تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همه خوبى‏ها و بدى‏ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى‏بينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833102594




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگرشي بر انسجام اسلامي از منظر امام علي عليه السلام


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگرشي بر انسجام اسلامي از منظر امام علي عليه السلام
نگرشي بر انسجام اسلامي از منظر امام علي عليه السلام نويسنده: دکتر احمد عابدي / حامد پوررستمي چکيده سيري گذرا در تاريخ اسلام نشان مي دهد که هيچ عاملي به اندازه ي اتحاد و انسجام نتوانسته است موجبات قدرت ، شوکت و پيشرفت ملت ها را رقم زند، از سوي ديگر اختلاف و تفرقه ، بزرگ ترين عاملي به شمار رفته است که پيوسته مانع اعطاي خير و رحمت الهي بر امم شده و خواهد شد ؛ چنانچه اميرمؤمنان علي عليه السلام مي فرمايد : «ان الله سبحانه لم يعط بغرقه خيرا ممن مضي و لا ممن بقي» ( انعام : 65 ) ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 176): خداوند سبحان به هيچ امتي چه از گذشتگان و چه از آيندگان -به واسطه ي تفرقه و اختلاف ، خيري اعطا ننموده و نخواهد کرد . از اين رو ، اين مقاله سعي دارد موضوع وحدت اسلامي را از حيث علمي و عملي مورد بررسي قرار دهد ؛ به طوري که ابتدا به ضرورت ها و بايسته هاي وحدت از منظر علي بن ابي طالب عليه السلام مي پردازد و اهميت مسئله را تبيين و تشريح مي نمايد تا با معرفت و شناخت بيشتر ، راه را براي هدف خود هموارتر نمايد. سپس ضرورت انسجام اسلامي را از حيث عقلي مطرح مي نمايد و با ذکر يک مثال جامع ، نشان مي دهد اتحاد ، علاوه بر يک واجب و ضرورت نقلي ، يک اصل و ضرورت عقلي نيز هست . آثار و تبعات اتحاد، بخش مهم ديگري است که علي بن ابي طالب عليه السلام از طرق عقل ، نقل و تجربه به تبيين آنها پرداخته است. در ادامه ي اين نوشتار به چالش ها و موانع فراروي اتحاد ديني اشاره شده است که در دو بخش چالش ها و موانع بيروني و دروني ، ضمن بيان مصاديق هر يک به اين موضوع مي پردازد . در پايان نيز يکي از راهکارهاي عملي انسجام - که همان تدوين منشور وحدت اسلامي است - پيشنهاد و به عناصر کليدي آن پرداخته شده است. کليد واژه ها : وحدت ، انسجام ، علي عليه السلام ، اسلامي ، ضرورت ، تفرقه ، اختلاف. مقدمه واژه ي اتحاد و وحدت ، از ريشه ي «وحد» به معناي يکي بودن و انفراد (فراهيدي ، [ بي تا ] ، ج 3 ، ص 280) است . در تعريف آن آورده اند : «صيروره الشيين الموجودين شيئا واحدا و هو حقيقي و مجازي» (طريحي ، 1336 ش ، ج 3 ، ص 158) ؛ چه اينکه قرآن کريم ، يگانه موعظه خود را چنين بيان مي دارد : « قل انما أعظکم بواحده ...» بگو تنها شما ر ا به يک امر سفارش مي کنم ... (سبأ : 43) . پيدايش مفهوم و معناي اين واژه حداقل به آغاز آفرينش حضرت آدم عليه السلام برمي گردد ؛ زيرا اساسي ترين و ابتدايي ترين دستور الهي ، توحيد و نفي شرک بوده و بر اساس اين اصل والا ، خداوند متعال آدم عليه السلام و امم اوليه را به يکدلي و وحدت ، دعوت مي کند و زمينه هاي ايجاد يک امت واحد و منسجم را در آنها ايجاد مي نمايد ؛ به طوري که قرآن مجيد انسجام و يکپارچگي را از شاخص هاي اقوام و ملل نخستين ذکر مي کند : «و ما کان الناس الا أمه واحده فاختلفوا» : مردم به صورت امتي واحد بودند، سپس اختلاف کردند ... ( يونس : 19 ) . «کان الناس أمه واحده» : مردم به صورت امتي واحد بودند ( فرقان : 25 ) . گفتني است مفسرين ، مراد از اين آيات را وحدت و انسجام ديني دانسته اند ( طباطبايي ، 1363 ش و قرشي ، 1366 ش ، ذيل آيات شريفه ) . افزون بر آن ، واژه ي اجماع و اتحاد تنها مفهوم ارزشي و مثبت ندارند ، بلکه ممکن است اجماع و اتحاد بر امور باطل نيز رخ دهد ؛ چنانچه امام علي عليه السلام درباره ي دشمنان خود مي فرمايد : «فانهم قد اجمعوا علي حربي کاجماعهم علي حرب رسول الله قبلي» : آنها براي جنگ و پيکار با من اجتماع کردند ؛ همان طور که قبل از من براي جنگ با رسول خدا صلي الله عليه و اله متفق گشته بودند ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، نامه 36 ) . از اين رو ، يکي از اساسي ترين شاخصه هاي اتحاد و انسجام بايد شکل گيري بر اساس حق و حقيقت باشد تا منافع و بهره هاي آن عايد ملل و امم گردد ، وگرنه اتحاد بر امور باطل ، مخرب و ويرانگر خواهد بود . ضرورت ها و بايسته ها قرآن کريم در آيه ي «و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا ... » (آل عمران: 103 ) وحدت و الفت را نعمت بزرگي دانسته که با آن ، امت توانسته است از ذلت و هلاکت رهايي يابد و به قله هاي عزت و شوکت دست يازد . علامه طبرسي معناي کلي واژه ي « حبل» را سبب و وسيله اي دانسته است که با آن مي توان به مطلوبي دست يافت ؛ مانند ريسماني که براي نجات از چاه به آن تمسک مي شود. وي درباره ي معناي « حبل الله » اقوال اصحاب و تابعين را ذکر مي کند ؛ به طوري که برخي چون ابي سعيد خدري و قتاده «حبل الله » را قرآن ، به برخي چون ابن عباس و ابي زيد ، آن را دين اسلام ، و برخي مانند ابان بن تغلب به نقل از امام جعفر صادق عليه السلام « حبل الله » را اهل بيت عصمت و طهارت دانسته اند. وي در ادامه، نظر خود را ذکر مي کند و مي گويد: بهتر است تمامي موارد فوق را معناي « حبل الله » بدانيم ؛ چه اينکه مؤيد اين رأي ، حديث ابو سعيد خدري به نقل از پيامبر صلي الله عليه و آله است که مي گويد : « ايها الناس اني قد ترکت فيکم حبلين ان اخذتم بهما لن تضلوا بعدي احدهما اکبر من الاخر کتاب الله ممدود من السماء الي الارض و عترتي اهل بيتي الا و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض » : اي مردم ! در ميان شما دو حبل را به يادگار مي گذارم که اگر به آنها تمسک بجوييد ، هرگز گمراه نمي شويد . يکي که از ديگري بزرگ تر است کتاب خداست که ريسماني کشيده شده از آسمان و زمين بوده و ديگري عترت و اهل بيت من ؛ و اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا اينکه بر حوض [ کوثر ] بر من وارد شوند . علامه طبرسي پس از نقل ديدگاه هاي ابن مسعود و قتاده مي گويد : « لا تفرقوا » يعني « لا تفرقوا عن دين الله الذي امرکم فيه بلزوم الجماعه و الائتلاف علي الطاعه و اثبتوا عليه » : از دين خدايي که شما را به لزوم اتحاد و همبستگي بر طاعتش امر کرده ، پراکنده نشويد و بر آن ثابت و استوار باشيد (طبرسي ، 1412، ج2، ص611-613). در تقسير « روض الجنان و روح البيان » ابوالفتوح رازي که معاصر علامه طبرسي است ، تقريبا مضامين تفسير مجمع البيان ديده مي شود ؛ از جمله آنکه ابوالفتوح رازي ، ثقلين را بهترين معنا و مصداق براي « حبل الله » برشمرده است ( رازي ، 1381 ش ، ج 4 ، ص 461 ) .اميرمؤمنان علي عليه السلام نيز در نهج البلاغه از اين نعمت بزرگ الهي، به منت والاي خداوند بر امت تعبير نموده و مي فرمايد : « و ان الله سبحانه قد امتن علي جماعه هذه الامه فيما عقد بينهم من حبل هذه الالفه التي ينتقلون في ظلها و ياوون الي کنفها بنعمه لا يعرف احد من المخلوقين لها قيمه لانها ارجح من کل ثمن و اجل من کل خطر » ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 236 ) : خداوند سبحان بر اين امت به سبب الفت و وحدتي که بين آنها منعقد کرد، منت نهاد ؛ الفتي که در سايه ي آن وارد مي شوند و در کنار آن پناه مي گيرند ؛ نعمتي که کسي از آفريدگان ، بهاي آن را نمي داند ؛ چرا که از هر کالايي برتر و از هر امر مهمي ، مهم تر و بزرگ تر است . خاطرنشان مي شود : واژه ي « منت» تنها براي نعمت هاي عظيم خداوند استعمال مي شود ؛ چنانچه قرآن کريم موضوعي چون بعثت نبوي را منت خداوند متعال براي بندگان مي داند و مي فرمايد « لقد من الله علي المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم » : خداوند بر مؤمنان منت گمارد که از ميان آنها رسولي را برانگيخت ( آل عمران : 164 ) . از سوي ديگر . امام عليه السلام الفت و وحدت را پناهگاه و دژ محکمي دانسته اند که امت به آن پناه مي برند (ياوون الي کنفها ) ، گويي يکي از آثار مهم وحدت اسلامي محفوظ ماندن از خطرها و آسيب هاي گوناگون است . از منظر علي بن ابي طالب عليه السلام وحدت امت نه تنها امري از مقوله « خطر» است ، يعني داراي منزلت ، شرف و رفعت است ( ابن منظور ، [ بي تا ] ،ج 4 ، ص 251 ) ، بلکه داراي مرتبه اي والاتر و برتر از آنچه گفته شد ، مي باشد چرا که امام عليه السلام مي فرمايد : « و اجل من کل خطر » ، يعني از هر امر مهم و شريفي برتر است ؛ از اين رو شاهد آنيم که امام علي عليه السلام خود را حريص ترين و فعال ترين فرد براي ايجاد انسجام و وحدت اسلامي معرفي مي کند و در پاسخ به نامه ي ابوموسي اشعري مي نويسد : « و ليس رجل - فاعلم - احرص علي جماعه امه محمد صلي الله عليه و آله و الفتها مني ابتغي بذلک حسن الثواب و کرم الماب »: بدان که در امر ايجاد انسجام و الفت ميان امت پيامبر صلي الله عليه و اله کسي از من حريص تر نيست ؛ چرا که به وسيله آن ، پاداش و جايگاه نيک را از خداوند متعال طلب مي نمايم ( سيد رضي ، [بي تا ] ، نامه 78 ) . همان طوري که از سخن امام عليه السلام روشن شد ، مسئله ي انسجام بخشي ميان صفوف امت اسلامي ، نه تنها امري صوري و شعاري را دنبال مي کنند که از اجر و ثواب والايي برخوردار است. اهميت و ضرورت وحدت اسلامي به اندازه اي است که امام عليه السلام پيکار و نبرد با عاملان تفرقه ، اختلاف و نزاع در جامعه اسلامي به اندازه اي است که امام عليه السلام پيکار و نبرد با عاملان تفرقه ، اختلاف و نزاع در جامعه اسلامي را امري ضروري و اجتناب ناپذير مي داند؛ زيرا تفرقه همچون موريانه اي خطرناک است که مي تواند اساس و شاکله ي جامعه را از هم بپاشد و موجبات ذلت و شکست يک امت را رقم زند . برخورد قاطعانه ي امام عليه السلام با خوارج - که انديشه ي تکفيري داشته و ريختن خون ديگر مسلمانان را جايز مي دانستند - گواه و گوياي اين حقيقت است ؛ چه اينکه بعد از ماجراي حکميت و شکل گيري فتنه ي خوارج -که به فضاي تفرقه و وحشت جامعه دامن مي زد -امام عليه السلام خطبه اي غرا ايراد فرمود و همگان را به انسجام و اتحاد اسلامي دعوت کرد : و الزموا السواد الاعظم فان يد الله مع الجماعه و اياکم و الفرقه ! فان الشاذ من الناس للشيطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب الامن دعا الي هذا الشعار فاقتلوه و لو کان تحت عمامتي هذه ...( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 127 ) : شما را به پيوستن به توده ي مردم ملزم مي کنم که دست خدا با جماعت است . از تفرقه و اختلاف به شدت اجتناب کنيد؛ چرا که انسان تنها در جامعه، بهره ي شيطان است؛ همان طور که گوسفند جدا از گله ، طعمه گرگ خواهدشد . آگاه باشيد که هر کس شعار و تفرقه و اختلاف در جامعه سر دهد، او را بکشيد؛ حتي اگر آن فرد زير عمامه ي من باشد . مهم ترين شاخصه ي خطبه ي فوق ، وجود تأکيد هاي معنوي و لفظي فراوان است که حکايت از اهميت و ضرورت مسئله ي وحدت دارد . وجود الفاظي چون « ان » ، « اياکم » و « الا » ، « فاقتلوه » ، « الزموا» و همچنين تمثيل ( تشبيه فرد تکرو به گوسفند جامانده از گله ) و کنايه ( تحت عمامتي ، کنايه از شدت نزديکي و خويشاوندي ) همگي دلالت بر آن دارد که هيچ چيزي نبايد امت اسلام را دچار درگيري ، تزلزل و کشمکش کند، بلکه امت بايد همچون « يد واحد » از منافع و مشترکات خود دفاع کند و در برابر تهديدهاي داخلي و خارجي متحد و متفق عمل نمايد ؛ زيرا تنها در اين صورت ، قدرت و رحمت الهي را همراه خود خواهد داشت : « يد الله مع الجماعه » . ابن ابي الحديد معتزلي اين سخنان امام عليه السلام را در راستاي سخنان پيامبر صلي الله عليه و اله ارزيابي مي کند و مضامين فرمايش هاي پيامبر صلي الله عليه و اله و امام عليه السلام را يکسان دانسته است . وي در ادامه ، مواردي از سخنان پيامبر صلي الله عليه و اله را که ناظر به بيان امام عليه السلام مي باشد ، آورده است که از جمله ي آنها مي توان به : « يدالله من الجماعه و لا يبالي شبذوذ من شذ » ، « الشيطان مع الواحد و هو من الاثنين ابعد » و « من فارق الجماعه مات ميته جاهليه » اشاره کرد ( ابن ابي الحديد ، 1385 ق ، ج 8 ، ص 123 ) . ابن ميثم بحراني نيز ذيل عبارت « فان الشاذ من الناس للشيطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب »، وجه شبه موجود ميان انسان و گوسفند تنها را ، کناره گيري از جمعيت و تنهايي آنها دانسته است که هر دو ، زمينه ي هلاکت و نابودي خود را فراهم مي کنند ؛ زيرا يکي طعمه ي شيطان و ديگري طعمه گرگ مي شود. وي درباره ي عبارت « فاقتلوه و لو کان تحت عمامتي هذه » که بيانگر اهميت و بزرگي موضوع مي باشد ، آورده است : « مبالغه في الکلام کني بها عن اقصي القرب من عنايته : اي و لو کان ذلک الداعي الي هذه الحد من عنايتي به » : اين کلام مبالغه در بيان مقصود است ؛ يعني اگر شخصي تا اين حد به من نزديک و مورد توجه و عنايت من باشد ، باز هم کشتن او جايز است ( ابن ميثم بحراني ، 1404 ، ج 3 ، ص 136 ) . اينگونه سخنان امام عليه السلام ، بسياري از مردم را نسبت به توطئه و فتنه ي مارقين (خوارج) آگاه نمود و به تقويت انسجام داخلي منجر شد ؛ از سوي ديگر امام عليه السلام تاش زيادي نمود تا خوارج به پذيرش حق قانع شوند و از ايجاد اختلاف و تفرقه در صفوف مسلمانان جلوگيري شود که البته اين سيره ي علوي سبب شد بسياري از خوارج از عملکرد خود پشيمان شوند و به صف توده ي ملت بپيوندند ( عاملي ، 1384 ش ، ص 160-164 ) . تأمل در سيره ي علوي گوياي اين حقيقت است که امام عليه السلام تمام سعي خود را بر حفظ وحدت و انسجام امت مبذول داشتند و از تمام ظرفيت هاي موجود مدد گرفتند تا بر شوکت و عزت اسلامي خدشه اي وارد نشود و دشمنان داخلي مانند مرتدين و منافقين و بدخواهان خارجي ، مانند مشرکان و کفار نتوانند بذر تفرقه و اختلاف را در ميان امت بپاشند ؛ براي مثال وقتي فردي يهودي - که قصد دامن زدن به اختلافات و بر هم زدن ثبات اجتماعي و سياسي را داشت - نزد امام علي عليه السلام آمد و گفت : « هنوز پيامبرتان را دفن نکرده ، درباره اش اختلاف کرديد » ، حضرت عليه السلام با لحن تند و سرزنش آميزي پاسخ داد : « ما درباره ي آنچه که از او رسيده ، اختلاف کرديم نه درباره ي شخص او ؛ اما شما يهوديان هنوز پايتان پس از نجات از بحر نيل خشک نشده بود که به پيامبرتان گفتيد : براي ما خدايي بساز ، چنانکه بت پرستان خدايي دارند ؛ و پيامبر شما گفت : شما مردمي نادانيد » ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، حکمت 309 ) پاسخ سريع و صريح حضرت ، اين نقشه و قصد تفرقه افکنانه را خاموش ساخت و فرد يهودي را از ادامه ي سخن گفتن باز داشت . امت اسلام مي تواند با تمسک به باورها و ارزش هاي مشترک خود ، درصدد تنظيم منشور وحدت اسلامي برآيد و بر اساس آن ، انديشه ها و گروه هاي تکفيري و سلفي را کنار زده و زمينه هاي تعالي و تکامل را بيش از پيش در خود فراهم کند؛ براي مثال يکي از آثار اتحاد اسلامي ، اقتدار نظامي و دفاعي جهان اسلام است که در پي آن ، مالکيت و حريم قلمرو اسلامي از طمع و گزند دشمنان وجهانخواران مصون مي ماند. اگر مسلمانان بخواهند در اصول حقه ي افتراق داشته باشند ، دشمنان اسلام در اصول باطل خود اجتماع کرده ، بر پيکره ي نظام و امت اسلامي ضربه خواهند زد . وقتي سپاه حسان بن حسان بکري از سوي معاويه به قلمرو حکومت علوي تعرض کردند و به قتل و غارت و آزار و اذيت زنان و کودکان مسلمانان پرداختند و حتي در اين بين از ربودن دستبند ، گوشواره و پايبند آن زن کافر ذمي هم صرف نظر نکردند ، امام علي عليه السلام از اين جريان به شدت برآشفت و کوفيان را سخت مورد سرزنش و عتاب قرار داد وفرمود : فلو ان امرا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان به ملوما بل کان به عندي جديرا فيا عجبا ! و الله يميت القلب و يجلب الهم من اجتماع هولاء القوم علي باطلهم و تفرقکم عن حقکم ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 27 ) : اگر فرد مسلمان به خاطر اين جريان تأسف بار بميرد ، سرزنشي براي او نيست ، بلکه نزد من سزاوارتر است . بسيار عجيب است و به خدا سوگند قلب را مي ميراند و غم و غصه را سبب مي شود ، اجتماع اين قوم برامور باطلشان و پراکندگي و اختلاف شما در امور حقتان . همان طور که پيداست ، امام عليه السلام يکي از علل اصلي پيدايش اين مصيبت و حقارت بزرگ را افتراق و پراکندگي مسلمانان در امر بر حقشان و اجتماع و وحدت دشمنان اسلام در باطلشان مي دانست ؛ در واقع اگر پيروان و متمسکين سنت نبوي با هر مذهب و گرايشي، تحت لواي حکومت علوي در برابر غارت و چپاول سپاه معاويه ، متحد مي شدند ، هيچ گونه تعرضي نسبت به اموال و انفس آنها صورت نمي گرفت و امنيت و اقتدار براي تمامي مذاهب حاصل مي شد . وحدت و انسجام ، ضرورت عقلي سيري گذرا در وحدت و يکپارچگي جوامع و نظام هايي که اعتقادي به مبدأ و معاد ندارند و تمام هستي را در عالم ماده و تجربه خلاصه مي کنند ، ما را به اين حقيقت رهنمون مي سازد که مسئله ي انسجام و وحدت ، در درجه ي اول يک نياز طبيعي و بايسته ي عقلي است که از رهگذر آن ، منافع عمومي جوامع تأمين مي گردد ؛ يعني مسئله ي اتحاد نه تنها يک واجب نقلي و شرعي براي اهل دين است، بلکه يک ضرورت عقلي براي همگان نيز مي باشد ؛ به عبارت ديگر ، در برخي از موارد ، ضرورت ايجاب مي کند که حتي دو قوم يا مذهب که با هم روابط خصمانه دارند ، با هم متحد شوند تا در برابر خطر و تهديدي که هر دوي آنها را نشانه گرفته است ، مقابله کنند و عقل و خرد اين حرکت را « صيانت از ذات و موجوديت در برابر تهديد واحد » مي نامد . براي مثال دو قوم را در نظر بگيريد که از ديرباز نسبت به يکديگر روابط خصمانه دارند و در هيچ اصل و مبنايي با هم اشتراک ندراند . حال اگر يک سيل ويرانگر و هلاکت بار به سوي سرزمين آنها حرکت کند و نياز به ساختن سدي محکم باشد که بخشي از مصالح آن در دست قومي و بخش ديگر در دست ديگر قوم باشد و به نيروي انساني هر دو قوم نياز باشد ، آيا ضرورت عقلي ايجاب نمي کند که اين دو قوم مصالح و نيروهاي خود را گرد آورند و شروع به ساختن سد کنند؟! اساسا « صيانت ذات » که در حيات انسان ، مقتضي تشکل و ارتباطات جمعي است ، گاه براي دفع مزاحم از سر راه زندگي ، هم دو يا چند انسان عادل و با فضيلت را به يکديگر مي پيوندد و هم ، اشخاص درنده را که اگر خطر مزاحم نبود، همديگر را مي دريدند ؛ مانند دست به هم دادن شير با خرگوش و پلنگ با آهو و گربه با موش براي دفع دشمن ؛ چنان که براي به دست آوردن سود، ممکن است ميليون ها انسان با داشتن خواسته ها و آرمان هاي مختلف و متضاد ، به يکديگر جذب و هماهنگ شوند ( جعفري، 1378 ش ، ص 30 ) . در سيره ي پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله مشاهده مي گردد که حضرت صلي الله عليه و اله به منظور حفظ منافع و ارزش هاي مشترک با يهوديان ساکن مدينه ( قبايل بني نضير ، بني قريظه ، بني قينقاع و ديگر گروه هاي يهودي ) پيمان مشترک دفاعي و امنيتي منعقد مي کنند تا قلمرو اسلامي بيش از پيش در برابر تهديدهاي خارجي و ديگر آسيب هاي احتمالي مصون و محفوظ بماند. در اين پيمان نامه - که مي توان آن را يک اقدام سياسي عاقلانه براي « تشکيل امت واحده از پيروان اديان » قلمداد نمود- بندهاي جالب و قابل توجهي به چشم مي خورد که از جمله موارد آن ، مي توان به بندهاي زير اشاره کرد : 1. دفاع مشترک يهود و مسلمانان از مدينه ؛ 2.مشارکت هر دو طرف در هزينه هاي جنگي احتمالي ؛ 3.ملت واحده بودن مسلمانان و يهوديان ؛ 4.حرمت ستم در حق هم پيمان و لزوم کمک به ستمديده ؛ 5.مناسبات نيک و مطلوب هم پيمانان ؛ 6.ممنوعيت همکاري يهود با دشمنان پيامبر صلي الله عليه و اله از طريق در اختيار قرار دادن اسلحه و مرکب ... ( مجلسي ، 1404 ، ج 19، ص 10 / ابن کثير ، 1408 ، ج3 ، ص 273 ) . نکته ي مهم و قابل توجه در اين پيمان نامه ، آن است که پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله با يهودياني پيمان وحدت و دوستي مي بندد که نه در کتاب ، نه در نبي و نه فقه با ما مشترک نيستند و نقاط افتراق و تمايز آنها با مسلمانان بسيار زياد است ؛ اما با اين حال اين پيمان منعقد مي گردد ؛ از اين رو جاي هيچ گونه شکي باقي نمي ماند که اولين مطالبه ي پيامبر صلي الله عليه و اله از جهان امروز اسلام ، انعقاد منشور وحدت اسلامي و انسجام ، بر حول مباني و اصول فراواني است که فرق اسلامي از نعمت آنها برخوردار مي باشند ؛ حتي مي توان گفت: بر اساس سيره ي نبوي ، مسلمانان علاوه بر اتحاد بين خود ، بايد با اديان توحيدي ديگر نيز پيمان دوستي و وحدت ببندند تا از ارزش هاي فرهنگي و منافع اقتصادي خود در برابر دشمنان دين و عدالت ، حفاظت و حراست نمايند ؛ به عبارت ديگر « ما بايد در دو جبهه ي اتحاد ، تلاش و کوشش کنيم : يکي اتحاد در داخل مسلمين که بيش از يک ميليارد مسلمان به عنوان امت اسلام در صف واحد مي باشند و ديگر آنکه پس از تحصيل وحدت اسلامي ، بايد پاي را فراتر نهاده ، براي تأمين وحدت موحدان عالم اقدام کنيم تا همه ي مسلمانان با همه ي کساني که داراي کتاب آسماني اند ، متحد شده بتوانند بر ضد ملحدان جهان قيام کنند ؛ زيرا الحاد و انکار ماوراي طبيعت و حصر موجود در ماده و انکار وحي و رسالت و قيامت و معاد و نبوت و معجزه و ساير معارف غيبي ، پيامدهاي تلخ و سوانح سنگين غير قابل تحمل را به دنبال دارد ؛ لذا خداي سبحان ، گذشته از دعوت مسلمانان به اتحاد ، موحدان عالم را هم دعوت به اتحاد مي کند : « قل يا أهل الکتاب تعالوا الي کلمه سواء بيننا و بينکم ألا نعبد الا الله ... » ( جوادي آملي ، 1380 ش ، ص 73 ) . آثار انسجام اسلامي در خطبه ي قاطعه ( خطبه ي 234 نهج البلاغه ) ، به طور جامع ، آثار و منافع انسجام اسلامي و زيان هاي تفرقه و اختلاف را بر مي شمارد . از آنجايي که روح و ساختار اين خطبه ، بر اساس مذمت کبر و خودخواهي و دعوت به تواضع و فروتني است ، مي توان يکي از عوامل مهم تفرقه و اختلاف را - که در اين خطبه مطرح شده - کبر ، تعصب و منيت برشمرد . حضرت با دعوت از ديگران به تفکر و تأمل در احوال و اوضاع امت هاي گذشته ، از آنها مي خواهد در عوامل ايجادي خير و شر پيشينيان نيک بينديشند . ايشان در ادامه ، برخي از علل و معلولات موضوع را چنين ذکر مي کند : فاذا تفکرتم في تفاوت حاليهم فالزموا کل امر لزمت العزه به شأنهم و زاحت الأعداء عنهم و مدت العافيه فيه عليهم و انقادت النعمه له معهم و وصلت الکرامه عليه جبلهم: من الاجتناب لفرقه و اللزوم للالفه و التحاض عليها و التواصي بها ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 234 ) : هنگامي که در احوال گذشتگان تفکر مي کنيد ، خود را ملزم به اموري کنيد که مايه هاي عزت آنان را رقم زده و دشمنان را از سر راهشان برداشت و عافيت و نعمت را براي آنها فراهم کرده ، کرامت و شخصيت به آنان بخشيد ؛ از جمله علل پديد آمدن اين کاميابي ها ، اجتناب از تفرقه و اختلاف و پايبندي بر الفت و وحدت و تشويق و سفارش يکديگر بر اين امر مهم بود . امام عليه السلام در ادامه ، مردم را از تفرقه بر حذر مي دارد و مي فرمايد :و اجتنبوا کل امر کسر فقرتهم و اوهن منتهم من تضاغن القلوب و تشاحن الصدور و تدابر النفوس و تخاذل الايدي ( همان ) : از هر امري که باعث شکسته شدن ستون فقرات جامعه مي شود و نيرو و قوت آن را سست و ضعيف مي کند، پرهيز کنيد که از جمله ي آنها ، کينه ورزي قلوب و دشمني صدور و عدم ياري و حمايت از يکديگر است . به عبارت ديکر ، امام عليه السلام مي فرمايد : از اختلاف و کينه ورزي به شدت اجتناب کنيد که اساس و پايه ي هر امتي را متزلزل مي کند . سپس حضرت عليه السلام به مقايسه ي دو دوره ذلت و عزت اقوام گذشته مي پردازد و برخي از شاخصه هاي آنها را ترسيم مي کند و دوباره از حيث اهميت و ضرورت موضوع ، خاطر نشان مي کند : « فانظروا کيف کانوا حيث کانت الاملاء مجتمعه و الاهواء موتلفه و القلوب و الايدي مترادفه و السيوف متناصره و البصائر نافذه و العزائم واحده . الم يکونوا اربابا في اقطار الارضين و ملوکا علي رقاب العالمين؟ فانظروا الي ما صاروا اليه في آخر امورهم حين وقعت الفرقه و تشتت الالفه و اختلفت الکلمه و الافئده و تشعبوا مختلفين و تفرقوا متحاربين قد خلع الله عنهم لباس کرامته و سلبهم غضاره نعمته و بقي قصص اخبارهم فيکم عبره للمعتبرين منکم » ( همان ) . برخي از پيام ها و نکات خطبه ي فوق بدين شرح است : 1. ويژگي و شاخصه هاي يک امت آرماني و الگو ، آن است که حول مشترکات خود مجتمع شوند ( الاملاء المجتمعه ) و ائتلاف واحدي در تصميمات خود تشکيل دهند ( و الاهواء مؤتلفه ) و از لحاظ باطني نيز قلوب آنها همراه و هم جهت باشد ( القلوب معتدله ) . 2. ويژگي ديگر يک امت اسلامي مقتدر ، آن است که نيرو ، قدرت و توان هاي دفاعي و نظامي آنها در راستاي کمک و پشتيباني از هم به کار رود ، نه درمقابل هم ؛ در واقع کشورهاي اسلامي براي حفظ و حراست از موجوديت خود نياز مبرم دارند که ظرفيت ها و توانايي هاي خود را روي هم گذارند تا بتوانند چشم طمع مستکبران خارجي و دشمنان اسلام را کور کنند ( و الايدي مترادفه و السيوف متناصره ) . 3. بينش عميق و ژرف نگري ، يکي از عوامل مهم در کاميابي يک جامعه ي انساني واحد است ( و البصائر نافذه ). کارکرد مهم اين عامل اساسي ، آن است که مذاهب و فرق اسلامي را از آفات ساده لوحي ، قشري نگري ، تعصب و جمود فکري باز مي دارد . 4. گرچه ممکن است اتحاد و همدلي در امور جزئي ميسر نگردد ( چنانچه در فرق دروني تشيع و تسنن مشاهده مي شود ) ، اما اين مهم حتما بايد در امور کلي و تصميمات کلان تحقق يابد و امام عليه السلام از اين مهم ، به « العزائم واحده » تعبير نموده اند . 5. اگر هر امتي بتواند با کنار گذاشتن اختلافات و اجتماع بر مشترکات خود ، موارد فوق را تحقق بخشد ، به تبع خواهد توانست فرهنگ و قدرت خود را عالمگير کند ؛ و اگر اين امت تابع فرهنگ قرآن باشد ، نهايتا احکام ، عقايد و اخلاق قرآني ، سراسر عالم فرا خواهد گرفت ؛ نه مانند امروز که بخش قابل توجهي از مردم جهان ، اسير شرک و بت پرستي و کفر هستند و بخشي از جهان اسلام نيز اسير ذلت و خواري ( الم يکونوا اربابا في اقطار الارضين و ملوکا علي رقاب العالمين؟ ) . 6. از سوي ديگر ، اگر امتي گرفتار تفرقه ، نزاع و درگيري هايي فرقه اي و مذهبي شود، خداوند متعال لباس کرامت را از تن آنها در آورده ، فراواني نعمت را از آنها سلب خواهد نمود ( قد خلع الله عنهم لباس کرامته و سلبهم غضاره نعمته ....) . ابن ميثم بحراني ذيل اين بخش از خطبه ي علوي ، آورده است : « هؤلاء الذين امر باعتبار حالهم بهم امه معينه بل الحالي عام في کل امه سبقت فان کل امه ترادفت ايديهم و تعاونوا و تناصروا کان ذلک سببا لعزه حالهم و دفع الاعداء عنهم و کل قوم افترقوا و تقاطعوا استلزم ذلک ذلهم و قهر الاعداء لهم» (ابن ميثم بحراني، 1404، ج 4، ص 295): اينها کساني [ اممي] هستند که حضرت به عبرت آموزي از احوالشان امر کرده است و امت خاصي مورد نظر نيست ، بلکه شامل هر امتي مي شود ؛ به طوري که اگر هر امتي همدست شده و به ياري هم بشتابند ، اين مسئله سبب عزت حالشان و دفع دشمنانشان مي شود و هر قومي که دچار تفرقه شوند، ذلت و غلبه ي دشمنان بر آنان را به دنبال خواهد داشت .ابن ميثم اين سخنان حضرت را منحصر به قوم خاصي نمي داند، بلکه مي گويد اين موضوع مي تواند در هر برهه از تاريخ و براي هر امتي رخ دهد . وقتي عمر بن خطاب از امام علي عليه السلام درباره ي مسائل نظامي و امنيتي مشورت و راهنمايي مي خواهد ، امام عليه السلام ضمن توصيه هايي به عمر ، به او خاطر نشان مي کند که عزت و کثرت مسلمانان ، ناشي از دين مبين اسلام و انسجام و اجتماع آنها مي باشد ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 146 ) ؛ يعني وحدت و انسجام ، يکي از دو عامل موفقيت و عزت ذکر شده است . يا آنکه در نامه ي امام عليه السلام به اهل مصر ، علل همکاري و همياري امام عليه السلام با خلفا - که خود موجب وحدت و انسجام امت اسلام شد - خطر انحراف مردم ، شورش مرتدين و نابودي دين پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله ذکر شده است ؛ به طوري که امام عليه السلام تصريح مي کند : اگر مانع ايجاد فضاي تفرقه و اختلاف نمي شد ، ويراني و ضربه اي به پيکر اسلام وارد مي شد که هيچ مصيبتي به پاي آن نمي رسيد ( همان ، نامه 62 ) . با توجه به مطالب گذشته ، مي توان اجمالا برخي از آثار انسجام اسلامي را چنين برشمرد : 1.عزت اسلامي و ملي ؛ 2. اقتدار اسلامي و ملي و به تبع آن رونق و قوت اقتصادي ؛ 3. امنيت ملي ؛ 4. توسعه و گسترش فرهنگي در دنيا ؛ 5.جلب عافيت ، رحمت و نعمت الهي؛ 6. ايجاد فضاي محبت ، همدلي و نشاط ؛ 7. استحکام ارکان دين ؛ 8 . مصونيت از تهديدهاي داخلي و خارجي .چالش ها و موانع فراروي جهان اسلام از بدو رويش تاکنون ، پيوسته موانعي را پيشاروي خود ديده است که اتحاد و انسجام آن را خدشه دار نموده است ؛ به طور کلي مي توان چالش ها را در دو بخش : الف ) چالش ها و موانع بيروني ؛ ب ) چالش ها و موانع دروني بررسي کرد : الف ) چالش ها و موانع بيروني 1. گروه هاي تکفيري و سلفي : تکفير مسلمانان و ريختن خون ايشان ، از شاخصه هاي بارز اين گروه ها مي باشد که از جمود فکري و تعصب جاهلي آنها ناشي مي شود ؛ براي مثال خوارج شخص مرتکب گناه کبيره را خارج از اسلام و قتل او را جايز مي دانستند ( شهرستاني ، [ بي تا ] ، ج 1 ، ص 121 ) ؛ به طوري که امام عليه السلام به آنها فرمود : « اگر فکر مي کنيد که من خطا کردم و گمراه شدم، پس چرا امت محمد صلي الله عليه و آله را به واسطه ي گمراهي من، گمراه و خطاکار مي دانيد و به واسطه ي گناهان، آنان را کافر مي شماريد؟!» ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 127 ) .البته امروز نيز چنين جريان هايي وجود دارد که ريختن خون مسلمانان را بر خود فرض مي دانند و در تحقق وحدت و الفت اسلامي سنگ اندازي مي کنند ؛ براي مثال اين گروه ها بر اين باورند که هر کس در کفر و الحاد شيعيان و در وجوب و يا جواز جنگ با آنان و قتل ايشان ترديد کند ، همانند خود آنان کافر است ( ابن عابدين ، [بي تا] ، ج 1 ، ص 103 ) .2. تلاش بدخواهان داخلي و دشمنان خارجي : دشمنان اسلام همواره تلاش نموده اند که در ميان مسلمانان روابط حسنه و الفت برقرار نباشد و به طرق مختلف به اختلافات جامعه ي اسلامي دامن بزنند ؛ براي مثال ابوسفيان صخر بن حرب ضمن عدم بيعت با خليفه ي اول در کوچه هاي مدينه مي گشت و مي گفت : « اي بني هاشم ! نگذاريد تيم و عدي ( ابوبکر و عمر ) در حق شما طمع ورزند . خلافت حق شما و مربوط به شماست و جز ابوالحسن ( علي عليه السلام ) کس ديگري شايسته ي آن مقام نيست » . ابوسفيان مي گفت : « چرا خلافت در فروترين طايفه ي قريش باشد ؟ » آن گاه به علي بن ابي طالب عليه السلام گفت : « دست خود را بگشا تا با تو بيعت کنم . به خدا اگر بخواهي مدينه را از سواره و پياده پر مي کنم » ، اما امام عليه السلام روي خوشي به او نشان نداد وفرمود : تو قصد فتنه و آشوب و اختلاف داري و همواره براي اسلام خواهان شر و بدي بوده اي : « و الله انک ما اردت بهذا الا فتنه و انک و الله ظالما بغيت للاسلام شرا! لا حاجه لنا في نصيحتک » ( ابن اثير ، 1965 م ، ج 2 ، ص 326 ) . در واقع ، امام عليه السلام از نقشه هاي ابوسفيان براي بر هم زدن وحدت و انسجام جامعه به خوبي آگاه بود ، لذا قاطعانه مانع از حرکت ابوسفيان و فتنه هاي او شد . 3.عدم شناخت و سوء تفاهم : امام عليه السلام يکي از سياست هاي شيطاني معاويه را سانسور و تحريف اخبار و اطلاعات معرفي مي کند ؛ چه اينکه همين فضاي جاهلانه و بسته ي شام منجر به آن شد که مردم و برخي گروه ها عليه حکومت علوي مواضع خصمانه اتخاذ نمايند . امام عليه السلام مي فرمايد : « الا و ان معاويه قاد لمه من الغواه و عمس عليهم الخبر حتي جعلوا نحورهم اغراض المنيه » ؛ يعني علت هلاکت و بدبختي اهل شام آن بود که از حقايق و واقعيات امر محروم و بي خبر بودند و در نتيجه ، با پاي خودشان به مسلخ رفتند ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 51 ) .بنابراين دشمن از طريق نشر اکاذيب و اخبار اختلاف انگيز در صدد است فضا را آلوده سازد و مسلمانان را در مقابل هم قرار دهد . ب ) چالش ها و موانع دروني 1. مانع شيطاني : اولين و حريص ترين تفرقه افکن ميان جوامع بشري ، ابليس است ؛ چرا که فضاي اختلاف و تفرقه را زمينه اي مساعد براي اغوا و گمراهي بشريت مي بيند . امام عليه السلام نيز در نهج البلاغه از فتنه انگيزي و تفرقه افکني شيطان خبر داده است و همگان را از وسوسه ها و نقشه هاي او بر حذر داشته است ( همان ، خطبه ي 120 ) .2. مانع نفساني : کبر و عصبيت دو امر نفساني هستند که آدمي را از حقيقت وحدت باز مي دارند ؛ از اين رو براي ايجاد الفت و پيوند برادري ميان مسلمانان ، رفع اين دو رذيله ي اخلاقي ضروري است ؛ چنانچه پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله مي فرمايد : « ليس منا من دعا الي عصبيه و ليس منا من قاتل علي عصيبه و ليس من مات علي عصبيه » ( مجلسي ، 1404 ، ج 70 ، ص 283 ) : از ما نيست کسي که دعوت به عصبيت کند ، از ما نيست کسي که بر عصبيت بجنگد و از ما نيست کسي که بر عصبيت بميرد. علي عليه السلام نيز در سرتاسر خطبه ي قاصعه از آثار شوم کبر و عصبيت سخن گفته است .منشور وحدت اسلامي ، راهکار عملي التزام عملي به يک برنامه ي مدون و منشور جامع ، مي تواند افق جديدي در مقابل ملل و فرق اسلامي قرار دهد تا به کمک آن بتوان حدود و مرزهاي افراط و تفريط را شناخته و انسجام اسلامي را محقق نمود. برخي از شاخصه ها و بايسته هاي اين منشور به شرح زير است:1. پايبندي و التزام عملي به عوامل وحدت مشترکات ديني در ميان مذاهب اسلامي فراوان است که مهم ترين و اساسي ترين آنها، قرآن کريم و شخصيت پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله مي باشند که مشترکات زيادي را در احکام، عقايد، اخلاق، تاريخ و سيره ايجاد نموده اند ( المجتمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلاميه، 1425، العدد 37، ص 7 ) . امير بيان ، علي بن ابي طالب عليه السلام ضمن ابراز ناراحتي و تأسف از اختلافات در جامعه ي اسلامي ، از قرآن و شخصيت نبي اکرم صلي الله عليه و اله به عنوان درمان و چاره ي کار ياد کرده است . ايشان مي فرمايد : « الههم واحد! و نبيهم واحد و کتابهم واحد افامرهم الله سبحانه بالاختلاف فاطاعوه ! ام نهاهم عنه فعصوه ! ... ( سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 18 ) : خدايشان واحد است ، پيامبرشان يکي است و کتابشان نيز يکي است ؛ پس آيا خدا آنها را به اختلاف امر کرده که اطاعتش مي کنند يا آنکه از اختلاف نهي کرده و او را نافرماني مي کنند ! ...به عبارت ديگر ، امام عليه السلام وجود اختلاف و تنازع را در امتي که داراي خدا ، کتاب و پيامبر واحدي هستند امري زشت و غريب مي دانند ؛ چنانچه در نامه ي خود به مالک اشتر قرآن و سنت نبوي را به عنوان مرجع رفع تنازعات و اختلافات معرفي مي کند و به او توصيه مي کند در مشکلات و سختي هاي امور به اين دو رکن عظيم رجوع کند : « و اردد الي الله و رسوله ما يضلعک من الخطوب و يشتبه عليک من الامور فقد قال الله تعالي لقوم احب ارشادهم : يا ايها الذين آمنوا أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منکم فان تنازعتم في شي فردوه الي الله و الرسول . فالرد الي الله : الخذ بمحکم کتابه و الرد الي الرسول : الاخذ بسنته الجامعه غير المفرقه » ( همان ، نامه 53 ) : در مشکلات پيش آمده و امور مشتبه به خدا و رسولش مراجعه کن ؛ چرا که خداوند متعال به قومي که هدايتش را دوست مي دارد ، فرموده است : اي کساني که ايمان آورده ايد ! از خدا اطاعت کنيد و از رسول بازگردانيد که بازگرداندن به خدا همان تمسک به آيات محکم قرآن و باز گرداندن به رسول ، همان تمسک به سنت جامع و وحدت آفرين نه تفرقه افکن پيامبر صلي الله عليه و آله است .امام علي عليه السلام در جاي ديگر ، ضمن توصيف شخصيت پيامبر صلي الله عليه و اله ، رفع کينه ها و دشمني ها و ايجاد روحيه ي الفت و برادري را از آثار و برکات بعثت نبوي بر مي شمارد و مي فرمايد: «دفن الله به الضعائن و اطفاء به الثوائر و الف به اخوانا ...» (همان، خطبه 95): به برکت وجودش، خداوند کينه ها را دفع کرد و آتش دشمني ها را با او خاموش ساخت، به واسطه ي وجود او در ميان دل ها الفت افکند و نزديکاني را از هم دور ساخت ....از اين رو ، بازبيني اصول و مشترکات اسلامي توسط نخبگان مذاهب و التزام عملي به آن توسط تمامي مذاهب ، امري ضروري به نظر مي رسد که بايد در منشور وحدت اسلامي لحاظ گردد.2. شناسايي و طرد گروه هاي تکفيري و سلفي يکي از چالش هاي اساسي فراروي وحدت اسلامي ، وجود فرقه هاي تکفيري است که هر جنايتي را عليه مسلمانان روا مي دارند و ريختن خون آنها را مباح مي دانند . در عصر حکومت علوي ، خوارج ، صاحب چنين تفکري بودند و مجرد گناه کبيره را موجب خروج از اسلام و جواز قتل مي دانستند . امام عليه السلام ضمن تبيين موضوع ، سيره ي نبوي را شاهدي محکم در بطلان تفکر آنها دانست که پيامبر صلي الله عليه و آله هيچ گاه سارق يا زاني را کافر و مرتد نمي دانست . امام عليه السلام فرمود : « و قد علمتم ان رسول الله صلي الله عليه و اله رجم الزاني المحصن ثم صلي الله عليه و اله ثم ورثه اهله و قتل القاتل و ورث ميراثه اهله و قطع السارق و جلد الزاني غير المحصن ثم قسم عليها من الفي و نکحا المسلمات فاخذهم رسول الله صلي الله عليه و اله بذنوبهم و اقام حق الله فيهم و لم يمنعهم سهمهم من الاسلام و لم يخرج اسماءهم من بين اهله » ( همان ، خطبه 127 ) : شما مي دانيد که رسول خدا زناکار محصنه را سنگسار مي کرد و بعد بر او نماز مي گزارد و ميراثش را به اهل او مي داد ؛ قاتل را مي کشت ، اما ميراثش را ميان اهلش تقسيم مي کرد ؛ دست سارق را مي بريد و زناکار غير محصنه را تازيانه مي زد ، سپس از غنايم جنگي به آنها مي داد و آنها با زنان مسلمان ازدواج مي کردند . رسول خدا صلي الله عليه و اله آنها را به گناهشان مؤاخذه مي کرد و حق را درباره شان ادا مي فرمود ، اما سهم آنان را از اسلام قطع نمي کرد و نامشان را از فهرست مسلمانان خارج نمي کرد . اين بخش از خطبه ي فوق تصريح مي کند: رسول اکرم صلي الله عليه و اله حد اسلامي را بر مرتکب گناه کبيره اجرا مي کردند ، ولي به هيچ وجه حکم ارتداد و تکفير را بر کسي جاري نمي نمودند.در صحيح بخاري و صحيح مسلم روايات فراواني به چشم مي خورد مبني بر اينکه ذکر شهادتين موجب اسلام و حرمت خون افراد مي شود؛ چنانچه پيامبر صلي الله عليه وآله وقتي معاذ بن جبل را به يمن مي فرستاد ، به او يادآور شد که اگر اهل کتاب ذکر « لا اله الا الله » و « محمد رسول الله » را گفتند، نمازهاي پنجگانه وديگر احکام اسلامي را به آنها ياد ده که حکايت از تشرف آنها به اسلام دارد ( بخاري ، [ بي تا ] ، ج 2 ، ص 18 / مسلم بن حجاج، [بي تا ] ، ج 1 ، ص 150 ) .پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله حتي ناسزاگويي به مسلمانان را فسق ، و جنگ و قتال با آنها را کفردانسته اند : « سباب المسلم فسق و قتاله کفر » ( عاملي ، 1377 ش ، به نقل از ابن تيميه ، ص 470) ؛ يعني فاسق و کافر کساني هستند که مسلمانان را تکفير کرده و قتل آنها را جايز مي دانند ( بخاري ، [ بي تا ] ، ج 11 ، ص 9 / مسلم بن حجاج ، [بي تا ] ، ج 1 ، ص 408 / حر عاملي ، [ بي تا ] ، ج 8 ، ص 610 ) . بر اين مبنا ، ابن تيميه در اوايل رساله الاستغاثه از مجموعه ي رسائل کبراي خود مي گويد : «اهل سنت و جماعت ، اتفاق نظر دارند که پيامبر صلي الله عليه و آله درباره ي کساني که گناهان کبيره مرتکب شده اند ، شفاعت خواهد کرد و کسي از اهل توحيد در دوزخ جاويدان نخواهد ماند» . همچنين ابن حزم نيز در کتاب « الفصل » خود بر اين باور است که : هيچ مسلماني را نمي توان به سبب سخن يا عقيده اي که بر زبان آورده ، کافر و فاسق دانست ( ابن حزم اندلسي ، [ بي تا ] ، ج 3 ، ص 291 ) . از اين رو ، روشن مي شود که فرقه هاي تکفيري و سلفي چقدر از سنت و سيره ي نبوي فاصله دارند و از روي خودخواهي و تعصب خود، اقتداکنندگان به سيره ي نبوي را کافر مي شمارند .تأکيد نگارنده بر آن است که نخبگان جهان اسلام مي توانند با گفتگوي عالمانه و بررسي سيره ي نبوي ، افکار صحيح را از افکار انحرافي باز شناسند و منحرفين از سيره نبوي را کنار بزنند ؛ ** ضمن آنکه اين مسئله از بايسته هاي اصلي در ايجاد منشور وحدت اسلامي قلمداد مي شود .نتيجه بدون ترديد ، اتحاد و انسجام مطلوب ، عاملي مهم در پيشبرد اهداف ملل و جوامع به شمار مي آيد و مورد تأييد و تأکيد آيات و روايات نيز مي باشد . قرائن و شواهد ، حکايت از آن دارد که علي بن ابي طالب عليه السلام ، اولين و برترين منادي وحدت و يکپارچگي در جامعه صدر اسلام بوده و تصريحات و تأکيدات حضرت بر اهميت ، نقش و ضرورت انسجام، کاملا هويدا و روشن است؛ تا آنجا که امام عليه السلام مي فرمايد : «عوامل تفرقه و اختلاف در جامعه را بکشيد ، حتي اگر زير عمامه من باشند ( از نزديک ترين افراد من باشند» (سيد رضي ، [ بي تا ] ، خطبه 127 ) . عقل نيز بر ضرورت اتحاد و انسجام حکم مي کند ؛ چرا که « حفظ منافع مشترک » يا « صيانت از ذات » امر اقتضا مي کند که اين مهم تحقق يابد ؛ چنانچه پيمان مشترک دفاعي و امنيتي رسول اکرم صلي الله عليه و اله با قواي بني نضير ، بني قريظه و بني قينقاع را مي توان در همين راستا ارزيابي نمود ( ابن کثير ، 1965 ، ج 3 ، ص 273 ) .از سوي ديگر ، مهم ترين چالش ها و موانع فراروي دول و جوامع اسلامي ، چالش هاي بيروني ( گروه هاي تکفيري و سلفي ، بدخواهان داخلي و خارجي ، عدم شناخت و سوء تفاهمات ) و چالش هاي دروني ( موانع شيطاني و موانع نفساني ) مي باشند که روند تحقق وحدت اسلامي را کند و کم شتاب کرده اند ؛ اگر چه تنظيم و تدوين منشور وحدت اسلامي ( به ويژه بر اساس سيره و سنت نبوي و علوي ) و التزام به مواد آن ، مي تواند گامي بلند و راهکاري عملي در تسريع روند فوق قلمداد گردد .پي نوشت : *تاريخ وصول: 86/6/17؛ تاريخ تصويب نهايي: 86/7/30.**چنانچه اين موضوع توسط شيخ محمد سلتوت شيخ جامع الازهر نيز دنبال مي شد و وي خواستار بازبيني معارف و تقريب همه ي مذاهب اعم از شيعي و سني و ... بود (ر.ک: حول الواحده الاسلاميه: 1404، ص65).منابع : 1. ابن ابي الحديد ، عزالدين ؛ شرح نهج البلاغه ؛ قاهره : داراحياء التراث العربي ، 1385 ق .2. ابن اثير ، علي بن ابي الکرم ؛ الکامل في التاريخ ؛ بيروت : دار صادر ، 1965 م .3. ابن حجاج ، مسلم ؛ صحيح مسلم ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، [ بي تا ] . 4. ابن حزم اندلسي ؛ علي بن احمد ؛ الفصل في الاهواء و الملل و النحل ؛ بيروت : دارالمعرفه، [ بي تا ] .5. ابن عابدين ؛ تنقيح الفتاوي الحامديه ؛ پاکستان : المکتبه الحبيبه ، [ بي تا ] .6. ابن کثير دمشقي ، اسماعيل ؛ البدايه و النهايه ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، 1408ق.7. ابن منظور ، محمد بن مکرم ؛ لسان العرب ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، [ بي تا ] .8 . ابن ميثم بحراني، ميثم بن علي؛ شرح نهج البلاغه؛ تهران: مطبعه خدمات چاپي، 1404 ق . 9. المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلاميه ؛ « رساله التقريب » ؛ الدوره العاشره ، العدد 37 ، 1425 ق .10. بخاري ، محمد بن اسماعيل ؛ صحيح بخاري ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، موسسه التاريخ العربي ، [ بي تا ] .11. جعفري ، محمد تقي ؛ وحدت عالي انساني ؛ تنظيم و تلخيص محمد رضا جوادي ؛ تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، 1380 ش .12. جوادي آملي ، عبدالله ؛ وحدت جوامع در نهج البلاغه ؛ گردآوري و تنظيم سعيد بند علي؛ قم : اسراء ، 1380 ش .13. حر عاملي ، محمد بن حسن ؛ وسائل الشيعه ؛ ترجمه مؤسسه آل البيت ، [ بي تا ] .14. رازي ،ابوالفتوح ؛ روض الجنان و روح الجنان ؛ تصحيح محمد جعفر يا حقي و محمد مهدي ناصح ؛ مشهد : بنياد پژوهش هاي اسلامي ، 1381 ش . 15. شهرستاني ، ابوالفتوح ؛ الملل و النحل ؛ مصر : مطبعه الانکلوه ، [ بي تا ] .16. طباطبايي ، سيد محمد حسين ؛ الميزان في تفسير القرآن ؛ قم : مؤسسه النشر الاسلامي ، 1363 ش .17. طبرسي ، ابوعلي فضل بن حسن ؛ مجمع البيان ؛ تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، مؤسسه التاريخ العربي ، 1412 ق .18. طريحي ، فخر الدين ؛ مجمع البحرين ؛ تهران: مکتبه المرتضويه ، 1336 ش .19. عاملي ، سيد جعفر مرتضي ؛ امام علي عليه السلام و خوارج ؛ ترجمه محمد سپهري ؛ تهران : پژوهشگاه فرهنگ و انديشه ي اسلامي ؛ 1384 ش .20. عاملي ، شرف الدين سيد عبدالحسين ؛ الفصول المهمه في تأليف الامه ؛ ترجمه سيد ابراهيم سيد علوي ؛ تهران : مطهر ، 1377 ش . 21. فراهيدي ، خليل بن احمد ؛ العين بيروت : داراحياء التراث العربي ، [ بي تا ] . 22. قرشي ، سيد علي اکبر ؛ احسن الحديث ؛ تهران مؤسسه البعثه ، 1366 ش .23. مجلسي ، محمد باقر ؛بحارالانوار ؛ بيروت : مؤسسه الوفاء ، 1404 ق .24. منظمه الاعلام الاسلامي ؛ حول الوحده الاسلاميه ( مجموعه مقالات ) ؛ قم ، 1404 ق .25. موسوي ، محمد بن حسين سيد رضي ) ؛ نهج البلاغه ؛ تصحيح و تحقيق مؤسسه نهج البلاغه ؛ دمشق : المستشاريه الثقافيه الجمهوريه الاسلاميه الايرانيه ، [ بي تا ] . منبع:کتاب شيعه شناسي/س
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن