واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار سه شنبه 19 بهمن 1389 تعداد مشاهده : 96 «فرزند صبح» فاقد هويت تاريخي است خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اين كه «فرزند صبح» بهروز افخمي فيلم بسيار ضعيفي از آب در آمده است، گفت: «فرزند صبح» فاقد هويت تاريخي است. تاكنون دو فيلم در سينماي ايران به عنوان بيوگرافي تصويري امام خميني (ره) تحت عناوين «صنوبر» (مجتبي راعي) و «فرزند صبح» (بهروز افخمي) در سينماي ايران ساخته شده كه هيچكدام تجربههاي موفقي نبودهاند. «فرزند صبح» (بهروز افخمي) فيلم بسيار ضعيفي از آب در آمده است. فيلم مشخصاً دوپاره است. نيمه اول به دوران خردسالي امام (ره) اختصاص دارد. كاراكترهاي اصلي اين نيمه امام (ره) و دايه ايشان هستند كه نقش دايه را «هديه تهراني» ايفا نموده است. در نيمه دوم هم دوران كودكي امام (ره) در سنين بالاتر تصوير شده كه كاراكترهاي اصلي اين نيمه امام (ره) و مادر ايشان هستند. در نيمه اول «هديه تهراني» حضور پروزني دارد و «بهروز افخمي» بسيار به او آزادي عمل داده است بگونهاي كه در برخي صحنهها انگار اين «هديه تهراني» بوده كه صحنهگرداني كرده و عملا نظر نهابي را او داده است!؟ در نيمه اول فيلم شاهد شيطنتها و بازيگوشيهايي كودك خردسالي هستيم كه ميتواند هر كس ديگري غير از امام (ره) هم باشد، به ديگر بيان هيچ نشانه مشخص و ويژهاي در رخدادها و اتفاقات يافت نميشود كه بتوان آنها را به امام (ره) منسوب كرد و به ديگران نتوان! قايم باشكبازيهاي نيمه اول را خود ما هم در دوران كودكي به كرات تجربه كردهايم. در يك بيوگرافي تصويري يك شخص معين بيشتر به نكات و موضوعاتي پرداخت ميشود كه جنبه خاصي براي آن شخص دارند نه جنبه عام كه اگر غير اين باشد آن بيوگرافي ديگر بيوگرافي نيست بلكه شرح وقايع روزمره و معمول زندگي است. نيمه دوم فيلم آكنده است از صحنههاي قدم زدن امام (ره) كه كاركرد دراماتيك ندارند و بسيار زائد و قابل حذفند.اين نيمه بشدت يادآور فيلمها و سريالهاي انقلابينماي دهه شصت است كه آكنده بودند از كاراكترهاي كودك و نوجواني كه با مشاهده صحنه دستگيري، شكنجه و آزار ديدن اعضاء خانوادهشان به دست عوامل حكومتي به مبارزه با رژيم منحوس پهلوي، خانها و ساواكيها ترغيب ميشدند. در اين صحنهها نيز نشانههايي كه خاص زندگي امام (ره) باشند وجود ندارد و عملاً ميتوان همه اين رخدادها را عين به عين به مبارزين ديگر هم منتسب كرد! صحنه شليك مامور امنيتي به امام (ره) در آستانه تبعيد به تركيه نيز از همين جنس است و بجز پلانهاي درخشان و بشدت تصويري تيمم هيچ نكته تازه و خاصي مشهود و قابل دريافت نيست. خلاصه آنكه فيلم فاقد هويت تاريخي است. بيش از سه چهارم «فرزند صبح» ميتواند بيوگرافي فرد ديگري غير از امام هم باشد! فيلم پر است از نماهاي قابل حذف، مثل سكانسهاي مربوط به دوران جواني امام (ره) اصلاً كاركرد داستاني ندارند و ميتوان از كنارشان گذاشت! تدوينگر حتي از خير راشها هم نگذشته و هر چه فيلمبردار گرفته را پشت سر هم چيده و چسبانده است. منطق انتخاب برخي رخدادها مثل ملاقات «حاج علياكبر معلم دامغاني» با امام (ره) و عدم گزينش برخي ديگر از اتفاقات سرنوشتساز و واجد بار دراماتيك زياد زندگي امام (ره) كه كاملاً در اين فيلم جاي كار داشتند، مشخص نيست! كاراكترهاي «فرزند صبح» پرداخت نشدهاند حتي در حد تيپ هم نيستند!؟ شخصيتهاي فيلم آنقدر خنثي، گنگ و ناشناختهاند كه كمتر بينندهاي ممكن است نام شان را به خاطر سپارد و يا پي جوي سرنوشتشان گردد. طراحي گريم، لباس و صحنه «فرزند صبح» از فيلمهاي پارس فيلم و فيلمهاي روستايي دهه شصت سينماي ايران فراتر نميرود. لهجهها در حد گويش كاراكترهاي «برره» (مهران مديري) است. در سينماي رسانهها وقتي «هديه تهراني» شروع كرد به قصه گفتن با اداي جمله «يكي بيد يكي نبيد» سالن از خنده منفجر شد. حيف اين همه هزينه و سرمايه كه صرف توليد «فرزند صبح» شده است. ارائه اين فيلم به فستيوالهاي خارجي آبروي سينماي ايران را ميبرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]