واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مگر اغلب قطعات زیرزمینی دیگر چگونهاند؟ آنها هم- معمولا- شعری دارند که از فیلترهای ارشاد عبور نمیکند و نهایتا به صورت دیجیتال و روی اینترنت پخش میشوند... به بهانه «زبان آتش»؛ سینگل تازه استاد شجریان وقتی دو سه ماه قبل شایعه شد که استاد شجریان مشغول ضبط دو اثر جدید است، کمتر کسی تصور میکرد استقبال از این آثار تا به این حد شگفتانگیز باشد. درست در بحبوحه اتفاقات پس از انتخابات بود و حتی شنیده شد که استاد برای جلوگیری از هرگونه رویداد غیر قابل کنترلی، قید ضبط در استودیوهای عمومی را زده و بیش از صد میلیون تجهیزات را به درون «دل آواز» برده تا این کارهای جدید را در آن جا ضبط کند! شجریان به فاصله کمی «رندان مست» را منتشر کرد؛ آلبومی که بخش دوم کنسرت اخیر او و گروه «شهناز» (در تهران و اجراهای کنونی تور آمریکا و اروپا) بود. قطعات گروهی و تصنیفها (با سازهای جدید استاد از قبیل ساغر، صراحی و...) دوباره در استودیو ضبط و ساز و آوازها از همان اجرای زنده تابستان 87(تالار کشور) در آلبوم گنجانده شد. اما چه شد که «رندان مست» با چنین استقبال خیره کننده ای همراه شد؟ چه شد که در این مدت آدمهایی را میدیدی که تاکنون علاقه چندانی به شجریان و آثارش نداشتند و حالا حریصانه «رندان مست» گوش میکردند؟! یا از آن عجیبتر کسانی که حتی نسبت به استاد و آثارش جبهه داشتند و حالا طرفدار سرسختاش شده بودند! دلیل این همه چه بود؟قطعا نه «رندان مست» آلبومی درسطح بیداد، آستان جانان، بی تو به سر نمیشود، فریاد، عشق داند و... بود؛ و نه طرفداران محمدرضا شجریان یک شبه خوابنما و چند برابر شده بودند! اما... «رندان مست» همه ماجرا نبود. وقتی مردم سرخوش از شنیدن این آلبوم بودند، استاد ضربه دوم را محکمتر فرود آورد تا ارادت جامعه نسبت به او مضاعف شود!دل آواز سینگل جدید استاد را روی وب سایت خود قرار داد، سینگلی که قرار بود به صورت رایگان در فضای مجازی دست به دست وگوش به گوش بچرخد: «زبان آتش» با شعری از مرحوم فریدون مشیری، آهنگی از محمدرضا شجریان و تنظیم مجید درخشانی.آن زمان که حامیان دولت در کیهان و رسانههای دیگرشان، سخیفترین توهینها را به شجریان بزرگ نسبت میدادند و استاد را با ساسی مانکن مقایسه میکردند، او ترجیح داد در مقابل این عقده گشاییها سکوت کند و درعوض حرفش را در قالب هنرش بیان کند؛ و چه حرفی صریحتر و بی پردهتر از آنکه او خواند: «تو از آیین انسانی چه میدانی....؟!»موسیقی ایران با «زبان آتش» یاد «چاووشها» را در دلش زنده کرد! شجریان (همانگونه که در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفت) همچنان میخواهد که صدایش سروش وجدانهای بیدار مردم این خاک و بوم باشد. زمانی ملتی قصد انقلاب و براندازی رژیم شاهنشاهی را داشت و شجریان همصدا با آنها خواند: «تفنگم را بده تا ره بجویم/که هرکه عاشقه پایش به راهه/ ... تو که با عاشقان درد آشنایی/ توکه هم رزم و هم زنجیر مایی/ ببین خون عزیزان را به دیوار/ بزن شیپور صبح روشنایی/ برادر نوجوونه، برادر غرق خونه/ برادر کاکلش آتش فشونه..»و این بار که ملت برای تغییر و اصلاح به میدان آمده بود و «راه پیمایی سکوت» برگزار میکرد، شجریان میخواند: «تفنگت را زمین بگذار»! «زبان آتش» تصنیف استخوان داری است. نمیگویم جزو بهترین تصنیفهای استاد است که شاید نتوان این را گفت. اما لااقل جزو بهترین تصنیفهایی است که خود شجریان ساخته. برای من که به شخصه در بین تصانیف ایشان، آنها که دیگران ساختهاند را ترجیح میدهم، که این گونه است. تصنیفهای آهنگسازانی نظیر مشکاتیان، علیزاده، کلهر و بعضا لطفی و... البته استاد چند تصنیف خوب ساخته که در زمره بهترین آثار او هستند، از جمله «بی همزبانی» (با شعر جواد آذر)، «یاد ایام» و... «زبان آتش» را هم باید جزو تصنیفهای خوب ساخته شجریان به حساب آورد.از این روست که تصور این که این تصنیف یک شبه ساخته شده باشد، دور از ذهن است. ظاهرا ساخت این تصنیف به قبل برمیگردد؛ با یادآوری این نکته که استاد ابتدا تصنیف را در دستگاه ماهور ساخته بوده، اما پس از حوادث اخیر آن را تغییر داده و نهایتا در شور و دشتی ( ژکه فضایش هم سنخی بیشتری با حال و هوای فعلی جامعه دارد) اجرا میکند. تنظیم این قطعه برای ارکستر را هم اتفاقا باید از بهترین تنظیمهای مجید درخشانی دانست. تا حدی که شاید بشود آن را در حد تنظیمهای محمد رضا درویشی برشمرد. صدا دهی خوب ارکستر زهی (به ویژه در محدوه بم – ویلنسلها و کنترباس و..) استفاده ویژه از سازهای کوبه ای (تیمپانیها درطول قطعه و دفها در میانه آن)، به کارگیری هنرمندانه سازهای بادی برنجی و چوبی و... از ویژگیهای تنظیم درخشانی است که نهایتا یک تصنیف پلی فونتیک و زیبا را به گوش مخاطب میرساند. ارکسترال بودن قطعه هم به نظرم از مهمترین ویژگیهای آن است که نتیجه تیزهوشی محمدرضا شجریان باید باشد تا بدین ترتیب (نسبت به یک تصنیف کلاسیک سنتی صرف و با سازبندی کاملا ایرانی) مخاطبان گستردهتری پیدا کند؛ که کرده.اما سوای کلیه ویژگیهای فنی و تکنیکی و یا حتی محتوایی و اجتماعی «زبان آتش» به عقیده من بارزترین مشخصه آن را باید در جای دیگری جست وجو کرد: شیوه انتشار آن! که این شیوه آن را در دسته آثار موسیقی زیرزمینی قرار میدهد! مگر اغلب قطعات زیرزمینی دیگر چگونه اند؟ آنها هم- معمولا- شعری دارند که از فیلترهای ارشاد عبور نمیکند و نهایتا به صورت دیجیتال و روی اینترنت پخش میشوند.خیلی دوست دارم بدانم در سمینارهای- اغلب بیفایده- موسیقی زیرزمینی – که سالی چند بار برگزار میشود، از این پس چه خواهد گذشت؟! آخر شجریان و زیرزمین؟! حالا همه آنهایی که همیشه از استاد انتقاد میکردند که او از نام و اعتبارش برای پیشبرد اهداف صنفاش مایه نمیگذارد نیز زبان به تحسین او گشودهاند.این شجریان، شجریانی است که برای همراهی با مردم همه چیزش را در معرض خطر قرار داد. شجریانی که صدور و عدم صدور مجوز آلبومها یا کنسرتهایش در ایران، توفیر چندانی برایش ندارد، به این سادگیها از میدان به در نخواهد شد! تفنگت را زمین بگذارکه من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجارتفنگ در دست تو یعنی زبان آتش و آهنمن اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کنندارم جز زبان دل- دلی لبریز از مهر تو- ای با دوستی دشمن!زبان آتش و آهنزبان خشم و خونریزی است زبان قهر چنگیزی است بیا بنشین بگو بشنو سخن شایدفروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید برادر! گر که میخوانی مرا بنشین برادروارتفنگت را زمین بگذارتفنگت را زمین بگذار تا از جسم تواین دیو انسان کش برون آید تو از آیین انسانی چه میدانی؟اگر جان را خدا داده ستچرا باید تو بستانی؟چرا باید که با یک لحظه غفلت این برادر را به خاک و خون بغلتانی گرفتم در همه احوال حق جویی و حق گوییو حق با توستولی حق را – برادر جان-به زور این زبان نافهم آتشبارنباید جست اگر این بار شد وجدان خواب آلوده ات بیدارتفنگت را زمین بگذارتفنگت را زمین بگذار فریدون مشیری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]