تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ كس نيتى را در دل پنهان نمى‏كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار و كردا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836201084




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رومن پولانسكي : تحت تعقيب ومحبوب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رومن پولانسكي : تحت تعقيب ومحبوب
رومن پولانسكي : تحت تعقيب ومحبوب   نويسنده: رضا كاظمي   Roman Polanski:Wanted and Desired كارگردان : مارينا زنوويچ . فيلم نامه : جو بيني ، پ . جي . مورگان . مارينا زنوويچ . تصويربردار : تانيا كوپ . تدوين : جو بيني . موسيقي : مارك دلي آنتوني . با حضور : رومن پولانسكي ، ميافارو داگلاس دالتن ، راجر گانسن ، سامانتا(گيلي) گايمر ، لارنس سيلور ، لارنس جي . ريتنبند ، ديويد ولز و ... محصول 2008 آمريكا / انگلستان (شبكه هاي BBC و HBO) ، صد دقيقه *در نگاه نخست رومن پولانسكي : تحت تعقيب و محبوب مستندي است كه به بهانه بازخواني يك واقعه خاص در زندگي اين فيلم ساز بزرگ ساخته شده ، ولي از منظري ديگر اين برهه زماني و پرونده قضايي پولانسكي دستاويزي براي مرور زندگي و كارنامه پولانسكي است و اين مستند بجز وجه گزارشي اش بسياري از ويژگي هاي يك مستند پرتره را نيز دارد و جست و جو دراحوال پولانسكي را تا ريشه هاي هويت شناسانه كودكي و خانوادگي او پيش مي برد . مارينا زنوويچ در اين راه زمان را از نظر مواد آرشيوي تا حد فيلم هاي كوتاه آماتوري و سياه و سفيد پولانسكي به عقب باز مي گرداند و سير پا گرفتن و به شهرت رسيدن او را به تصوير مي كشد . رومن پولانسكي : تحت تعقيب و محبوب مقوله بارها مطرح شده ولي همچنان جذاب و مهم (داوري اخلاقي) را به عنوان يك جان مايه اساسي پيش روي مخاطب مي گذارد ؛ داوري اخلاقي درباره وجود پنهان مانده يك واقعه به ظاهر شفاف و مشخص كه با گذشت زمان و غبارزدايي از آن ، خود را آشكار مي سازد و با ديدن گوشه هاي ناديده و به ظاهر كم اهميت ، امكان قضاوتي دوباره فراهم مي شود . ولي به گمانم مهم ترين وجه فيلم هيچ يك از اين ها نيست . اين مستند به شكل ستايش برانگيزي درباره فرديت و واقعيت يك هنرمند است . هنرمندي با همه قوت ها ، كاستي ها ، آسيب پذيري ها و شكنندگي هايي كه هيچ شباهتي به شخصيت هاي ناميرا و خلل ناپذير قصه ها و افسانه ها ندارد . انساني كه ذهنش محل تلاقي خاطرات و خطرات يك زندگي پر از تصادف و تلخي و نوميدي است ولي به جاي سر سپردن به ويراني و تباهي ، همچون بسياري از انسان هاي با موقعيت مشابه ، برون داد ذهنش خلق و ساختن آثار شكوهمند هنري است . فيلم با نشان دادن گوشه هايي از فيلم هاي پولانسكي و هم نشاني آن ها با رخدادهاي زندگي شخصي و هنري اش به شكلي ستايش برانگيز رابطه دوسويه و معماگونه ميان زندگي يك هنرمند و آثارش را نشان مي دهد . گاه اين رخدادها در آفريده هاي هنرمند نشت مي كنند و گاه آفريده هاي اين ذهن به شكلي پيش گويانه با رخدادهاي آينده هم خواني دارند . براي نمونه فضاي فيلم كوتاه سياه و سفيد و تلخ انديشانه پولانسكي با نام چاق و لاغر (1961) كه در آن سرانجام خود او در نقش بازيچه اي بي اراده ، به شكلي مضحك به ضرب طبل اربابش مي رقصد ، در اوج شهرت و محبوبيت همچون كابوسي در بيداري بر او نازل مي شود و اين هنرمند در جريان پرونده قضايي اش براي چند صباحي بازيچه يك بازي روان فرساي مشابه مي شود . فيلم موسيقي درخشان و جادويي بچه رزمري( ساخته جاودانه كريستوفر كومدا) را براي گشايش پرتره سينمايي پولانسكي به كار مي گيرد كه ايده اي نه چندان بديع ولي همچنان گيراست . هم گوني دقيق رزمري وودهاوس و رومن پولانسكي و انطباق ناباوري و تنهايي اين دو شخصيت ، شگفت آور و معماگونه است . چرا آواي لالايي هولناك و دردمندانه رزمري بدل به نماد و نشانه پولانسكي شده است ؟ بچه رزمري نخستين حضور پولانسكي در عرصه كمپاني هاي بزرگ هاليوودي است . در مستند درخشان و تحسين برانگيز كودك در تصوير مي ماند(2002) درباره رابرت ايونز ، مرد افسانه اي هاليوود و يكي از تهيه كنندگان كمپاني پارامونت ، فصلي وجود دارد كه او از آشنايي با پولانسكي و گزينش او براي كارگرداني بچه رزمري و ترديدهاي كمپاني سخن مي گويد . در آن جا لالايي دل نشين ميا فارو در بچه رزمري با تصاوير و فيلم هاي آرشيوي از پولانسكي همراه مي شود . تصويري كه ايونز در خاطراتش از پولانسكي به دست مي دهد اين چنين است : ( من فيلم هاي كوتاه اين لهستاني كوچولو را ديده بودم ... ما با هم جور شديم چون هر دو پيرو يك مكتب بوديم : مكتب زندگي .) پولانسكي در يكي از درخشان ترين آثارش ، مستأجر (1976) ، كه اين مستند بارها به آن رجوع مي كند ، در قالب كاراكتري با نام ترلكوفسكي فرو مي رود . كاراكتري لهستاني تبار كه در فرانسه به دنيا آمده و شهروند اين كشور است . در جريان ماجراي قضايي پولانسكي ، تأكيد دادگاه بر تشخيص روان نژندي و اختلال هاي شخصيتي در پولانسكي ، فصلي كوتاه اما تأثيرگذار را در زندگي او شكل مي دهد . هر چند هرگز سند پزشكي دال بر اختلال هاي رواني او به دست نمي آيد ولي درماندگي و فرسودگي او در زمان گذراندن دوره آزمايشي در آسايشگاه رواني زندان ، تجربه اي كابوس وار را برايش رقم مي زند . دست بر قضا اين پريشاني و نژندي ، يكي از بن مايه هاي آثار او ، چه پيش از ماجراي دادگاه سال 1977 و چه پس از آن است . در مستأجر كه به نظر فيلمي كليدي در كارنامه پولانسكي و حايز اهميت براي تحليل و تأويل آثار اوست ، ترلكوفسكي ( با بازي پولانسكي) در كشاكش وقايع داستان به شخصيتي ديگر مسخ مي شود ، اغتشاش و آشفتگي ذهني تمام عياري را تجربه مي كند و انواع و اقسام پريشاني هاي رواني را از سر مي گذراند . هر چند با وجود ارجاع چند باره به اين آشفتگي ها وحضور معنادار پولانسكي در نقش ترلكوفسكي نفرين شده ، تفسير و شرح خاصي در مستند به چشم نمي خورد ولي پولانسكي در اين فيلم كه چند سال پس از بحران بزرگ زندگي اش ، يعني كشته شدن همسر بازيگرش شارون تيت - كه فقط دو هفته به زمان زايمانش باقي مانده بود - ساخته شده ، حضوري بي پرده و خودافشاگرانه دارد و خود را همچون يك قرباني تمام عيار در ميان اهريمنان انسان نما تصوير مي كند . فصل مربوط به واكنش پولانسكي به خبر قتل همسرش كه با مجموعه اي از راش ها و عكس هاي آرشيوي و روايت ماجرا از زبان يكي از دوستانش همراه مي شود ، تأثير هولناك و ويران گر اين واقعه بر او را به گوياترين شكل بازگو مي كند . اين ويراني چنان است كه در همين تصويرهاي موجود نيز ، در هم شكستن و فروريختن دردمندانه و يكباره او آشكار و پيداست . با همه اين ها مصيبت بزرگ زندگي او درست يك سال پس از خلق دوزخ ترلكوفسكي گريبانش را مي گيرد ؛ مخمصه اي كه زماني چند او را فرو مي پاشاند و تا سال ها از سايه آن رها نمي شود ، تا خود امروز . اما اهميت مستأجر به همين ها ختم نمي شود . تحقيري كه در اين فيلم در فصل بازجويي پليس نسبت به ريشه خانوادگي لهستاني ترلكوفسكي به چشم مي خورد هم خواني دقيقي با تجربه نژادپرستانه و تحقيرآميز پولانسكي در آمريكا دارد . اين تحقير بي حد و مرز تا آن جا بود كه رسانه هاي خبري آمريكايي او را به دليل اصالتش و حتي به دليل ظاهرش تمسخر و تحقير مي كردند و البته اين ها همان رسانه هايي بودند كه پيش تر از او چهره اي دل پذير ، موفق و محبوب به نمايش مي گذاشتند . تصاوير آرشيوي پروپيماني از واكنش و پوشش رسانه هاي خبري و تصويري بر دادگاه پولانسكي در اين مستند وجود دارد . فيلم ساز با تن دادن به زمان نسبتاً طولاني صد دقيقه اي براي يك مستند ، تقريباً از هيچ سندي نگذشته و جزييات پرونده پولانسكي را به تفصيل به تصوير كشيده است . استيصال و واكنش پولانسكي در برابر خبرنگاران وعكاس ها ديدني و در عين حال قابل تأمل و پرسش برانگيز است . پيش از اين و در زمان مرگ همسر و فرزندش نيز ، او آماج فرصت طلبي هاي رسانه اي بود . تحت تعقيب و محبوب ويژگي ضد اخلاقي رسانه ها در نظام سرمايه داري را به شكلي عريان نشان مي دهد ؛ رسانه هايي كه فارغ و مستقل از توليد محتوا به توليد برنامه براي پر شدن جدول هاي زماني و جذب مخاطب به هر قيمتي مي پردازند . رسانه هايي كه مارشال مك لوهان ، نظريه پرداز بزرگ رسانه ها ، از آن ها با تعبير حباب لامپ چراغ برق(Light bulb ) ياد مي كرد كه خود فاقد محتوا(يعني نور ) است و در عين حال يك رسانه است . دست كم در يك مقطع زماني پولانسكي به شكلي تمام عيار ، شكار چرب و لذيذ اين رسانه ها بوده و اين حكايتي است كه در گذر سال ها بر سر بسياري رفته است . از ماجراي جنجالي او . جي . سيمپسن تا جنجال هاي مكرر مايكل جكسن كه شيوه پوشش پر آب و تاب مرگش و بازي هاي عجيب و سخيف رسانه اي پيامد آن - كه خود مجالي مفصل براي تحليل مي طلبد - حكايت پوچ مغزي هميشگي و بي درمان رسانه هاي آمريكايي در همه زمان ها است . تحت تعقيب و محبوب سرشار از گفت و گوهاي اختصاصي امروزي با شخصيت هاي مرتبط به پرونده پولانسكي است كه به موازات گفت و گوهاي قديمي اين افراد به نمايش در مي آيد . مرور زمان و تغيير ظاهري مصاحبه شوندگان دايماً بر قدمت و ديرينگي اين ماجرا تأكيد مي كند ، ولي جالب است كه گذشت سال ها هنوز از اهميت و حساسيت موضوع براي مصاحبه شوندگان كم نكرده است . برخي همچنان بر مواضع پيشين خود باقي مانده اند و برخي نگاهشان به موضوع ، تعديل شده است . برخي از گوشه هاي نامكشوف و هولناك جريان دادگاه از لابه لاي همين گفت و گوها نمايان مي شود ، همان گوشه هاي نامكشوفي كه امروزه داوري ما را به چالش مي طلبند و در آن روزگار ، پولانسكي را سرانجام درمانده و گريزان كردند . با همه اين ها هيچ گفت و گوي اختصاصي با خود پولانسكي در فيلم وجود ندارد و تنها از مواد آرشيوي بهره گرفته شده است . فيلم با تصاويري از يك گفت وگوي قديمي و به ظاهر صميمي با پولانسكي در هنگام صرف غذا در يك رستوران درجه يك آغاز مي شود كه در آن او از ريشه هاي شكل گيري فيلم محله چيني ها(1974) سخن مي گويد . از فسادي كه بر لس آنجلس آن دهه حكم مي راند و دنياي سياه فيلم بر پايه آن شكل گرفته بود ، فسادي كه با دست هاي آلوده قدرت در لايه هاي سيستم سرمايه داري رخنه كرده بود . در اواخر اين مستند و پس از مرور مفصل فراز و نشيب هاي زندگي او ، دوباره به همين گفت و گوي درون رستوران باز مي گرديم ؛ جايي كه پولانسكي هنوز سرزنده و شاداب است و گذشت سال ها ، سيماي جوانش را چندان درب و داغان نكرده است . او كه از كابوس آمريكا گريخته و ديگر قصد بازگشت ندارد با چشماني پر از ترديد به هم صحبتش نگاه مي كند . چشماني كه اين اضطراب را فرياد مي كشند كه از تكرار آن پرسش هاي عذاب آور خسته شده ، پرسش هايي كه اتفاقاً دست از سرش برنمي دارند و در اين جا هم بر سرش آوار مي شوند . كلام پولانسكي در واكنش به محتواي اين گفت و گو ، ما را با واقع بيني هولناك و دردمندانه اي روبه رو مي سازد . پيش از آن كه كلام پولانسكي رابازگو كنيم بد نيست فلاش بكي بزنيم به آغاز همين نوشته و طرح اين پرسش كه به راستي كار آفرينش هنر چيست و پيچيدگي ها و پريشاني هاي روان يك هنرمند چه نسبتي با اين جعل مرسوم دارد كه هنر را امري معصومانه و هنرمند را منزه و مقدس معرفي مي كند ؟ Louis A .Sass ،روان شناس باليني معروف ، در كتابي ارزشمند با نام (ديوانگي و مدرنيسم) به تشريح نژندي و ديوانگي جاري در آثار ادبي و هنري مدرن پرداخته و نشانه هاي شاخص اسكيزوفرني و ، برخي از اختلال هاي خلقي را از دل اين آثار استخراج كرده است . در مطالعات او نام هاي شاخصي همچون سالوادور دالي ، آلن رب گريه ، فرانتس كافكا ، ساموئل بكت و .. به چشم مي خورند كه برخي از اين نام ها مثل سالوادور دالي موارد شناخته شده اي از اختلال هاي جدي رواني همچون اسكيزوفرني بوده اند ، يا در مطالعات ديگر ، افسردگي سيلويا پلات ( شاعر نامدار) و تأثير آن بر آثارش به دقت بررسي شده است . پژوهش هاي مقدماتي پزشكي هم نشان داده كه برخي جهش هاي ژنتيك كه مي توانند موجب اختلال كارآيي مغزي در درك و تفسير رخدادها( يا همان اختلال رواني ) شوند هم زمان ممكن است جنبه هايي از خلاقيت را در مغز تقويت كنند . در حوزه سينما هم نام هاي معتبري كه مورد شناخته شده اختلال شخصيتي يا خلقي باشند كم نيستند ؛ از اختلال وسواس و فروخوردگي هاي رواني هيچكاك بزرگ گرفته تا بستري شدن هاي رسمي و موسمي لارس فن ترير به دليل افسردگي ماژور و چند نفر ديگر كه تفصيلش بماند براي موضوع جذاب و نوين و البته مناقشه برانگيز سينمادرماني(Cinematherapy) كه در تدارك تهيه مطالبي برايش هستيم . رومن پولانسكي : تحت تعقيب و محبوب بار ديگر اين واقعيت را به روشني پيش رويمان مي گذارد كه هنرمند هم انساني چون ديگران است ؛ نه لزوماً، موجودي محكم و منزه يا عاري از خدشه و خلل . شايد كار هنرمند و امتياز او در اين است كه كاستي ها و ناكامي ها را به آفرينش اثر هنري و شريك كردن ديگران در لذت رويارويي با آن والايش مي دهد ( والايش يا تصعيدSublimation يك مكانيزم جبراني شناخته شده در برابر آسيب هاي رواني است .) پولانسكي از مهلكه آمريكا گريخت . تن و روان رنجورش توان تنبيه نداشت . او گريخت تا زنده بماند و چند شاهكار ديگر به سينماي جهان اضافه كند . هنگام اعلام نامش به عنوان برنده جايز اسكار بهترين كارگرداني براي فيلم پيانيست (2002) ، جاي خالي صندلي اش را شكوه و اعتبار نامش پر مي كرد و چه شكوهمند بود وقتي اسكورسيزي كبير به احترام نام او با تمام وجود برخاست و غيابش را از هر حضوري گرامي تر و باشكوه تر برگزار كرد . حالا وقتش است كه آن جمله طلايي پولانسكي كبير خطاب به مصاحبه گر در اواخر فيلم را با هم مرور كنيم . آنجا كه با نگاهي غم بار وملتمسانه مي پرسد :( به نظرت در زندگي من چيزهاي مهم تري از اين ها كه مي پرسي وجود ندارند؟) و روزگار گواهي داده كه چيزهاي خيلي مهم تري در زندگي پولانسكي كبير وجود داشته اند : چاقو در آب ، انزجار ، بچه رزمري ، محله چيني ها ، مستأجر ، ماه تلخ ، مرگ و دوشيزه و ... شاهكارهايي از يك مرد كوچك و يك هنرمند بزرگ ، خيلي بزرگ . منبع:نشريه ماهنامه سينمايي فيلم شماره398 /خ  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن