تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835318058
اسطوره هاي يونان باستان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اسطوره هاي يونان باستان ترجمه: ويدا نكومند جلوه هاي بصري «نبرد تايتان ها» ساخته ي لوئيس لترير عقربِ غول آسا، اسبِ بالدار، ملكه ي مارموي (مِدوسا)، اژدهاي دريايي عظيم الجثه؛ همه و همه چيزهايي است كه در نبرد تايتان‌ها ديده مي شود. مخلوقاتي كه به وسيله ترفندهاي ديجيتالي امروز باورپذيرتر از گذشته به پرده سينما بازگشته اند. نيك ديويس سرپرست جلوه هاي بصري با همكاري سه شركت سين سايت، فريم استور و MPC، كار ساخت جلوه هاي تصويري ديجيتالي اين فيلم را انجام داده اند. شركت سين سايت: ساخت عقرب پرسئوس پس از آنكه به فاني بودن خود پس مي برد، عازم سفر به شهر آراگوس مي شود؛ براي مقابله با كراكِن، اژدهاي غول آسا و كاليبوس كه قصد تخريب شهر را دارند. از خون كاليبوس عقرب غول آسايي سر از ماسه زار برمي‌آورند و به پرسئوس و همراهان او حمله ور مي شود. شركت سين سايت كار طراحي و ساخت عقرب غول آسا را بر عهده گرفت و براي صحنه نبرد آن تقريباً صد نماي جلوه هاي ويژه را ساخت. سرپرست جلوه هاي تصويري در شركت سين سايت، سيمون استنلي كه سرپرستي طراحي اين عقرب غول آسا را برعهده داشت، درباره نحوه كار توضيح مي دهد: «فيلمنامه اين بخش براي به تصوير كشيدن عالي بود، خوني ريخته مي شود، دست هايي كه به چنگك هاي عقرب تبديل مي شوند و پس از آن نبرد خونين آغاز مي شود. طراحي عقرب را در فتوشاپ آغاز كرديم و سپس طرح هاي اوليه را به لوئيس نشان داديم. بايد بگويم كه مدت زماني وقت صرف شد تا روي چنگك ها و انبرهاي دست عقرب كار كنيم و آن ها را از شبيه بودن به خرچنگ خارج سازيم. در صحنه نبرد شش عقرب با اندازه پانزده تا شصت فوت داشتيم كه بايد به مادر خود بسيار شبيه مي بودند رنگ بافت بدني آن ها بايد به گونه اي طراحي مي شد كه حركت آن ها روي شن هاي ماسه زار يا معدن زغال سنگ به چشم آمده و هماهنگي داشته باشد. براي اين كار اعضاي گروه شركت به محل نگه داري خزندگان در انگليش ميدلند رفتند و در‌آن جا از عقرب ها فيلم و عكس تهيه كردند. علاوه بر آن دو عقرب را خريداري كرده و در يك شيشه دوبعدي نگه داشتيم تا بتوانيم از نزديك رفتار و نوع حركت آنها را مورد بررسي قرار دهيم.» بدين ترتيب توانستند نوع حركت آن ها را طراحي اوليه كنند و پس از اين كه طرح ها به لوئيس نشان داده شد، او تأكيد كرد كه بايد حركت آن ها همچون يك كرگدن، سنگين به نظر رسد، چرا كه مي بايست غول آسا باشند. بنابراين انجام حركت آن ها را سنگين كار كردند. مدل سازي عقرب به طور اختصاصي در نرم افزارMudbox كار شد و متحرك سازي آن در مايا و عمليات رندر تصاوير در نرم افزار رندرمن انجام گرفت. استنلي ادامه مي دهد: «مدل سازي اين عقرب براي ما كار خيلي سختي نبود، چرا كه پيش‌تر عنكبوت و ديگر خزندگان را طراحي كرده بوديم. براي دم عقرب سعي كرديم تا حركت آن، نهايت انعطاف پذيري را داشته باشد و به همين دليل حركت روي تمامي بخش هاي دُم تقسيم شد. مقداري حركت هاي اضافي را نيز بايد طراحي مي كرديم، از جمله حركت نيش و لحظه اي كه مي خواهد به سربازان ضربه بزند. در اين حالت دم درست در بالاي سر عقرب قرار مي گرفت (مانند آنچه در واقعيت وجود دارد) و سپس به سربازان زخم مي زد. براي اين كار طراحان ما سعي كردند رويه اي عملي به دست آورند تا حركت طبيعي به نظر رسد. مدل سازي پيچيده تري را براي ساخت عقرب در نماي بعد از نبرد و صحنه اي كه پرسِئوس عقرب را مهار و رام مي كند. انجام شد. يكي از حُقه هايي كه به كار برديم در صحنه سفر و براي ساخت كجاوه اي بود كه مي بايست بر پشت عقرب قرار گيرد. بايد طوري آن را مي ساختيم كه شبيه به كجاوه هاي پشت فيل به نظر رسد، پس از طراحي و ساخت كجاوه، آن را بر پشت عقرب قرار داديم كه با حركت عقرب تخت، حركت مي كرد و بالا و پايين مي رفت. بايد حركت عقرب را طوري تنظيم مي كرديم كه به نظر رسد دم آن با طناب محدود شده و تحت كنترل است.» فيلمبرداري صحنه نبرد عقرب در طول سه هفته در پارك ملي تنرايف انجام شد. لوكيشن آن در پايين كوه آتشفشان تعيين و به سه بخش جداگانه براي سه نبرد كوچك تقسيم شد. براي اين صحنه كارهاي زيادي انجام شده است. استنلي مي گويد: «به طور مثال براي صحنه اي كه يكي از شخصيت ها به نام رداكو بر روي پشت عقرب مي پرد، از هشت محور و زاويه مختلف تصوير او گرفته شده و فيلمبرداري حركتي انجام شد. داده هاي برداشته شده در اين صحنه به لندن منتقل و در آن جا براي ساخت گرافيك كامپيوتري، برنامه نويسي و سپس با فيلم هاي برداشته شده هماهنگ شد. اين داده ها در نماهاي ديگر نيز مورد استفاده قرار گرفت.»
.jpg)
براي صحنه هايي كه سام وُُرتينگتون (پرسئوس) با شمشير به عقرب حمله كرده و به او ضربه مي زند، از بدل كاراني كه به بدنشان سيم وصل شده بود، در مقابل دوربين و پرده سبز فيلم تهيه شد. سين سايت ستون هايي را در صحنه قرار داد تا عقرب ها در لحظه حمله آن ها را با چنگك‌ها يا دُم خود جارو كرده و تخريب كنند. براي ساخت اين نماها در سيستم Pyro،خاك واقعي، سپس مدل هاي گرافيك رايانه اي ستون ها و گرد و خاك هاي ديجيتالي ساخته شد و نماهاي فيلمبرداري شده را با همديگر تلفيق كردند تا هر چه بهتر بتوانند حركت ها را درآورند. ساخت خاك و گرد و غباري كه در جنگ عقرب در اثر حركت دم و چنگك هاي آن به وجود آيد از جمله كارهاي قابل توجه شركت سين سايت است. در فيلمنامه چنين آمده بود كه عقرب بايد از دل زمين بيرون آمده و نمايان شود. استنلي مي گويد: «اين كار مشكلي بود و ما سعي داشتيم تا اين صحنه را به خوبي درآوريم. به اين فكر كرديم كه صحنه بيرون آمدن آن شبيه به بيرون آمدن مواد مذاب از داخل آتشفشان باشد و زمين تَرَك بردارد و عقرب نمايان شود. اين ايده را با لوئيس در ميان گذاشتيم و او قبول كرد. قبل از فيلمبرداري به محل آتشفشان رفتيم و در آنجا چيز قابل توجهي نبود جز سنگ خارا و خاك. پس از ديدن اين صحنه به اين نتيجه رسيدم كه تمامي جزئيات را بايد از پيش به صورت ديجيتال طراحي و جز به جز ساخت. اين گرد و غبارها به صحنه جلوه اي خاص و دراماتيك مي بخشيد و بيننده مي توانست اتمسفر محيط را حس كند. ديگر لازم نبود براي توليد گرد و غبار از پمپ استفاده كرد. تمامي گرد و غبارها به صورت ديجيتال و جز به جز در نرم افزارهاي هوديني و مانترا ساخته شد. علاوه بر آن، سنگ هاي آذريني كه از پاهاي عقرب در حال فرو ريختن است نيز به صورت ديجيتال ساخته شد. براي هر نما كه عقرب پاي خود را به زمين مي گذارد، سه بار عمليات رندر انجام گرفت. اين صحنه واقعاً زيبا و درگير كننده بود. اجزا بايد حس محيط را براي تماشاگران القا مي كردند. شن ها، بافت ماسه زار، گرد و غبار اتمسفر محيط، تكه سنگ ها و سنگيني پاهاي عقرب، تماشاگر بايد صداي خش خش راه رفتن و پا به زمين كوبيدن عقرب را حس مي كرد. كامپوزيت هاي نهايي در نرم افزارهاي Shake ,Nuke ساخته شد. ما اين شانس را داشتيم تا از ابتدا با فريم هاي تستي اوليه كار كنيم و تدوين اوليه صحنه را نيز با همان فريم ها انجام داديم. بدين ترتيب توانستيم موارد مختلف را تصحيح و سپس از فريم‌هاي اصلي و نهايي استفاده كنيم. تقريباً نزديك به دويست نما براي صحنه نبرد ساخته شد، البته همه اين نماها در تدوين نهايي مورد استفاده قرار نگرفت.» شركت فريم استور: ساخت هادِس، مِدوسا (ملكه مارموي) و اُلمپوس يكي از دشمنان پرسئوس، مِدوسا يا ملكه مارموي موجودي افسانه اي است كه نيمي انسان و نيمي مار است. اين ملكه به جاي موي بر سر مارهايي زنده دارد و با نگاه كردن به انسان ها آن ها را به سنگ تبديل مي كند. پرسئوس مِدوسا را شكست مي دهد و سر او را به عنوان غنيمت براي شكست دادن كراكِن استفاده مي كند. شركت فريم استور، ساخت مِدوسا را بر عهده گرفت و او را به صورت تمام گرافيك كامپيوتري ساخت. تيم وبر سرپرستي جلوه هاي ديجيتال در فريم استور درباره كار روي اين پروژه چنين توضيح مي دهد: «ايده هاي زيادي در ذهن داشتيم، اينكه بدن مِدوسا چگونه حركت كند و چگونه از حالت بدن مار به بدن انسان تبديل شود. اين تبديل بايد جز به جز و تدريجي مي بود چرا كه نمي خواستيم چنين به نظر برسد كه بدن انساني روي يك مار سوار شده است. بايد حس واحدي را القا مي كرد. بايد تعادلي بين حالت انساني و مارگونه حفظ مي شد. مدل سازي ماهيچه هاي شكم و قسمت پاييني بدن او طراحي زيركانه و جز به جزئي را مي طلبيد. از صورت بازيگر- ناتاليا وُديانووا - فيلم و عكلس هايي تهيه كرديم. سپس در سيستم FACS داده هاي صورت او را پردازش كرده و توانستيم با نرم افزارهاي Massive, Zbrush چهره او را كدسازي و مدل سازي كنيم. متحرك سازي نهايي آن نيز با نرم افزار مايا انجام شد. ساخت كُنام مِدوسا نيز توسط مايا و كامپوزيت هاي چند لايه اي انجام شد. همچنين با استفاده از اسكن ليدار، ساخت موهاي او با انيميشن دستي و نوع نگاه كردن او تنظيم و با اندازه هاي واقعي هماهنگ كرديم. از انواع تكنيك هاي خودكار استفاده شد. ما پيش‌تر براي شاهزاده پارس، مارهايي را طراحي كرده و ساخته بوديم. فقط آن ها را روي سر مدوسا قرار داديم. بايد به جانمايي محل قرار گرفتن مارها، نحوه ي حركت آن ها و پيچ و تابشان توجه مي كرديم و اين نياز به ابزارهايي داشت؛ چرا كه مدوسا از نظر اندازه بزرگ بود. بنابراين مجبور بوديم تا تكنيك ها و روش هاي جديدي را يافته و ابداع كنيم. بدين ترتيب بخش تحقيق و توسعه ما دست به كار شد. براي تبديل انسان ها به سنگ از هر شخصيت فيلم تهيه و سپس براي هر كدام با همان استفاده شد.» براي نشان دادن حالت و فيگور اين تبديل از ابزارهاي سه بعدي نرم افزار NUKE مدل گرافيك كامپيوتري ساخته شد. اين شركت نماهاي مربوط به شخصيت هادس- برادر زئوس- را نيز ساخت. هادس در فيلم همواره در رِدايي آتشين در حالي كه ابرهاي سياه او را احاطه كرده‌اند ظاهر مي شود. وِبر درباره ساخت هادِس چنين توضيح مي دهد: «هنرمندان ما رداي او را به صورت انيميشن دستي ساختند و سپس ابرهاي اطراف او را با nCloth طوري شبيه سازي كردند كه حس زير آب را القا كند. براي اين كه نماهاي ردا آتشين به نظر رسد، عنصرهاي آتشيني به صورت گرافيك كامپيوتري جداگانه ساخته و به رِدا اضافه شد. از رالف فاينِس در مقابل پرده سبز فيلمبرداري و نماهاي مناسبي از او تهيه شد. جوهر اصلي ذات هادس بايد در رداي او جاري و نمايان مي شد، چرا كه همه قدرت شخصيت هادس در رِداي او نهفته است. او با رِداي خود به هر چيزي تبديل مي شود.
.jpg)
به طور مثال در صحنه ي جشن، پادشاه در شادماني راندن زئوس به درون دريا جشني برپا كرده است. هادس به محل جشن مي رسد و همانند يك پيچك به دور برج مي پيچد و تبديل به يك پيچك آتشين مي شود. پس از آن به گردبادي تبديل شده كه سربازان را يكي يكي به درون خود كشيده و مي بلعد. پس آنگاه كه آرام مي شود به تدريج رداي هادس و سپس چره فاينس نمايان مي شود. براي ساخت اين صحنه ها از نرم افزار هوديني و ابزارهاي متعدد نرم افزار سيميز (مايعات/ اجسام) استفاده شد. همچنين براي ساخت صحنه هاي گردباد و برج از عمليات رندر حجمي استفاده شد.» صحنه شوراي زئوس و ديگر خدايان با نقاشي پوششي ساخته و نماهاي داخلي آن با بازيگران حقيقي برداشته شد. پس از فيلمبرداري تصميم گرفته شد تا شهر اُلمپوس به طور تمام ديجيتال و فانتزي ساخته شود. طراحي ها آغاز شد، اتاق خدايان از طبقه اول و اصلي دورتر در نظر گرفته شد و ساختمان آن از سنگ مرمر با طراحي سه بعدي ساخته شد. براي اين كار از تصاوير و عكس هاي پيش‌تر گرفته شده، استفاده و مقاديري ابر و دريا به آن اضافه شد و تصاويري از زمين. بايد طوري كار مي شد كه به نظر رسد خدايان واقعاً روي زمين حركت مي كنند يا در روستاي درون دريا خانه دارند. ساخته هاي شركت MPC شركت ام.پي.سي كار ساخت پرگاسوس- اسب بالداري كه پرسئوس بر آن سوار مي شود- را بر عهده گرفت. بال هاي پرگاسوس و صحنه هاي پرواز او به صورت تمام ديجيتالي ساخته شد. گري بروزنيش سرپرست جلوه هاي تصويري در ام.پي.سي درباره ي چگونگي كار چنين مي گويد: «مهم ترين دغدغه من اين بود كه چگونه فيلم هاي برداشته شده از اسب واقعي را با بال هاي ساخته شده، هماهنگ ساخته و يكي كنيم. خصوصاً اين كه نماهاي مربوط به اسب و بال هاي او در صحنه هاي پرواز زياد بودند. بايد حركت بال ها، نورتابيده شده ي روي بال ها در هنگام پرواز متغير و متفاوت بود و رنگ آن در هنگام پرواز در آسمان يا روي زمين مدام تغيير مي كرد. اين تغييرات را بايد روي فريم به فريم فيلم انجام مي داديم. در عالم واقعيت، يال اسب ها هنگام دويدن سايه روشن شده و چند رنگي مي شوند و حال آن كه يال اين اسب بايد رنگين تر مي شد. براي چسباندن علائم سنسورها از مواد ولكروي صورتي رنگي استفاده كرديم. اين مواد چسبندگي بهتري داشتند و بهتر روي پوست اسب مي ماندند. بدين ترتيب توانستيم داده هاي حركتي او را ثبت كنيم. پس از ثبت حركت اسب و انتقال داده هاي دوربين‌ها نوبت به هماهنگ سازي آن حركت ها با مدل انيميشني ساخته شده، رسيد با استفاده از شيوه هاي روتوسكوپي انيميشني در نرم افزار مايا، اين كار انجام شد.» سيلان اسكِكوت مسئول كار بخش روتوسكوپي بود و گروه او نهايت تلاش خود را كرد تا هماهنگ سازي حركت به درستي انجام شود. بلاها ابتدا مدل سازي شد و سپس حركت آن ها به وسيله ابزارهاي گوناگون افزوده شد. مدل سازي بال ها با جزئيات پيچ در پيچ و دقيقي در زوايا و جانمايي هاي مختلف در اطراف شانه هاي او ساخته شد. براي افزودن پرهاي بال از نرم افزار تخصصي ساخت پر و موي Furtility استفاده شد. هر دانه از پرها در واقع يك خروجي نرم افزار بود كه به طور جداگانه ساخته و زيباسازي شده بود. پس از اين كه هر پر ساخته مي شد؛ به آن انحنا و سايه روشن افزوده و سپس رندر مي شد. بدين ترتيب هر كدام از پرها درخشندگي خاص خود را پيدا مي كرد. گرگ فيشر و گروهش پس از ساخت پرها كار جايگذاري و قرار دادن آن ها را روي فيلم هاي برداشته شده از اسب واقعي برعهده داشتند و نهايت سعي خود را به كار بردند تا كامپوزيت هاي ساخته شده يكدست شود. پرسئوس در راه رسيدن به آراگوس بالاخره در لنگرگاهي با كراكن مواجه مي شود، اما پيش از آن بايد با هارپيس- زن ديو سرشت پرنده‌نما- مبارزه كند. شركت ام.پي.سي تمامي اين سكانس را ساخت. براي اين كار انواع كارهاي پيش توليد انيميشني انجام شد.
.jpg)
اسككوت مي گويد: «ما سعي كرديم تا طرح اوليه از شهر درآورده و آن را با جزئيات ساخته شده، هماهنگ سازيم و براي اين كار نظرات لوئيس را به كار برديم. يكي از نماهاي مهم صحنه رويارويي پرگاسوس و هارپيس در خيابان باريكي در شهر آراگوس بود. طراحي رويارويي دو موجود بالدار ظرافت و ريزه كاري‌هاي خود را مي طلبيد، مانند حركات ديوانه وار هارپيس. بايد از ياد نمي برديم كه اين دو موجود در حين نبرد روي زمين و داخل خيابان نخواهند آمد و در سطح زمين نبرد مي كنند، در عين حال كه از بالاي شانه خود نگاهي مخمور به يكديگر دارند. تمركز خود را روي هارپيس گذاشتيم. او حركتي سريع و ديوانه وار داشت و نمي توانست به آرامي پرواز كند. او با سرعت به سمت پايين مي‌آمد و پرسئوس را به چنگال خود مي گرفت و در ميان زمين و آسمان و لابه لاي پل و ساختمان به پرواز درمي آمد. تنظيم اين حركات كار بسيار چالش برانگيزي بود و در واقع بخشي از شخصيت او به شمار مي آمد. براي ساخت شهر آراگوس از سيستم اسكن ليدار استفاده شد. در اين شهر، كراكِن غول عظيم الجثه هفتصد فوتي سر از آب برمي آورد و در شهر ظاهر شود. بنابراين بايد ساختمان ها با جزئيات دقيق ساخته مي شد. شهر به صورت نقاشي پوشش و سه بعدي ساخته شد. بنابراين توانستيم روي نورپردازي شهر كنترل داشته باشيم و آن را مجدداً نورپردازي كنيم، با كراكِن و بي كراكِن و با همه شهروندان شهر. در بيشتر بخش ها جمعيت به صورت گرافيك كامپيوتري اضافه و براي اين كار از نرم افزار مخصوص جمعيت به نام آليس استفاده شد. در صحنه نهايي نبرد، پرسئوس و پرگاسوس به سوي شاخك هاي كراكن و دهان او هجوم مي برند. لوئيس كارگرداني است كه به حركت دوربين روي دست و حركت زياد دوربين علاقه دارد و مي خواست كه از اين تكنيك در اين صحنه حسابي استفاده شود. طراحي ما براي حركت آن ها به سوي شاخك ها همانند حركت يك كشتي چرخان بود. شاخك هاي كراكن در مايا ساخته شد و سطح بدن كراكن با پولك هاي سخت پوشيده شد. سعي كرديم بافت بدني او حالت لاستيكي داشته باشد تا بتواند حالت هاي حركت را به خوبي القا سازد. براي نماي مُعرف كراكِن، يك نماي كاملاً گرافيك كامپيوتري در حدود چهل ثانيه ساخته شد. كراكن از درون اقيانوس بيرون آمده، به دور پرسئوس مي چرخد و دهان خود را غرش كنان باز مي كند.» شهر، لنگرگاه و اقيانوس به صورت تمام گرافيك كامپيوتري و به صورت نقاشي پوششي و كامپوزيت هاي گوناگون توسط گروه ريچارد بيكر ساخته شد. آب هاي روان روي بدن كراكن و شاخك هاي او كه به درون آب مي افتادند نيز با ابزار سيالات Flowline ساخته شد. براي ساخت انواع افكت هاي آب و نماهاي مربوط به آن از نرم افزار مايا استفاده شد. براي نماهاي واقعي پخش آب، پاره هاي آهني سه تُني را به درون استخري پرتاب كرده و بدين ترتيب از نماهاي پخش آب فيلم تهيه شد. براي تلفيق نماهاي واقعي فيلمبرداري شده و نماهاي ساخته شده نيز از نرم افزارهاي Shake, Nuke استفاده شد. VFX (May 2010) منبع:مجله ي صنعت سينما، شماره ي 95 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1800]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها