تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835007243
کجاوه سخن -1
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کجاوه سخن -1 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی تاریخ ادب فارسیطبقهبندى نثر فارسىنثر فارسى بعد از اسلام به شش طبقه عمده تقسيممىشود:1- دوره سامانى متعلق به سالهاى 450-300 ه . ق.2- دوره غزنويان و سلجوقيان - برهه اول - متعلق به سالهاى 550-450 ه .ق.3- دوره سلجوقيان - برهه دوم - خوارزمشاهيان - متعلق به سالهاى 600- 550 ه . ق.4- دوره سبك عراقى و نثر مصنوع متعلق به سالهاى 1200 - 600 ه . ق.5- دوره بازگشت ادبى متعلق به سالهاى 1300 - 1200 ه . ق.6- دوره سبك سادهنويسى متعلق به سالهاى 1300 تا امروز(15).ويژگى سبك هاى مذكور بهطور خلاصه چنين است:1- دوره سامانى، ساده و روان و عارى از لغات عربى و پيچيده.2- دوره غزنويان و سلجوقيان: ورود لغات عربى و پيچيده و كلام طولانى وسجع و صنايع بديع مثل مقامات حميدى و مرزباننامه.3- دوره سبك عراقى دورهاى است كه تكلف نثر افزونتر شد.4- در دوره بازگشت، تقليد از گلستان سعدى و تاريخ بيهقى رواج يافت.5- در دوره سادهنويسى بارديگر سادهنويسى رواج يافت و نثر روزنامهاىپديدآمد.در فصل چهارم اين كتاب نمونهاى از آثار گرانقدر نثر فارسى در طول ايندوران كهن را انتخاب كردهايم تا خوانندگان ارجمند اين مجموعه سير تحول وتطور نثر شيرين فارسى را مورد تحليل و مداقه خويش قرار دهند كه چگونه آثارىچون تاريخ بلعمى و تاريخ بيهقى و مقامات حميدى و جوامعالحكايات ومنشأت قائم مقام و حاج باباى اصفهانى، زمينه رسيدن نثر كنونى را براى ما فراهمساخته است.سبكهاى شعر پارسىملكالشعرا بهار شعر پارسى را به چهار سبكمختلف تقسيم كرده است:(16)1- سبك خراسانى2- سبك عراقى3- سبك هندى4- سبك بازگشت- سبك خراسانى :شيوه شاعران عهد سامانى و غزنوى را سبك خراسانىنامند. قالب شعر سبك خراسانى عموماً قصيده است و شاعران نامدارى كه آن راشيوه كار خويش كردهاند عبارتند از: رودكى، شهيد بلخى، دقيقى، فرخى سيستانى،منوچهرى دامغانى، عنصرى، ناصرخسرو و ديگران. سبك خراسانى از لحاظ لفظ،ساده و روان و فاقد تركيبات دشوار و پيچيده و واژههاى عربى است و مضامين آنوصف طبيعت و بيشتر از آن مديحه و روايت فتح و ظفر اميران و شاهان است.قلمرو سبك خراسانى، همان خراسان بزرگ و دوره آن، قرن سوم تا قرن ششمهجرى است. نمونه شعر سبك خراسانى در فصل دوم آمده است.- سبك عراقى :قلمرو سبك عراقى همان عراق عجم است و دوره ظهور آناواخر قرن ششم تا قرن نهم هجرى مىباشد. سبك عراقى از پربارترين سبكهاىشعر پارسى است زيرا شاعرانى چون انورى، سيدحسن غزنوى، جمالالديناصفهانى، كمالالدين اصفهانى، خاقانى، نظامى، سعدى و حافظ و مولوى وعراقى و عطار به آن شيوه سرودهاند.ويژگى شعر سبك عراقى كه در قالب غزل بيان مىگردد، سادگى و روانى واستحكام لفظ و تشبيهات ناب و كنايات و تعبيرات بكر و شيواست. شعر سعدىو حافظ و عطار و عراقى و نظامى... اوج سبك عراقى است و نمونههاى بسيارى ازآن در فصل دوم اين كتاب آمده است.-سبك هندى:به روزگار گوركانيان هند و از جمله شاه جهان و اكبر شاه و حتىاورنگ زيب، اگرا مركز حكومت آنان به مجمع شاعران پارسىگوى عالم تبديلشده بود و از اقصا نقاط ممالك پارسىگوى و بهخصوص ايران و آن هم اصفهان،شاعرانى چون صائب تبريزى و كليم كاشانى و نظيرى نيشابورى و عرفى شيرازىو طالب آملى و ديگران به آن سرزمين رفتند و مكتبى را پايه نهادند كه به سبكهندى موسوم گرديد. گروهى سبك هندى را اصفهانى نيز مىنامند. ويژگى اينسبك تعبيرات و تشبيهات و كنايات ظريف و دقيق و باريكتر از موست چنانكهمعانى دشوار و پيچيده آن براى همه سهل و ساده نيست. شعر صائب و بيدلدهلوى و كليم و عرفى و... در متن آمده است نمونههايى از شعر سبك هندى بهشمار مىرود. سبك هندى از قرن نهم تا قرن سيزدهم ادامه داشت.- سبك بازگشت ادبى:سبك هندى سرانجام بهعلت افراط در تعابير مغلق وپيچيده و سعى در فضلفروشى شاعران عهد قاجار و بهطور كلى ابتذالى كه پيداكرد رو به نقصان نهاد و گروهى چون آقامحمد مشتاق اصفهانى و عاشق اصفهانىو آذر بيگدلى و سروش و نشاط و ديگران رجعت به سبك عراقى را پايهريزىكردند كه آن شيوه را بازگشت ادبى گويند.سبكهاى چهارگانه شعر در حقيقت ويژگى مشترك شعر شاعران را بيان مىكندكه فىالمثل رودكى و ملكالشعراى بهار اگرچه قريب هزار سال فاصله حياتدارند امّا هر دو قصيده سبك خراسانى را با آن خصوصياتِ ذكر شده سرودهاند ولذا در سبكشناسى شعر شاعران پارسىگوى بدون ملاحظه زمان به بررسى وجهمشترك سروده آنها مىپردازيم. از اينرو مىتوان وجوه مشترك بسيار ديگرى نيزبراى شناسايى شاعران در نظر گرفت از جمله در يك تقسيمبندى مجزا شاعران رابر حسب موضوعهاى شعرى قابل توجه آنها تقسيمبندى كنيم و براى نمونه چنينتحليل نمائيم كه در قلمرو شعر پارسى مىتوان وجوه مشترك موضوعى نيز بهشرح زير درنظر گرفت:سعدى و حافظ و عطار در غزلسنايى و مولوى و عطار و شيخ محمود شبسترى در مثنوى عرفانىفردوسى در مثنوى حماسىنظامى و فخرالدين اسعد گرگانى در مثنوى عاشقانهمحتشم كاشانى و رودكى و سعدى در مرثيهعبيد زاكانى و انورى و سوزنى سمرقندى در هجومسعودسعد سلمان و فرخى يزدى و خاقانى در حبسيهعمرخيام نيشابورى و ناصرخسرو و رودكى در شكوائيهرضىالدين آرتيمانى و حافظ و نظامى گنجوى در ساقىنامهسنايى و وحشى بافقى و خواجه عبداله انصارى در مناجاتنامهمنوچهرى دامغانى در وصف طبيعت.ابنيمين و جلال بقايى در قطعهعنصرى و انورى و فرخى سيستانى در مديحهسرايىنظامى و پروين اعتصامى در مناظرهدر عرصه نثر پارسى نيز چنين نقسيمبندى جايز است و مىتوان موضوعهاىمختلف كتب نثر را به شرح زير برشمرد:- سياستنامه خواجه نظامالملك در آداب كشوردارى- تذكرةالاولياء عطار نيشابورى و اسرارالتوحيد محمدبن منور در شرح احوالعرفا و كرامات آنان- گلستان سعدى و مقامات حميدى تأليف قاضى حميدالدين بلخى در بيانآداب اخلاقى و اجتماعى- تاريخ بيهقى تأليف ابوالفضل بيهقى در ذكر وقايع تاريخى- قابوسنامه تأليف عنصرالمعالى كيكاووسبن اسكندر قابوسبن وشمگير دربيان نكات تعليمى و تربيتى- سمك عيار و هزارويكشب در بيان قصههاى عاميانه و داستانهاىاسطورهاى- دره نادره، تأليف ميرزا مهدىخان استرآبادى وزير و دبير نادرشاه افشار دربيان جنگها و رخدادهاى دوران نادرى- امثال و حِكَم، علامه دهخدا در بيان و ذكر مثلهاى عاميانهشعر معاصرسرانجام شعر پارسى هزار ساله شد و چندين قالب و لباسمختلف به تن كرد و از فراز و نشيب بسيار گذشت و به بلنداى قابل ملاحظهاىرسيد و به اين باور رسيد كه ظرف و قالب شعر تنها وجه شيوايى و زيبايى ورسايى و جزالت آن نيست و شعر اگر سخنى تازه باشد كه با هنرمندى مضمونى راعرضه دارد و مكنونات گوينده را به ديگران منتقل كند لاجرم لباس و شكل وشمايل ظاهرى صِرف آن كارساز نيست و لذا قالب عروضى يك حكماجتنابناپذير و غيرقابل عدول نمىباشد و مىتوان قالبها را نيز در هم شكست وعصيانگر و شيدا گفت: مىتراود مهتاب، مىدرخشد شبتاب، نيست يك دمشكند خواب به چشم كس و ليك ....نيما پدر شعر نو، سهراب سپهرى، مهدى اخوان ثالث، نادر نادرپور، فروغفرخزاد، احمد شاملو، حميد مصدق، و... شاعران نوپردازىاند كه شعر پارسى را ازقالب كهن هزار ساله آن به در آوردند و تنپوش تازهاى بر قامت رساى آنپوشانيدند.و در فصل سوم اين كتاب نمونههايى از اين پديده نوظهور و خوشِ شعرپارسى عرضه مىگردد.تأثير شعر و زبان عرب بر شعر و زبان پارسىمىدانيم زبان شيرين فارسى با همه لطائف و استوارىاش از قريب هزار سالپيش تاكنون تحتتأثير زبان و شعر عرب قرار گرفته است. همجوارى اقليمى ووحدت آئينى و هجوم سياسى و نظامى عرب به اقليم پارس، بعضى از دلايلتحقق چنين امرى مىباشد.شاهنامه حكيم طوس نيز تنها توانست در آن وانفساى سلاخى زبان فارسى بهتبيين سند استقلال و هويت آن پردازد كه خود بىنظيرترين اقدام عملى ممكن بود.امّا به هر تقدير واقعيت آنست كه اين اتفاق افتاد و اينك زبان و شعر فارسىمعجونى از زبان پيشينيان ما با تلفيقى از كلمات و عبارات و اصطلاحات عموماًعربى است.بنابراين در اين مبحث بر آنيم تا شمّهاى هر چند به اجمال از تاريخ ادبياتعرب در عرصه شعر بيان كنيم تا خوانندگان ارجمند در مطالعه اشعار و متونِ متناين كتاب، پيشينه مختصرى از جايگاه و سير تحول و تطور و مرتبت آن در دستداشته باشند.زبان عربى بيشتر در جزيرةالعرب رايج است. اعراب نيز دو دستهاند:1- اعراب بائده: چون اقوام عاد و ثمود كه آثارشان از ميان رفته است.2- اعراب باقيه: چون قحطانيان و عدنانيان كه قحطانيان را اعراب عاربه يااصيل نيز گويند و عدنانيان را اعراب مستعربه خوانند. اين اقوام كه عموماًباديهنشين بودند لاجرم با شتر و نخل و صحرا انس و الفت ديرينه داشتند چنانكهگفتهاند «بدوى و شتر و نخل و صحرا هنرپيشگان نمايشنامه زندگى در باديهاند»از ديرباز زبان عربى زبان اين جماعت صحراگرد و صحرانشين بوده كه با سهخط مصرى قديم و فينيقى و مسند نگارش مىيافته است. استخوان شانه شتر وبرگ خرما و پوست حيوانات و سنگ و سفال نيز اوراق كتابت آنان بوده است.با اين پيشينه اجتماعى، ادب عرب شكل مىگيرد كه شامل ادبانشائى چونشعر و نثر و ادب موضوعى شامل تحليل ادبى و تاريخ ادب بوده است.دورههاى ادب عرب زبانان نيز به 5 دوره تقسيم مىشود:1- دوره جاهلى و اموى (اواخر قرن پنجم ميلادى تا ظهور اسلام)2- دوره خلفاى راشدين و اموى (از ظهور اسلام تا سال 132 ه.ق)3- دوره عباسى (از 132 ه.ق تا 656 ه.ق)4- دوره بعد از عباسيان (از 656 ه.ق تا قرن حاضر)5- دوره جديد (از قرن حاضر تاكنون)الف - ادبيات جاهلى عرب: رواة (راويان) شعر و نثر و لغتشناسان عرب (بنابه ضرورت حفظ لغات) به جمعآورى شعر جاهلى مىپرداختند كه حاصل كار آنهاعبارتند از:1- معلقات سبع، گردآورنده حمادالراويه2- مفضليات (قصايد)، گردآورنده مفضل الضبى3- الاغانى، ابوالفرج اصفهانى4- ديوان ابوتمام و ديوان بحترى5- مختاراتدر اين ميان معلقات سبع و الاغانى(48) اعتبار خاص دارند و هر دو نيز به فارسىطبع گرديده و منبع ارزشمندى نيز محسوب مىگردند. معلقات سبع عبارتند از 7شعر بلند عهد جاهلى عرب كه با آب زر آنها را مىنگاشتهاند و بر پردههاى كعبهمىآويختهاند و به آن مفاخره مىكردهاند و شايد اعجاز قرآن مجيد از آن روست كهعُجبِ در لباس فخر پيچيده اعراب جاهلى را به آتش حسرت افكند ومعلقهپرستان قريش را از سمندِ تفاخر به زير اندازد كه: هذا كتاب المبين.معلقات سبع متعلق به 7 شاعر معروف عهد جاهلىِ عرب است:1- امرؤالقيس: او در سال 500 ميلادى در نجد زاده شد و جوانى را درلذتجوئى و عياشى گذرانيد و تنها 40 سال عمر كرد و در اين اربعين حيات، 25قصيده از او بهجاى ماند كه يكى از آنها معلقه اوست با اين مطلع:قفا نبك من ذكرى حبيب و منزلبسقط اللوى بين الدخول فحومليعنى: همسفران، لحظهاى درنگ كنيد تا من به ياد يار سفر كرده و سر منزل اودر ريگستان ميان دخول حومل گريه كنم.اين قصيده در واقع شرح ماجراى عاشقانه او با دخترعمويش شرحبيل است كهچگونه ناقه خود را در صحرايى براى او ذبح مىكند و آنگاه به ياد او بر ربع واطلال و دمن(49) مىگريد.2- طرفة بن العبد: در سال 543 ميلادى در بحرين زاده شد او نيز عياش و اهلتبذير و اسراف بود و ديوان 657 بيتى او بيشتر وصف كجاوه و ناقه و شرح لهو ولعب است.بيتى از معلقه او اين است:فان تبغنى فى حلقة القوم تلقنىو ان تقتنصنى فى الحوانيت تصطديعنى: «اگر مرا در محفل آن قوم بجويى مىيابىام و اگر در ميخانه به كمينمبنشينى به دامم خواهى افكند»3- حارث بن حلزه: او تقريباً عمرى دراز كرد و در سال 580 ميلادى درگذشت.شهرت ادبى او بهخاطر قصيده 85 بيتى معلقه اوست با اين مطلع:اذنتنا ببينها أسماءرب ثاو يمل منه الثواءكه اين قصيده نيز با تشبيبى بر اطلال و يار و وصف ناقه و تشبيه آن به شترمرغشروع مىشود و سرانجام لحن حماسى مىگيرد.4- عمرو بن كلثوم: او نيز حدود سال 600 ميلادى درگذشت. معلقه 100 بيتىاو با قافيه «نون» در بحر وافر است:الاهبى بصحنك فاصبحيناو لاتبقى خمور الاندرينادرآمد اين قصيده نيز تا نيمى از شعر جمله فخريه است.5- زهيربن ابى سلمى: او نيز در سال 627 ميلادى 90 ساله بود كه مرد امّاديوان او باقى است زيرا تنها صداست كه مىماند. مطلع معلقه او چنين است:أمن أم أوفى دمنة لم تكلمبحو مانة الدراج فالمتثلمزهير نيز شاعر وصفكننده مناظر است. در شعرى چشمان خود را به دو دلوتشبيه مىكند كه در غم يار مىگريد و ناقهاى اين دو دلو را مىكشد و جمله ايناشعار عارى و خالى از تخيل مطلوباند.6- عنترة بن شداد العبسى: او در سال 525 ميلادى در نجد زاده شد و در615 ميلادى درگذشت تا او نيز 90 ساله شود. عنتره نيز در عشق دخترعمش«عبله» بىتابى شاعرانه مىكرد و در عين حال در عرصه زندگى دلاور و قهرمان بودو سرانجام نيز بر گرده اسبش «انجر» تير خورد و درگذشت.ديوان 1500 بيتى او چاپ شده است و مطلع معلقه او اين است:هل غادر الشعراء من متردمأم هل عرفت الدار بمد توهم!و يا اين مطلع:يا دار عبلة بالجواء تكلمىو عمى صباحاً دار عبلة و اسلمىمعلقه عنتره اگر چه با تشبيب متداول وصف ناقه و يار و فخر و شجاعت وامثالهم آغاز مىشود امّا بهشيوه سهل و ممتنع از سستى و ابتذال بهدور است و درنوع خود فخامت خاص دارد.7- لبيدبن ربيعه: او در سال 530 ميلادى در يمامه تولد يافت و در سال 629ميلادى درگذشت تا يك قرن را تجربه كرده باشد. او نيز عشرتطلب و بادهگساربود و ابوالفرج اصفهانى گويد قبر او را ديده كه جوانان بر آن بادهگسارى مىكردند وجرعهاى بر خاكش مىافشاندند. معلقه او چنين آغاز مىشود:ودع هريرة ان الركب مرتحلو هل تطيق وداعاً ايها الرجلب - دوره خلفاى راشدين و اموى: مىدانيم حضرت محمد(ص) در سال570 ميلادى ولادت يافت و از طرفى شاعران دوره جاهلى عموماً در اين زمانزيستهاند و حدود سال 610 ميلادى كه رسول خدا(ص) به پيامبرى مبعوث گرديدآخرين آنها در گذشته است لذا مىتوان گفت شعر جاهلى كه منبع تفاخر قريش بودبا طلوع نور محمدى(ص) رو به افول و خاموشى گذارد و با بعثت نبوى(ص) بهكلى از سمندِ تفاخر فرود آمد.از اين زمان به بعد شعر عرب وجهه ديگر يافت و مفاهيم نوين كه چاشنىديانت محمدى(ص) داشت، در آن رخ نمود. ديگر، معلقههايى كه مشحون ازوصف و فخر و ناز شاعرانه باشد جايگاهى نداشت و مضامين تازه ذهن و زبانشاعر عرب را مشغول نمود. قرآن مجيد در اين دوره باب تازهاى در كلام و سخنگشود و خطبههاى نبوى و خلفاى راشدين و صحابه و بزرگان دين آن را ترويجنمود.92 سوره مكى و 22 سوره مدنى آن چنان روح و روان و وجود اعراب تازهمسلمان شده و بالتبع شاعران آنان را مسحور كرده بود كه معلقهخوانى و معلقهبافىو معلقهدارى به اتمام رسيد!ادبيات اين دوره به ادبيات صدر اسلام مشهور است و انواع شعر آن عبارتند از:1- شعر مبارزه كه در تأييد رسالت نبوى (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) است چون اشعار حماسىحسانبن ثابت.2- شعر غنايى يا غزلوارههاى عاشقانه چون اشعار عمروبن ابىربيعه.3- شعر سياسى كه بهمضامين خلافت و امثالهم مربوط مىشود چون اشعارفرزدق.4- شعر متفرقه كه با شيوههاى غير از آن سروده مىشد چون اشعار عجاج.ج - ادبيات دوره عباسيان (656 - 132 ه.ق) :در اين دوره كه بيش از 500 سال به درازا كشيد از نظر كميت و كيفيت تحولىعظيم در عرصه ادب عرب پديدار گشت. وسعت سرزمينهاى اسلامى كه از بلخ وآن سوى هندوستان تا اندلس گسترده بود باعث شد تا انواع ذوقها و قريحهها وفرهنگها در قلمرو حكومت عباسى رخ نمايد و در قالب زبان عربى جلوه كند. دراين دوره شعر باديه به غوغاى شهر قدم گذارد و خلوت و سكوت صحرانشين بهشور و غوغاى مدنيت ارتقاء يافت.شاعران اين دوره عبارتند از:1- بشاربن برد (168-96 ه.ق): او در بصره زاده شد پدرش ايرانى است. بشارنابينا به دنيا آمد امّا نبوغى بروز داد و از ده سالگى شعر مىسرود.زبان شعرى بشار وسعت و غناى خاص دارد و عاشقانههاى او زيباست:فاذا ادنيت منها بصلاًغلب المسك على ريح البصل«چون پيازى به او نزديك كنى بوى مشك غالب مىگردد»كه باز هم همان توصيفهاى عهد جاهلى در شعرش رخ مىنمايد.2- ابونواس (198-165 ه.ق): بادهگسارى ابونواس با مكتب خمرى عباسيانبه هم درآميخته است و خمريات شعر او را پررنگ ساخته است. ابونواس نيزاهوازىالاصل است.تلك لذاتى و كنت فتىلم اقل من لذة حسبى«اينها لذاتى هستند و من در نوجوانى هرگز به لذتى نگفتم كفايت مىكند»3- ابوالعتاهيه (210-130ه.ق).4- مسلمبن الوليد (208-130 ه.ق).5- عبدالله بن المقفع (142-106 ه.ق). و او كسى است كه كليلهودمنه را بهعربى ترجمه كرد.6- ابوتمام (228-180 ه.ق). او در نزديكى دمشق زاده شد و از جمله شاعرانعرب دوره بازگشت محسوب مىشود. او را شاعر معانى مىنامند:و اذا ارادالله نشر فضيلةطويت اتاح لها لسان حسودلو لا اشتعال النار فيما جاورتما كان يعرف طيب عرف العود«چون خداوند اراده كند فضيلتى پوشيده، نشر يابد آن را بر زبان حسود اندازد.اگر زبان آتش در آنچه در كنار اوست درنمىگرفت بوى خوش عود شناختهنمىشد»بديهى است مفاهيم شعرى اين زمان از توصيف صرف عهد جاهلى تا بهاندازهاى بدر آمده است.7- دعبل الخزاعى (246-148 ه.ق).دعبل از طايفه قحطانى است و در دستگاه هارونالرشيد زيست و حتى بهحكومت سمنگان نيز رسيد. دعبل بدبين و انتقامجو بود. در شعر دعبل هجو ركناصلى است.8- بحترى (284-206 ه.ق).9- ابن الرومى (283-221 ه.ق).10- ابن المعتز (296-249 ه.ق).11- جاحظ (255-159 ه.ق): او در ادب و اخبار و حكمت و كلام اهتمامورزيد. زبان فارسى نيز مىدانست. كتب بسيارى نوشته است و كتاب البيان والتبيين او در ادبيات معروف است.12- متنبى (354-303 ه.ق): او از جمله معروفترين شاعران اين عهداست. ديوان او را كسانى چون ابوالعلاء معرى شرح كردهاند. در شعر او مدح بسياربه چشم مىخورد.اذا غامرت فى شرف مرومفلا تقنع بما دون النجوم«چون در طلب شرف خود را بهمهلكهانداختى پس بهكمتر از ستاره خرسندمشو»13- ابوفراس (357-320 ه.ق).14- شريف الرضى(406-359 ه.ق): سيدرضى از نوادگان علىبنابىطالب(ع) است. در بغداد تولد يافت. عمدهترين اثر سيدرضى جمعآورىنهجالبلاغه امام على(ع) است.شعر سيدرضى هم جايگاه خاص دارد.داء طلبت له الاساة فلم يكنالا التعلل بالدموع طبيب«دردى است كه طبيبان را به علاجش خواندهام امّا طبيبى جز سرشك نبود»15- ابوالعلاء المعرى (449-363 ه.ق): در شامات و نزديك حلب زاده شد،در علم و قضا و رياست و ثروت شهره شد. به مرض آبله در كودكى نابينا شد.روحى عظيم داشت و در بيشتر علوم به مدارج بالا رسيد. در نثر «رسائل ابىالعلاء»او معروف است، «اللزومات» اثر شعرى دوست.ما باختيارى ميلادى و لاهرمىو لاحياتى، فهل لى بعد تخيير«نه تولد و نه پير شدنم و نه زندگىام به اختيار من است آيا از اين پس مرااختيارى هست»16- ابن الفارض (632-576 ه.ق): خمريههاى او معروف است.شربنا على ذكر الحبيب مدامةسكرنا بها من قبل ان يخلق الكرم«بهياد محبوب بادهاى نوشيديم و بدان مست گشتيم پيش از آنكه تاك آفريدهشود»17- ابوالفرج اصفهانى (356-284 ه.ق): از خاندان اموى است ولى دراصفهان تولد يافت. در بغداد نحو و فقه و انساب و حديث آموخت. الاغانى اوشهرت جهانى دارد. اين كتاب در 20 جلد به چاپ رسيده است. در اين كتابآوازها و آهنگهاى رايج در عهد او جمعآورى شده است و بسيار شيرين است.د - ادبيات دوره بعد از عباسيان: مراتبى است كه بر ادبيات عرب در عهد مغولو عثمانى گذشت و شاعرانى چون: بوصيرى، ابنالوردى و ابننباته و ديگران درعرصه شعر و ادب عرب ظهور كردند.ه - دوره جديد: اين دوره از سال 1897 ميلادى آغاز مىشود و تا امروزاستمرار مىيابد. در دوره نهضت ادبى عرب شاعران بزرگى ظهور كردند كهمعروفترين آنها عبارتند از:1. شيخ ناصيف اليازجى كه در بيروت زاده شد (سال 1800 ميلادى)2. محمود سامى (1904-1838 ه.ق).3. اسماعيل صبرى (1342-1271 ه.ق).4. حافظ ابراهيم (1351-1278ه.ق).5. احمد شوقى (1351-1285 ه.ق).6. جميل صدقى (1355-1280 ه.ق).7. خليل مطران (1369-1289 ه.ق).8. شيخ محمد عبده (1323-1266 ه.ق).9. مصطفى كامل (1326-1291 ه.ق).10. جبران خليل جبران (1350-1301 ه.ق): او لبنانىزادهاى است كه درآمريكا زيست و شعرش دنيا را گرفته است. پيامبر او تاكنون توسط 3 مترجم بهفارسى ترجمه شده و من ترجمه دكتر مهدى مقصودى آن را هر چه مىخوانممشتاقتر مىشوم.11. نزار قبانى(50): او شاعر سورى معاصر است كه در سال 1923 ميلادى دردمشق ولادت يافت و شعرش عالمگير شد. من در سفر به شام شبى به محله «مئذنةالشحم» رفتم تا خانه پدرىِ قبانى را تماشا كنم زيرا سالهاست قصيده عاشقانه اوذهنم را پر كرده است كه:فصلت مِن جلد النساء عبائةًو بنيت اهراماً مِن الحلماتاينكه «از پوست زنان براى من عبايى بسازيد» همان مغازلهها و تشبيبها وكامجوييهايى است كه در شعر جاهلى و بهخصوص معلقهها و همچنان درسرودههاى دوران عباسى و تا به حال مىبينيم. پس شعر عرب يك شيرازه و پيوندهماره و جاويدى دارد كه مكتب واحدى را تشكيل مىدهد و نسبت به شعر پارسىاز دامنه تخيل و فرانگرى محدودترى نصيب مىبرد اگرچه جذبههاى ذوقى وشوقى گيرايى دارد. اين است كه شعر و زبان عرب را در طول هزار سال گذشتهتأثيرگذار بر شعر و زبان پارسى مىدانيم و اين تعامل دوسويه از جانب اعراب بهسوى پارسىگويان بنا به ملاحظات گفته شده فزونتر است.كوتاه سخن اينكه:زبان شيرين پارسى، عروسِ زيبايى است كه چون آهوكوهى در دشت ادب مىخرامد و با آن لعبتى مستانهاش به كابين ما درآمده و كاخىعظيم كه از باد و طوفان نيز گزندى بر او نرسد كابينش كردهايم و مشاطهگرانى خوش ذوق و صورتگرانى چهرهآرا سر زلف عروسوارش را با پنجه خيال شانهزدهاند و گوهرتراشان معنى بر قامت رعناى او گردنآويزهاى زمردين آويختهاند وخياطان خوشپنجهاى با تار و پود محبت لباسى بر او دوختهاند و حتىسِحرآفرينان كشميرى و بنگالى بر سيماى مهتابىاش مِلحِ جادويى پاشيدهاند واستادان سخن كه صيتِ سخنانشان در بسيط زمين مىرود خوشسخنى در دهانشگذاردهاند و اينك كه هزارهاى بر آن مؤانست مبارك مىگذرد نوپردازان خوشفكرىجامه نوينِ عارى از طرح و شمايل ديرين بر او بافتهاند و به يك سخن از هر نظرشايسته و سزاوار و باوقار و زيبا و خوشتراش و خوشتركيبش نمودهاند.اما دريغ و درد كه چون صباوت بر ما غالب بود، اين همه رعنايى و زيبايى وبزرگى را پاس نداشتيم و قدر اين قيمتى دُرّ شاهوار را نشناختيم و صدالبته وسوسهو جست و گريزهاى دختر باديهگرد همسايه با آن سيماى سيهچرده ليلىگونش نيزمزيد بر علت گرديد چنان كه با همه درايت و شيدايى آغازين به هر تقدير اينلىليكِ عربتبار، هووى آهوى كوهى شد و قدم به خانه او گذارد تا عروسخوشسيماى ما را وسنى تازىتبار بيازارد.حالا قريب هزارهاى هم از اين اتفاق ناخواسته مىگذرد و فراز و نشيب و طعنو شماتتهاى نخستين هم تا بهاندازهاى كاهش يافته و عجب اينكه انس و الفتىنسبى نيز در ميان اهل حرم بهوجود آمده و سازش و همزيستى قابلقبولى بين آندو ايجاد شده و كمكَمَكْ مشاطهگران حجازىتبارِ همراهِ او نيز قلمموئى بهسرمهدان آرايش كشيدهاند و جوهريان يمنى و شامى نيز عقيق و دُرهاى خويش راعرضه داشتهاند و اتاق عروسشان را تزئين نمودهاند و صورت او را آراستهاند و بريك سفره نشستهايم كه ميهمان است خاصه آنكه در كسوت عروسِ حجازى آيد وسرانجام خواسته يا ناخواسته چنين گذشت بر اين خانه پدرى ما!امّا اگر منصفانه بنگريم اين دو دردانه لفظ درى و تازى بهر تقدير با هم كنارآمدهاند و دست در دست هم به وقار و شكوه و هيبت خويشتن نيز افزودهاند وديگر جدائى ميانشان نه عاقلانه است و نه ممكن!پس نيكوتر آنست كه بكوشيم از اين پس وسوسهگر يا هرزهگردى از ديوار خانهفرود نيايد و بر اين دو همخانه خوشاندام وسن(51) نگردد و لااقل اين خيمهگاهسترگ زبان شيرين پارسى با همين هيبت فراهم آمده امروزينش همواره ماندگاربماند كه فارسى شكر است و با چاشنى خاصى نيز حلاوت يافته است. منبع: سوره مهر
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]
صفحات پیشنهادی
کجاوه سخن -19
کجاوه سخن -19 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از کلیدر تا امروز يكى بود، يكى نبود... گفتم «ماشاءالله، عجب سؤالى مىفرماييد، پس مىخواهيد كجايى باشم،البته كه ...
کجاوه سخن -19 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از کلیدر تا امروز يكى بود، يكى نبود... گفتم «ماشاءالله، عجب سؤالى مىفرماييد، پس مىخواهيد كجايى باشم،البته كه ...
کجاوه سخن -17
کجاوه سخن -17-کجاوه سخن -17 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از بهارستان تا تاریخ گزیده بهارستان جامى... روضه پنجم، در تقرير رقّت حال بلبلان چمن عشق و محبت و ...
کجاوه سخن -17-کجاوه سخن -17 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از بهارستان تا تاریخ گزیده بهارستان جامى... روضه پنجم، در تقرير رقّت حال بلبلان چمن عشق و محبت و ...
کجاوه سخن -16
کجاوه سخن -16 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از المعجم تا کلیدر المعجمبدان كه شعر را ادواتى است و شاعرى را مقدماتى كه بىآن هيچ كس را لقبشاعرى نزيبد و بر هيچ ...
کجاوه سخن -16 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از المعجم تا کلیدر المعجمبدان كه شعر را ادواتى است و شاعرى را مقدماتى كه بىآن هيچ كس را لقبشاعرى نزيبد و بر هيچ ...
کجاوه سخن -12
کجاوه سخن -12 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از عراقی تا قاآنی (3) 15. محتشم كاشانىمحرّم، در سرزمين هاى اسلامى شيعه مذهب با واقعه جانگداز كربلاى سال 61هجرى قمرى ...
کجاوه سخن -12 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از عراقی تا قاآنی (3) 15. محتشم كاشانىمحرّم، در سرزمين هاى اسلامى شيعه مذهب با واقعه جانگداز كربلاى سال 61هجرى قمرى ...
کجاوه سخن -13
کجاوه سخن -13 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از عراقی تا قاآنی (4) 21. صائب تبريزىوقتى در عرصه ادبيات پارسى به سبك هندى يا اصفهانى مىپردازيم بدونتأمل، نام ...
کجاوه سخن -13 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از عراقی تا قاآنی (4) 21. صائب تبريزىوقتى در عرصه ادبيات پارسى به سبك هندى يا اصفهانى مىپردازيم بدونتأمل، نام ...
کجاوه سخن -11
کجاوه سخن -11 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از عراقی تا قاآنی (2) 4. اوحدى مراغهاىخوبرويان جفاپيشه وفا نيز كنندبه كسان درد فرستند و دوا نيز كنندپادشاهان ولايت ...
کجاوه سخن -11 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از عراقی تا قاآنی (2) 4. اوحدى مراغهاىخوبرويان جفاپيشه وفا نيز كنندبه كسان درد فرستند و دوا نيز كنندپادشاهان ولايت ...
کجاوه سخن -8
کجاوه سخن -8 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از رودکی تا عطار نیشابوری(2) 8) مسعود سعد سلمانشعر پارسى با نامهايى چون مسعود سعد عجين شده است. اين احتشام نام ...
کجاوه سخن -8 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از رودکی تا عطار نیشابوری(2) 8) مسعود سعد سلمانشعر پارسى با نامهايى چون مسعود سعد عجين شده است. اين احتشام نام ...
با 3گروه اصلی شاعران پارسیگوی آشنا شوید
با 3گروه اصلی شاعران پارسیگوی آشنا شوید-کتاب - کتاب «کجاوه سخن» (گزیده نظم و نثر پارسی) با اصلاحات، تعلیقات و اضافات اسدالله بقایی نائینی به چاپ پنجم ...
با 3گروه اصلی شاعران پارسیگوی آشنا شوید-کتاب - کتاب «کجاوه سخن» (گزیده نظم و نثر پارسی) با اصلاحات، تعلیقات و اضافات اسدالله بقایی نائینی به چاپ پنجم ...
عاشقانههای رودکی سمرقندی به سه زبان در نسیم بخارا
کجاوه سخن -8 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از رودکی تا عطار نیشابوری(2) 8) ... و تو بدان راضىبا من تو دوتا و من به دل يكتااينچنين عاشقانه غزل گفتن سزاوار حبس ...
کجاوه سخن -8 نويسنده: اسدالله بقایی نایینی از رودکی تا عطار نیشابوری(2) 8) ... و تو بدان راضىبا من تو دوتا و من به دل يكتااينچنين عاشقانه غزل گفتن سزاوار حبس ...
امام صادق علیه السلام خانه های بهشت را میفروشد (عجیب اما واقعی)
برسنگ مزارش نـوشته شـده بـود: جعفـربـن محمـد علیه السلام به وعده اش وفـا كـردمـرد داخل كجاوه نشسته بود. ... یك روز پـس از مـرگ آن مـرد، همه جـا سخـن از او بـود. هـر كـس ...
برسنگ مزارش نـوشته شـده بـود: جعفـربـن محمـد علیه السلام به وعده اش وفـا كـردمـرد داخل كجاوه نشسته بود. ... یك روز پـس از مـرگ آن مـرد، همه جـا سخـن از او بـود. هـر كـس ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها