تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر چیز دارای سیماست، سیمای دین شما نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816453705




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زنان،قربانيان هميشه تاريخ


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تجربه نشان داده اكثريت قريب به اتفاق فيلمسازان، چه آنها كه از سينما به تلويزيون رفته‌اند و چه برعكس، حاصل كارشان در تلويزيون به مراتب ضعيف‌تر از آثار سينمايي آنهاست. حتي آن فيلمسازان كاملا حرفه‌اي و مسلط سينما كه گاهي وسوسه ساخت سريال يا فيلم تلويزيوني به سراغشان مي‌آيد، فاصله‌اي محسوس ميان آثار آنها در اين دو مديوم احساس مي‌شود. اينكه مشكل كجاست و آيا اين تفاوت قابليت‌ها و پتانسل مديوم‌هاست كه چنين حاصلي را به دنبال دارد و يا اينكه سياست‌گذاري‌ها و استانداردهاي حاكم بر سينما باعث چنين افتي مي‌شود بحث ديگري است. اما در اين ميان حسن فتحي از جمله معدود استثنا‌هاست كه در ميان فيلمسازان ايراني به عنوان چهره‌اي شناخته مي‌شود كه تعدادي از بهترين سريال‌هاي تلويزيوني سال‌هاي اخير را ارائه كرده است؛ آثاري كه آشكارا در سطحي به مراتب بالاتر از اكثريت قريب به اتفاق مجموعه‌هاي تلويزيوني قرار مي‌گيرد، حتي آنها كه سرمايه زيادي صرف توليد آنها شده است. حسن فتحي وقتي به سينما مي‌آيد باوجود اينكه مديوم قدرتمندتري را براي عرضه توانايي‌هاي خود دارد، فيلمي مي‌سازد همچون« ازدواج به سبك ايراني»؛ كه به هيچ روي نشاني از حسن فتحي تلويزيون ندارد و به دشواري مي‌توان باور كرد كه سازنده سريال‌هاي «شب دهم» يا« ميوه ممنوعه»، كارگردان ازدواج به سبك ايراني نيز هست. شايد بتوان اين مسئله را تا حد زيادي ناشي از شرايطي دانست كه فتحي به هنگام ساخت اين فيلم در تعامل با تهيه‌كننده دارد؛ تهيه‌كننده‌اي كه فيلمي براي جذب مخاطب را از او انتظار دارد. اما حالا با پستچي سه بار در نمي‌زند، فتحي كوشيده است تا سينمايي متفاوت از خود را به نمايش بگذارد؛ فيلمي كه اگر توجه و عنايت به مخاطب عام را در آن مي‌توان رديابي كرد، در عين حال از سوي ديگر رويكرد كمال گرايانه‌اي از فيلمساز نيز قابل مشاهده است كه در تلاش است آن را به اثري قانع‌كننده براي مخاطبان حرفه‌اي و با سطح سليقه بالاتر بدل سازد و اين خلاف رويه‌اي است كه تهيه‌كننده‌اي ديگر براي تقبل هزينه‌هاي فيلم، پيش‌پاي او گذاشته بود كه با تمركز روي مايه‌هاي تماشاگرپسند اين فيلم و تغييراتي در فيلمنامه، فتحي مسيري را دنبال كند كه تضميني براي تكرار موفقيت تجاري ازدواج به سبك ايراني بود. اما ظاهرا فتحي ترجيح داد با دنبال كردن سلايق و دغدغه‌هاي خود در فيلمسازي اثري را ارائه كند كه جذابيت‌هايي براي طيف‌هاي مختلف مخاطبان داشته باشد و اين نكته‌اي بود كه ويژگي بارز سريال‌هايي چون شب دهم و يا ميوه ممنوعه محسوب مي‌شد كه با موفقيت به اجرا درآمده بودند و هرچند كه به نظر مي‌رسد فتحي نتوانسته در پستچي سه بار در نمي‌زند، اين توفيق را تكرار كند اما تا اندازه زيادي به آن نزديك شده است. چنين رويكردي ضعف‌ها و قوت‌هاي خاص خود را براي فيلم به ارمغان آورده است كه بخش عمده آن برمي‌گردد به عدم انسجام بين بخش‌هايي از فيلم كه با اين فرض مي‌توان ميان آنها فاصله‌گذاري كرد. فيلم البته از پرداخت سينمايي خوبي برخوردار است. فتحي در جاي جاي فيلم، خود را فيلمسازي توانمند به نمايش مي‌گذارد كه با قابليت‌هاي مديوم آشناست و قواعد بازي را بلد است اما اگر فرض بر اين باشد كه بخش‌هاي ترسناك فيلم كه اتفاقا اجراي خوبي هم دارند، قرار است به عنوان فصول جذاب فيلم تماشاگر را با اثر همراه سازد، اين صحنه‌ها در پاره‌اي موارد خط و ربط درستي در فيلم پيدا نمي‌كند و در كليت آن جا نمي‌افتد و يا حتي در يكي از عجيب‌ترين نمونه‌ها در يكي از سكانس‌هاي پاياني فيلم كه پرداخت حادثه‌پردازانه داستان را به نقطه اوج خود مي‌برد، يكباره فيلم، لحن عوض كرده و درگيري‌ها جاي خود را به يك رقص جاهلي مي‌دهد كه با هيچ متر و معياري نمي‌توان وجود آن را توجيه كرد مگر اينكه مقبول طبع مخاطب عام بيفتد. اي كاش فيلمساز با كاركردن روي اتمسفر فيلم، گام‌هاي ناتمامي را كه در راستاي خلق فضايي پر رمز و راز و دلهره آور به كار برده بود كامل مي‌كرد و با تمركز روي ايده شيطاني كردن وجود و حضور كودك فيلم، به سبك و سياق برخي فيلم‌هاي شاخص گونه وحشت، با بخشيدن چنين ابعادي به يك كودك، تماشاگر را تحت تاثير قرار داده و بترساند. داستان فيلم در سه زمان متفاوت به صورت موازي روايت مي‌شود و اين روايت با مورد استفاده قراردادن يك ساختمان سه طبقه كه هر طبقه‌اش محل وقوع يكي از خطوط قصه است تدارك ديده شده است. قصه در طول فيلم در جاهايي به هم نزديك شده و پيوندهايي پيدا مي‌كند كه تقريبا تمامي آنها توسط شگردهايي بصري شكل مي‌گيرد، همانند ايده آن تيله‌هاي بازي كه كم و بيش به خوبي در فيلم جا افتاده است و در انتها نيز اين روايت‌هاي موازي به هم رسيده و درهم مي‌آميزد و در مجموع به عنوان سه دوره از زندگي يك فرد، يك كل را مي‌سازد. بدين ترتيب در واقع فتحي به شكلي موفق سه شاخه روايي فيلم را هم به صورت عرضي به هم پيوند مي‌زند و هم به شكل طولي در ادامه هم قرارداده و به نقطه پايان مي‌رساند، هرچند كه اصولا فيلم از پايان‌بندي خوبي بهره نمي‌برد، به ويژه اينكه در سكانس‌هاي پاياني فيلم چندين‌بار اين امكان پيش مي‌آيد كه فيلمساز نقطه پايان فيلم را بگذارد، اما همچنان بدان ادامه مي‌دهد تا سرانجام با يك پايان‌بندي تقريبا مشخص و غيرمعلق تماشاگر عام را كه احتمال مي‌دهد، كمي دچار سردرگمي شده باشد راضي از سالن سينما بيرون بفرستد. اين شكل در برخي ديالوگ‌ها و توضيحات گل درشت كه قرار است از قصه فيلم ابهام ‌زدايي كند نيز به چشم مي‌خورد، در حالي‌كه فيلم از اين توانايي برخوردار است كه بدون ارائه چنين توضيحاتي قصه خود را براي تماشاگر بازگو كند. اما با اين وجود نبايد از اين نكته غافل شد كه منطق دروني فيلم از پاره‌‌اي جهات كمي لنگ مي‌زند. براي مثال به دوره تاريخي مورد اشاره به عنوان سه مقطع از زندگي يك فرد، سن و سال طرف را آنقدر بالا مي‌برد كه پذيرفتن مسئله قدري دشوار مي‌شود؛ مگر اينكه فيلمساز با حذف مظاهر زندگي امروز و به عقب بردن معاصرترين دوره از فيلم تا حد زيادي اين مشكل را مرتفع مي‌ساخت اما به نظر مي‌رسد تعمدي كه فيلمساز براين نكته داشته و تاكيد او بر روي زمان‌هاي خاصي كه هوشمندانه استفاده شده‌اند، مانع از اين مسئله شده است چرا كه هر يك دوره‌هاي انتخاب شده با منطق رخدادهاي آن دوره در فيلم همخواني ندارد و از سوي ديگر قرار است در كنار هم يك ايده معنايي را نيز پرورش دهند كه آن ظاهر سرنوشت محتوم زن در اين‌ديار در يك سير تاريخي است؛ سرنوشتي كه از سرشتي جبري برخوردار است و مردان بر آن حكم مي‌رانند. در پستچي سه بار در نمي‌زند از زنان به عنوان قربانيان مناسبات اجتماعي و سياسي ياد مي‌شود كه مردان صحنه‌گردان آن هستند. حتي در بخش معاصرتر فيلم كه زن به اين آزادي رسيده است تا عشق خود را ابراز كند نيز همچنان به نوعي قرباني مردان است، چه آن جواني كه براي انتقام‌جويي، دختر را گروگان گرفته وچه پدري كه آگاهانه او را به تله فرستاده است. اما در مقايسه با زنان دوره‌هاي قبل، خواه‌ناخواه شاهد پيشرفت‌هايي هستيم، چرا كه زن دوره قاجار عشق خود را سال‌هاي سال در درون خويش نگه مي‌دارد و دم برنمي‌آورد، زن در دهه 30 اگرچه امكان بازگويي آن را در شرايطي خاص مي‌يابد اما به همين دليل قرباني مي‌شود و... . پستچي سه بار در نمي‌زند چند نقطه قوت مهم دارد كه تا اندازه زيادي ضعف‌هايش را در حاشيه قرار مي‌دهد. ديالوگ‌نويسي فيلم بارزترين صفت ارزنده‌ آن محسوب مي‌شود؛ ديالوگ‌هايي كه متناسب با دوره خاص خود و بسيار بجا استفاده مي‌شوند، گاه بدون آنكه توي ذوق بزنند، لحني شاعرانه هم پيدا مي‌كنند و به صورت پينگ پونگي بين بازيگران ردبدل مي‌شوند.اين ويژگي تقريبا در هر سه دوره زماني كه فيلم بدان مي‌پردازد مشاهده مي‌شود، هرچند كه بخش‌هاي مربوط به طبقه مياني (بين جاهل و زن) از كيفيتي به مراتب جذاب‌تر برخوردارند. سرانجام اينكه نبايد از كارگرداني خوب فتحي و ميزانسن‌هاي حساب شده‌اش كه در فضايي بسته و محدود، فيلمي جذاب را ساخته است غافل شد. فتحي حالا با پستچي سه بار در نمي‌زند، چهره‌اي تازه از خود نشان مي‌دهد؛ فيلمسازي كه هم در تلويزيون و هم در سينما خوش درخشيده است و مي‌توان انتظار فيلم‌هاي بهتري را نيز از او داشت.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن