تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى‏شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‏آورد و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816022000




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

برادر غرق خونه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برادر غرق خونه
برادر غرق خونه   نويسنده: سيدرضا صائمي   در ميان حوادث جنگ، اشغال خرمشهر به دليل سويه دراماتيکش بيش از وقايع ديگر، دست مايه فيلم سازان ژانر دفاع مقدس شده. علاوه بر مؤلفه هاي حماسي و ايدئولوژيک يک ماجرا، آميختگي آن با وجوه عاطفي- خانوادگي و بسط جغرافيايي آن نيز باعث شده تا يک حادثه به ظاهراکشن و حادثه اي به مرز تراژدي نزديک شود. کودک و فرشته و روز سوم( محمدحسين لطيفي) را درذيل همين نظام معنايي مي توان تحليل کرد. ماجراي اشغال خرمشهر در روزهاي آغاز جنگ و تبديل شدن يک کودک و نوجوان به مرکز ثقل و قهرمان اين داستان، بهانه اي بوده تا عمق فاجعه و دامنه حادثه به تصويرکشيده شود. فيلم در بازنمايي اين تصوير موفق است و البته اين امتياز بيش ازهرچيز به رشد فني سينماي ايران در جلوه هاي ويژه و ساختار تکنيکي فيلم بر مي گردد. کودک و فرشته از حيث مضمون نيز بي شباهت به روز سوم نيست. اگر در روز سوم اين برادر است که در پي نجات خواهرش از مهلکه دشمن بر مي آيد، در اين جا خواهري را مي بينيم که براي رسيدن به بردارش و احياناً نجات جان او تلاش مي کند. ضمن اين که هر دو فيلم در بستر يک جنگ شهري روايت مي شود که دشمن تا درون خانه ها نيز پيشروي کرده است. در برخي سکانس ها پنهان شدن فرشته و حتي لحن و شيوه سخن گفتن او نيز به باران کوثري در روز سوم شباهت يافته. در عين حال کودک و فرشته به واسطه استفاده از نابازيگران به وجوه رئاليستي حادثه نزديک تر شده است. تنها بازيگران حرفه اي کودک و فرشته، افشين هاشمي و شبنم مقدمي هستند که در نقشي کوتاه اما قدرتمند ظاهر مي شوند، هرچند که خود نقش ها در موقعيت کلي داستان چندان تأثيرگذار نيست. سودابه بيضايي و قاسم زارع نيز در ابتداي فيلم حضور کوتاهي دارند که چندان نمي توان روي آن ها حساب کرد. اگر بخواهيم به اين قياس ادامه دهيم بايد ريتم قصه را نيز در نظر بگيريم که در روز سوم به دليل منطق روايي و ساختار تعليقي آن ضرباهنگ مناسب تري دارد اما در کودک و فرشته با وجود التهاب قصه،اين ضرباهنگ کند و کسل کننده است و حتي در ميانه هاي فيلم از خط اصلي داستان خارج مي شود و تا حد زيادي روي ارتباط فرشته و مصطفي نوجوان رزمنده توقف مي کند. دقيقاً به همين دليل يک دستي فيلم خدشه دار و دچار دست انداز مي شود. کودک و فرشته شروع نسبتاً خوبي دارد و در مقدمه چيني، هم پاي بند به ريتم است و هم در تناسب با فضاي قصه. اما هرچه جلوتر مي رويم و روي ريل اصلي داستان قرار مي گيريم فاصله بيش تري با مبدأ منطقي فيلم ايجاد و هارموني قصه دچار گسست مي شود. ظاهراً کارگردان قصد داشته با ايجاد اين فاصله بيش از آن که تم اصلي فيلم را به سمت سويه شخصي داستان و قهرمانش ببرد، از اين ظرفيت براي بيان ارزش هاي حاکم بر فضاي جنگ استفاده کند و ابعاد اجتماعي و اعتقادي آن را پررنگ تر کند. قصه به روايت نويسنده کتاب مشهور دا شباهت دارد که از منظر يک دختر نوجوان به جنگ نگاه کرده است. اصلاً قهرمان اين فيلم نه رزمنده است نه فرمانده و سردار جنگ. قهرمانش دختر نوجواني است که براي رسيدن به برادرش، راه دشوار مقاومت و صبررا تجربه مي کند تا قهرمان بودنش بازتابي از کساني باشد که در زمانه جنگ هم سن و سال او بودند و جنگ را نه در بعد تاريخي که در ساحت شخصي و خانوادگي تجربه کرده اند. از همين رو کودک و فرشته را بايد ترکيبي از ژانر جنگ و سينماي کودک و نوجوان دانست که از اين نظر به مثل يک قصه( خسرو سينايي) پهلو مي زند. مسعود نقاش زاده اگرچه در هدايت بازيگران نابازيگرش موفق به نظر برسد اما در شخصيت پردازي چندان به روان شناختي شخصيت وفادار نيست. فرشته در وضعيتي به جست و جوي برادرش مي پردازد که هنوز داغ دار از دست دادن خانواده اش است اما نشانه هاي اين مصيبت را نمي توان در وي به وضوح احساس کرد، در حالي که روان شناسي نوجوان، بيان گر وابستگي شديد افراد به خانواده در اين دوره سني است، به ويژه دختران . مي توانيم بپذيريم که فرشته در جست و جوي تنها عضو باقي مانده از خانواده اش تن به اين خطر مي دهد و به دل دشمن مي زند اما فيلم ساز براي برجسته کردن سويه ايثارگرانه فرشته، از روان شناختي وي صرف نظر مي کند. اما اين اغماض ميزان باورپذيري موقعيت قهرمان قصه را کاهش مي دهد. تنها برگ برنده کارگردان تلاش او در پرهيز از گل درشتي هاي مرسوم در اين نوع فيلم ها و دوري از احساسات گرايي است که قصه را از فرو غلتيدن در دام شعارزدگي، مصون نگه مي دارد. نقاش زاده در بازي گرفتن از مونا احمدي در نقش فرشته منطقي عمل مي کند. کاش اين امتياز با تمهيدهاي دراماتيک در شخصيت پردازي قهرمان فيلم چفت و بست مي شد تا تأثيرگذاري اين پرسوناژ عمق بيش تري مي گرفت. کودک و فرشته به جاي ديدن کودک در حاشيه يا پيامدهاي جنگ، آن ها را به متن اصلي قصه تبديل کرده و اساساً جنگ را از زاويه نگاه يک دختر نوجوان مي نگرد؛دختري که قرار است شاهد شهادت خيلي از افرادي باشد که کمي آن سوتر، عزيزي در انتظارش نشسته است. فيلم تلخي جنگ را در گسست اين روابط عاطفي به تصوير مي کشد. فرشته با خودداري از بيان اين تلخي ها، تجربه هاي دشوار جدايي را در موقعيت آدم هاي مختلف به چشم مي بيند تا در نهايت خود نيز در پايان با رسيدن به جنازه برادر شهيدش، يکي از همين آدم ها مي شود. کودک و فرشته صرفاً به تأثيرجنگ بر زيست و جهان کودک و نوجوان نمي پردازد، بلکه با آوردن او از حاشيه به متن اصلي قصه، نقش آنان را در دفاع از خرمشهر و خاک وطن به تصوير مي کشد تا نمادي از حسين فهميده و بهنام محمدي را در سينما بازسازي کند. اين بازسازي در سکانس تقسيم بندي نوجوانان رزمنده به شهيد، زخمي و زنده- براساس شناسنامه هايي که از آنان به جاي مانده- مؤکد مي شود که يکي از زيباترين صحنه ها است و ايده اصلي فيلم را نمايندگي مي کند. دکوپاژ، جلوه هاي ويژه و به طور کلي شکل و شمايل تصويري فيلم از امتيازهاي کودک و فرشته است اما متأسفانه ضعف در ريتم، شخصيت پردازي و کنشمندي کاراکترها و البته ساختار روايي قصه، از ضعف هاي اساسي فيلم است. منبع:نشريه فيلم، شماره 411 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 584]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن