به تازگی کتابی از سوی انتشارات نسل نواندیش به عنوان «پروژه 21» منتشر شده است که رویکردی متفاوت در خصوص مفاهیم الهام بخش به زندگی و ایجاد انگیزه زیستن با کیفیت، و پیشبرد اهداف آدم ها در طول حیات در پیش گرفته است.
این کتاب که به قلم معصومه نصراله پور شیروانی به رشته تحریر درآمده است، داستان دختری را روایت می کند که در جهانی علمی و فراواقعی و در عین حال منطبق با الگوهای حقیقی زندگی به دنیای آینده سفر می کند.
شخصیت اصلی داستان بعد از سفر به دنیای آینده متوجه حقایق بزرگی در خصوص زندگی، پیشرفت و مواهب هستی می شود و می بیند که بشر تا چه اندازه ای در مسیر رشد قرار دارد. این ها همه حقایقی است که در صورتی که افراد بشر از آن مطلع باشند ارزش و اعتبار بیشتری برای زندگی قائل خواهند بود چرا که در آینده شاهد ایرانی بهتر و پیشرفته تر خواهیم بود و این مساله از سطح ناامیدی که ممکن است جامعه با آن دست به گریبان باشد، خواهد کاست. این همان ماموریتی است که قهرمان کتاب هنگام برگشتن به حیات معمولی و کنونی، خود را با آن روبه رو می بیند.
این کتاب را می توان در قالب رمان های علمی و تخیلی دسته بندی کرد که بنیانگذار این نوع ادبی ژول ورن داستان نویس مشهور فرانسوی است.
معصومه نصراله پور شیروانی مولف این اثر، درباره جرقه شکل گیری این ایده می گوید: «وقتی دانشآموز دبیرستانی بودم به علم و ادبیات علاقه داشتم و در کتابخانه کوچک دبیرستان چند کتاب کوچک علمی خوانده بودم که جزو کتابهای مورد علاقهام بودند.»
نویسنده کتاب پروژه 21 در ادامه می گوید: «در همان سال برنامهای از تلویزیون پخش شد که یک فضانورد روس برای جمعی از نخبگان ایرانی صحبت میکرد. من داشتم اتاق را جارو برقی میکشیدم، یک لحظه ایستادم تا گوش بدهم. فضانورد گفت که از دوران بچگی رؤیای فضا را داشته، گفت که همیشه خواب فضا را میدیده و از نخبگان ایرانی پرسید کسی در اینجا هست که خواب فضا را دیده باشد؟ هیچ کس پاسخی نداد. فضانورد دوباره پرسید آیا کسی در اینجا خواب فضا را دیده است؟ و باز هم هیچ کس جوابی نداد. هیچیک از نخبگان ایرانی خواب فضا را ندیده بودند، هیچکس رؤیای فضا نداشت و من که مایوس شده بودم، تمام آن روز به این مساله یعنی رؤیا نداشتن نخبگان فکر کردم و واقعاً در آن لحظه دوست داشتم داستانی بنویسم، داستانی با شخصیت های کاملاً ایرانی که آیندهای روشن دارند. حالا بعد از سالها، اولین قدم را برداشتهام و کتاب پروژه 21 اولین قدم من است.»
معصومه نصراله پور شیروانی که ساکن شهر بابل در شمال ایران است، مهندسی صنایع خوانده و در همین رشته، مشغول به کار است و مانند بسیاری از نویسندگان ایرانی که تحصیلاتشان هیچ ربطی با ادبیات ندارد، به خاطر علاقه و سلیقه شخصی خود به رمان نویسی روی آورده است و اولین کتاب او در این زمینه نشان از تفاوت ها و موفقیت های وی دارد.
چاپ او کتاب «پروژه 21 به قلم معصومه نصراله پور شیروانی اگرچه تاریخ چاپ سال 1398 را دارد؛ اما به تازگی در 72 صفحه و در قطع رقعی راهی کتابفروشی های مختلف شده است.
این نویسنده، درباره این که قرار است نویسندگی را به عنوان یک فعالیت مستمر ادامه دهد یا خیر، می گوید: «بعد از کتاب پروژه 21 کتاب دیگری را نوشته ام که آن هم مراحل مقدماتی چاپ را می گذراند. این اثر نیز با این که در ژانر علمی و تخیلی است؛ اما در باره زندگی آدم های معمولی و درباره چالش های زندگی است و مایه هایی از طنز نیز در خود دارد»
در بخشی از این کتاب می خوانیم: « بهمحض بسته شدن در تاریکی مطلقی همهجا را فرا گرفت و بعد سرعت زیادی را حس کردم و بعد هم یک ضربه و بعد دوباره چیزی شاید شبیه فرود. بهآرامی چشمانم را باز کردم. هنوز به پشت نیسان آبی پدرم تکیه داده بودم، هنوز روبهرویم شالیزار بود. هنوز آفتاب غروب شهریور زیبا بود. از دور صدای خرمنکوبی میآمد، پدر کیسههای شالی را در گوشهای نزدیک نیسان دسته کرده بود، مادرم آن سمتتر ظرفهای مربوط به غذای کارگران خرمنکوبی را در سبد قرمز میگذاشت. یک لحظه بلند شدم و با خودم فکر کردم شاید همهچیز خواب بوده باشد اما درحین بلند شدن چیزی از روی پایم به زمین افتاد. نگاه کردم و در کمال تعجب دیدم کولهای است که از سال ۱۵۰۰ با خودم آوردهام. پس همهچیز واقعیت داشت، پس مأموریت پروژۀ ۲۱ واقعی بود...>>
انتشار محتوا:اخبار رسمی