تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):به راستى كه اين زبان كليد همه خوبى‏ها و بدى‏هاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829342269




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تئاتر الجزایر، از فریب تا آگاهی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تئاتر الجزاير، از فريب تا آگاهي
تئاتر الجزاير
گفت‌وگو با ادريس کرکوه، نويسنده، منتقد و استاد دانشگاه تئاتر الجزاير   132 سال استعمار در الجزاير، تمام فرهنگ، آداب و رسوم و نگرش مردمان آن کشور را تحت تأثير حضور استعمارگران قرار داد. هنر نيز مستثنا از اين قاعده نبود. تئاتر الجزاير ابتدا رونوشتي بود از آنچه در سالن‌هاي نمايشي فرانسه اکران مي‌شود. اما آنگاه که روح اعتراض، استعمارستيزي و آزادي‌خواهي در مردم الجزايري دميده مي‌شود،‌تئاتر نيز رنگ و بوي ملي به خود مي‌گيرد.  ياسين به عنوان بزرگ‌ترين چهره تئاتر الجزاير در نمايشنامه خود به نام«کدارو در محاصره» اينچنين مي‌نويسد:«هيچ يک از ما کسي را از اين شهر که بيگانگان قادر به تحملش نيستند بيرون نخواهد کرد. هر مهاجمي مي‌تواند باز هم ما را خنجر بزند و به نوبه خود گورهايمان را آباد سازد... مگر همواره فرياد برنياورده‌ايم که اين تبعيدگاهي که در آن زندگي مي‌کنيم که گويي مانند گور مي‌باشد سرزمين پايمال شده ماست. آيا اين مي‌تواند خودفريبي باشد؟» در گفت‌وگو با«ادريس کرکوه» نويسنده، منتقد و استاد دانشگاه تئاتر الجزاير، سير شکل‌گيري و رشد تئاتر الجزاير را مرور  مي‌کنيم.--------------------------------------------------------------------------------همانگونه که مستحضريد در بسياري از نقدهايي که بر جشنواره تئاتر الجزاير نوشته مي‌شود آمده است که هنرمندان و کارگردانان تئاتر اين کشور از عقايد ديني و ملي در تئاترهاي خود استفاده مي‌کنند تا اينگونه بتوانند نظر داوران جشنواره را جلب کنند. آيا شما با اين نظر منتقدان موافقيد؟ فضاي حاکم بر ادبيات جشنواره را چگونه ديديد؟اينگونه نيست که بخواهيم اين حکم را براي همه شرکت‌کنندگان صادر کنيم که تنها براي جلب نظر داوران به سراغ مؤلفه‌هاي بومي، ملي و ديني مي‌روند. گرايش به مليت از سال‌هاي دور در هنر و ادبيات الجزاير ريشه دارد،‌ تاآنجا که بزرگ‌ترين نمايشنامه‌نويس الجزاير به نام«کاتب ياسين»، از همان ابتداي فعاليت خود از سال 1945 و آغاز اشغال الجزاير توسط فرانسه، آثار خود را برگرفته از نوعي ايدئولوژي خاص بومي نوشت و بر اساس همان ايدئولوژي بود که 45 هزار شهيد براي استقلال الجزاير در تاريخ ثبت شده است. ياسين به عنوان بزرگ‌ترين چهره تئاتر الجزاير در نمايشنامه خود به نام«کدارو در محاصره» اينچنين مي‌نويسد:«هيچ يک از ما کسي را از اين شهر که بيگانگان قادر به تحملش نيستند بيرون نخواهد کرد. هر مهاجمي مي‌تواند باز هم ما را خنجر بزند و به نوبه خود گورهايمان را آباد سازد... ياسين در اين عرصه تنها نبود و در کنار او نويسندگان تئاتر بسياري از جمله عبدالقادر علوله، عبدالرحمان کاکي، محمد بن قطاف و بوقرموح و غيره را مي‌توان نام برد که در مسير همان ايدئولوژي ملي‌گرايي و اسلام‌گرايي يا به قول رهبر جنبش استقلال‌طلبي الجزاير، احمد بن بلا، نوعي سوسياليسم اسلامي قرار گرفته بودند.چرا ايدئولوژي؟ چه لزومي دارد که هنر و ايدئولوژي با هم باشند؟ پس از استقلال الجزاير، به صورت تدريجي سبکي که بر اکثر نمايشنامه‌ها حاکم شد،«تئاتر مونولوگ» يا تک‌گويي بود و اين سبک نيز زماني گسترش پيدا مي‌کند که شما ديگر کسي را براي شنيدن حرف‌هاي خود نداريد تا ديالوگ شکل بگيرد. هنرمندان کم‌کم به سياست‌هاي سلطه‌طلبانه دولت پي برده بودند و فضاي ملي‌گرايي افراطي منجر به آن شده بود که يا بايد براي دولت بنويسيد يا سکوت کنيد. مونولوگ بهترين سبک براي انتخاب راه سوم بود تا بتواني در فضايي دربسته و تنها براي خود، اعتراض خود را بيان کني. دولت تحت تأثير کشورهاي سوسياليستي دهه 50 و 60 تمامي فعاليت‌هاي هنري را دولتي و ملي کرده بود و«مؤسسه تئاتر» و همچنين«گروه هنري جبهه آزادي ملي» را نيز که در دوره استعمار در تونس فعاليت داشت، ابتدا با فريب دعوت کرده و سپس آنها را نيز وادار به انجام کار تنها براي توجيه سياست‌هاي دولت کرد.اين جبهه در برخورد سلطه طلبانه دولت ملي‌گرا، در سال 1963 نام خود را به«گروه تئاتر ملي» تغيير داد و با اعلام استقلال خود از دولت در بيانيه‌اي اينچنين نوشت:«امروزه تئاتر الجزاير، تنها ابزار و سلاحي در جهت حفظ نظام سوسياليسم ملي و رهبري آن حزب قرار گرفته است. اين در حالي است که تئاتر ملي الجزاير، صداي واقعي انقلاب مردمي بود که براي مبارزه با هرگونه سلطه و استثمار و استعمار منافع و مصالح آنها شکل گرفت». بنابر اين سخن من بر اين نکته است که در پاسخ به سؤال شما، سؤال ديگري مطرح مي‌شود که کدام ايدئولوژي؟ مگر شما تاکنون هنري جداي از يک سابقه پسيني فکري و اعتقادي سراغ داريد؟ حتي شعار هنر تنها براي هنر و نه براي خدمت به سلطه‌طلبان نيز مبتني بر يک نوع ايدئولوژي آزادي‌خواهي و استقلال‌طلبي است. در نهايت آيا اين دولت بود که تئاتر را وادار به تمرکز بر ايدئولوژي خاص و پيماني رسمي مي‌کرد يا اينکه نظر شما اين است که تئاتر ذاتاً بايد بر اساس گفتماني سياسي و موجه شکل بگيرد؟بايد اين مسئله را اينگونه باز کنم که بله شايد بتوان در الجزاير ردپاي نوعي«تئاتر توجيه‌گرا» را پيدا کرد که همواره به دنبال تثبيت و گسترش انديشه نظام حاکم بوده است. در الجزاير استقلال يافته، تأکيد بر به کارگيري مفاهيم ملي‌گرا و دولت‌محور بسيار زياد بود و اگر هم اين اصرار به صورت مستقيم از سوي دولت ديده نمي‌شد، فضاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي حاکم بر نگرش ملت متأثر از جريان‌هاي چپ سياسي، رفتار و گرايش‌هاي آنها را مجاب مي‌کرد که شما نيز اينگونه باشيد. حتي بزرگان تئاتر اعتراضي دوره استعمار نيز پس از استقلال در اين فضا قرار داشتند. آثاري همچون«فرزندان قصبه» از عبدالحليم رايس،«افريقا پيش از يگانگي» از عبدالرحمان کاکي،«دربانان» از رويشد و حتي نوشته‌هاي کاتب ياسين مانند«کدارو در محاصره» و«گردهوش»، يا تئاتر«مائده» از عبدالقادر علوله که تمام اين کارها بيشتر در همان فضاي مديريت دولتي و سوسياليسم، انقلاب کارگري و بهره‌وري زمين از سوي کشاورزان و محدوديت توليدگران و غيره بود. حال در اين فضا معدود کارهايي نيز که در موضوعي ديگر فعاليت مي‌کردند، با استقبال اندک و حتي برخوردهاي دولتي و مردمي مواجه مي‌شد. مانند تئاتر«نهنگ، نهنگ مي‌خورد» که به موضوع سلطه‌طلبي دولت‌هاي جمهوري‌خواه و سوء‌استفاده آنها از احساسات و اعتقادات مردم پرداخته بود که با انتقاد شديد جامعه هنري آن دوره الجزاير مواجه شد و کمتر استقبالي نيز از آن شد. بنابراين بايد به جرأت به اين نکته اعتراف کرد که تئاتر الجزاير در بر‌هه‌اي از شکل‌گيري انقلاب‌هاي سوسياليستي در کشورهاي اسلامي، در خدمت اهداف سوسياليسم و با شعارهايي همچون انقلاب کشاورزي، طبابت رايگان، مبارزه با بي‌سوادي، مديريت اشتراکي نهادهاي دولتي و... همراه بود. بنابراين نمي‌توان اينگونه گفت که تنها دولت بود که هنرمندان را مجاب به تبعيت از سياست‌هاي خود مي‌کرد، بلکه مردم با همان روحيه انقلابي خود که تازه به استقلال رسيده بودند، چنين محتوايي را از تئاتر الجزاير مطالبه مي‌کردند. اما نکته مهم آن است که من نمي‌پذيرم تئاتر انقلابي الجزاير با وجود خدماتي که به انديشه اسلامي کرد، باز اصالت آزادانديشي خود را از دست داده بود، چرا که پس از گذشت يک دهه و مشاهده گرايش دولت به سرکوب معترضان و ارتباط با امپرياليسم و بازتوليد نوعي استعمار در سايه، تئاتر رفته رفته مفاهيم سياسي چپ خود را کنار گذاشت و جنبه اعتراضي به خود گرفت. آيا هنوز سياست در هنر الجزاير پابرجاست؟ آيا هنوز هم تئاتر متاثر از انقلاب آزادي‌خواهي الجزاير و شعارهاي آن توليد مي‌شود؟به هرحال بايد بپذيريم که براي وقوع يک انقلاب مردمي، هزينه‌هاي بسياري داده مي‌شود که تا سال‌هاي سال، اين هزينه‌ها در حافظه تاريخي مردم آن کشور مي‌ماند. انقلاب الجزاير از بزرگ‌ترين انقلاب‌هاي جهان بود که در طول 132 سال حضور استعمار، بيش از يک و نيم ميليون شهيد در آن فداي مبارزه ملي‌گرايانه خود عليه استعمار ديرسال شدند. بنابر اين تئاتر تا سال‌هاي سال، چه همراه با دولت و چه در اعتراض به آن، مفاهيم انقلاب و يادبود شهداي خود را رها نکرد. در اين ميان مي‌توان به بيش از صد نمايشنامه فقط مربوط به زندگي شهداي الجزاير اشاره کرد.«در اطراف نور»،«فرزندان قصبه»،«ماندگاران»،«خون آزادگان»،«132 سال»،«حسن نوچه»،«حسن چريکي»،«ابن مهيدي» و بسياري از تئاترهاي ديگر از اين جمله‌اند. در اين ميان نسل جوان پس از انقلاب نيز با شنيده‌ها و مطالعات خود با شور و شوق بسيار وارد اين صحنه شد که من نيز يکي از آنان بودم که توانستم دو نمايشنامه با نام‌هاي«آنگاه که الجزاير برخاست» و«اوپراي کوچکي در پاي نياکان» را بنويسم که فضاي انقلابي حاکم بر آن دوره در ادبيات من بسيار مشهود است. من بابت نمايشنامه اول که برخوردار بود از شعارهاي محلي که مردم در وصف انقلاب و شهداي خود مي‌سرودند، توانستم جايزه بهترين نمايشنامه جشنواره سطيف الجزاير را در سال 2005 کسب کنم.تئاتر انقلابي الجزاير تا چه اندازه متأثر از ادبيات اروپايي مخصوصاً فرانسوي بود؟در دهه‌هاي 40 و 50 ميلادي، اولين حرکت‌هاي دولتي براي تأسيس مراکز و سالن‌هاي تئاتر کلاسيک در الجزاير تحت نظر استعمار فرانسه و متأثر از ادبيات و فرهنگ آنها شکل گرفت. اولين مدرسه تئاتر نيز در همان دوره بود که با دعوت از چند استاد ادبيات نمايشي فرانسه تأسيس شد. اما شاگردان الجزايري اين مدرسه، خود نيز متاثر از فرهنگ و پيشينه تاريخي الجزاير، نوعي سبک فرانسوي- الجزايري را در تئاترهاي خود ابداع کردند. از نمونه بارز آنها«محي‌الدين بشطارزي» از دانش‌آموختگان اين مدرسه است که با بهره‌گيري از ادبيات فکاهي و طنز سنتي الجزاير و همچنين سبک کلاسيک تئاتر فرانسه، نوعي تئاتر طنز را در الجزاير به راه انداخت که تاکنون نيز اينگونه از تئاترهاي فکاهي در الجزاير توليد مي‌شود. با شکل‌گيري انقلاب الجزاير، اين سبک فکاهي تبديل به طنز سياسي مي‌شود و افرادي همچون مصطفي کاتب، عبدالرحمان ماضوي و عبدالحليم رايس سرآمد اين جريان بودند.در جايي مي‌خواندم که پس از پيروزي انقلاب الجزاير، ارنستو چه‌گوارا در سفري به الجزاير تئاتر«132 سال» عبدالرحمان را مشاهده کرده و گفته است که:«من تئاتري انقلابي- عربي در الجزاير ديدم». نظر شما در مورد اين اظهار نظر رهبر بزرگ انقلاب‌هاي سوسياليستي جهان چيست؟تئاتر 132 سال از عبدالحمان کاکي، بسيار نزديک به تئاتر مستند يا آرشيوي است که برخي نام مي‌گذارند. او تلاش کرده است که در خلال پرده‌هاي مختلف نمايشي، حماسه‌ها و زيبايي‌هاي حضور مردم در جريان انقلاب را نشان دهد. او براي آنکه بتواند جنبه عيني بودن و رئال بودن حوادث را در تئاتر مستند خود حفظ کند، داستان را به شرح ماجراهاي خانواده‌اي الجزايري اختصاص مي‌دهد که در آن خانواده، آداب و گفتماني متأثر از سال‌ها استعمار فرانسه وجود دارد. کاکي تا مي‌تواند از ضرب‌المثل‌ها، حکايات، اشعار و کلمات ترکيبي فرانسوي- الجزايري در نمايشنامه خود بهره‌ مي‌گيرد تا بتواند، تماشاگر را در فضايي واقعي از دهه 40 و 50 خانواده‌هاي الجزاير قرار دهد. نوع سبک کاکي در تئاتر که در برخي نقدها ديده مي‌شود، ملقب شده است به سبک«الجزايري‌سازي» تئاتر کلاسيک که با حفظ چارچوب‌هاي کلاسيکي تئاتر فرانسه، محتوايي بومي به آن مي‌دهد. حساسيت چه‌گوارا به نمايش 132 سال نيز احتمالاً بر اساس همين محتواي بومي است که مشکلات مردم، دغدغه‌ها و گفت‌وگوهاي روزمره آنان، تضعيف حقوق کارگران و کشاورزان، اختلاف طبقاتي و مسائل پيش از انقلاب ناشي از 132 سال استعمار، به زيبايي در اين تئاتر به نمايش درآمده است. تا آنجا که چگونه اوج‌گيري اعتراضات، در نهايت منجر به شکل‌گيري انقلاب 1954 الجزاير شد. کارگردان در تمامي صحنه‌هاي تئاتر، روح انقلابي و ضداستعماري مردم را حفظ کرده است و مطمئناً اين همان جايي است که چه گوارا روي آن حساسيت نشان مي‌دهد.به عنوان سؤال آخر، نمي‌توان موضوع تئاتر الجزاير را بدون ذکر نام نويسنده، کارگردان و بازيگر نام‌آشناي تاريخ تئاتر الجزاير«محمد بن قطاف» پايان برد. تنها کافي است که مطالعه‌اي سطحي در مورد تئاتر الجزاير داشته باشيم تا ببينيم که اين چهره، چه تأثير بسزايي در شکل‌گيري تئاتر انقلابي الجزاير داشته است. اگر امکان دارد درباره او بگوييد.البته، محمد بن قطاف فراتر از يک بازيگر و نويسنده تئاتر است. جسارت او در بازيگري، بيش از مهارت او ستودني است. اين هنرمند هميشه در پي ارتقاي سطح کيفي و محتوايي تئاتر الجزاير بود و نمي‌توان نقش او را به عنوان مهم‌ترين چهره تئاتر الجزاير در معرفي آن به جهان انکار کرد. او يکي از اولين‌هاي تئاتر است که با تأسيس اداره تئاتر ملي، در صدد برگزاري جشنواره‌هاي بين‌المللي تئاتر در الجزاير برآمد. اولين بار او را به عنوان نويسنده و کارگردان در تئاتر«جحا و مردم» ديدم که چگونه با تمام وجود در کنار صحنه، بازيگرداني مي‌کرد. شاخصه اصلي محمد بن قطاف عقلانيت نمايشي اوست. چيزي که بسياري از منتقدين سينما و تئاتر در الجزاير و ديگر کشورهاي عربي بدان اذعان دارند؛ عقلانيتي که از هرگونه فريب احساسات و مشاعر تماشاگر به دور است. در وصف او همين بس که در طول مدت حضور خود در اداره تئاتر ملي، کارگرداني چهل تئاتر و تربيت بيش از صد شاگرد را در کارنامه خود دارد. امروزه ترجمه‌هاي مختلف نمايشنامه‌هاي او در سراسر جهان، تئاتر الجزاير را به عنوان سبکي خاص معرفي مي‌کند. سينما و تلويزيون تبيان مرتضي اخوان / جوان  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن