن برجسته‌ي جان فورد به نام « دليجان» به شهرت رسيد.در فيلم‌هاي حماسي جان فورد بود که سيماي جان وين تا حد اسطوره‌اي زوال‌ناپذير قوام گرفت. در فيلم‌هايي مانند «قلعه»، «آپاچي» ، «ريو گرانده»، «جستجوگران»، «دختري با روبان زرد»، « آخرين فرمان» ، « مردي که ليبرتي والانس را کشت» و «سواره نظام». اين فيلم‌ها امروزه به گنجينه‌ي کلاسيک سينما پيوسته‌اند.سينماگر بزرگ ديگري که در تکوين سيماي اسطوره‌اي جان وين سهم داشت هاوارد هاکز است. او پس از ساختن وسترني زيبا به نام «رود سرخ» به سال 1948، در سالهاي بعد با سه گانه‌اي ظريف و استادانه موفق شد بلوغ بازيگري جان وين را به نمايش بگذارد. اين سه گوهر سينماي وسترن عبارتند از: ريو براوو، ريو لوبو و الدورادو. ‌جان وين دو فيلم نيز کارگرداني کرد: وسترني به نام آلامو در سال 1959 ساخت و فيلم جنگي « کلاه سبزها» را به سال 1968. اما در ستايش از او لازم نيست از اين دو فيلم سخني گفته شود. به سادگي بايد گفت که او بازيگري توانا بود که سينماي وسترن به او مديون است.آخرين نقش‌آفريني «جان وين»، ستازه نام‌دار سينماي آمريكا 31 سال بعد از مرگ او، در قالب دي‌وي‌دي عرضه مي‌شود. فيلم «توفان‌سواران غرب طلايي» آخرين فيلم «جان وين» است كه پيش از اين هرگز به‌روي پرده سينما نيامده بود.اين وسترن علمي – تخيلي محصول سال 1984 است كه آخرين نقش‌آفريني «جان وين» پيش از مرگ در سال 1979 است.«جان وين» طي چند دهه فعاليت سينمايي در بيش از 170 فيلم سينمايي نقش‌آفريني داشت كه اولين آنها در 19 سالگي با نام «سرخ‌پوستي از هاروارد» بود.اگرچه ‌31 سال از درگذشت اين بازيگر بزرگ هاليوود مي‌گذرد، اما محبوبيت وي به‌واسطه بازي در فيلم‌هاي وسترن و كابوي همچنان حفظ شده است. انجمن فيلم آمريكا در سال ‌1999، او را به‌عنوان يكي از ‌13 بازيگر بزرگ تمام دوران هاليوود انتخاب كرد. فروش يك‌ميليون دلاري فيلم «ريو لوبو» در سال ‌1970 تنها به‌خاطر ايفاي نقش او بوده است. جان وين از سه عمل جراحي مهم جان به در برده بود. در 1963 کبدسرطاني اش را از دست داد. در 1978 عمل جراحي قلب باز را با موفقيت پشت سر گذاشت و در 1979 معده اش را برداشتند. تا زمان مرگ او شجاعتش را حفظ کرد. جان وين در 1979 جان سپرد. فيم شناسي : خانه جلاد (1928، جان فورد)، سلام نظامي (1929، جان فورد)، مسير بزرگ (1930، رائول والش)، مردان بدون زنان (1930،
جان وين
 جان فورد)، فرودگاه مرکزي (1933، ويليام ولمن)، زندگي جيمي دولان (1933، آرچي مايو)، بيبي فيس (1933، آفرد دگرين)، مربي کالج (1933، و. ولمن)، مستقيم به سمت کاليفرنيا (1937، آرتور لوبين)، خيال گروه ها (1937، آرتور لوبين)، پايان حادثه (1937، آرتور لوبين)، دليجان (1939، جان فورد)، شورش الگيني (1939، ويليام سايتر)، سوارکاران شب (1939، جرج شرمان)، فرمان شوم (1940، ر. والش)، سفر طولاني به خانه (1940، ج. فورد)، هفت گناهکار (1940، تي گارنت)، سه چهره غرب (1940، برنارد وارهوس)، چوپان تپه ها (1941، هنري هاتاوي)، سوار بلند قد (1941، ادوين ل. مارين)، به او خيانت کرد (1941، جان .ه. اور)، غارتگران (1942، راي انرايت)، اجتماع در فرانسه (194، جوليس داسين)، درو کردن باد وحشي (1942، سسيل ب. دوميل)، پيتزبورگ (1942، لوئيس سيلر)، خانمي از لويزيانا (1942، برنارد هوس)، زني براي يک شب (1942، لي جاسون)، در کاليفرنياي قديم (1942، ويليام مک گوان)، پرواز ببرها (1942، ديويد ميلر)، ستيز گربه هاي وحشي (1943، آلبرت روجل)، سيابيس جنگجو (1944، ادوارد لودويگ)، بازگشت به باتان (1945، ادوارد دميتريک)، آنان قابل چشم پوشي بودند (1945، ج. فورد)، بدون رزرو (1946، مروين له روي)، تيکون (1947، ريچارد والاس)، فرشته و مرد خبيث (1947، جيمز ادوارد گرانت)، قلعه آپاچي (1945، ج. فورد)، رود سرخ (1948، هاوارد هاکس)، سه پدر خوانده (1948 ج. فورد)، دختري با روبان زرد (1949، جان فورد)، شن هاي ايووجيما (1949، آلن دآن)، ريوگراند (1950، ج. فورد)، گردش آرام (1951، جرج واگنر)، خلبانان (1951، نيکلاس ري)، مرد آرام (1952، ج. فورد)، بيگ جيم مکلين (1952، ادوارد لودويک)، دردسر طي راه (1953، مايکل کورتيز)، جزيره اي در آسمان (1953، و. لمن)،هوندو (1953، جان فارو)، کوچه خونين (1955، و. ولمن)، فاتح (1956، ديک پاول)، جويندگان (1956، ج. فورد)، بال هاي عقاب ها (1957، جان فورد)، خلبان جت (1957، جوزف فن اشترنبرگ)، افسانه گمشدگان (1957، ه. هاتاواي)، بربروگيشا (1958، جان هيوستن)، ريوبراوو (1959، هاوارد هاکس)، آلامو (1960، +کارگرداني)، کومانچروها (1961، م. کورتيز)، مردي که ليبرتي والانس را کشت (1962، ج. فورد)، هاتاري (1962، هاوارد هاکس)، طولاني ترين روز (1962، کن آناکين، اندرو مارتن، برنهارد ويکي)، چگونه غرب تسخير شد (1962، ه. هاتاوي، ج. مارشال، ج. فورد)، صخره داناون (1963، ج. فورد)، مک لينتاک (1963، اندرو ويکتور مک لاگلن)، دنياي سيرک (1964، ه. هاتاواي)، بزرگ ترين داستان عالم (1965، جرج استيونس)، در راه خطر (1965، اتوپره مينگر)، پسران کتي الدر (1965، ه. هاتاواي)، سايه اي غول آسا بيفکن (1966، ملويل شاولسن)، واگن جنگلي (1967، برت کندي)، الدورادو (1967، ه. هاکس)، عزم واقعي (1968، ه. هاتاواي)، کلاه سبزها (1968، + کارگرداني)، شکست ناپذير (1968، او. مک لاگلن)، شزم(1970، ا.و. مک لاگلن)، ريولوبو (1970، ه. هاکس)، بيگ جيک (1971، جرج شرمن)، کابوي ها (1972، مارک رايدل)، Cancel my Reservation (1972، پل بوگارت)، دزدان قطار (1973، برت کندي)، مارشال کاهيل (1973، ا.و.مک لاگلن)، مک کيو (1974، جان استرجس)، براينگن (1975، داگلاس مکاکس)، روسترکاگبرن (1975، استيوارت ميلر)، تيرانداز (1976، دان سيگل).فرآوري : مسعود عجمي سينما و تلويزيون تبيان  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 790]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن