واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خداحافظي فيتيلهايها از شبکه دو
تکرار برنامههاي قبلي در قالب زنده برنامه "فيتيله جمعه تعطيله" جمعه و دوشنبه 29 بهمنماه و دوم اسفندماه در حالي با آرم زنده از شبکه دو پخش شد که عمو فيتيلهايها از اين برنامه خداحافظي کرده بودند و نمايشهاي قديمي روي آنتن رفت. به گزارش خبرنگار مهر، برنامه "فيتيله جمعه تعطيله" روزهاي جمعه و دوشنبه 29 بهمنماه و دوم اسفندماه با آرم زنده از شبکه دو پخش شد. اين در حالي بود که محمد مسلمي، حميد گلي و علي فروتن عمو فيتيلهايها از اين برنامه خداحافظي کرده بودند و نمايشهاي قديمي آنها روي آنتن رفت.از قرار تهيهکننده برنامه بدون اهميت دادن به اين مسئله که فيتيلهايها از برنامه رفتهاند در يک رفتار غير حرفهاي، غير اخلاقي و غير هنري برنامه را روي آنتن برد و اين در حالي است که برنامه از نقطه آغاز تا پايان کارگرداني ميشود. اين برنامهها بارها روي مسئله آموزش تاکيد ميکند و مرتب به بچهها ميگويد نبايد دروغ بگويند، اما نکته جالب اين است که آدم بزرگها هر زمان که بخواهند ميتوانند به راحتي دروغ بگويند.به دنبال اين ماجرا، خبرنگار مهر با محمد مسلمي، کارگردان و بازيگر "فيتيله جمعه تعطيله" تماس گرفت تا با او در اين باره گفتگويي داشته باشد، اما او ترجيح داد در اين باره يادداشتي براي خبرگزاري مهر بنويسد. يادداشت او را با عنوان "خداحافظي عموهاي فيتيلهاي" از شبکه دو را در پي ميخوانيد. خداحافظي عموهاي فيتيلهاي از شبکه 2شايد باورتان نشود که طعم کودکي تنها طعم خوشمزهاي است که تا آخر نميدانيم کي و کجا، هميشه در خاطرمان ميماند.شايد براي همه انسانها دوران کودکي يک مرحله باشد و در چشم برهم زدني با تمام زيباييها و شيرينيهايش تمام شود و جز خاطراتي رنگارنگ در دفتر خاطرات عمر چيز ديگري به جا نماند. ولي ما کودکي را دوباره آغاز کرديم و ثابت کرديم که ميتوان در هر مرحله از عمر که زيبايي آن بکر و صادقانه است، زندگي کرد و منزل گزيد. کودک مانديم تا کودکان بمانند. با يک تابلو و حماسه آمديم و حماسه آفريديم. جورها را جور کرديم و ناجورها را دور. در بازيهاي سخت زندگي پالام پولوم آورديم و خواستيم که برنده باشيم و بيست سال بهاي اين خواستن را داديم. تا شايد در عکاسخانه ذهنتان تصويري از تلاشها و گذران عمر مان که پر تلاش مي رفت نقش ببندد. تا جايي که ديگر تعطيلي معنا نداشته باشد. تا جايي که فتيلههاي فانوس شادي را براي هميشه روشن نگه داريم. از اينکه بوديم و توانستيم که توانستن را صرف کنيم. از اينکه با دستهايي خالي اما قلبهايي آکنده از عشق ميهمانتان شديم خوشحاليم. از شما گفتيم و با شما رفتيم. با شما خنديديم و گريه کرديم. در جشن ها و شادي ها در سوگها و غمها. پيمان بسته بوديم که ثابت کنيم، کودکي هرگز تمام نميشود و بر سر اين پيمان مانديم. تا جايي که حتي عزيزاني را از دست داديم ولي بر سر قرار هر هفته خود حاضر شديم. بيمار شديم، تا جايي که حتي حرکت برايمان قدغن شد. ولي چه کسي است که باور نکند که عشق معجزه مي کند و جاني دوباره ميدهد. آمديم تا صادقانه به کودکان بگوييم که راستگو باشيم، مثل پيامبري که رسالتش ترويج اخلاق بود. گفتيم مهربان باشيم مثل خدايي که هميشه مهربان است. گفتيم دانش بياموزيم، مثل پيامبري که گفت: آموختن را تا زمان مرگ ترک نکنيد.پيمان بسته بوديم که ثابت کنيم، کودکي هرگز تمام نميشود و بر سر اين پيمان مانديم. تا جايي که حتي عزيزاني را از دست داديم ولي بر سر قرار هر هفته خود حاضر شديم. بيمار شديم، تا جايي که حتي حرکت برايمان قدغن شد. ولي چه کسي است که باور نکند که عشق معجزه مي کند و جاني دوباره ميدهد.ياد گرفتيم و ياد داديم. در ابتداي راه سه تن بوديم و بعد از شروع سفر و اينک بيش از صد نفر. صد نفر همدل و هم پيمان، صد نفر که براي شما يکي شدند تا يک لحظه شادي را به دلهاي مهربانتان هديه کنند. آمدن سخت بود ولي نه سخت تر از ماندن و شدن. ما مقاومت کرديم و ايستاديم تا..... تا حقي از ما ضايع شد و در جهت احقاق حق خود تلاش کرديم. اتفاقي نيفتاد. چارهاي نبود جز ادامه. چرا که هدف براي ما مهمتر بود.... ادامه داديم و ادامه داديم تا بارها و بارها حقوقمان ضايع شد. ما بستري را که در آن پرورش يافتيم و پرورش داديم را محق دانستيم و از شبکه 2 خواستيم تا قدمي بر دارد اما بازهم هيچ اتفاقي در جهت احقاق حق از دست رفته بر داشته نشد. درست اتفاقي که در شبکه جام جم افتاد دوباره تکرار شد. پس چاره اي نبود جز تن دادن به جبر و قانون طبيعت که هر شروعي را پاياني ست. علي رغم ميل باطني خداحافظي کرديم و جواب خداحافظي ما شد برنامه هاي پخش شده ي روز جمعه و دوشنبه. برنامههايي که براي لحظه لحظههاي آن برنامهريزي و کارگرداني شده بود با کار غير اخلاقي و غير هنري تهيه کننده برنامه و با عنوان برنامه زنده به روي آنتن رفت که اين تغيير ساختار نه مورد، رضايت و نه مورد تاييد ما بود. تلخ است تلخ . اما ما پذيرفتهايم که تلخ هم يک مزه است. تلختر آن است که همه ي مسولين قول حمايت مي دهند و در نهايت، نتيجه آن مي شود که تمام حقوق مادي و معنوي گروه ناديده گرفته مي شود. البته دور از انتظار نبود که با تغيير مجري اتفاقات اينچنيني هم در راه باشد. حرفي نيست در پايان همانگونه که در آغاز بود فقط خدا هست و خدا. چرا که ما در اين چند سال نه وابسته به جايي بوديم و نه هستيم تنها حامي ما خداوندي است که خالق خنده و شادي است. خداوندي که اگر عنايتش شامل حال ما نميشد ما نبوديم. امروز هم خرسنديم که ما در اين راه پر فراز و نشيب تلاشمان را کرديم و به اين جا رسيديم . نتيجه هرچه که باشد ما خواست خداوند را مي خواهيم و از اينکه روزي سلاممان را به گرمي پاسخ گفتيد بر خود ميباليم و از اينکه امروز خداحافظي ما را ميپذيريد تا قيامت ممنون شما هستيم. دلتنگ لحظههاي با هم بودن مي شويم. خداحافظي سخت است ولي اميد به ديدن دوباره ي شما شوق زندگي و پايندگي مي دهد. پاينده ، شاد و خندان باشيد. - - - - - - - - - - برنامه زنده "فيتيلهايها" نزديک به يک دهه است به صورت زنده از شبکه دوم روي آنتن ميرود و مخاطبان فراواني دارد، در ماههاي اخير به جاي مجيد قناد مجري و تهيهکننده اين برنامه، مهرداد نظامآبادي اجراي برنامه را به عهده داشت. سينما و تلويزيون تبيان مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]