واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مخاطبی که در پی رد پای آشنای ابراهیم حاتمیکیا در فیلم "دعوت" است، نباید توقع حضور نگاه ستایشگرانه او را به زن در "آژانس شیشهای" داشته باشد. فاطمه اینجا نیست... به گزارش خبرنگار مهر، حاتمیکیا در یازدهمین فیلم کارنامه خود رویکردی صرفاً اجتماعی به یک موضوع حساس دارد که تاکنون در سینمای ایران به وجه آسیبشناسانه آن توجه نشده است. توجه کارگردان نامآشنای سینمای جنگ به موضوع سقط جنین به همان نسبت که غریب مینماید، نوعی ارزشگذاری به جایگاه فراموششده هنرمند و سینماگر در کشور ما است. هنرمند متعهد کسی است که در فضای جامعه خود نفس میکشد و از همه اتفاقها و روابط موجود تأثیر میگیرد. حالا اینکه کارگردانی با 9 فیلم و یک مجموعه دفاع مقدسی و یک فیلم در ارتباط غیرمستقیم با جنگ (ارتفاع پست)، پس از یک مجموعه ماورایی به ساخت فیلمی با محوریت سقط جنین پرداخته، میتواند اتفاقی خوشایند برای سینمای ما و البته این سینماگر تلقی شود. در مرحله بعد میتوان به این وجه پرداخت که این موضوع، حساسیتهای موجود و... تا چه حد توانسته از فیلتر این کارگردان هنرمندانه و تأثیرگذار روایت شود و اینکه موضوع به شدت زنانه که متکی بر تحقیق پزشکی، روانشناسی و نگاه ستایشگرانه به وجه مادرانه زنان است با قرار گرفتن در قالب سینمایی که حاتمیکیا طراحی کرده، تا چه حد جذاب و پذیرفتنی است؟ اپیزود سوم؛ سیده خانم نکته قوت بالقوه دیگر "دعوت" حضور فیلمنامهنویس زن در کنار حاتمیکیاست که میتواند این امیدواری را ایجاد کند که فضا و حال و هوای زنانه حاکم بر فیلم بیشتر به واقعیت نزدیک شود و مهر حاکمیت نگاه مردانه به کار نخورد. مجموع این عوامل انتظارها را برای دیدن فیلم جدید حاتمیکیا بالا میبرد؛ به ویژه که فیلمساز در فیلمهایش نگاهی ستایشگرانه به زن داشته است. "دعوت" تشکیل شده از پنج اپیزود با محوریت پنج زن در موقعیتهای مختلف که با دریافت خبر بارداری، واکنشهای مختلف به آن نشان میدهند. از وجه ساختاری فیلم برای پاسخ دادن به روابط علت و معلولی در اولین نما آزمایشگاهی را نشان میدهد که در آستانه تعطیل قرار گرفته و مسئول آن مجبور میشود برای اعلام جواب آزمایش مراجعهکنندگان با آنها تماس بگیرد. این نکته بدل میشود به موتیفی که همراه با خود قصه هر اپیزود را شروع کرده و حکم نخ تسبیحی را دارد که قرار است این پنج اپیزود را به هم مرتبط کند. مولفههای دیگر که برای پیوند دادن این اپیزودها طراحی شده حضور دو پزشک زنان است که برای سقط جنین (آناهیتا نعمتی) و سونوگرافی و نگهداشتن جنین (کتایون ریاحی) به آنها مراجعه میشود. موتیف تماس تلفنی آزمایشگاه هر چند میتواند این پیوند را به درستی ایجاد کند، همچنان از وجه منطقی زیر سئوال است. اما وجه کارکردی آن میتواند این علامت سئوال را تا حدودی کمرنگ کند. در این میان حضور این دو پزشک زنان در همه اپیزودها هم از همین وجه آسیب دیده و وجوه منطقی داستان را زیر سئوال میبرد. با توجه چینش اپیزودها در کنار هم مهمترین اشکال ساختار فیلمنامه قرار دادن اپیزود پزشک زنان در میان بقیه اپیزودهاست. در حالی که اگر چهار اپیزود اول به دیگر زنان میپرداخت و پزشک در آنها معرفی میشد و در نهایت خودش در اپیزود پایانی به عنوان موردی خاص در موقعیت بیماران قرار میگرفت، هم تأثیرگذاری بیشتر داشت و هم ساختار فیلمنامه را هنرمندانه میکرد. از نگاهی دیگر میتوان به شخصیتپردازی و انتخاب این پنج زن در موقعیت خطیر انتخاب اشاره کرد. با توجه به اینکه معمولاً در فیلمهای اپیزودیک با هسته مرکزی مشترک تلاش میشود برشی برجسته و تأثیرگذار از چند شخصیت خاص به تصویر درآید، در "دعوت" هم تلاش شده این پنج زن نمونهوارترین انتخابها باشند. بازیگر (شیدا / مهناز افشار)، شهرستانی (سودابه / سحر جعفری جوزانی)، عاقله زن (سیده خانم / گوهر خیراندیش)، پزشک و زن صیغهای (بهار / مریلا زارعی) شخصیتهایی هستند که "دعوت" برای آسیبشناسی سقط جنین انتخاب کرده است. نکته مهم در واکنش آنها به بارداری اینکه چهار زن خودشان از ابتدا تمایل به این کار دارند و تنها بهار میخواهد بچهاش را نگه دارد. دیگر اینکه نه تنها در اپیزود زن صیغهای حضور مرد تعیینکننده و تأثیرگذار است و او مهر پایان را بر ماندن یا نماندن بچه میزند، در سایر اپیزودها رد پای این حضور تعیینکننده مردان احساس میشود. وجود این نگاه را در یک یا چند اپیزود میتوان بنا به نیاز قصه و جذابیت درام پذیرفت، ولی وقتی این وجه به کلیت کار تعمیم مییابد، یک جای خالی بزرگ نمایان میشود. جای زنی مقتدر و تعیینکننده نه از جهت فیزیکی و سن و سال، بلکه از جهت تأثیرگذاری در ماجرایی که به مادر شدن یا نشدن او ختم میشود در "دعوت" حاتمیکیا به شدت خالی است. همان حسی که تا همیشه دنیا یک خط فاصله بین زن و مرد کشیده و یک مادر را در جایگاهی متفاوت قرار میدهد. در "دعوت" جای زنی مشابه ترانه در "من ترانه 15 سال دارم" رسول صدرعاملی خالی است. زنی که همه مصایب مادر شدن را میپذیرد اما زیر بار خفت نمیرود. زنی که با عزت نفس حتی از یک نام خانوادگی اجباری برای فرزندش چشم میپوشد تا غرور مادرانه خود را حفظ کند. تصویر بهار در اپیزود پایانی به عنوان تنها زنی که قصد نگه داشتن فرزندش را دارد (آن هم با تکیه بر این وجه که نازا بوده)، نه یک پیروز میدان بلکه زنی است که به واسطه قرار گرفتن در موضع ضعف و آسیبدیدگی با حال و روز زار و نزار، میتواند مجوز نگه داشتن بچه را بگیرد. در انتها باز هم مرد است که با تأیید این کار به بهار فرصت مادر شدن میدهد. با توجه به این نگاه کلی حاکم که در همه اپیزودها خودنمایی میکند، در پرداخت و دراماتیزه کردن برخی اپیزودها به قدری شدت و ضعف وجود دارد که نمیتواند آنها را در کنار هم به یک مجموعه یکدست تبدیل کند. به عنوان مثال اپیزود زوج شهرستانی و پزشک زنان از وجود نقاط عطف متوالی آن هم در زمانی کوتاه که به هر اپیزود اختصاص دارد آسیب دیدهاند. در اپیزود زوج شهرستانی تازه در پایان یک تعریف جدید از داستان روایت میشود که خورشید خانم (ثریا قاسمی) برای کفاره سقط جنینهایی که در جوانی انجام داده به روشی غریب متوسل شده تا زوجهایی را که قصد این کار را دارند بازدارد. تعریفی که در دقیقه 90 این اپیزود آن هم در چند دیالوگ بریده و کوتاه عنوان میشود. در اپیزود پزشک زنان هم این پیچیدگی روایت و نقاط عطف متعدد مخاطب را دچار سردرگمی کرده است و اینگونه دیالوگهای طولانی و توضیحی باید مدام شخصیتها، ذهنیتها و مقاصدشان را تعریف کنند که به کار لطمه زده و ارتباط مخاطب را با پیوستگی کار قطع میکند. یکی دیگر از وجوهی که به "دعوت" لطمه زده دیالوگنویسی است. دیالوگهای فیلم با فاصله گرفتن از شاعرانگی و نمادینه بودن در بطن خود که ویژگی همیشگی آثار حاتمیکیا بود، ترکیبی هستند از شعارهای مستقیم، پیامهای اخلاقی و البته جملات قصار کلیشهای که گاه شنیدن آنها در موقعیتی که انتظارش نمیرود مخاطب را به فکر میبرد. فکر کردن به اینکه حاتمیکیا همان کسی است که "ارتفاع پست"، "روبان قرمز"، "آژانس شیشهای"، "از کرخه تا راین" و... را نوشته و ساخته است. مخاطبی که در جستجوی رد پای آشنای حاتمیکیا در "دعوت" است، توقع خاکریز و تیر و تفنگ ندارد. توقع حضور نگاه ستایشگرانه او به زن در "آژانس شیشهای" و تعیینکنندگی نقش او در سرنوشت مرد، توقعی بیجا نیست. "دعوت" واکنش زوجهای مختلف را با سقط جنین روایت کرده و محمدرضا فروتن، مهناز افشار، کتایون ریاحی، مریلا زارعی، گوهر خیراندیش، ثریا قاسمی، رضا بابک، سیامک انصاری، فرهاد قائمیان، سحر جعفری جوزانی، آناهیتا نعمتی، نگین صدق گویا، نگار فروزنده و محمدرضا شریفینیا بازیگران آن هستند. فیلم از سوم مهرماه در گروه سینمایی آفریقا اکران شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 508]