تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812763398




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آهو(2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آهو(2)
آهو(2)   نويسنده:دکتر احمد فرشبافيان صافي   اندامهاي آهو   الف )چشم آهو :   چشم آهو سخت مورد توجه شاعران بوده آنچنانکه کمتر شاعري را مي توان يافت که باي آرايش بيان خود از اين آيه الهي استفاده نکرده باشد .معمولاً چشم معشوق را بدان تشبيه مي کنند : چشم آهو به سرا پرده ي مژگان چه حکايت آهو از سبزه برآورد سرو شيرزني زار شهريار 106/1 شهسوار طبع من شوق شکار دل نداشت شهريار آهوي چشمان يارم شير کرد شهريار 131/1 اگر چه بود مويش زنگيانه چنان چون بود چشمش آهوانه ويس و رامين مشاطه مشگش اندر گيسوان کرد چو سرمه در دو چشم آهوان کرد ويس و رامين 336 مرا با چشم آهوزان خوش افتاد کز آن آهوي وحشي مي دهد ياد وحشي بافقي 475 دردا که از آن آهوي مشگين سيه چشم چون نافه بسي خون دلم در جگر افتاد حافظ خانلري 116 روزم از ديدار شان چون چشم آهو گشت از آنک من چو مسجد پاک و ايشان همچو سگ بد محضرند مجير بيلقاني از حجاب ظلمت اين ديوانه بيرون آمده است ديده ي آهو نگردد رهزن مجنون ما صائب 44 سر به صحرا داده ي چشم سياه ليليم چشم آهو حلقه ي زنجير مي بايد مرا صائب81 من نمي دانم که در چشم خمارينت چه بود کز همه ترکان آهو چشم رم دادي مرا فروغي بسطامي 5 اگر شب تيره تر از چشم آهوست خود افروزم چراغ راه خويشم اقبال لاهوري 216 آهو چشمي که مي ربايد هوشم چون شير به صيد کردنش مي کوشم ابن يمين 686 برخلاف اغلب انواع جانداران گويا اندامهاي آهوي ماده زيباتر از نر آن است چو طاووس نر خاصه در نيکوئي چو آهوي ماده زبي آهوئي شرفنامه 277 ب)گردن آهو :   گردن آهو به کشيده بودن و خوش تراشي ميان شاعران شهرت دارد : نهاده گردن آهو گردنش را به اب چشم شسته دامنش را خسروشيرين 22 مي کند موج سرابش کار تيغ آبدار دربياباني که من گردن چو آهو مي کشم صائب 856 کمند زلف در گردن گذشتي روزي از صحرا هنوز از دور گردن مي کشد آهوي صحراني صائب 856 آهو همي گرا زد گردن همي فرازد گه سوي کوه تازد گه سوي باغ و صحرا کسائي -دهخدا ج)پوست آهو :   پوست آهو در عين نازک بودنش بسيار سفت و سخت است غالباً در ساختن طبل و دهل يا دف و دايره کاربرد دارد . خوبي آهو زخشن پوستي است رقش از آن نامزد دوستي است مخزن الاسرار نظامي دف کز تن آهوان سلب داشت آواز گوزن سان بر آورد خاقاني 506 دهخدا (ره )بي آنکه شاهدي ارائه دهد نوشته است :»پوست آهو :کاغذي که از چرم آهو کنند و آن در قديم متداول بوده است »(ذيل پوست آهو ) مرحوم دکتر ضياء الدين سجادي در فرهنگ خود بيت زير را آورده که شايد ارتباط پوست آهو را با کاغذ يا دف نشان دهد : همچون دف کاغذينش پيراهن همچو چنگ از پلاس بين شلوار ص1219 د)شاخ آهو :   گويا مردم معتقد بودند که اگر شاخ آهوي نر يا چنگ خشک شده شير را به گردن بيماري بياويزند ،بيماري او بهبود مي يابد .خاقاني در مرثيه ي فرزندش که به سبب بيماري در گذشته است مي فرمايد : در حمايل سرو چنگ چو سوديش نکرد چنگ شير و سروي آهوي نر باز دهيد خاقاني 194 معمولاً اين شاخ و چنگ را بعضي خانواده ها داشتند و به عنوان احسان به هر کسي که لازم مي شد امانت مي دادند و آنها بعد از اتمام کار به صاحبش پي مي دادند ؛خاقاني در مصراع دوم بيت فوق به اين موضوع اشاره دارد . حال به چند تصوير که برخي از شاعران آهو ساخته اند اشاره مي شود : بر عهدش آهو از شاخ گره گير گره وا کرد از پيشاني شير کليم کاشاني 332 و آن ابر اگر به دشت ببارد عجب مدار گر شاخ رنگ و آهو از آن بارور شود مسعود سعد 181 تن نرم و نازک به تيهو گذار رگ سخت چون شاخ آهو بيار اقبال لاهوري 237 برکند از دهان سوز به فخر کلبتين دو شاخ آهو ناب سوزني سمرقندي 15 البته گاهي شاخ آهو کنايه از کمان است : بدوزد سر مور بر پاي مور چو بر شاخ آهو کشد چرم گور شرفنامه 101 شاخ آهو گاهي مي شکند : شاخ اهو نشنيدي که چگونه شکند هم بدانسان شکند شير ژيان را دندان قطران 356 ه)سرين آهو :   تو اي سرين نز بهر جنگي رها کن برد دان خوي پلنگي خسرو شيرن25 در پوست آهو چنبرش آهو سريني همبرش وز گور و آهو در برش صيد آشکارا ريخته خاقاني 378 پوزه آهو :   از پي آهوي خوش پوز چشمها سرمه کرده اي چون يوز حديقه 681 ز) راه آهو :   از ران آهو کباب نيکو آيد : کباب رت از ران آهوي تر نمک ريخته آب را بر جگر شرفنامه 301 بخي از ويژگيهاي رفتاري آهو از نظر شعرا: رم آهو :   از اين مقوله بيشترين رفتاري که از جانب اکثر شعرا مورد توجه واقع شده و تصاوير دل انگيزي را آفريده نحوه ي رميدن و سرعت سير آهو است .بادي گفت که آهو جانوري است از مردم گريزان با کوچکترين صدا و حرکتي که بشنود و ببيند بسرعت از منطقه دور مي شود و از چشمها ناپديد .بيشتر شعرا هم به رم آهو و هم نحوه ي رميدن آن اشاره دارند که ذيلاً به بخي از آنها اشاره مي شود : گناه چشم سياه تو بود و گردن دلخواه که من چو آهوي وحشي ز آدمي برميدم حافظ خانلري خود چو آهو گشتم از مردم فراري تا کنم رام آهوي چشم تو اي آهوي از مردم فراري شهريار 233 به کرشمه نظر مي کند چشم خوشت همچو آهوي رميده که زپس مي نگرد اين يمين 227 لابه ها کردمش از دور و ثمر هيچ نداشت پاي آن آهوي وحشي به فرار آمده بود ابن يمين225 کزرد پاي مردم رميدن شيوه ي آهوان ختائي است اين يمين524 به روز از هيچ گونه نارميدي چو گور و آهو از مردم رميدي ويس ورامين 113 گيريم از آهوي وحشي شود آذر رامم چون کند بي سبب آهنگ رميدن چکنم آذر بيگدلي 231 بيا آهوي وحشي کجائي ببين حالم بدشت بي تواني وحشي بافقي 475 تا زچشم شوخ او در گردش آمد جامها چون رم آهو بياباني شدند آرام ما صائب 75 رميدن شيوه ي ذاتي است صائب شوخ چشمان را به ياد آهوي وحشي مده از خود رميدنها صائب162 آهوي وحشي چه مي داند طريق دلبري مردمي آموز چشم دلبران پيداست کيست صائب296 دم ليلي نگاهان گرد تعمير جنون دارد چو وحشت در سوار چشم آهوخانه مي سازم بيدل988 ره آهو بدان سبکپائي داغ طبع کناره گير من است صائب332 چشم او تعليم رم کردن به آهو مي دهد غمزه ي او تيغ بي باک به ابرو مي دهد صائب512 پنجه اي در پنجه ي شير فلک خواهم زدن گرچنين آهورمي را بخت رام من کند فروغي بسطامي 88 پس چرا مي رمد از حلقه ي صاحب نظران گرنه آن چشم سيه شيوه ي آهو دارد صائب97 شهريار نشود شاهد عشرت همه رام که رميدن به خطا شيوه آهو باشد شهريار 134 به اميد اين که روزي به شکار خواهي آمد زکمند شهرياران رم آهوانه دارم اقبال لاهوري 49 خوشتر از آهوي رم جمازه اش گرم چون آتش دم جمازه اش اقبال لاهوري 149 اما عاشقان و عافاني که از شهر مي برند و به کوه و دشت پناه مي برند آهوان به سرعت با آنان انس مي گيرند و گله گله دورشان جمع مي شوند و رابطه ي عاشقاني از نوع مجنون با آهوان از اين نوع است ؛اين رابطه به کرات در ادبيات ما منعکس است : دامن صحرا زاشک آهوان شد لاله زار روي درحي کرد تا مجنون صحرا گرد ما صائب27ص152 گر بظاهر ليلي از احوال مجنون غافل است در لباس چشم آهو ديده باني مي کند صائب21-562 نه مجنون که چشم آهوان گردد نظر بندم نظر بر گوشه ي چشم دل آرامي دگر دارم صائب25-718 رام شد با آهوي چشمش دل ديوانه ام راست بودست اين که مجنون انس گيرد با وحوش حکيم قاآني ص749 شايد اشاره نظامي به مهر آهو نيز از اين بابت است : شگرفي ،چابکي ،چستي ،دليري به مهر ،آهو به کينه تند شيري خسرو شيرين 44 گاهي رابطه بين آنها به قدري صميمي و دوستانه مي شود که اين افراد به عنوان يک شبان از آنها مواظبت مي کنند و به چرا مي برندشان : آهوان رام او شدند همه او شبان گشت و آن گروه رمه باباطاهر ص2249ب-6 چو مجنون رونهند اندر بيابان در اين که ها رون آهو چرانند باباطاهر ص15ب-6 از آنجا که آهوان گروهي حرکت مي کنند قهراً از اين جهت نيز مورد توجه شاعران بوده اند و اطلاق گله و چوپان بدانها از اين بابت است .قطران مي گويد : چو آهوان به هم اندر شده گروه گروه چو طوطيان بهم اندر شد ،قطار قطار قطران ص168 و نيز عنصري : زمرغ و آهو رانم به جويبار و به دشت از آن جفاله جفاله از اين قطار قطار به نقل از دهخدا و نيز فرخي : راست گفتي که نره شيري بود گله غرم و آهو اندر بر ص126 فردوسي : دگر سو سرحس و بيابان به پيش گله گشته بر دشت آهو و ميش به نقل از دهخدا منبع:پايگاه نور شماره 9 ادامه دارد...  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 764]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن